سرویس ورزش مشرق- در روزهای اخیر شاهد انتصاب دو سرمربی جدید در تیم های لیگ برتری فوتبال کشورمان بودیم. رضا مهاجری در شمس آذر قزوین و مسعود شجاعی در مس رفسنجان به عنوان سرمربیان جدید معرفی شدند اما یک بررسی اجمالی نشان می دهد که چقدر وضعیت مربیگری در کشورمان بغرنج شده که چنین اتفاقی رخ داده است. فقط یک مرور ساده نشان می دهد هر دو مربی، نه تنها نبایستی در سطح لیگ برتر که حتی سطوح پایین تر نیز فعال باشند اما چرخه غیرمولد و ناکارآمد مربیگری در کشورمان، چنین اتفاقات تلخی را رقم می زند.
شجاعی که در هوادار، عملکردی پرنوسان و ضعیفی را ثبت کرد، حالا با چه استدلالی باید تیمی را هدایت کند که در زمره پرخرج ترین ها بوده؟ ناکامی او در هوادار، پاداشی به نام مس رفسنجان را در پی داشته؟ یا مهاجری که به یک باره از هدایت خیبر کنار گذاشته شد که اگر خوب بود، نبایستی خرم آبادی ها رهایش می کردند! البته از حواشی و موضوعات جانبی فوتبال بگذریم! اما چرا باید شاهد آن باشیم که کنار گذاشته شده ها و ناکام ها، بار دیگر در سطح اول فوتبال کشور حضور و بروز داشته باشند؟
فدراسیون فوتبال بایستی تدبیری جدی در چرخه آموزش و تربیت مربیان داشته باشد که با وجود صدها و هزاران مدرک صادر شده، حتی به تعداد انگشتان یک دست نیز گزینه برای هدایت تیم های لیگ برتری وجود ندارد.