به گزارش مشرق، کانال تلگرامی روی میز نوشت:
قبل از آنکه درباره آینده خاورمیانه در پرتو وضعیت کنونی بین ایران و رژیم صهیونیستی صحبت کنم فکر می کنم ابتدا باید در جستجوی یافتن مفهومی برای توصیف ماهیت وضعیت جنگی کنونی بین ایران و رژیم صهیونیستی باشیم تا بتوانیم وضعیت کنونی ضربه پاسخ ضربه در فضای به شدت متشنج و تهدید آمیز کنونی را از جهت نظری توضیح دهیم.واقعیت آن است که وضعیت کنونی ضربه - پاسخ محاسبه گرایانه را نه می شود جنگ تمام عیار نامید و نه می شود آن را جنگ سرد دانست که دو طرف برای بازدارندگی طرف مقابل نمایش قدرت می دهند.
ضربه های موشکی اقدامی بالاتر از نمایش قدرت است که نشانه ای از جنگ سرد باشد و همزمان ضربه محاسبه شده و اعلامیه های بعدی مبنی بر پایان یافتن عملیات و دعوت طرف مقابل به عدم پاسخ را نمی توان اعلان جنگ دانست.
پس وضعیت موجود که بین جنگ َسرد و گرم قرار دارد را " جنگ ولرم" می نامیم تا هم وضعیت کنونی را مفهوم سازی کرده باشیم و هم واژه ای را به دایرةالمعارف علوم سیاسی اضافه کرده باشیم.حال می پردازیم به آینده خاورمیانه در پرتو این جنگ ولرم.
ابتدا باید ببینیم بعد از حملات رژیم صهیونیستی به ایران عزیز ما که به ادعای خودشان به اهدافی که می خواستند رسیده اند و فعلا بر اساس اخبار منتشر تا زمان نوشتن این یادداشت ۴ نفر از پرسنل نیروهای پدافند هوایی شهید شده اند، پاسخ جمهوری اسلامی ایران چگونه خواهد بود؟
شناختی که به عنوان یک کارشناس سیاسی از سازوکار تصمیم گیری کشور دارم فکر نمی کنم کشور از مساله نقض حاکمیت سرزمین ایران که اتفاق افتاده است و خون شهدای این حمله بگذرد و حتما پاسخ لازم را خواهد داد ولی زمان و چگونگی این پاسخ تا زمان عملیاتی شدن در هاله ای از ابهام باقی می ماند.
نباید فراموش کنیم که از ابتدای عملیات طوفان الاقصی جهت گیری سیاسی جمهوری اسلامی ایران تلاش برای توقف جنگ بود و تمام تلاش شهید امیرعبداللهیان و بعد دکتر باقری در مدت سرپرستی وزارت خارجه و اکنون دکتر عراقچی بر مساله توقف جنگ در غزه و لبنان متمرکز بوده و هست. یادمان نرود که بعد از حمله رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق و شهادت هفت تن از مستشاران نظامی کشورمان در سوریه، جمهوری اسلامی بخاطر احتمال توقف جنگ که برخی کشورها وعده می دادند عملیات وعده صادق١ را به تاخیر انداخت و زمانی که مطمئن شد که طرف مقابل بدنبال توقف جنگ نیست وعده صادق١ را عملیاتی نمود.
عینا این موضوع بعد از به شهادت رساندن شهید هنیه مهمان رسمی جمهوری ایران تکرار شد و وعده صادق٢ بخاطر فرصت دادن به دیپلماسی برای توقف جنگ در غزه با تاخیر قابل توجهی انجام شد.جمهوری اسلامی ایران همواره نشان داده است که هیچ وقت بدنبال جنگ نیست و اگر برای معضلات موجود راه حل مسالمتآمیزی وجود داشته باشد حتما از آن استقبال می کند ولی همزمان اجازه هم نمی دهد تا دشمنان ترجیح جمهوری اسلامی ایران به راه حل های مسالمت آمیز را به غلط ضعف و ترس از جنگ تصور کنند لذا با قدرت تمام با پیدایش این تصور غلط در ذهن دشمن مقابله می کند.
بنابراین با توجه به الگوی وعده صادق ١ و ٢ می توان گفت که برای آمریکا و دیگر پشتیبانان رژیم صهیونیستی این فرصت وجود دارد که با تحرک واقعی برای توقف جنگ در غزه و لبنان، خاورمیانه را از افتادن به یک جنگ تمام عیار که قطعا دامن همه کشورهای منطقه را خواهد گرفت اقدام کنند. این اطمینان را دارم که در صورت عدم تحرک جدی و فوری برای توقف جنگ در غزه و لبنان وعده صادق٣ در راه است.
حال با توجه به آنچه گفته شد می توانم این یادداشت را اینگونه به پایان برسانم که آینده خاورمیانه بر اساس قدرت موازنه ساز جمهوری اسلامی ایران شکل خواهد گرفت و تمام محاسبات کشورهای منطقه باید این واقعیت را در تعاملات منطقه ای خود در نظر بگیرند و پشتیبانان رژیم صهیونیستی هم مطمئن باشند که قطعا خاورمیانه آن شکلی نخواهد شد که نتانیاهو تصور می کند تا بتواند خاورمیانه جدیدی ایجاد کند که در آن جبهه مقاومت غایب باشد.
نتانیاهو به سد بزرگ جمهوری اسلامی ایران در اجرای نقشه خود رسیده است و الان باید تصمیم بگیرد که ضربه های حزب الله در جنوب لبنان را متحمل شود یا آنکه به میانجیگران فرصت دهد تا جنگ را در غزه و لبنان متوقف کنند. اسرائیل علی رغم تمام شعارهایی که می دهد ثابت نمود نه خود می تواند و نه به او اجازه می دهند که جنگ ولرم را گرم کند بنابراین در وضع موجود، سرد کردن شعله های جنگ ولرم به سود منطقه خواهد بود.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.