به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: «آویگدور لیبرمن» وزیر جنگ اسبق رژیم صهیونیستی در اینباره گفت: ایران، برکناری گالانت را جشن گرفته است. بین امنیت اسرائیل و امنیت ائتلاف سیاسی دولت، نتانیاهو ائتلاف و نابودی جامعه اسرائیل را انتخاب کرد. رسانههای ایرانی به دلیل ضعیف شدن امنیت اسرائیل و ثبات داخلی آن، برکناری وزیر جنگ را جشن گرفتهاند.
او همچنین گفته است: به اطرافتان نگاه کنید، همه چیز شرّ مطلق است؛ نتانیاهو حاضر است امنیت ملی شهروندان اسرائیلی را در ازای بقای خود در سیاست قربانی کند. همانطور که در وسط جنگ، اخراج وزیر دفاع صورت گرفت پس برکناری نخستوزیر هم میتواند صورت بگیرد!
در همین حال، «گادی آیزنکوت»، رئیس پیشین ستاد کل ارتش اسرائیل، در جلسه کمیته روابط خارجی کنست، درباره علت اصلی برکناری «گالانت» گفت: دلیل برکناری گالانت، اعتراف وی به شکست اهداف جنگ غزه در جلسه هیئت دولت با حضور نتانیاهو بود؛ او نتانیاهو را مسئول این شکست و ناکامی برای بازگرداندن گروگانها دانست. اساساً برکناری گالانت با انگیزه شخصی و سیاسی صورت پذیرفت.
در این میان وبسایت کانال ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی در تحلیلی با عنوان «هدیهای که نتانیاهو به ایران داد»، خاطر نشان کرد: نامه برکناری یوآو گالانت وزیر دفاع مدتها بود که در کشوی نتانیاهو تهیه و امضا شده بود. نتانیاهو بیصبرانه منتظر لحظه مناسب بوده است، موقعیتی که او را قادر میسازد تا طناب را محکم کند و فشار سیاسی بیشتری را اعمال کند، لحظهای که جعبه جادویی دفتر نتانیاهو مانند جعبه پاندورا در برابر چشمان مردم ظاهر شود برای روزی که آمریکاییها در شب انتخابات در ایالات متحده بسیار شلوغ بود. عصر روز سهشنبه این لحظه فرا رسید. زمانبندی وحشتناک بود. غریزه بقای نتانیاهو بر هرگونه منافع ملی غلبه کرد. نتانیاهو به سرعت نامه را از کشو برداشت و به گالانت داد. در عرض ۳ دقیقه، اخراج کامل شد. این نشان میدهد که نتانیاهو مطلقاً اعصاب و روان خود را از دست داده است.
گالانت در سخنرانی خود صریح بود. سه تفاوت اساسی بین او و نتانیاهو وجود دارد و وجه اشتراک آنها به روشنی آفتاب است: گالانت از منافع ملی دفاع میکند، در حالی که نتانیاهو از منافع شخصی دفاع میکند. گالانت به کسانی که در ارتش خدمت میکنند سلام میکند، در حالی که نتانیاهو از کسانی که از خدمت فرار میکنند دفاع میکند. گالانت مصمم است که افراد ربوده شده را بازگرداند، در حالی که نتانیاهو آنها را رها میکند تا به جنگی بیپایان در غزه ادامه دهد. گالانت برای تشکیل کمیته تحقیقات رسمی و تحقیق درباره حقیقت مبارزه میکند، در حالی که نتانیاهو مشغول محو کردن آن است.
گالانت نیز در زمان وقوع ۷ اکتبر وزیر جنگ بود. این چیزی است که او تحمل میکند. اما برکناری او در شرایط و زمان کنونی ترکیبی مرگبار از آسیب به کار سیستم امنیتی است و نشاندهنده رها شدن زندگی ربودهشدگان و فروپاشی جامعه اسرائیل از درون است. اما مهمتر از همه، اخراج گالانت هدیهای به ایران است، کمبود تعداد سرباز، حضور وزیر جنگ بدون تجربه، جامعه پراکنده اسرائیل و ادامه جنگ فرسایشی توسط نیروهای نیابتی ایران، که رؤیای طرح بزرگ ایران برای از بین بردن اسرائیل را برآورده میکند. در آستانه حمله ایران، نتانیاهو هدیه بزرگی را که در نوارهای سفید و آبی روشن پیچیده شده بود به ایران تقدیم کرد. نتانیاهو از بحران اعتماد صحبت میکند، اما اکثریت مردم مدتها پیش اعتماد خود را به دولت او از دست دادند. همه نظرسنجیها این را نشان میدهد. خانوادههای ربوده شده اعتماد ندارند که او عزیزانشان را بازگرداند. خانوادههای داغدیده به او اعتماد ندارند و احساس میکنند که تمام فداکاریهای بزرگ بیهوده بوده است، در حالی که همه میخواهند حقیقت مسئولیت ۷ اکتبر را دریابند. رؤسای مقامات محلی در شمال اعتماد ندارند که او برای بازگرداندن ساکنان شمال به خانههایشان حمایت امنیتی و اقتصادی میکند و کل نوار کشور را که متروک شده، بازسازی خواهد کرد. سربازان ذخیره به گالانت اعتماد میکنند و اخراج او اعتماد آنها را نسبت به هدایت جنگ تضعیف میکند. اعتماد آمریکاییها به نتانیاهو در پایینترین سطح خود قرار دارد و این با پیروزی دونالد ترامپ تغییری نخواهد کرد. آیا بحران اعتماد وجود دارد؟ بله، یک بحران عمیق اعتماد وجود دارد. زیرا نخستوزیر آن چیزی که اعتماد کمی به دولت اسرائیل باقی مانده بود را از بین برد. برای اولین بار از آغاز جنگ، رهبران مخالف، لیبرمن، گانتز، لاپید و گولان با هم در برابر حضار ایستادند. لحظهای که نتانیاهو اعصاب خود را از دست داد، رهبران اپوزیسیون را تشویق کرد که از اختلافات خود فراتر رفته و به عنوان یک بلوک منسجم، همبسته و قوی برای ایجاد تغییر مورد نظر شروع به کار کنند. آنچه اکنون در خطر است امنیت دولت، جان ربوده شدگان و امنیت ارتش اسرائیل است. آنچه اکنون در خطر است انسجام جامعه اسرائیل و قطب نمای اخلاقی آن است. آنچه اکنون در خطر است، آینده اسرائیل است.