به گزارش مشرق، تحرک وسیع و همه جانبه تروریستهای تکفیری در شمال شرق سوریه، برای بسیاری در ارتباط با ماهیت و چرایی این لشکرکشی در شرایط فعلی منطقه، سؤالبرانگیز شده است.
در ابتدا ذکر این نکته ضروریی است که بیان هر ادعایی نیاز به فکتهای قابل اعتنا و تحلیل منطقی دارد، به خصوص با توجه به بازیگران مختلف منطقهای که هر کدام به شکل فعال و نیمه فعال در حال نقشآفرینی در تحولات منطقه هستند، تحلیل هر واقعهای بدون اتکا به دادههای متقن قابل اعتنا نیست.
در ارتباط با تحولات سه روز اخیر در استانهای حلب و ادلب سوریه، با کنار هم قرار دادن نشانههای روشن و غیرقابل انکار، این نتیجه به دست میآید که بازیگر اصلی پشت این تحولات طرفی نیست جز اسرائیل.
تروریستهای سوری در رأس آنها گروهک «هیئه تحریرالشام» (جبهة النصره سابق) روز چهارشنبه هفته گذشته، در عملیاتی تحت عنوان «ردع العدوان» از پایگاههای خود در ادلب خارج شده و به سمت استان حلب یورش بردند.
نکته اول اینجاست که دقیقا ۲۴ ساعت قبل از آغاز این تهاجم، بنیامین نتانیاهو در سخنانی با هشدار به رئیسجمهور سوریه، گفت: « به اسد گفتم که در حال بازی با آتش هستی. زمان نشان خواهد داد که آیا او این پیام را دریافت کرده است یا نه».
همزمان روزنامه یدیعوت آحارانوت نیز گزارش داد که رژیم صهیونیستی از زمان حمله به حلب خبر داشت. رادیو ارتش اسرائیل نیز گزارش داد: «سازمانهای اطلاعاتی از وقوع بحران جدید در سوریه طی روزهای آتی با خبر بودند».
شب گذشته نیز یک جلسه ویژه امنیتی با حضور بنیامین نتانیاهو برای بررسی تحولات سوریه برگزار شد.
ارتباط تروریستهای سوری با رژیم اسرائیل البته موضوع تازهای نیست، در سالهای اوج بحران در سوریه، حمایت اسرائیل از گروهکهای فعال در جنوب سوریه، بر کسی پوشیده نبود و این موضوع بی محابا از سوی سران گروهکها و همچنین سران اسرائیلی بیان میشد؛ حتی زخمیهای عناصر تروریستی در بیمارستانهای اسرائیل بستری میشدند و جالب توجه اینکه، تصاویر عیادت بنیامین نتانیاهو از تروریستهای زخمی در بیمارستانی در جولان اشغالی در ۲۰ فوریه ۲۰۱۴ در رسانهها نیز منتشر شد.
حمایتهای اسرائیل از تروریستهای سوری، فراتر از این رفت و شامل پشتیبانی تسلیحاتی و لجستیکی نیز میشد.
این کمکها شامل ارائه تسلیحات، آموزش نظامی، پشتیبانی اطلاعاتی و ارائه کمکهای مالی برای تأمین هزینههای جنگ و فعالیتهای معارضان میشد. شواهدی از انتقال محمولههای تسلیحاتی از خاک فلسطین اشغالی به داخل سوریه وجود دارد که توسط رسانهها و منابع مختلف گزارش شده است.
در غائله اخیر، این ارتباط به شکل واضحتری خود را نشان میدهد، منابع مختلف تروریستهای سوری به شکل علنی از اینکه رژیم اسرائیل اقدام به ترور دبیرکل حزبالله و فرماندهان ارتش این گروه مقاومت کرده، از اشغالگران تقدیر و تمجید کردهاند.
برداشت گروهکهای فعال در سوریه این است که اکنون حزبالله بخش زیادی از فرماندهان خود را از دست داده و به تازگی توانسته از جبهه جنوب لبنان خلاص شود و نقش فعالی در سوریه ندارد و از این رو فرصت طلایی برای یورش به حلب به وجود آمده است.
در این راستا شبکه ۱۱ اسرائیل روز گذشته صوت یکی از سرکردگان گروهکهای تروریستی را منتشر کرد که وی در آن از رژیم اسرائیل بابت ترور فرماندهان حزبالله تشکر میکند.فردی که در این فایل صوتی صحبت میکند، میگوید: «ایران ضعیف شده و پس از حملات اسرائیل و هدف قرار دادن فرماندهان و سربازانش، محور کاملا ضعیف شده و هیچ مقاومتی وجود نداشت و پیشروی گروههای معارض بسیار سریع و غیر قابل انتظار اتفاق افتاد، ما واقعا از اسرائیل ممنونیم که این محور را تضعیف کرد».
در واقع رژیم اسرائیل قصد دارد با تمامی بازوان خود، محور مقاومت را مشغول بحرانهای ساختگی کرده و توجه و ظرفیت گروههای مقاومت را معطوف به موضوع دیگری کند.این مسأله البته محدود به سوریه نیست و استفاده از چنین راهبردی در کشور خودمان نیز به روشنی مشاهده شده است؛ نمونه بارز آن در یورش تروریستهای جیش الظلم در تاریخ ۵ آبان بود، به طوریکه همزمان با حمله رژیم صهیونیستی، گروه تروریستی «جیش الظلم» طی یک عملیات ۱۰ تن از پرسنل نیروی انتظامی را به شهادت رساند که یک یاز پر تلفاتترین حملات تروریستی سالهای اخیر برای نهادهای نظامی و انتظامی کشورمان بود.
ماهیت این راهبرد اسرائیل را روزنامه یدیعوت احارانوت چاپ قدس اشغالی به خوبی بیان کرده است؛ چند مقام اسرائیلی به این روزنامه گفتهاند: [بحران در سوریه] این همان چیزی است که به آن نیاز داریم و از نزدیک تحولات را رصد میکنیم، هیچ کدام از کشورهای مجاور اسرائیل که بر روی ما تأثیر میگذارند، نباید ثبات داشته باشند».