آن چه خواهید خواند، دل نوشته ای است از شهید محمد مجازی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
الهی قلبی محجوب و نفسی معیوب..
آن که آسمان ها و زمین را آفرید و ما را نیز،تا از این نعمات خدادادی استفاده کنیم اما من…
آن که انسان ها را با قلب های مختلف الحال آفرید و حالت اخلاص را در فطرت همه قرار داد اما من….
آن که عبادت را آفرید تا انسان ها با عبادت به او نزدیک تر شوند اما من….
آن که اخلاص را آفرید و در وجود هر فردی قرار داد تا از آن اخلاص استفاده کند و به وسیله آن اخلاص مقرب درگاه او شود اما من…..
آن که عشق را آفرید تا به کمک این عشق بتوانیم عاشقش شویم اما من…
آری بنام او آغاز میکنم که اول اوست و خالق و رزاق و…..و ما در برابر او مخلوق و مرزوق هستیم.
آری جبهه آن جاست که به مرگ می خندند و به آن ارج می نهند و مقام والای زخمی شدن و شهادت در راه خدا را اندک نمی پندارند و کیست که نداند این مقام ها را به هر کسی نمی دهند و برای رسیدن به این درجات والا و ارزشمند ، باید انسان خود را بسازد و ساخته شدن تنها با تنهایی به دست می آید..
تنهایی یعنی تنها شدن با خود که انسان را جز خود انسان یاری نیست و جز او (رب) یاری وفادارتر در زندگی نتوان یافت و هرچه به او نزدیک تر شویم دنیا را واقعی تر خواهیم یافت
و وسیله رسیدن به او:
در حدیث قدسی می فرماید:(من طلبنی وجدنی….و من عشقنی عشقت..و من عشقت قتلته و…)
پس به او عشق ورزیم که او نیز بر ما ورزد……….
و این حدیث هرچند آرزوی بعیدی است ولی از اندیشه به آن مهم می سوزم؟!
تنها شدن و رسیدن به او در هر مکان و زمان…..میسر است، در جبهه،در چشمان اشک آلود فرزند شهید،در سکوت همسر شهید و در داغ دل مادر شهید و در رخساره زرد دختری که به عشق رسیدن به اهداف الهی و تنها شدن در آغوش خانواده،در تنهایی مطلق به سر می برد.
پس:
قرب الهی و زیباترین اخلاص در تنهایی(تن هایی) بسر بردن است که با عمل درآمیخته می شود و انسان
کوچ و پرواز کردن را می آموزد……
از دوری تو در دل شب ها گریستم. در خلوت دل بودم و تنها گریستم
تنهایی و جبهه را تقدیم می کنم به تمام آرزومندان و تن هایان
التماس دعا برای تمامی دردمندان
۱۳۶۶/۰۷/۰۸
محمد مجازی
روحمان با یادش شاد