طرح تشكيل دولت مستقل فلسطين در سرزمين هاي 1967 ميلادي، شامل چهار درصد از خاك فلسطين اشغالي و 18 درصد از كرانه باختري رود اردن است كه در جنگ ژوئن 1967 ميلادي همراه با نوار غزه، صحراي سينا و بلنديهاي جولان به اشغال اسرائيل درآمده بود. بنابراين تصويب و اجراي اين طرح به مفهوم آن است كه 96 درصد خاك فلسطين به صهيونيستها واگذارشده و حاكميت رژيم جعلي اسرائيل بر سرزمين فلسطين به رسميت شناخته شود. به این ترتیب صهیونیست ها با واگذاری حجم بسیار کمی از سرزمینی که اشغال کردهاند، امنیت دائمی را برای خود میخرند و از زیر بار فشارهای مقاومت رها میشوند و ميتوانند بهسادگی به موجودیت خود ادامه داده و هر از چندگاهی جنگهای جدیدی را درسایه امنیت داخلی خود به منطقه تحمیل کنند.
اين، دقيقاً همان خواستهاي بود که صهيونيستها طي چند دهه گذشته و پس از اشغال فلسطين در سال 1948 ميلادي به عنوان يك «آرزو» در سر داشته و به علت برخورد با ديوار بلند مقاومت اسلامي از دسترس آنان دور مانده است. درطرح تشكيل دولت مستقل فلسطين، نه فقط از استقلال فلسطين خبري نيست بلكه مردم فلسطين از سرزمين مادري خود محروم میشوند.
رسميتيافتن رژيم صهيونيستي طبق طرح اردني
به رسميتشناختن رژيم جعلي اسرائيل و تحويل سرزمين فلسطين به صهيونيستها مشکل دیگری بود که این طرح صهیونیستی میتوانست برای فلسطینیها در پیش داشته باشد. علاوه بر اینکه دولت ظاهراً مستقل فلسطینی در این طرح از تجهیز خود به هر گونه نیروی دفاعی برای مقابله با خطرات احتمالی منع میشود! بر اساس مبانی فوق طرح قدیمی تشکیل دولت اسرائیل در سرزمین فلسطین اشغالی رنگی تازه به خود گرفته و تحت عنوان راهکار تشکیل "دو دولت مستقل در فلسطین" به عرصه بینالملل تحمیل شد. در این طرح، قرار بود آمریکا و رژیم صهیونیستی و برخی قدرتهای دیگر ظاهراً علم مخالفت با ایده تشکیل دو دولت را برآورند تا تصویب این طرح در جنگ زرگری علاوه بر اینکه صهیونیستها را به مقاصد خود میرساند، وجههای خوب و پیروز از جنبش فتح نشان دهد.
دقیقاً به همین علت بود که عربستان سعودی در جسارتی بیسابقه اعلام كرد كه اگر آمريكا به مخالفت خود با تصويب اين طرح ادامه دهد، عربستان سعودي در روابط و مناسبات خود با آمريكا تجديدنظر خواهد كرد! وساطت سؤالبرانگيز تركيه و مصر برای طرح آشتي ملي فتح و حماس نیز با اين اميد صورت گرفت که "محمود عباس" با فریفتن "اسماعیل هنیه" در مذاكرات سازش از پشتيباني حماس نيز برخوردار شود. البته این فریب از سوی حماس با شکست مواجه شد و اهداف واقعی این توطئه خیلی زود لو رفت.
تغییر طرح تشکیل دو دولت به طرح تشکیل دولت مشترک اردن و فلسطین
این طرح البته به علت عدم تعامل گروهها و کشورهای مختلف به بنبست رسید و طراحان آن مجبور شدند آن را در قالبی جدید ارائه کنند تا شاید بتواند این بار افکار عمومی کشورهای عربی و اسلامی را به آن جلب کنند. این قالب جدید انتقال فلسطینی های کرانه باختری به فلسطین و اسکان آوارگان در اردن و تشکیل کشوری جدید به نام " کشور پادشاهی اردن و فلسطین هاشمی" است!
بر اساس این طرح، نقش اردن در این بین، دادن ضمانتهاي کافی به اسرائیل در خصوص امنیت این رژیم پس از تشکیل دولت مستقل فلسطین و نیز برخورداری فلسطینیان از زندگی در سایه یک دولت با حاکمیت حقیقی! است بدین ترتیب که پس از اعلام استقلال و تشکیل دولت فلسطین، حکومت فلسطین با اعلام اتحاد بین این دولت و کشور اردن، دولت جدید اردن و فلسطین هاشمی را تشکیل دهند.
دولت اردن ظاهرا مشکلی با این طرح ندارد و از آن حمایت میکنند، هاشمیها بدین ترتیب می خواهند خود را به عنوان قهرمان جهان اسلام معرفی کنند که بعد از گذشت 65 سال بالاخره موفق به حل موضوع فلسطین شده است، آنها میخواهند بدین ترتیب ژست رهبری قریشی و هاشمی جهان اسلام را به خود بگیرند و خود را به عنوان منجی منطقه معرفی کنند، درست مانند برخی ادعاهای سخیف حمایت شده از سوی رسانههای این کشور که سعی دارد محمد فرزند عبدالله دوم را به عنوان مهدی موعود معرفی کند.
ماجراي ديدار شاه اردن با هيئت اسرائيلي درباره فلسطين
در همین راستا پادشاه اردن چند سال پیش در دیدار با هیئتی اسرائیلی، در مورد بازگشت آوارگان فلسطینی عنوان کرده بود که به اسرائیل حق میدهد که بازگشت آوارگان را نپذیرد. وی پیشنهاد داد تا به جای حق بازگشت، به آوارگان فلسطینی مبالغی از جیب کشورهای عربی! پرداخت شود تا آنها در کشورهایی که هستند اسکان داده شوند و از بازگشت آنان به فلسطین جلوگیری کنند. همچنین اردن به شهروندان فلسطینی کرانه باختری گذرنامههای اردنی میدهد و علت آن را سهولت در رفتوآمد شهروندان فلسطینی برای رفتوآمد به اردن و دیدار با خانوادههایشان عنوان ميکند. از آنچه گفته شد، روشن می شود که این طرح تصادفی نبوده بلکه از مدتها قبل بر روی آن مطالعه و کار شده است.
آمریکا نیز از این طرح حمایت میکند، از يک سو، یکی از انگیزههای کاخ سفید از این موضعگیری را می توان در حمایت بیقید و بند از منافع صهیونیستها در منطقه دانست؛ از سوی دیگر از آنجا که طرف اسرائیلی اعلام نموده که امکان پیشرفت مذاکرات با طرف فلسطینی در شرایط فعلی وجود ندارد آمریکاییها تمایل زیادی دارند تا راهی برای خروج از این بنبست به روی خود باز کنند.
امیر حسن کاتالیزور طرح صهیونیستی انحلال فلسطین
علاوه بر دولتها و مقامات رسمی کشورهای مختلف، اجرای این طرح به تئوریسنهایی نیاز دارد که بتوانند نقش کاتالیزور بین مردم و جریانهای رسمی را بازی کنند. یکی از بهترین گزینههای مطرح در محافل صهیونیستی در این رابطه امیر "حسن بن طلال" عموی عبدالله دوم، شاه اردن است. دیدگاههای فکری امیر حسن و شخصیت آکادميک وي که در گزارش نخست به آن اشاره شد، وی را به عنوان بهترین گزینه برای مقدمهسازی و نظریهپردازی توطئه جدید غرب در قبال فلسطین اشغالی مطرح کرده است. فعالیتهای ماسونی و صهیونیستی امیر حسن و حضور مداوم وی در کنفرانسهای صهیونیستی باعث شد تا هماهنگی خوبی با تصمیمسازان صهیونیست داشته و تلآویو نیز حساب ویژهای روی وی باز کند.
عکس منتشرنشده از سخنراني امير حسن بن طلال در کنفرانس صهيونيستي هرتصليا
شرکت مداوم امیر حسن در کنفرانس هرتصلیا و عضویت وی در جمعیت ماسونی "الاغ" در اردن باعث شده تا او از زمره نزدیکترین تئوریسینهای اردنی به اسرائیل باشد. او اخیراً در اظهار نظری رسمی که البته سعی کرد آن را با مایههای طنز، مخفی کند، به عضویت خود در جمعیت الاغ اذعان کرده است. رئیس جمعیت الاغ در اردن از این اظهار نظر علنی به اندازهای شگفتزده شده بود که گفت امیدوار است که امیر حسن ریاست این جمعیت در اردن را بپذیرد.
جمعیت "الاغ" یکی از جمعیتهای ماسونی مطرح است که در سال 1911 ميلادي در فرانسه آغاز به کار کرد؛ فعالیت این جمعیت در کشورهای عربی به سال 1932 ميلادي در مصر بازمیگردد. درجههایی که در این جمعیت به اعضا داده میشود، همان درجههای فراماسونری است که البته نام آنها تغییر کرده است. اعضای این گروه خود را الاغ میخوانند و این نام را افتخاری برای خود میدانند. این جمعیت بر اساس دیدگاههای ماسونی خود فعالیتهای زیادی در راستای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی انجام داد، این گروه در حال حاضر توان مالی بالا و نفوذ زیادی در کشورهای مختلف دارد.
به نظر میرسد بر اساس این طرح امیر حسن مأمور شده تا با سفر به شهرهای مختلف فلسطین این ایده صهیونیستی را ترویج و عکسالعمل فلسطینیها درباره آن را بررسی و ارزیابی کند؛ به همین علت است که با وجود مشخصبودن کلیات طرح، هنوز بخشهای جزئی و کلیدی این طرح مشخص نشده و معلوم نیست که تعامل آن با برخی پروندههای حساس فلسطین مانند مالکیت قدس و مسجد الاقصی و موضوع آبها و ... به چه صورتی خواهد بود.
امير حسن و دو کرانه براي رود اردن
حسن بن طلال در همین راستا در گفتوگویی با مردم نابلس واقع در کرانه باختری رود اردن، فعالیتهای این کشور در دور زدن آرمان فلسطین بر اساس طرح جدید را کلید زده و گفت که کرانه باختری بخشی از اردن است که شامل دو کرانه رود اردن می شود!
ژست امير حسن در ديدار با آوارگان در مقابل عکاسان و خبرنگاران
وی با اشاره به اینکه شخصاً با راهکار تشکیل دو دولت مستقل مخالف است، گفت که زمان پرداختن به این طرح به سر آمده و دو طرف دیگر از سازش سیاسی آرمان فلسطین سخن نمیگویند. حسن در این سخنرانی سعی کرد با سخنان چرب و نرم، اهالی کرانه غربی را متقاعد کند تا فکر انضمام به اردن را بپذیرند تا از تجاوزات رژیم صهیونیستی خلاصی یابند. او سعی کرد این گزینه را بهترین گزینه حل مشکل فلسطین بداند، چون فلسطینیها در هیچ صورتی نخواهند توانست با اسرائیل کنار بیایند.
تأکید وی بر ضعف تشکیلات خودگردان فلسطین در تقابل با رژیم صهیونیستی و عدم توانایی این تشکیلات در ایجاد امنیت برای فلسطینیهای کرانه باختری نیز بخشی از این توطئه است که ساکنان فلسطین را مجبور می کند که برای ایجاد ثبات در محل زندگی خود هم که شده زیر بار القائات این مقام اردنی بروند. بدین ترتیب امیر حسن قصد دارد تشکیلات خودگردان را در فلسطین اشغالی منحل کرده و فلسطینیهای ساکن این کشور را به اردن منتقل کند، البته اردنیها تبلیغات زیادی را در دستور کار قرار خواهند داد تا این گونه وانمود کنند که یکی از معضلات فلسطینیها در مورد بازگشت آوارگان به بخشی از سرزمین خود را حل کردهاند.