وی در ابتدای نشست با اشاره به نگاه بدی که در فیلم وجود دارد گفت: فیلم «یک خانواده محترم» به دلیل وجود چند سکانس (بین 7 تا 10 سکانس) فیلم بسیار بدی است. من در این فیلم نه ناظر کیفی و نه مشاور بودم. نقش رسمی، قانونی و تعریف شده در این پروژه نداشتم.
مشوق مدیر سیما فیلم برای ساخت فیلمی به کارگردانی بخشی بودم
وی در ادامه گفت: مسعود بخشی را سالهاست به عنوان بچه معنوی خودم از او یاد کردم زیرا از سال 64 شاگرد من بود و دوست و همکار من بود. مباحث زیادی با هم داشتیم. من اسلامی مهر را برای ساخت فیلمی برای مرکز سیما فیلم به کارگردانی بخشی تشویق کردم ایشان شناختی از بخشی داشت اما نه به اندازه من. من به آقای اسلامی مهر گفتم به عقیده من بخشی یکی از امیدهای آینده سینما به لحاظ فهم و درک سینمایی و فرهنگی است.
اطلاعی از ساخته شدن فیلم نداشتم
وی در ادامه درباره شکل گیری فیلمنامه «یک خانواده محترم » گفت: قصه را در سفری که با هم به ایتالیا برای ساخت مستندی رفتیم برایم تعریف کرد. من خوشم آمد و مرحله به مرحله روی آن کار کرده و گپ می زدیم. تا جایی که گفت برای ساخت فیلم با سیما فیلم وارد مذاکره شده است و به مرحله قرارداد رسیدهاند. بخشی براساس نیازی که احساس می کرد درباره فیلمنامه، شخصیتها، داستان نکاتی را می گفت و در جریان فیلمنامه بودم و مباحث زیادی را با هم داشتیم و دیگر با فیلم ارتباطی نداشتم تا آذرماه 90 تصویربرداری به اتمام رسیده بود، اطلاعی درباره چند و چون کار نداشتم و مسئولیتی در فیلم نداشتم تا اینکه آقای آفریده با من تماس گرفت و گفت فیلم در مرحله راف کات است اما به نظرم یک مقدار صداگذاری نیز صورت گرفته بود. گفتند قرار بگذارید تا فیلم را ببینیم من هم به خاطر بخشی قبول کردم. در آن روز فیلم 120 دقیقه بود. پس از تماشای فیلم دیدم نکاتی که در مرحله فیلمنامه صحبت کرده بودیم هیچ کدام در فیلم نیامده بود.
اصلاحات فیلمنامه نبوی برای بخشی
وی در پاسخ به سوال خبرنگار ما مبنی بر این که فیلمنامه را خواندید یا خیر گفت: فیلمنامه را خوانده بودم و آخرین صحبتی که کردیم مفصل بود و بخشی نیز یادداشت برداری کردند. از جمله نکاتی که در ذهنم است و به ایشان گفتم را برمیشمارم از جمله مثلا شخصیت آرش تداوم یافته شخصیت برادر شهیدش باشد و شخصیت برادر شهید را در زمان حال نمایندگی کند/ مادر فیلم که نقش آن را آهو خردمند بازی میکند باید به گونهای در قامت مام میهن ظاهر شود/ شخصیت «زهره» زن اکتیو و فعال اجتماعی است که استاد دانشگاه است نه یک زن وسواسی / هدی دختر نوجوان فیلم نقطه مقابل حامد برادرش است و بازتولید مادرش است، زهره هم بازتولید شخصیت مادر آرش است/ هدی به عمویش هشدار میدهد که بداند برادرش همدست پدرش است و آنگونه که جلوه می دهد نیست/ هدی اهل شعر و شاعری است و به پیشنهاد بخشی شعری از من که در سال 82 در ویژهنامه دفاع مقدس چاپ شده بود را می خواند / آرش در کلاس با دانشجویان در باره دفاع مقدس و این که در این مدت پس از سه قرن اجازه داده نشد خاک میهن تجزیه شود، بحث می کند/ پس از ربوده شدن آرش، دانشجویان، مادر و زهره نبودن او را پیگیری کنند و با همکاری نیروی انتظامی و پلیس که نماد حاکمیتی است ماجرا ادامه پیدا می کنند/ جزوهای که ارایه میشود به ماهیت سالهای پایداری از نگاه جامعهشناختی اشاره دارد/ من از فیلم خبر نداشتم و مسئولیتی هم نداشتم.
بخشی نکاتی که به او گفتم در فیلم نیاورد زیرا معتقد بود فیلم شعاری می شود/ایراداتی که به فیلم گرفت
وی در ادامه گفت: وقتی فیلم را سه نفری در دفتر آفریده دیدیم پس از گفتن خدا قوت برای تجربه اول فیلم گفتم مسعود جان یک سری نکات در فیلمنامه گفتم اما در فیلم نیست بخشی گفت احساس کردم فیلم شعاری میشد و از آنها صرفنظر کردم. گفتم درباره فیلم چند نکته دارم از جمله این که آرش وقتی ربوده میشود باید ربایش توسط افراد برادرش باشد اما به گونهای تصویر شده که نیروهای اطلاعاتی آن را دزدیدهاند این درست نیست/ در فیلمنامه آرش ربوده شده به انبار برده میشد اما اینجا ما انبار نمیبینیم انبار تعریف دارد یک سوله 500 متری است که فضایی باز دارد اما اینجا بیشتر شبیه به سلول است/ نحوه امضاء گرفتن به گونهای میزانسن این صحنه چیده شده است که بازجویی را جلوه می دهد/ زهره هم شخصیتی نیست که درباره آن صحبت کردیم / هدی هم که در نیامده/ آرش نباید منفعل باشد او شخصیتی اکتیو و فعال در فیلمنامه داشت به انگیزه تاسیس بنیاد امیر به ایران آمده بود / سکانسهایی که امام در حال سخنرانی است و از ملت تعریف می کند با فردی که پای سخنرانی امام مینشیند و او فردی محتکر است نسبتی ندارد این فرد با این مشخصات باید علاقههای دیگری داشته باشد مثلا فیلم هندی ببیند/ در صحنهای که نوجوانها پای صحبت امام در جماران نشستهاند و گریه میکنند برای نسل من خاطره انگیز است اما برای جوان امروز قابل درک نیست و تاثیر مثبت ندارد، تاثیر منفی دارد/ جزوهای که در دانشگاه ارایه میشود بر خشونت تاکید دارد در حالی که ماهیت دفاع ما به گونهای دیگر بود/ معاون و رئیس دانشگاه قرار نبود در فضایی که ساخته و تصویر شده اینگونه روایت شود و به گونهای نیست که راضی کننده باشد/ سکانس پایانی راهپیمایی یادآور راهپیمایی 25 خرداد 88 است که با اهداف فیلمنامه مغایر است و جایی ندارد/ شخصیت مادر باید مام میهن میشد اما در صحنهای می گوید «بچهام را تو کشتی»یا او با آزادسازی خرمشهر هیچ واکنشی ندارد در حالی که باید احساس شود خون شهیدش به ثمر نشسته است/ حجم نوحههای آهنگران زیاد است منطق ندارد اما او در توضیح این بخش گفت برای من خاطره انگیز است. گفتم ممکن است تو در ذهنات باشد اما منتقل نشده است در این مورد حتی مثال زدم و گفتم وقتی مردم در صف گرفتن ارزاق کوپنی هستند نوحه «کربلا کربلا ما داریم می آییم» هیچ نسبتی ندارد و ایشان گفت میخواستم «تعارض» را نشان دهم که بچهها در جنگ از جان خود میگذرند اما اینجا برخی از مردم احتکار میکنند و گفتم این در ذهن تو است اما منتقل نمی شود، این مسئله به من که تو را میشناسم و می دانم قصدت ایجاد فضای وهنآلود نیست منتقل نمی شود و پلان های کوچک را هم تاکید کردم. آنچه به ذهنم می رسید با آقای آفریده و بخشی صحبت کردم و آنها هم پذیرفتند چون در چهره آنها دیدم.
موارد اصلاحی را پس از دیدن فیلم به سازندگان فیلم گفتم و پذیرفتند
نبوی در پاسخ به سوال خبرنگار ما در خصوص الزام برای درآوردن صحنه هایی که به آنها اشاره کرد گفت: با توجه به نوع نگاهی که خودشان احساس می کردند من به سیما فیلم درباره کار اطلاع میدهم و این کار را هم کردم . مواردی که گفته بودم را پذیرفتند. من به آقایان اسلامی مهر و رحیم زاده اطلاع دادم فیلم را دیدم. فیلم مباحثی را در زمان فیلمنامه صحبت کردیم که در فیلم نیاورده است و سکانسهایی هم دارد که سکانس های خوبی نیست باید درآورده شود.
پس از دیدن فیلم به شدت عصبی شدم/اصلاحاتم اعمال نشده بود
وی در ادامه گفت: زمان گذشت تا بهمن 90 آقای آفریده گفت فیلم را برای آقای رحیم زاده (مدیر گروه) می خواهم نمایش دهم تو هم بیا که من گفتم اگر رسیدم می آیم اما من نکاتم را پیش از این گفتهام. من اطلاع و ارتباطی با کار نداشتم تا اردیبهشت 91 آفریده تماس گرفت و گفت بچهات را میزنند من هم در پاسخ گفتم اگر نکاتی که من در فیلمنامه به آنها اشاره کرده بودم که آقای بخشی به هردلیلی نیاورده است و پس از دیدن فیلم هم به یک تعداد سکانس اشاره کردم که باید دربیاورید، اگر آنها اصلاح شده چرا نگرانید. آقای آفریده تاکید کرد همه را درآوردیم و فیلم را برایم فرستاد وقتی فیلم را دیدم، دیدم اصلا فیلم دست نخورده است. من به شدت عصبی شدم و گفتم چرا این کار را کردید.
بخشی سرمایه سینمای ما بود و هنوز هم هست
وی در ادامه گفت: نگرانی من حضور فیلم در کن و استعداد بخشی بود. زیرا معتقدم بخشی سرمایه سینمای ما بود و هنوز هم هست. سالهای سال با ایشان من و بخشی درباره حضور فیلمهای ایرانی در خارج از کشور و حیثیت و آبروی کشور بحث کرده بودیم و این نوع فیلمها را که آبروی ایران را می برد به «گدا گرافی» تعبیر میکردیم.
موافق ساخت فیلم های تلخ اجتماعی برای نمایش درداخل کشور هستم نه در خارج/گفتم فیلم را به کن نفرستید
وی در ادامه گفت: من موافقم فیلمهای تلخ اجتماعی بسازیم و در داخل کشور ببینیم و دردهایمان را بشناسیم. دربارهشان بحث و گفت و گو کنیم تا به سمت اصلاح جامعه حرکت کنیم . اما هر فیلمی نباید در جشنوارههای خارجی برود در مورد این فیلم هم من با آفریده صحبت کردم و تاکید کردم فیلم را به کن نفرستید برای کشور ضرر دارد. و او گفت تهیهکننده خارجی فیلم را فرستاده از عهده ما خارج است و من در واقع اردیبهشت 91 فهمیدم فیلم تهیهکننده خارجی دارد.
آفریده به بخشی گفته بود به فیلم دست نزن نبوی حساسیت بی جا دارد
نبوی در ادامه گفت: آفریده از من خواست با بخشی صحبت کنم و من گفتم من نباید صحبت کنم تهیهکننده باید از مجموعه فیلم مراقبت کند، وظیفه شماست. من با فریاد با آفریده صحبت کردم ، من تا آن زمان نمی دانستم مراحل فنی فیلم در خارج از کشور انجام می شود و بعد از آگاهی گفتم من با این اوضاع با او صحبت کنم بخشی به هم می ریزد این وظیفه شماست. بعد از حدود 30 دقیقه بعد بخشی زنگ زد و گفت آفریده گفته است با نبوی تماس بگیر. من با او صحبت کردم و گفتم چرا اشکالات را برطرف نکردی بخشی گفت آفریده گفته به فیلم دست نزنید «نبوی بی خود حساس است» و به او گفتم ما نگاه های مشترکی داشتیم آیا حساسیت من نابجا بود. در آن مکالمه من تنها گفتم هر کاری میتوانی بکن فیلم برای کشور ضرر نداشته باشد.
من چند بار از آفریده خواستم تا فیلمی که در کن نمایش داده شده را من ببینم اما این اتفاق نیافت
وی در ادامه توضیح داد: من چند بار از آفریده خواستم تا فیلمی که در کن نمایش داده شده را من ببینم اما این اتفاق نیافتده است. تابستان امسال بخشی آمد و گفت اصلاحاتی روی فیلم انجام داده است . و دیدم اسم من را به عنوان مشاور کارگردان در تیتراژ آورده بود به او گفتم اگر من مشاور کارگردان بودم باید دکوپاژ تو را می دیدم اگر استوری برد داشتی هم باید می دیدم. مرحله به مرحله راش ها را می دیدم و حضور جدی در تدوین داشته باشم کستینگ را باید می دانستم . من از هیچ یک خبر نداشتم.
پس از دیدن فیلم گفتم سکانس های حساس را فیلمبرداری کنید
نبوی در پاسخ به این سوال خبرنگار ما که چه اصلاحاتی برروی فیلم انجام شده بود گفت: آنگونه که به خاطر دارم صحنه های زندان در فیلم نبود. جمع شدن جزوه ها توسط دانشگاه ، صحنه های سخنرانی امام خمینی را از فیلم درآورده بود و حجم نوحه ها را هم کم کرده بود. راهپیمایی را هم کم کرده بود، اما ربودن و یکی دو صحنه دیگر هنوز وجود داشت. زهره هم کمتر بود اما هنوز قابل تحمل نبود اما من باز هم گفتم باید صحنه های بیشتری را از فیلم دربیاورد. من آذرماه که فیلم را دیدم گفتم بروید بعضی از سکانس ها را مجدد بگیرید و آنچه صحبت کرده بودیم را انجام دهید. بعضی از سکانس های حساس را بگیرید زیرا کمبودها مشهود است. دیگر من اطلاعی از عملکرد آنها نداشتم.
وی در ادامه گفت: این تمام فرآیند تولید یک خانواده محترم بود که من از آن مطلع بودم. سیما فیلم کارنامه کاری دارد و کارهای درخور توجهی مانند «روزهای زندگی» و دیگر فیلم ها را دارد . احساس این بود که یک فیلمی از منظری دیگر درباره جنگ ساخته شود حتی گویا آقای آفریده درباره 20 دقیقه صحنه های جنگ فیلم صحبت کرده بود که آقای اسلامی مهر گفته بود اشکالی ندارد هزینه را تقبل می کنیم. با احمال، کم دقتی، بی توجهی، تنبلی یا هر چیز دیگری ... آنچه نباید اتفاق می افتاد افتاده است .
از بخشی انتظار داشتم حرفهایم را گوش می کرد
وی در ادامه گفت: از مسعود بخشی توقع زیادی داشتم دست کم حرمت این سالها را نگه می داشت یک کم حرف من به عنوان معلم سابق و دوست فعلی گوش می کرد حتی با فرض این که آفریده به او گفته باشد « نبوی حساسیت زیاد به خرج می دهد»، توقع داشتم به حرف های من توجه می کرد. اعتقادات مسعود بخشی برای من روشن بود. برای من محرز بود بچه های جنگ و امام را دوست دارد.
برای خودم و بخشی متاسفم
نبوی در ادامه متذکر شد:باورهایم حدود 80 درصد نسبت به مسعود بخشی تغییر کرده است و بیشتر در این میان برای خودمتاسفم و برای مسعود بخشی کار درستی نه با خودش و نه با اعتمادی که به او شد کار درستی نکرد.
وی در ادامه گفت: متاسفانه فرآیندی که به آن کمتر توجه شد بحث اعتماد است. آفریده 20 سال مدیر فرهنگی بود آیا سیما فیلم نباید به او اعتماد می کرد. آقای اسلامی مهر و من به آقای بخشی اعتماد کردیم. البته میدانم بالای 80 یا 90 درصد اعتماد سیما فیلم به مسعود بخشی ناشی از اعتماد من به مسعود بخشی است. شناخت من نسبت به بخشی بیشتر بود تا نسبت به آفریده . مثالی میزنم نمایندگان مجلس به وزیر رای اعتماد می دهند اگر وزیر تخطی کند تذکر می دهند ، سوال می کنند و استیضاح می کنند. اگر وزیر وضعیتش مناسب نبود باید نمایندگان استعفا دهند؟ در این مدت به سیما فیلم و مدیران این مرکز ستم شد این را تنها برای حق گویی می گویم نه برای دوستی که دوستی من با اسلامی مهر مربوط به سی سال و پنج ماه گذشته است به امروز و دیروز برنمی گردد.
تولید در حوزه هنر بدون اعتماد میسر نیست/ غفلت سازندگان اعتماد را از بین برد
نبوی در ادامه گفت: تولید در حوزه فرهنگ وهنر بدون اعتماد میسر نیست. برخی از اعتماد ها براساس شناختهای اجمالی است در ارتباط با فیلم «یک خانواده محترم» اصلا شناخت اجمالی نیست بلکه تفصیلی است.تهیه کننده آفریده است که تمام اعضای فرهنگ و هنر شناخت تفصیلی از او دارند. مسعود بخشی اهالی سینما و رسانه از او شناخت دارند. او از روزنامه رسالت نقدهای سینمایی را از سال 72 آغاز کرده است. «آفاق» و «زخم خون» دو فیلمنامه در حوزه دفاع مقدس دارد. او فیلمنامه نیروی امریکایی در عراق را نوشته است. اعتماد در حوزه فرهنگ و هنر اصل است اگر نباشد سنگ روی سنگ بند نمی شود. اعتماد سیما فیلم به عناصر سازنده که به آفریده به طور مستقل اعتماد کردندو بخشی را در نسبت با من اعتماد کردند و شناخت اجمالی خودشان بود . اعتماد خوبی بوده اما در غفلت آفریده و بخشی جواب نداده است و مثل ما حساس به موضوع نبودند. اینقدر غرق در فیلم و داستان بودند که نتوانستند فاصله بگیرند. حساسیتها و تذکرات ما را وسواس و حساسیت بی جای ما تلقی کردند( به هر دلیلی) .
قراردادی با سیما فیلم برای ناظر کیفی «یک خانواده محترم» ندارم
وی در پاسخ سوال خبرنگار ما مبنی بر این که آیا قراردادی به عنوان مشاور یا ناظر کیفی با سیما فیلم دارید گفت: نه خیر اما احساس می کنم سیما فیلم به اعتبار این مطلب که من و مسعود بخشی این قدر ارتباط داریم که بخشی از من حرف شنوی دارد این را یک شکل نظارت تلقی کردند. قانونا هیچ قراردادی به عنوان ناظر کیفی ندارم. امروز قرارداد را دیدم. تنها در سیما فیلم جلسه ای گذاشته شد و در جلسه حضور داشتم و اسم من هم بود. درباره فیلمنامه و اشکالات فیلمنامه کلی صحبت شد و موضوعات کلی که سیما فیلم داشت در آن جلسه مطرح شد قبل از تصویربرداری بود.
سیما فیلم معترض بود و لغو مشارکت خود را اعلام کرد
وی در ادامه گفت: من تمام آنچه که لازم بوده و فکر می کردم باید تذکر بدهم در سال 90 تذکر دادم هنوز در آن زمان هیچ فیلمی شکل نگرفته بود. سیما فیلم هم همین کار را کرده است . حتی پس از مطلع شدن مدیر مرکز از حضور فیلم در کن ایشان به من گفت بدون اجازه ما فیلم را به کن دادند و من نامه ای به شمقدری می نویسم و این موضوع را به ایشان اطلاع می دهم که من کار ایشان را تایید کردم. سیما فیلم معترض است و زمانی که فهمیدند اصلاحات صورت نگرفته لغو مشارکت کردند . در قرارداد تاکید شده تهیه کننده موظف است موارد اصلاحی سیما فیلم را ظرف 15 روز اصلاح کند اعمال کند در غیر این صورت سیما فیلم می تواند یک طرفه لغو مشارکت کند و این کار صورت گرفته است. در این میان کشفی صورت نگرفته است. برخی می گویند وقتی فیلم در کن نمایش داده شد حساسیت ها شکل گرفت اما روایت من را که شنیدید خودتان قضاوت کنید من روایتگری کردم.
نبوی در پاسخ به این سوال که فیلمنامه در شهرداری و ارشاد رد شده بود و سیما فیلم به شما اعتماد داشت شما باید بیشتر نگران می بودید و حتی برای کمک به مدیر سیما فیلم که دوستی سالیانه داشتید چرا شما خودتان را کنار کشیدید آیا شما هم به آقای بخشی و آفریده اعتماد کردید گفت: من خودم را کامل کنار نکشیدم. من در سیما فیلم قرارداد نظارت کیفی دارم و وظیفه قانونی داشته و دارم از یک منظر حرف شما درست است اما احساس می کنم چیزی که از ناحیه سیما فیلم از من خواسته شده بدون اینکه بر زبان جاری شود اینگونه بوده که نبوی هست و بخشی با نبوی هماهنگی دارد. بخش قابل توجه اعتماد سیما فیلم به کارگردان به جز شناخت اجمالی آقای اسلامی مهر قطعا به خاطر سوابق دوستی و ارتباط آقای بخشی با من بوده است.
سیما فیلم اگر از من می خواست ناظر کیفی باشم می گفتم ضرورتی ندارد
احساسم می گوید سیما فیلم میزانسن تهیه کننده و کارگردان را به گونه ای دیده نیاز به قرارداد برای نظارت کیفی حس نکرده است زیرا تهیه کننده آفریده و کارگردان بخشی است.بخشی هم به شکل منطقی در مسایل اصلی فیلمنامه علی القاعده با نبوی هماهنگی کلی دارد. شاید سیما فیلم این احساس را نکرده که به من یا به کسی بگوید ناظر کیفی این کار باشد. حتی اگر به من می گفت ناظر کیفی باش من می گفتم ضرورتی ندارد زیرا تهیه کننده آفریده است، بخشی هم خود ناظر کیفی است به او اعتماد داشتم.
صحبت های من با بخشی در زمان فیلمنامه تفاهمی و قدم به قدم بود
وی در ادامه گفت: صحبت های من با بخشی در زمان فیلمنامه صحبت هایی بود که قدم به قدم با تفاهم جلو می رفتیم. یکی از مهمترین مشکلات فیلم این است جبهه نیروهای حق به شدت نسبت به جبهه نیروهای شر ضعیف است. بحثی که با بخشی داشتیم و در فیلمنامه عمل کرد. نقش پدر بسیار بد بود . بدمن ماجرا پدر بود درحالی که الان حامد و جعفر هستند .من به اقای بخشی گفتم در اسطوره ایرانی پسر کشی داریم. در روایت غربی پدر کشی داریم اما در روایت قرآنی برادر کشی داریم اینجا باید مبارزه هابیل و قابیل را ببینیم که البته از آب درنیامد برای این که فرآیندی که در فیلمنامه به آن صحبت شده بود توجه نشد. نکته دیگر این که در فیلمنامه نکاتی داریم که در اجرا چیز دیگری است. ضمن اینکه مجموعه صحبت های من با بخشی همراه با تفاهم بوده است. همیشه این گونه هستم مگر اینکه راه تفاهم بسته باشد. اگر در موقعیتی باشم که حرف آخر را بزنم ، می زنم.
فیلمنامه نهایی را نخواندم
نبوی در پاسخ به سوال خبرنگار ما مبنی بر این که فیلمنامه را در آخرین مراحل خواندید یا خیر گفت: نه نخواندم. قبل از اینکه سیما فیلم قرارداد بست صحبت داشتیم صحبت نهایی در مورد فیلمنامه را کردیم دیگر من فیلمنامه را ندیدم زیرا من اصراری به دیدن فیلمنامه نداشتم. اگر تهیه کننده این کار هم بودم نمی گفتم این کار را بکنم صددرصد هزینه می کردم باز نمی گفتم فیلمنامه را بیار بخوانم چون اعتماد داشتم
بخشی توسط افراد نااهل دوره شد/ حساسیت او را کم کردند
نبوی در پاسخ به سوال خبرنگار ما مبنی براین که در تمام صحبت هایتان از اعتماد گفتید به نظر خودتان کسی که سالها به او اعتماد داشتید و او را می شناختید چگونه به ساخت این فیلم رسید: حسم را براساس شناختی که از بخشی دارم می گویم مسعود بخشی با چند نفر دیگر مشورت می کرده است. احساس می کنم دوره شده توسط افراد نااهل و آنها حساسیت مسعود را کم کردند.
مسعود بخشی که می شناختم امکان نداشت چنین سکانس هایی رادر فیلمش بیاورد
وی در ادامه گفت: بعضی از مسایل را در فیلم برایش عادی جلوه دادند. مسعود بخشی ای که من می شناختم امکان نداشت چنین سکانسی را در فیلم بیاورد. یا باید بگویم صددرصد عوض شده است که نمی توانم هنوز بگویم زیرا در تابستان وقتی با او صحبت می کنم نمی توانم بگویم عوض شده باشد. حساسیت او کم شده است. واقعا اگر آفریده گفته باشد که نبوی بی خود حساسیت به خرج می دهد می شود به مسعود بخشی باید حق داد که حساسیتش کم شود زیرا تهیه کننده پای کار اول او ایستاده است.
حرف اصلی فیلم تقبیح حرام خواری بود که گم شد
وی در ادامه گفت: متاسفانه به دلیل وجود چند سکانس بد حرف اصلی فیلم گم شد. حرف اصلی تقبیح حرام خوری است. برخی مفاهیم دینی از دغدغه های بخشی بود و حلال و حرام برای او بسیار اهمیت داشت. اما متاسفانه سکانس هایی که در فیلم هست که حرف اصلی فیلم گم شد مادر دربرابر پول حرام در مقابل آرش می ایستد.یکی از مباحث فیلم ریاکاران است اما به دلیل کم توجهی وغفلت نکته های خوب دیده می شود زیرا این قدر سکانس های بد در فیلم است که دیده نمی شود.
یکی از اشتباهات تدوین فیلم در خارج از کشور بود
وی در پاسخ به این سوال که تهیه کننده فرانسوی چقدر بر روی بخشی نقش داشت و تدوین در خارج از کشور چقدر موثر بود: یکی از اشتباهات آفریده که به او گفتم این بود که تدوین را در خارج از کشور انجام داد. در تدوین 30 تا 40 درصد فیلم مجدد می توان ساخت. اشکال اساسی این بود. آقای آفریده درباره پخش خارجی فیلم هم سیما فیلم را مطلع نکرده است.
وی در ادامه به قرارداد سیما فیلم اشاره کرد و گفت: مشارکت به صورت 50 درصدی بوده و حقوق تلویزیونی فیلم مربوط به سیما فیلم است حقوق شبکه خانگی داخل به نسبت سهم طرفین، اکران سینمایی به نسبت سهم طرفین و پخش بین الملل با طرف دوم که آفریده است. سیما فیلم پخش بین المللی را به آفریده داده است اما آفریده پخش را به یک شرکت فرانسوی داده بدون اطلاع سیما فیلم.
نبوی در پاسخ به سوال خبرنگار ما که پس از اصلاح فیلم توسط بخشی با وی صحبتی نداشتید گفت: آخرین صحبت ما حدود دو یا سه ماه پیش بود که اصلاحات را انجام داده بود. من دو یا سه بار فیلمی که در کن و ابوظبی پخش شده بود را از آفریده خواستم تا ببینم چون برای ادامه مناسبات من با بخشی برایم اهمیت داشت. البته این فیلم برای کشور ضرر دارد که بسیار مهم است.
نسخه اصلاح شده را برای محافل خارجی مناسب نمی دانم
به گزارش فارس؛ وی درپاسخ به این سوال که آیا فیلم اصلاح شده را مناسب نمایش در داخل می دانید یا در خارج از کشور گفت: نسخه آخری که فیلم را دیدم زهر فیلم گرفته شده است. فیلمنامه را وقتی می خوانیم فیلمی در ذهن می سازیم این فیلم با فیلمی که در ذهنم ساختم اشکالات جدی دارد اما اگر ساخته ذهنی را کنار بگذارم فیلمی که الان موجود است خیلی مشکل برای داخل ندارد اما این نسخه را برای خارج مناسب نمی دانم . نکته دیگر این که حتی اگربرخی از سکانس ها بود برای نمایش داخل اشکالی نداشت زیرا در مورد آن بحث می کردیم من اینها را برای تعالی فرهنگ کشور مناسب می دانم البته برخی از سکانس ها برای داخل هم ستم است. اما نسخه ای که هست برای هیچ محفل خارج از کشور مصلحت نمی دانم برآیند تحلیل در ذهن مخاطب خارجی ایجاد می شود برای کشور ضرر دارد.
وی در پاسخ به این سوال که برای آینده در کارهای مشارکتی چگونه باید برخورد کنیم که گرفتار این مسایل نشویم گفت: اعتماد نباید خدشه دار شود در کارهای تلویزیونی تهیه کننده باید حتما نسبت به حق خودش مطلع باشد. درباره این فیلم چیزی که دچار مشکل کرد بدون هماهنگی رفتن فیلم خارج ازکشور بود، اگر فیلمی تولید شود که مناسب نباشد آرشیو می شود و مشکلی به این صورت پیش نمی آمد قبلا هم بوده است. سیما فیلم نسخه نهایی را باید می دید و مطلع نبود و کار پخش شد این فیلم باید آرشیو می شد . بهترین کار این است افرادی که وسواس بیشتری دارد در آینده 51 درصد قرارداد ببندند این در تجارت عرف است .
سیما فیلم اقدامات خود را درباره فیلم درست عرضه نکرد
وی در پاسخ به این سوال که در حال حاضر باید چه کنیم برای فیلم «یک خانواده محترم» گفت: همه خیرخواهان آقای آفریده صحبت می کنند تا بتوانیم فیلم را از جشنواره ها و اکران خارج کنیم . موج رسانه ای به نمایش فیلم در خارج از کشور کمک کرد، اگر این موج شکل نمی گرفت سیما فیلم کار خود را می کرد . سیما فیلم درطول این مدت درست اقدامات خود را عرضه نکرد. قبل از همه سیما فیلم و نبوی مدعی بود.
وی در پاسخ به این سوال که به عقیده شما لغو مشارکت عجولانه سیما فیلم باعث شد فیلم در خارج از کشو به نمایش درآید گفت: این را باید به لحاظ حقوقی بررسی کرد من اطلاع چندانی ندارم.