به گزارش مشرق، سال 2012 سال مقابله فيلم هاي زندگينامه هيچكاك بوده است. در ماه اكتبر شبكه «اچ بي او» فيلم دختر را نمايش داد با بازي توبي جونز در نقش استاد تعليق و سينا ميلر در نقش ستاره دو فيلم هيچكاك «پرندگان» و «مارني». به نظر مي آيد جونز در اين فيلم هاي زندگينامه يي اصولاشانس خوبي ندارد: بازي خوب او در نقش ترومن كاپوتي در فيلم بدنام در سال 2006 كاملا تحت تاثير بازي فوق العاده فيليپ سيمور هافمن، نامزد اسكار در نقش اين نويسنده افسانه يي قرار گرفت.
سال 2012 به دلايل زيادي در كتاب هاي تاريخ ثبت خواهد شد: مثلابراي وقوع توفان سندي و انتخاب دوباره باراك اوباما براي رياست جمهوري امريكا. علاوه بر اين سال 2012 سال مقابله فيلم هاي زندگينامه هيچكاك هم بوده است. در ماه اكتبر شبكه« اچ بي او» فيلم دختر را نمايش داد با بازي توبي جونز در نقش استاد تعليق و سينا ميلر در نقش ستاره دو فيلم هيچكاك« پرندگان» و« مارني». به نظر مي آيد جونز در اين فيلم هاي زندگينامه يي اصولاشانس خوبي ندارد: بازي خوب او در نقش ترومن كاپوتي در فيلم بدنام در سال 2006 كاملاتحت تاثير بازي فوق العاده فيليپ سيمور هافمن، نامزد اسكار در نقش اين نويسنده افسانه يي قرار گرفت. حالاهم فيلم ديگري درباره اين فيلمساز انقلابي روي پرده رفته است به نام هيچكاك با بازي آنتوني هاپكينز در نقش اول فيلم. فيلم به چند سال قبل از زندگي هيچكاك در فيلم دختر مي پردازد، زماني كه هيچكاك در گيرودار ساخت مهم ترين و تاثيرگذارترين فيلم خود، رواني، بود. فيلم «هيچكاك» كه بر اساس كتاب غيرداستاني استفان ربلو به نام هيچكاك و ساختن فيلم رواني است، بيشتر به رابطه بين هيچكاك و همسر 57 ساله اش آلما رويل (با بازي هلن ميرن) مي پردازد. ديگر بازيگران فيلم هم از اين قرارند اسكارلت جوهانسن (در نقش جانت لي)، جسيكا بيل (در نقش ورا مايلز) و جيمز دارسي (در نقش آنتوني پركينز). اكران اين فيلم ما را به ياد ديگر فيلم هاي مهمي مي اندازد كه درباره زندگي فيلمسازان مشهور ساخته شده است. اين فيلم ها نگاهي نافذ به اوج و فرودهايي دارند كه از اين فيلمسازان افسانه ساخته است. پيش از آنكه هيچكاك در 23 نوامبر راهي پرده هاي سينما شود، بياييد نگاهي بيندازيم به بهترين فيلم هايي كه از زندگينامه فيملسازان بزرگ ساخته شده است.
شكارچي سفيد قلب سياه (1990)، به كارگرداني كلينت ايستوود
شكارچي سفيد قلب سياه درباره ساخت فيلم كلاسيك ملكه آفريقايي در سال 1951 با بازي همفري بوگارت و كاترين هيپبرن است. پيتر ويرتل كه در نوشتن فيلمنامه ملكه آفريقايي همكاري كرده است و البته هيچ وقت براي اين همكاري مورد توجه قرار نگرفته، رماني نوشته است كه اين فيلم بر آن اساس ساخته شده است. رمان روايتي است از تجربه پرمخاطره توليد ملكه آفريقايي در آفريقا (در آن زمان تقريبا تمامي فيلم هاي امريكايي در امريكا فيلمبرداري مي شد) . فيلم درباره كارگردان خشن فيلم، جان ويلسن (با بازي كلينت ايستوود) است. اين فيلمساز صاحب سبك كارگردان فيلم هاي (شاهين مالت، موبي ديك) براي رفتارهاي شورشگرانه و اعتياد شديدش به الكل بسيار مشهور بود. در حين ساخت فيلم او به جاي اينكه براي فيلمبرداري آماده شود، درگير شكار فيل در آفريقا مي شود. فيلم شكارچي سفيد قلب سياه براي فيملبرداري دلنشين آن كه جك ان گرين (نابخشوده) آن را بر عهده داشت و لوكيشن هاي شگفت انگيز آن نمايش فوق العاده يي از ذات وسواس گونه و سختگيرانه يي است كه تقريبا در تمامي فيلمسازان بزرگ ديده مي شود.
چاپلين (1992) به كارگرداني ريچارد آتنبارو
اين فيلم زندگينامه بزرگ ترين چهره سينماي صامت، چارلي چاپلين، با بازي رابرت داني جونيور است، از سال هاي كودكي او كه در فقر شديدي سپري شد تا زماني كه به مشهورترين و دوست داشتني ترين ستاره سينما در جهان تبديل شد در اين فيلم به تصوير درآمده است. درست زماني كه جهان دوران سختي را سپري مي كرد (افسردگي شديد و ظهور آدولف هيتلر) چاپلين با خود خنده و شادي را به ميان مردم آورد كه بسيار به آن نياز داشتند: با فيلم هاي شيرين و بامزه يي مثل جويندگان طلاو عصر جديد. با وجود آنكه برخي از منتقدان براي تغيير جنبه هايي از شخصيت و زندگي چاپلين به فيلم خرده گرفتند، تقريبا هيچ كس نبود كه بازي هوشمندانه و ستاره ساز رابرت داني جونيور را تحسين نكند. او به شكل خارق العاده يي چارلي چاپلين را روي پرده زنده مي كند.
اد وود (1994) به كارگرداني تيم برتن
چه كسي تصور مي كرد داستان زندگي مردي كه اغلب از او به عنوان بدترين كارگردان تاريخ سينما ياد مي شود دستمايه ساخت يك فيلم بزرگ شود؟ و بله، اين فيلم سياه و سفيد محبت آميز درباره فيلمسازان كم بودجه، فيلم فوق العاده يي است. اين فيلم روياي بسيار متهورانه و ديوانه وار ادوارد اد. وود جونيور (كه جاني دپ در يكي از بهترين بازي هاي خود شخصيت او را به تصوير مي كشد) را در راه مبارزه براي باز كردن راه خود در دنياي هاليوود در دهه 1950 و دستيابي به تنها هدفش، تبديل شدن به يك كارگردان تحسين برانگيز درست مثل الگوي هميشگي اش اورسن ولز، دنبال مي كند. در اين راه او نويسنده، كارگردان و گاهي بازيگر تعدادي فيلم دوست داشتني افتضاح مثل گلن و گلندا 1953، عروس هيولا1955، نقشه 9 از فضا در سال 1959 شد كه امروز به عنوان يكي از بدترين فيلم هاي ساخته شده در تاريخ سينما شناخته مي شود. در طول فيلم وود را پر از شور و حرارت مي بينيد كه هيچ چيز او را متوقف نمي كند حتي تمامي دور و اطرافيان او كه به او پيشنهاد مي كنند بايد شغل ديگري براي خود انتخاب كند كه در آن موفق تر باشد. فيلم هاي او ممكن است سخيف باشد و بي دليل خنده دار و مضحك اما در عين حال نمونه آثار يك استعداد بي نظير غيرمتعارف هستند. به نوعي مي توان گفت ذهنيت هميشه خوش بين وود به شكل عجيبي الهام بخش است و تجسمي از مبارزه بسياري از فيلمسازان كم بودجه است كه با وجود همه مشكلات در دنبال كردن روياهايشان مصرانه تلاش مي كنند.
خدايان و هيولاها (1998)، به كارگرداني بيل كاندون
فيلم خدايان و هيولاها آخرين روزهاي تراژيك زندگي فيلمساز افسانه يي جيمز ويل (با بازي اين مك كلن نامزد دريافت جايزه اسكار) را به تصوير مي كشد. كارگرداني كه بسياري از فيلم هاي كلاسيك هيولايي دهه 1930 را ساخته است، فيلم هايي مثل فرانكشتاين، مرد نامرئي و عروس فرانكشتاين. فيلم در دهه 50 اتفاق مي افتد. زماني كه ديگر ويل دست از فيلمسازي كشيده است. دوراني كه براي او پر از تنهايي و افسردگي بود و ويل كه آشكارا هم جنس خواه بود رابطه جديدي با يك باغبان (با بازي برندن فريزر) برقرار مي كند. اين شخصيت كه به خوبي پرداخته شده (و المان هاي داستاني زيادي هم البته با خود دارد) يكي از بهترين و قدرتمندترين بازي هاي مك كلن است. فيلم نگاهي دارد ظريف و موشكافانه به هيولاهاي زندگي شخصي يكي از كارگردانان بزرگ دوران طلايي هاليوود. همچنين فيلم به ساخت بهترين فيلم ويل، عروس فرانكشتاين (1935) مي پردازد و عنوان فيلم هم از همين جا مي آيد.
آر كي او 281 (1999) به كارگرداني بنجامين راس
اين فيلم تلويزيوني به توليد پردردسر فيلمي مي پردازد كه اغلب گفته مي شود بهترين فيلم تاريخ سينماست: همشهري كين (1941). ليو شريبر در نقش نويسنده جوان جاه طلب، اورسن ولز ظاهر مي شود كه در حال ساخت نخستين فيلمش است با كمك مدير آركي او استوديو جورج شافر (روي شريدر) و فيملنامه نويسي به نام هرمان جي. منكيويز (جان ملكوويچ). فيلم درباره جنگي است كه ميان ولز و ناشر بزرگ ويليام رندولف (جيمز كرامول) در جريان است كه وقتي مي فهمد همشهري كين پرتره شخصي ولز است (حتي رابطه طولاني كه با ماريون ديويس داشته است) با تمام توان سعي مي كند فيلم را از بين ببرد. آشكارا تلاش هاي او بي فايده بوده است و امروز همشهري كين يك شاهكار تمام عيار به شمار مي آيد. همان طور كه فيلم آر كي او 281 (عنوان فيلم به كد توليد فيلم همشهري كين اشاره دارد) نشان مي دهد مهم ترين وظيفه يك كارگردان اين است كه انسجام نگاه خود را در مقابل تمامي موانع حفظ كند.
دردسر (2003) به كارگرداني ماريو ون پيبلز
اين فيلم از آن جهت فيلم خاصي است كه نويسنده، كارگردان و بازيگر، ماريو ون پيبلز، در واقع زندگي پدر حقيقي اش ملوين را به تصوير مي كشد كه در سال 1971 « عزيزم برگرد» را كارگرداني و در آن بازي كرده است. موفقيت عجيب فيلم در گيشه نقطه حساس در تاريخ سينماي آفريقايي- امريكايي هاست. اين فيلم به دنياي هاليوود ثابت كرد كه مخاطبان وسيعي براي فيلم هاي آفريقايي- امريكايي ها وجود دارد. فيلم ساخت بسيار كم بودجه و دشوار «عزيزم برگرد» را نشان مي دهد و تلاش ملوين براي ساخت و پخش فيلم را. خود ماريو كه هنگام فيلمبرداري اين فيلم نوجوان بوده است در فيلم ظاهر مي شود. نتيجه، نامه سينمايي عاشقانه و تاثيرگذاري از يك پسر به يك پدر است.
هوانورد (2004) به كارگرداني مارتين اسكورسيزي
با وجود اينكه هاوارد هيوز (با بازي لئونارد دي كاپريو) به عنوان يك غول اقتصادي ميلياردر و زندگي خصوصي متهورانه اش شناخته مي شود، يك توليد كننده/كارگردان فيلم هاي درجه يكي چون جهنم فرشتگان 1930 بوده است (اين فيلم به خاطر صحنه هاي پرواز فوق العاده اش پرخرج ترين فيلمي است كه در زمان خودش ساخته شده) هوانورد اسكورسيزي زندگي حرفه يي هيوز را از اواخر دهه 20 تا اواسط دهه 40 دنبال مي كند، درست پيش از آغاز بيماري رواني كه زندگي او را از هم پاشيد.
هيوز پرشور را در صحنه فيلمبرداري جهنم فرشتگان مي بينيم كه براي ساختن فيلم مصمم است فيلمي درباره خلبانان جنگ جهاني اول كه تا جايي كه ممكن است به واقعيت نزديك باشد. همچنين نگاه گذرايي به زندگي اجتماعي هيوز در دنياي هاليوود دارد و ماجراهاي عاشقانه او با كاترين هيپبرن (با بازي كيت بلانشت) و اوا گاردنر (كيت بكينسيل) را هم دنبال مي كند. با وجود آنكه هيولاهاي اين زندگي خصوصي در نهايت او را در خود بلعيدند، ذات وسواس گونه هيوز آينه تمام عياري از شيوه فيلمسازي ايده آل گراي اسكورسيزي است.
منبع: کافه سینما
