
وي با اشاره به اينکه اغلب متحدين سابق شاه او را تحويل نمي گرفتند، گفت: او به عنوان يک سياستمدار مي دانست که اين افراد، اين سياستمداران به دنبال منافع سياسي و اقتصادي خودشان هستند و موقعي که يک رژيم ديگري در يک مملکت هست سعي مي کنند روابط شان را با آن مملکت درست کنند. ولي خوب رفتار غيرانساني که داشتند واقعاً وحشتناک بود.
وي همچنين با اشاره به فرود هواپيما در جزيره اسور مصر گفت: چندين ساعت آنجا منتظر بوديم و خيلي تعجب کرديم. يادم مي آيد که بعد از چندين سال وزيرخارجه پرتغال را ديدم، او به من گفت موقعي که طياره آنجا چندين ساعت ماند، ما از مقامات آمريکايي پرسيديم که به چه دليل اين طياره در آنجا مانده، گفتند که ما نمي توانيم به شما بگوييم. حتي روز بعدش سفيرشان در واشنگتن رفته بود از وزارت خارجه آمريکا پرسيده بود، آنها باز جواب نداده بودند. درست است که گويا پرزيدنت کارتر تلفن زده بود به اشرف غربال که آن موقع سفير مصر بود در واشنگتن، سالها سفير مصر بود، گفته بود من چندين بار به پرزيدنت سادات زنگ زدم ولي جوابم را نمي دهد، مي دانم چرا جوابم را نمي دهد براي اينکه من مي خواستم بهش بگويم که اجازه ندهد پادشاه ايران به مصر بيايد براي اينکه ممکن است به ضرر مصر و صحبت هاي صلح اعراب و اسرائيل شود.
فرح پهلوي آنگاه از انورسادات ديکتاتور خائن مصر ستايش کرد و در پاسخ اين پرسش که «شما از انور سادات، رئيس جمهور مصر، ياد کرديد که به پادشاه و شما اجازه دادند که به خاک مصر قدم بگذاريد. انورسادات اين کار را براي دوستي و معرفت انجام داد يا منافع سياسي هم پشت اين ماجرا بوده؟» گفت: کاملاً دوستي بود و کلمه خوب را خودتان گفتيد. معرفت انساني و انسانيت. براي اين که هيچ منفعتي نداشت.