مشرق - در ورزش ایران و به ویژه فوتبال، مدتهاست افراد رو در روی هم قرار میگیرند و هر آنچه میخواهند نثار هم میکنند اما آنگاه که پای منافع به میان میآید، به یکباره برای یکدیگر آغوش باز کرده و سینه چاک میکنند.
فرهاد مجیدی یکی از محبوب ترین بازیکنان استقلال در دوران پس از انقلاب بوده و بازگشت وی به این تیم برای بسیاری از هواداران آبی خبر خوشایندی است. بازیکنان صاحبنام و محبوب باید در باشگاههای خود بازی کنند و با پیراهن آن تیم، کفشها را بیاویزند اما شرایط جدایی و بازگشت، مهم تر است.
در فوتبال دنیا مواردی چون مجیدی بسیار بودهاند و هواداران فوتبال خاطرات خوشی از بازیکنان محبوبشان دارند. "رائول گونزالس" که به درستی اسطوره باشگاه رئال مادرید است، از سال 1994 با پیراهن رئال مادرید به میدان رفت و در سال 2010 و زمانی که متوجه شد مربیان باشگاه نظر مساعدی نسبت به وی ندارند، پس از 16 ساله به شالکه پیوست.
رائول در این مدت بیانیهای صادر نکرد و مصاحبه تندی با خبرنگاران علیه باشگاه محبوبش انجام نداد و نه در مدح و نه در مذمت کسی سخن نگفت. "الساندرو دل پیهرو" نزدیک به 20 سال برای یوونتوس بازی کرد و حتی با این تیم در سری B ایتالیا هم بازی کرد اما در زمان پیوستن به سیدنی استرالیا، عقده گشایی نکرد.
فرهاد مجیدی سال گذشته و در حالیکه استقلال به وجود وی نیاز مبرم داشت و به گواه بسیاری از کارشناسان میتوانست با حضور خود موجب قهرمانی آبیپوشان شود، با بهانه قرار دادن دخترش، رهسپار قطر شد.
موضوع به همین جا ختم نمیشود. تا اینجای کار نمیتوان چندان به وی خرده گرفت اما زمانی که وارد جنگ لفظی با امیر قلعهنویی شد، حرفهایی به زبان آورد که کاملا در تضاد با بازگشت این بازیکن به استقلال است.
مجیدی با گفتن اینکه من "شاگرد مکتب حجازی هستم" فصل جدیدی از اختلافات با سرمربی وقت استقلال را آغاز کرد و حتی در مصاحبه با یکی از خبرگزاریها عنوان کرد "حاضر نیست به خاطر زیر پا گذاشتن اصول خود، با هر کسی کار کند." از آن سو قلعهنویی هم این بازیکن را متهم به بیتعصبی کرد و اینکه اگر مجیدی واقعا استقلال را دوست داشت پس چرا در میانه فصل از این تیم جدا شد، آن هم به خاطر پیشنهاد مالی بهتر.
امروز اما اوضاع فرق کرده است. بازیکن سی و اندی ساله با سلام و صلوات به باشگاه پرطرفدار بازگشته و اتفاقا قرار است کاپیتان هم بشود. اینکه وی در تاریخ 7/7 سال 91 از فوتبال خداحافظی کرده بود، ایراد چندانی به این بازیکن به حساب نمیآید چراکه در فوتبال ایران چندان نباید به حرفها توجهی داشت چون جنبه شعارزدگی دارند.
فوتبال ایران بدترین دوران تاریخ خود را پشت سر میگذارد و در زمینه ملی و باشگاهی در خوشبینانهترین حالت به فوتبال درجه دوی آسیا بدل شده است. در جایی که نگاه مدیران باشگاههایی چون استقلال از سطح کلان به سطوحی پیش پا افتاده از این دست، تنزل پیدا میکند نباید انتظار موفقیتهای بزرگ داشت.
دغدغه امروز استقلال باید قهرمانی در لیگ و البته موفقیت در آسیا باشد زیرا پرافتخارترین باشگاه ایران به حساب میآید اما معلوم نیست باشگاهی با این پیشینه، چرا میبایست انرژی بسیاری روی بازگرداندن فرهاد مجیدی به این تیم میگذاشت؟.
هرچند به زعم مدیران این باشگاه، با جدایی میلاد میداودی و امین منوچهری، ممکن است حضور مجیدی مشکلات خط حمله استقلال را کمتر کند اما طبق گفته این بازیکن، وی دستکم باید چندین هفته زیر نظر مربی بدنساز تمرین کند تا به شرایط آرمانی باز گردد.
تا پاسخ مناسبی به همین "چراها" داده نشود و فوتبال ایران بر پایه "اما و اگرها" باشد، آش همین است و کاسه همین.
منبع: مهر
فرهاد مجیدی یکی از محبوب ترین بازیکنان استقلال در دوران پس از انقلاب بوده و بازگشت وی به این تیم برای بسیاری از هواداران آبی خبر خوشایندی است. بازیکنان صاحبنام و محبوب باید در باشگاههای خود بازی کنند و با پیراهن آن تیم، کفشها را بیاویزند اما شرایط جدایی و بازگشت، مهم تر است.
در فوتبال دنیا مواردی چون مجیدی بسیار بودهاند و هواداران فوتبال خاطرات خوشی از بازیکنان محبوبشان دارند. "رائول گونزالس" که به درستی اسطوره باشگاه رئال مادرید است، از سال 1994 با پیراهن رئال مادرید به میدان رفت و در سال 2010 و زمانی که متوجه شد مربیان باشگاه نظر مساعدی نسبت به وی ندارند، پس از 16 ساله به شالکه پیوست.
رائول در این مدت بیانیهای صادر نکرد و مصاحبه تندی با خبرنگاران علیه باشگاه محبوبش انجام نداد و نه در مدح و نه در مذمت کسی سخن نگفت. "الساندرو دل پیهرو" نزدیک به 20 سال برای یوونتوس بازی کرد و حتی با این تیم در سری B ایتالیا هم بازی کرد اما در زمان پیوستن به سیدنی استرالیا، عقده گشایی نکرد.
فرهاد مجیدی سال گذشته و در حالیکه استقلال به وجود وی نیاز مبرم داشت و به گواه بسیاری از کارشناسان میتوانست با حضور خود موجب قهرمانی آبیپوشان شود، با بهانه قرار دادن دخترش، رهسپار قطر شد.
موضوع به همین جا ختم نمیشود. تا اینجای کار نمیتوان چندان به وی خرده گرفت اما زمانی که وارد جنگ لفظی با امیر قلعهنویی شد، حرفهایی به زبان آورد که کاملا در تضاد با بازگشت این بازیکن به استقلال است.
مجیدی با گفتن اینکه من "شاگرد مکتب حجازی هستم" فصل جدیدی از اختلافات با سرمربی وقت استقلال را آغاز کرد و حتی در مصاحبه با یکی از خبرگزاریها عنوان کرد "حاضر نیست به خاطر زیر پا گذاشتن اصول خود، با هر کسی کار کند." از آن سو قلعهنویی هم این بازیکن را متهم به بیتعصبی کرد و اینکه اگر مجیدی واقعا استقلال را دوست داشت پس چرا در میانه فصل از این تیم جدا شد، آن هم به خاطر پیشنهاد مالی بهتر.
امروز اما اوضاع فرق کرده است. بازیکن سی و اندی ساله با سلام و صلوات به باشگاه پرطرفدار بازگشته و اتفاقا قرار است کاپیتان هم بشود. اینکه وی در تاریخ 7/7 سال 91 از فوتبال خداحافظی کرده بود، ایراد چندانی به این بازیکن به حساب نمیآید چراکه در فوتبال ایران چندان نباید به حرفها توجهی داشت چون جنبه شعارزدگی دارند.
فوتبال ایران بدترین دوران تاریخ خود را پشت سر میگذارد و در زمینه ملی و باشگاهی در خوشبینانهترین حالت به فوتبال درجه دوی آسیا بدل شده است. در جایی که نگاه مدیران باشگاههایی چون استقلال از سطح کلان به سطوحی پیش پا افتاده از این دست، تنزل پیدا میکند نباید انتظار موفقیتهای بزرگ داشت.
دغدغه امروز استقلال باید قهرمانی در لیگ و البته موفقیت در آسیا باشد زیرا پرافتخارترین باشگاه ایران به حساب میآید اما معلوم نیست باشگاهی با این پیشینه، چرا میبایست انرژی بسیاری روی بازگرداندن فرهاد مجیدی به این تیم میگذاشت؟.
هرچند به زعم مدیران این باشگاه، با جدایی میلاد میداودی و امین منوچهری، ممکن است حضور مجیدی مشکلات خط حمله استقلال را کمتر کند اما طبق گفته این بازیکن، وی دستکم باید چندین هفته زیر نظر مربی بدنساز تمرین کند تا به شرایط آرمانی باز گردد.
تا پاسخ مناسبی به همین "چراها" داده نشود و فوتبال ایران بر پایه "اما و اگرها" باشد، آش همین است و کاسه همین.
منبع: مهر