"شأن من شأن كسي نيست كه از مرگ بهراسد. چقدر مرگ در راه رسيدن به عزّت و احياي حق سبك و راحت است. مرگ در راه عزت ، جز زندگي جاويد نيست و زندگي با ذلت جز مرگي فاقد حيات نيست .
آيا مرا از مرگ مي ترساني ؟ تيرت به خطا رفته است و گمانت تباه است ! من كسي نيستم كه از مرگ بهراسم .
منش من بزرگ تر از اين است و همّت من عالي تر است از آن كه از ترس مرگ ، به زير بار ستم روم.
و آيا شما بر بيش از كشتن من توانايي داريد؟ آفرين و درود به كشته شدن در راه خدا، در حالي كه شما قادر به نابودي عظمت من و محو عزت و شرف نيستيد! پس در اين صورت باكي از كشته شدن ندارم."
متن حدیث:
«لَيْس َ شَأني شأن مَن ْ يَخاف ٌ الْمَوْت ، ما اهْوَن الْمَوْت عَلَي سَبيل نِيْل ِ الْعِزّ و إحْياء الْحَق ّ، لَيْس َ الْمَوْت في سَبيل الْعِزّ إلاّ حَياة ً خالِدَة ً، وَ لَيْسَت ْ الْحَياة ُ مَع َ الذُّل ّ إلاَّ الموت الذي لاحَياة َ مَعَه ُ، افَبالْمَوْت تُخَوِّفُني ؟ هَيْهات ْ، طاش َ سَهْمُك َ، وَ خاب َ ظَنُّك ! لَسْت ُاَخاف ُ الْمَوْت،
إن َّ نَفْسي لاكْبَرُ مِن ذلك و هِمَّتي لاَعْلي مِن ْ ان ْ احْمِل َ الضَّيْم َ خَوْفاً مِن َالْموت،
و هل تَقْدِروُن علي اكثر مِن ْ قَتْلي ؟ مَرْحَباً بِالْقَتْل ِ في سَبيل الله؛ ولكنّكم لاتقدرون عَلي هَدْم ِ مَجْدي وَ مَحْوِ عِزّي وَ شَرَفي ، فإذاً لااُبالي بالقتل "
«احقاق الحق، جلد 11 صفحه 601»