بسمه تعالی
از: گردان مسلم بن عقیل
حضور معظم حضرت امام خمینی دامت بركاته
بعد از سلام با بوسیدن دست مباركتان از راه دور محترماً خدمت حضرت امام به عرض می رسانم......
بسم الرب الشهداء
الهی منتی بگذار در گمنامی بمیرم
بی جهت نبود که او را ذبیح الله نام نهادند
فرمانده شهید ذبیح الله عالی ،همان کسی است که به گفته ی همرزمانش آنچنان با قرآن مأنوس بود که در سخت ترین شرایط جنگی هم حتی آن را از خود دور نمی کرد و هر کسی اینگونه بود،بدانید بی سر وارد محشر خواهد شد
وخواست خداوند این بود که اورا به قربانگاه ببرد
همان قربانگاهی که حسین ،(ذبیح الله) را به آنجا کشاند و حدیث شریف قدسی مصداق روشن این قانون خدشه ناپذیر حضرت رب الارباب است:
مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ وَ مَن قَتَلتُهُ فَعَلی دِیَتُه وَ مَن عَلی دِیَتُه وَ اَنَا دِیَتُه.....
گذری کوتاهی بر حیات طیبه شهید عالی
درتابستان سال 1332 ،درروستای کردکلا بخش جویبار در خانواده ای کشاورز متولد شد.چون پدرش قبل از تولد او فوت کرده بود،مادر نام پدرش ذبیح الله را براونهاد.
او تحصیلات ابتدائی را در روستای محل تولد خودگذراندوپس از آن برای تحصیلات به قائم شهر مهاجرت کرد.
در کنار تحصیل به ورزش کشتی محلی علاقه بسیار داشت. دارای روحیة پهلوانی و منش مردانگی بود. در سال 1355 ازدواج کرد.
در تاریخ 26 مهر 1360 به عضویت رسمی سپاه پاسداران ساری با تشکیل یک گروه ضربت در عملیاتهای مختلف درون شهری علیه منافقین فعالیت داشت.در 10 اسفند 1360 به عنوان جانشین گردان در منطقه عملیاتی مریوان تا 15 اردیبهشت 1361 انجام وظیفه می کرد.در تاریخ 16 آبان 1361 به عنوان فرمانده گردان مسلم عقیل (ع) لشکر 25 کربلا منصوب شد.
در اواخر سال 1362 در عملیات والفجر 6 در منطقه عملیاتی دهلران گردان مسلم بن عقیل (ع) تحت فرماندهی عالی پیش قراول عملیات بود. آن ها از خطوط مقدم عبور کردند تا اینکه در پاسگاه چیلات در خاک عراق به محاصره نیروهای دشمن در آمدند و عالی پس از نبرد دلیرانه در تاریخ 3 اسفند 1362 به همراه گروهی از نیروهایش به شهادت رسید. به علت شرایط سخت عملیات و عقب نشینی سریع نیروهای خودی جنازه او در داخل خاک عراق باقی ماند. سرانجام در سال 1372 پیکر شهید ذبیح اللّه عالی توسط گروه های تفحص در منطقه عملیاتی چیلات کشف و پس از تشییع در گلزار شهدای کردکلا به خاک سپرده شد. از شهید ذبیح اللّه عالی به هنگام شهادت پنج فرزند به نامهای زینب ، صفیه ، علیرضا، روح اللّه و محمد باقر به یادگار ماند.
سردار شهید عالی ایستاده نفر سوم سمت راست درکنارشهید بصیر
فرازی از وصیت شهید عالی
اى یاران با وفاى امام خمینى، سلام بر شما سلام بر شهیدان شما كه غریبانه در دشتهاى داغ خوزستان و كوهستانهاى سخت كردستان مظلومانه جان دادند. سلام بر لحظات پرشكوه شهادت آنها سلام بر پیچ و تاب و ركوع و سجود لحظات جان دادن آنها، سلام بر خانواده شهداً كه چشم و چراغ این ملتید سلام بر شما كه با قامتى استوار صبورانه بار سنگین انقلاب را بر دوش میكشید. اگرچه لب تان گریان است اما نمىگریید اگرچه چشمتان اشك دارد اما اشك نمىریزید.
مىدانم شما بجاى گریه شعار مرگ بر آمریكا و شوروى و اسرائیل سر می دهید و با اعمال قلبتان ندا می دهید، خدایا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار.
چند نامه از سردار بی سر شهید ذبیح الله عالی:
قبل از انقلاب كشاورزی می كرد،بعد از انقلاب مدت 2 سال دریکی از هنرستانهای « بابل» ومدت كمی هم در كمیته ی انقلاب اسلامی(سابق)در« قائم شهر» مشغول خدمت بود.
در تاریخ 26/7/1360 به عضویت رسمی سپاه درآمد و در سپاه« ساری »مشغول به خدمت شد.به خاطر بضاعت خوب مالی كه داشت در یك درخواست كتبی از سپاه محل كارش خواست تا حقوق او را به اندازه ی 2000 تومان (درسال 61 )از اصل حقوقش کسر وصرف کمک به جبهه نمایند.این درحالی که در آن دوران حقوق پاسداران از ماهی 3000تومان تجاوز نمی کرد.نامه زیر نمونه ی خوبی می تواند باشد برای سنجش رفتار کسانی که امروز در ادارات ونهادهای دولتی حقوق دریافت می کنند،وگاهاً وعموماً از دریافتهای ماهیانه خود ناراضی بوده وعملاً ادارات دولتی را میدان مسابقه ای کرده اند برای کار کمتر ودریافتی بیشتر!!
بسمه تعالی
به: كارگزینی سپاه ساری
از: پاسدار عملیات ذبیح الله عالی
موضوع: كسر نمودن حقوق ماهیانه
محترماً به عرض می رسانم چون اینجانب دارای چهار هكتار زمین زراعتی آبی و خشكه می باشم و دارای درآمد زیاد می باشد و همین طور حقوق من زیاد می باشد. لذا درخواست می نمایم كه در اسرع وقت از حقوق ماهیانه من حدود دو هزار تومان كسر نمائید. خداوند همه ما را خدمتگزار اسلام و امام قرار بدهد.
آمین ذبیح الله عالی
بسمه تعالی
از: گردان مسلم بن عقیل
حضور معظم حضرت امام خمینی دامت بركاته
بعد از سلام با بوسیدن دست مباركتان از راه دور محترماً خدمت حضرت امام به عرض می رسانم كه اگر تمامی یك دست كسی گچ گرفته باشد ( و نصف انگشتان بیرون باشد) و به علت شكستگی دست را نمی توان حركت داد تكلیف چیست و اگر تیمم باشد به چه صورت انجام دهد. مثلاً آیا باید پیشانی را هم دست بكشد.
عرضی نیست سلامتی و طول عمر برای حضرت امام و فرج آقا امام زمان (عج) را از درگاه ایزد منان خواستاریم.
لشكر 25 كربلا از گردان مسلم بن عقیل ذبیح الله عالی
التماس دعای شهادت