ميرتاجالديني با احتياط بسيار حرف ميزند. اين روحاني آذربايجاني «سياست» را با نمايندگي مردم تبريز در خانه ملت آغاز كرد و سپس جذب دولت احمدينژاد شد و اينك معاون رئيسجمهور در اجراي قانون اساسي، معين دولت در آذربايجان، عضو هيات نظارت بر قانون اساسي و مشاور رئيسجمهور در امور روحانيت است؛ مناصبي كه نشان از اعتماد ويژه رئيسجمهور به او دارد. در ساختمان پنجطبقه نهاد رياست جمهوري؛ همان ساختماني كه مقتل شهيدان رجايي و باهنر است، با ميرتاجالديني به گفتوگو نشستيم.
آخرين ماموريتي كه از سوي دكتر احمدينژاد در مقام مشاور در حوزه روحانيت به شما محول شد چه بود؟
آقاي احمدينژاد امور روحانيت را در كنار معاونت اجراي قانون اساسي به من محول كردند و از آن زمان چهار راهبرد را تعريف كرديم، ازجمله بحث تعميق ارتباطات بين دولت و روحانيت، اطلاعرساني در اين عرصه، دريافت نظرات علما و پيگيري كارهايشان در دولت؛ در واقع امور روحانيت و بودجههاي فرهنگي در حوزه دين.
يعني تخصيص بودجه از طرف دولت به مجموعههاي فرهنگي و روحانيت از طريق شماست؟
نه فقط از طريق ما. ما يكي از مجموعههايي هستيم كه اين مسائل را پيگيري ميكنيم.
خب كارهاي عملي و اجرايي در حوزه ارتباط دولت با روحانيت چه بوده است؟
يكي از كارهايي كه در اين مدت انجام داديم، برگزاري چند نشست روحانيت سراسر كشور بوده است.
محرمانه يا خبري و علني؟
خبري شده، در بعد ديگر، ديدار با علما و مراجع عاليقدر كه بعضا برخي خبري ميشود و برخي نه.
يعني كلا رابطه روحانيت و دولت رو به بهبود است؟
بله، تلاش ما اين است كه به اين سمت برود، البته فقط با اين ارتباطها و رفت و آمدها همه مشكلات حل نخواهد شد، ولي اين كمك خواهد كرد.
برنامه آينده شما در اين حوزه چيست؟
يك برنامه براي ماه بعد در نظر گرفتهايم كه روحانيت را از سراسر كشور دعوت ميكنيم و چون الان بحثهاي اقتصادي بحثهاي مهم و داغي است يك همايشي به نام اقتصاد مقاومتي و عملكرد دولت با حضور روحانيت را در نظر گرفتهايم.
مدعوين چه طيفي از روحانيت است؟
ما چهرههاي موثر، سخنران، اديب و تاثيرگذار در سطح استانها زياد داريم و تا حالا همايشي مخصوص اينها نبوده. اين همايش براي ائمه جمعه نيست، براي اين طيف است. انگيزه برپايي اين همايش هم اين است كه رهبر معظم انقلاب بارها فرمودند كارهايي كه در كشور انجام ميگيرد اطلاعرساني كنيد و طبعا روحانيون از آن مجموعههايي هستند كه در خط اول اين اطلاعرساني بايد قرار بگيرند. هم دريافت نظرات آنها و هم اطلاعرساني براي آن، در جامعه اثر مستقيمي دارد.
برنامه ديگر ما كه تقريبا عملياتي كردهايم اين است كه مجموعهاي از چهرههاي روحاني از قم يا استانهاي ديگر را به بازديدهاي علمي و فرهنگي از پروژههاي دولت ببريم، مثل عسلويه.
به طور مشخص، مهمترين مطالبه علما و روحانيت از دولت و شخص آقاي احمدينژاد از زماني كه شما در حوزه روحانيت مشاورشان هستيد چيست؟
یکی مسائل فرهنگی است؛ اهمیت دادن به مسائل فرهنگی در حوزه دین اینها جزو مسائلی است که در صحبتها و در بیانات مطرح میشود و یکی هم مطرح کردن مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم است.
ساز و کار این ارتباط چیست؟ شما خودتان به این مسائل جواب میدهید یا رئیسجمهور؟
اینها را كه در بیانات عمومی یا محافل داخلی عنوان میشود ما جمعآوری میکنیم و به رئیسجمهور انتقال میدهیم.
شده که شما جواب یک سوال یا ابهام علما و روحانیت را ندانید و به آقای احمدینژاد بگویید و جوابش را از ایشان به روحانیان انتقال دهید؟
مسائل طوری نیست که مشخص نباشد. در صحبتهایی که ما انتقال میدهیم آقای دکتر هم یک توضیحاتی را بیان میکنند.
برگردیم به سوال قبلی. آخرین ماموریتی که آقای احمدینژاد در همین حوزه روحانیت به شما دادند بهطور مشخص چه بوده است؟
به طور عام و کلان مطرح میشود و ما پیگیری میکنیم، به طور خاص معمولا ما خودمان کارها را انجام میدهیم.
یعنی به طور خاص اخیرا ماموریت یا مسئولیتی به شما محول نشده است؟
نه، بحثها بهطور عام مطرح شده و ما خودمان تعریف میکنیم و به اطلاع ایشان میرسانیم.
شما مسئول معاونت اجرای قانون اساسی و عضو هیات نظارت بر قانون اساسی هم هستید. هیات نظارت الان در چه مرحلهای است؟ تعطیل شده؟ بعد از آن اشکالاتی که شورای نگهبان به آن گرفت، دیگر خبری از این هیات نیست.
دو مجموعه وجود دارد؛ یکی معاونت اجرای قانون اساسی و یکی هم هیات نظارت بر قانون اساسی. این هیات نظارت قبل از معاونت بوده و من هم آنجا بودم. وظیفه هیات نظارت بهعنوان گروه مشاورین رئیسجمهور در مسائل مربوط به قانون اساسی این بوده و هست که مسائل گوناگون را ارزیابی میکند و به اطلاع رئیسجمهور میرساند و جلساتی تشکیل میشود. رئیسجمهور هم در نتایجی که از این جلسات حاصل میشود به دو گونه عمل میکند؛ بعضیها را به هیات عالی حل اختلاف قوا مستقیم یا از طریق رهبر معظم انقلاب ارجاع میدهند که در واقع اختلافنظر بین دولت و مجلس، دولت و قوه قضاییه و مواردی از این قبیل است که بعد از ارزیابی نتیجه را اعلام میکنند، بعضیها را هم مستقیما به دستگاهها ارجاع میدهند.
اختلافی که بین دولت، شورای نگهبان و قوه قضاییه ایجاد شد، سر چه بود؟
اختلافنظر در اینجا بود که آقای رئیسجمهور میتوانند نسبت به وظایف قوای دیگر هم نظری داشته باشند یا خیر . معاونت اجرای قانون اساسی کارش این است پیگیری کند که اصول قانون اساسی اجرا شود، اگرچه اینجا به نوعی میتواند به نظارت هم مرتبط شود، مثلا در مجموعه خود دولت یک وظیفه قانون اساسی دارد که انجام نداده، خب یک جایی باید این را ارزیابی و یادآوری کند.
دقیقتر و مصداقیتر میگویید؟
ببینید، ما یک قانونی داریم و این لغو نشده است که در راستای اصل 113 قانون اساسی است. این قانون اختیار را به رئیسجمهور میدهد که در اين خصوص میتواند نظارت داشته باشد و تذکر دهد و فقط محدود به قوه مجریه هم نیست، چه در اصل 113 و چه در اصل سوگندنامه که رئیسجمهور سوگند یاد میکند که پاسدار قانون اساسی باشد، از حقوقی که قانون اساسی برای ملت شناخته حمایت کند و این حقوق در فصل سوم بهطور مفصل آمده است، سوال این است؛ رئیسجمهور پاسدار قانون اساسی باشد فقط در محدوده قوه مجریه؟ اگر اینچنین است چرا در سایر قوای دیگر دربارهاش اینطور نیامده است که رئیس قوه قضاییه در مجموعه خودش باید پاسدار قانون اساسی باشد، رئیس مجلس هم در مجموعه خودش باید پاسدار باشد. پس این فقط ویژه برای رئیسجمهور آمده است و اگر این که گفته است حقوقی که قانون اساسی برای ملت شمارده است را حمایت کند این حقوق هم در قانون اساسی آمده است، دیگر خب اگر رئیسجمهور درباره آنها هیچ اطلاعی نداشته باشد و نتواند ارزیابی و نظارت کند پس چگونه میتواند حمایت کند؟ اصل اختلاف و مسئله به این برمیگردد. توجه به قانون اساسی این مساله را روشن میکند، منتها این نظارت به معنای دخالت نیست؛ قوهها در مجموعه کارهای خودشان مستقلاند و لذا در گذشته هم تفسیر شورای نگهبان این حق را به رئیسجمهور داده است، این اصل جا مانده و چرا رعایت نشده حالا بعد از این که بخواهد اجرا شود خلأهای قانونی است که باید روشن شود.
یعنی بالاخره بعد از نظر مخالف شورای نگهبان درباره فعالیت نظارت بر قانون اساسی این هیات همچنان کارش را انجام میدهد و تعطیل نشده؟
شورای نگهبان در نظری هم که داده بود بهطور مطلق اعلام مخالفت با هیات نظارت نکرده است، بلکه محدوده کارش را مشخص کرده بود و یکی هم اعلام کرده بود که این هیات مستقلا نمیتوانند کاری انجام دهند، ما هم گفتیم هیات نظارت مستقل نیست، بلکه بازوی مشورتی رئیسجمهور است کما اینکه در اصل 138 و 85 قانون اساسی یک وظیفهای را به عهده رئیس قوه مقننه گذاشته، آن هم تطبیق مصوبات دولت با قوانین عادی است، رئیس مجلس برای اینکه به وظیفه قانونی خودش عمل کند آمده یک هیات تطبیق تشکیل داده، رئیسجمهور هم مسئولیت اجرای قانون اساسی را دارد، پس با اینکه یک هیات نظارت داشته باشد منافاتی ندارد.
من دیدم بعضیها حتی در کار معاونت قانون اساسی هم ابهاماتی مطرح کردند، شورای نگهبان در این خصوص مطلبی عنوان نکرده بود. در رابطه با هیات نظارت بیان شده بود، در جایی من گفتم اگر قرار باشد معاونتی قانونی باشد این معاونت است برای اینکه اصل 113 قانون اساسی دو مسئولیت و سه حکم به رئیسجمهور میدهد، یک حکم این است که بعد از رهبر معظم انقلاب، عالیترین مقام رسمی کشور است، دوم مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست دولت را به عهده دارد، مدیریت دولت را از طریق وزرا و سازمانهای مختلف انجام میدهد، در اصل 124 هم گفته میشود رئیسجمهور میتواند برای انجام وظایف خود معاونانی داشته باشد.
اگر بخواهیم خیلی خلاصه و صریح بپرسم، شما آقای احمدینژاد را چگونه یافتید و هوشمندانهترین حرف یا ایدهای که از احمدینژاد شنیدید چه در دوره مجلس و چه الان که در نهاد هستید چه بوده؟
یک تعریفی رهبر معظم انقلاب در دوره دوم و زمان تنفیذ از آقای احمدینژاد کردند که جالب است، ایشان گفتند ایشان خیلی مرد هوشمند و دقیقی هستند، در مجموعه مباحث گوناگونی که در دولت و در جلسات مختلف پیش میآید مثل مسائل اقتصادی و دیگر مسائل من مصادیق فراوانی را دیدم، اولا اینکه به مجموعه نظرات کارشناسان خیلی دقت میکنند و در جمعبندی همه نظرات را میآورند.
یعنی خودشان نظری را عنوان نمیکنند؟
بعد از شنیدن همه نظرات، نظری جامعتر از همه میدهند و گاهی دیدم ایشان از مجموعههایی که مستقیما کفیل کاری هستند، دقیقتر و ریزبینانهتر در آن بحث وارد میشوند.
مثالی در ذهنتان هست؟
بحث هدفمندسازی یارانهها یکی از اینهاست، من کمتر فردی را میشناسم که اینقدر به ابعاد مختلف قوانین هدفمندسازی اشراف داشته باشد، چون ساعتها روی آن کار کرده بودند و به جمعبندی رسیدند، کمتر رئیس دولتی را میتوان پیدا کرد که تا این حد اشراف داشته باشد و لذا آنهایی که برای انجام گامهای بعدی مانع شدند، درواقع یک وقفه طولانی برای اجرای این ایجاد کردند حالا بعدا خواهند دید کمتر کسی جرأت ورود به این بحث را دارد تا رئیس دولت اشراف کامل نداشته باشد نمیتواند این را اجرا کند، نمیخواهم وارد بحث هدفمندی شوم، حالا ممکن است در اجرا هم اشکالاتی باشد و نمیگویم هیچ اشکالی نداشتیم، اما کار به این بزرگی را که دولتهای دیگر همیشه اعتراف میکردند نتوانستند انجام دهند، آقای احمدینژاد هوشمندانه و با جرأت ریسک را پذیرفتند و وارد این کار شدند.
حاج آقا یک تحلیلی است که آقای احمدینژاد نسبت به قبل در این ماههای آخر یک رفتار و رویکرد سیاسی هجومی و رسانهای خاصی را در پیش گرفته. شما با این موافق هستید؟
نه فرقی نکرده، طبعا وقتی مسائل سیاسی تازهای پیش میآید نظرات جدیدی هم از طرف شخصیتهای سیاسی مطرح میشود، در مورد ایشان هم بحثهای جدیدی در قانون اساسی و رابطه بین قوه مجریه و قضاییه پیش آمد و نظرات جدیدی هم اعلام کردند و طبیعی است در مقام عمل هم با وجود چالشهایی که پیش میآید تجربیات جدیدی هم ایجاد میشود.
منظورم نامهنگاریهای اخیر است، چرا قبلا این کارها را نمیکردند؟
این هم در راستای همان مسائل است، ایشان توجهشان به اصول قانون اساسي و پیگیری اجرای آنها نسبت به گذشته بیشتر شد.
یعنی توجهشان قبلا به قانون اساسی کمتر بود؟
نه اینکه کمتر بود بیشتر شد، تعبیر خود آقای احمدینژاد این است که اگر در گذشته وارد این بحثها میشدند، میگفتند که این به خاطر خودشان است که میگویند اختیارات رئیسجمهور کم است و این را بارها گفتند كه در سال آخر هرچه از این بحثها بيشتر شود، راه را برای دولت بعدی باز میکند.
ما باید قوای سهگانه را در حدود اختیارات رسمی آنها به رسمیت بشناسیم، اینطور نیست که با همه وجود از یک قوه حمایت کنیم و همه اختیارات قانونی خودش را داشته باشد، ولی نسبت به قوه دیگر با نگاه تبعیض عمل کنیم، نسبت به سایر موارد توسعه داشته باشیم، ولی در اینجا هرچه بتوانیم محدودتر کنیم که اختیارات کم شود، ایشان به عنوان رئیسجمهور برایناساس عمل میکند که همه اختیارات رئیسجمهور آنچه در قانون اساسی آمده است، عینیت پیدا کند و این جایگاه نهادینه شود.
شما در جریان بازداشت آقای جوانفکر، با ایشان تماس گرفتید؟
نه من تماسی نداشتم. آقای رئیسجمهور تماس گرفته بودند.
این تماس و مجموعه پیگیریهای حقوقی و قضاییاش از کانال شما گذشت؟
ميرتاجالديني: اگر احمدي نژاد در گذشته وارد این بحث اختيارات رئيسجمهور میشد، میگفتند که این به خاطر خودشان است که میگویند اختیارات رئیسجمهور کم است و این را بارها گفتند كه در سال آخر هرچه از این بحثها بيشتر شود راه را برای دولت بعدی باز میکند
نه، من خبرش را نقل کردم که آقای رئیسجمهور تماس گرفته بودند و ایشان هم در تماسش گفته بود این زندان برای من سنگین نیست، بلکه به این اتهامی که من را محکوم کردند، خیلی سنگینتر از خود زندان است. آقای جوانفکر در گذشته در دفتر مقام معظم رهبری همکاری میکردند و بعد از آن هم شخصیتی است که معتقد به ولایت فقیه است و نسبت به آقا هم بارها ارادت خودشان را اعلام کردند، این رای برایش سنگین بود.
الان شما موضوع آقای جوانفکر را از طریق هیات نظارت و معاونت خودتان پیگیری ميكنيد؟
بحث ایشان تمام شده و دیگر نیازی به پیگیری ندارد، زمانی که قوه قضايیه حکم صادر کرد، از نظر حکم کار تمام شده است در مراحل بعدی روند خود قوه قضايیه است.
یعنی شما پیگیری حقوقی خاصی برای عفو یا روندهای دیگر برای این موضوع ندارید؟
خیر.
آقای علی مطهری گفتند آقای احمدینژاد تا به حال دوبار درخواست رفع حصر موسوی و کروبی را کرده، شما بهعنوان معاون رئیسجمهور این را تائید یا تکذیب میکنید؟
نه، چنین چیزی نیست.
نیست یا شما در جریانش نیستید؟
نه، من نشنیدم.
يك اتفاقي كه در دولت آقاي احمدينژاد روي داد، اين بود كه تعداد زيادي از مجلس به دولت آمدند مثل خود شما و دولت احمدينژاد در جذب مجلسيها در دولت به نوعي ركورددار است، با اين تعبير موافقيد؟
نه، كمتر از دولتهاي قبلي بود، در مجلس هشتم دو نفر من و آقاي حاجيبابايي آمديم و در دولت قبلي هم آقاي متكي بودند.
آقايان مصري، عباسي و سيداحمد موسوي هم بودند.
آنها در مجلس هفتم بودند.
نه، كلا منظورم در دو دوره دولت آقاي احمدينژاد است؛ چه زمان مجلس هفتم، چه مجلس هشتم.
شما دوباره مرور كنيد در دولتهاي ديگر بيشتر بوده، البته اين كار مثبتي است. همكاري بين دولت و مجلس را ميرساند و در واقع افرادي را كه مردم به آنها اعتماد كردند، همينها وارد دولت ميشوند. در بسياري از كشورها هم اينطور است كه نمايندگان دولت از مجلس انتخاب ميشوند منتهي آنجا چون تفكيك قوا نيست نمايندگي در مجلس هم حفظ ميشود مثل تركيه.
شما 15 شهريور گفتيد كه سفرهاي استاني از اواخر شهريور شروع ميشود. الان چهار ماهي گذشته كه هنوز شروع نشده. دليلش چيست؟
يكي دوبار برنامهريزي كردند كه شروع كنند، منتهي وقفههايي ايجاد شد، دورهاي ميخواستند شروع كنند كه برنامه اجلاس سران جنبش غيرمتعهدها پيش آمد يا مسائل ديگري پيش آمد كه دولت براي آنها وقت ميگذاشت، اين قسمت هم در دست بخش خاصي از دولت است كه در حال برنامهريزي هستند.
پس هنوز در دستوركار هست؟
بله.
روزنامه ايران چند روز پيش تحليل كرده بود كه الان تمام جريانها - هم اصولگرايان و هم اصلاحطلبان - عليه احمدينژاد بسيج شدهاند، شما با اين تحليل موافقيد؟
الان منتقدان دولت زياد شدهاند، خوب يك عدهاي از ابتدا مخالف بودند و الان ميدان را باز ديدند و با شدت بيشتري راه را ادامه ميدهند. در درون جريان اصولگرا هم عدهاي از اول منتقد و مخالف بودند و بعضي از اينها حتي در دوره دوم انتخابات از رقيب آقاي احمدينژاد حمايت كردند، اينها هم با همان شدت به مخالفت خودشان ادامه ميدهند و بعضي اصولگرايان كه در دوره دوم از آقاي احمدينژاد حمايت كرده بودند. بعضي از اينها هم كمكم به طرف انتقادها كشيده شدند. ما اينها را جزو منتقدان ميدانيم كه در مجلس و خارج از مجلس هستند كه ما اينها را تفكيك ميكنيم و جزو جبهه قبلي نميدانيم. اينها خوب در مقام انتقاد از دولت هستند و كسي هم كه از لحاظ اجرايي در رأس دولت است، طبيعي است كه مورد نقد قرار ميگيرد و مسئولان دولتي هم بايد سعهصدر داشته باشند كه اين انتقادها را بشنوند، بيشتر اين انتقادها از موضع دلسوزي است و بعضي هم از موضع مخالفت است.
نكتهاي كه ميخواهم بگويم اين است كه بعضاً دوستان ما در جريان اصولگرايان انتقادها را از حد خود بالاتر ميبرند و افراط در انتقاد ميكنند كه در نهايت از اين فضا، جريان فتنه و مخالفان شديد دولت استفاده ميكنند، اصولگرايان بايد اين ملاحظه را در نظر بگيرند و ميدان را براي آنها باز نكنند كه موضوع اصلي را دولت قرار دهند، مسأله اصلي و فرعي كردن را كه رهبر معظم انقلاب بارها توصيه كردند دوستان از آن غفلت ميكنند، بعضاً مصلحت كشور را در نظر نميگيرند به حدي كه زبان فتنهگران باز شده و به اصولگرايان ميگويند توبه كنيد از اينكه از آقاي احمدينژاد حمايت كرديد در حالي كه مجموعه خدماتي كه دولت انجام داده و مجموعه روند را در نظر گيرند خود اصولگرايان هم به اين اعتقاد دارند كه هيچ موقع آقاي احمدينژاد رابا دولتهاي قبل نميشود مقايسه كرد چه از نظر تفكرات و مسير ارزشي چه از نظر خدمات. رهبر معظم انقلاب همين امسال تصريح كردند در اين دولت ارزشهاي انقلاب احيا شد و دليل مخالفت با اين دولت هم ايناست كه اين دولت احياگر ارزشها بوده و دوم به خاطر اينكه اين دولت بيشترين خدمت را كرد.
يعني ميخواهيد بگوييد رفتار سياسي برخي اصولگرايان در اين مورد اشتباه است؟
بله. از اين جهت ما دوستانه به آنها اين انتقاد را داريم كه مراقب باشند و طوري عمل نكنند كه آنها سوءاستفاده كنند. در قضيه سوال از رئيسجمهور هم همينطور بود. اين يك امر قانوني است و ماهيچ وقت نميگوييم كه انجام نشود، ولي در هر اقدامي بايد شرايط ديگر هم در نظر گرفت، در مجلس دوم عدهاي يك سوال از وزير خارجه درباره موضوعي پرسيدند و امام يك تعبيري داشت كه سوالتان طوري نيست كه به مصلحت كشور باشدو به آن نمايندگان گفتند: اين تذهبون؟
اين جريان سوال از رئيسجمهور هم مانند آن مورد است؟
نميگوييم اين شبيه به آن است، در مقام سوال بايد ابعاد مختلف را در نظر گرفت. اينجا بحثهاي اقتصادي بود. دشمن ما را تحريم كرده و مشكلاتي در كشور ايجاد شده است و دشمن مترصد اين است كه ببيند ضربهاي كه زده كجا اثر كرده ودر اختلاف ميان مجلس و دولت آنها دنبال نتايج خودشان بودند. بعد از صحبت رهبر معظم انقلاب كه فرمودند مصلحت نيست كه اين اختلافات را به جامعه بكشانيد حتي اين بيان را داشتند كه هر كسي اين كار را انجام دهد، خيانت به مردم است. خوب انتظار اين بود كه در رفتار ما تفاوت محسوسي ايجاد شود، يكي از موارد هم همين سوال بود. آنهايي كه نگاه دلسوزانه به جامعه داشتند گفتند حتما مجلس هم سوال را پس ميگيرد كما اينكه نصف مجلس اين ديدگاه را داشت، اما ما ديديم چند روز بعد از آن همين سوال را اعلام وصول كردند، اگر يك همكاري صميمي اين ميان بود اصلا اين اتفاق نميافتاد، ولي گفتند كه امضا به دست ما نرسيد، اما ميدانستند كه امضا كردهاند تا اينكه به آنجا رسيد كه رهبر معظم انقلاب خودشان تصريح كردند و فرمودند تا اينجا كار مجلس هم درست بوده، كار دولت هم درست بود، اما اين به مصلحت نيست؛ ولي ما بايد طوري عمل كنيم كه به اينجا نرسد تا دستاويزي براي مخالفان نباشد.
شما خودتان اهل تبريز هستيد و نماينده تبريز بوديد اگر بخواهيد رفتار سياسي مردم تبريز را به عنوان كسي كه هم تبريزي است و هم نماينده آن شهر چطور آن رفتار را تشريح ميكنيد؟
مردم تبريز مردم قدردان و آگاهي هستند چه در مسائل سياسي و چه در نگاه به خادمان و نمايندگان خودشان. افرادي كه در هر دورهاي آمدند و ارتباطاتشان با مردم صميمي بوده است و صادقانه پيگير كارهاي آنها بودند، مردم اينها را فراموش نميكنند. مردم تبريز هيچ چيز را فراموش نميكنند و در مقام تصميم هم تصميمات حساس و جدي ميگيرند. در قضاياي انتخابات سال 88 عدهاي اين انتظار را داشتند كه رقيب آقاياحمدينژاد كه همشهري با مردم تبريز بود، در تبريز رأي بيشتري بياورند ولي اين اتفاق نيفتاد و نشان دادند برخلاف آنچه تصور ميشود، مردم تبريز و آذربايجان قوميتي راي نميدهند. مردم مسائل سياسي و مسائل مربوط به اصل نظام و انقلاب را بالاتر از همه چيز ميدانند و اين بيداري، روشن بيني و بصيرت مردم تبريز را نشان ميدهد و يك شعاري را از اول داشتهاند و مصداقي براي اين شعار بود و در جلسات مهم هم اين شعار را سر دادند و آقا هم به اين شعار تأكيد كردند كه آذربايجان اوياخ دي، انقلابا داياخ دي، اين شعار بصيرت آذربايجانيها را نشان ميدهد، همانطور كه رهبر معظم انقلاب هم فرمودند مردم تبريز در خلق شعارهاي مهم انقلابي پيشتاز بودند.
مير تاج الديني: كار اصلي ما آخوندي است
شنيدم كه شما باجناق حجتالاسلام محمديان، مسئول نهاد نمايندگي رهبري در دانشگاهها هستيد. درست است؟
بله، درست است! (خنده)
باجناق براي شما فاميل شده؟!
ما در قديم رفيق و دوست بوديم و بعدا باجناق شديم.
از لحاظ سياسي همفكر هستيد؟
در مسائل سياسي با هم مشورت ميكنيم.
دفتر نمايندگي شما در تبريز هنوز فعال است؟
بله. من زماني كه به دولت آمدم آن ارتباط را قطع نكردم و اين فضا را حفظ كرديم و در دولت هم معين استان شديم، مسائل مهم و كلان دولت را در تبريز دنبال ميكرديم و الان هم همين طور. باز بودن دفترم در تبريز به اين علت است.
اين دفتر دقيقا چه كاركردي دارد؟
دفتر ما همچنان داير است. ولي نه به گستردگي دوران نمايندگي. يكسري از نامهها را به تهران ميفرستد. من يك بار به مردم تبريز گفتم كه شما براي يك دوره ما را انتخاب كرديد، اما ما براي همه عمر خودمان را مديون شما ميدانيم و خادم و نماينده شما هستيم، ولو دولت تمام شود، ولي هر كجا فرصتي پيش بيايد بايد همان اهداف را دنبال كنيم تا دينمان را به مردم ادا كنيم.
اين معين شدن شما در آذربايجان چه معني ميدهد؟ چه كار ميكنيد دقيقا؟
گاهي برگزاري جلسات با مجمعهاي مختلف با مديران، يا درباره مسائلي كه مردم مطرح ميكنند صحبت ميكنيم، يا مردم نامههايشان را به دفتر ميدهند و ارتباط از اين طريق برقرار ميشود.
شما در دوره جنگ، در لشكر 31 عاشورا در كارهاي تبليغاتي فعال بوديد، اين هم درست است؟
توفيقي بود، گاهي خدمت آنها ميرفتيم، گاهي هم از قم براي يگانهاي ديگر ميرفتيم، ولي بيشترين حضورمان در لشكر عاشورا بود.
سابقه رزم هم داريد؟
ديگر اينها را نپرسيد، آن دوره از توفيقات ما بود.
يك سايت شخصي هم داشتيد كه الان ديگر تعطيل شده، چرا سايت شخصيتان را تعطيل كرديد؟
تعطيل نشده، فقط به روز نميشود. كار در معاونت امور مجلس و كارهاي ديگر باعث شد وقت براي سايت شخصي خودمان نداشته باشيم. يك وبلاگي هم در كنار آن فعال كرديم، منتها هنوز از لحاظ اطلاعاتي نتوانستيم آن را پشتيباني كنيم.
آقاي تاجالديني! يك روز كاريتان را خيلي خلاصه براي خوانندگان ما بيان ميكنيد؟
من هم كارهاي اداري دارم، هم آموزشي. هفتهاي سه روز درس خارج فقه حضرت آقا هست كه آن از ساعت 7 شروع ميشود و آن روزهايي كه اين درس برقرار است، صبحها سر كلاس ايشان هستم و از آنجا به نهاد رياست جمهوري ميآيم. روزهاي ديگر ساعت 7 و 30 دقيقه بيرون ميزنم و در خود نهاد كه هستيم، معمولا وقتمان فقط به جلسه ميگذرد. اگر كاري باشد تا بعد از غروب هم ميمانم.
دقيقتر اگر بگوييم، شما به عنوان معاون رئيسجمهور امروز چه برنامههايي داشتيد؟ چه كرديد؟
روزهاي چهارشنبه جلسه دولت برگزار ميشود. ما مستقيم به جلسه هيات دولت ميرويم و تا ظهر طول ميكشد. امروز هم روزي بود كه سالي دو بار براي آزمايش خون و چكاپ هياتدولت ميآيند، از طرف سازمان انتقال خون هم ميآيند تا اگر كسي خواست خون اهدا كند. روزهاي چهارشنبه آيتالله حائري شيرازي هم در هيات دولت درس اخلاق ميدهند.
موضوع درس اخلاق اين هفته دولت چه بود؟
بحث امروز درباره صدق حديث و اداي امانت بود، آقاي حائري شيرازي بحث را اين طور شروع كردند كه در اعتماد به افراد به طول ركوع و سجودشان نگاه نكنيد، بلكه به راستگويي و امانتداريشان توجه كنيد و از اعضاي دولت سوال كردند كه چرا اين طور است؟ يعني پرسيدند چرا نبايد به طول سجود و ركوع و ظاهر افراد اكتفا كرد و آنها هم نظراتشان را عنوان كردند.
جواب نهايي استاد اخلاق دولت چه بود؟
جوابشان اين بود كه بحثهاي عبادي بحثهايي است كه با نيت افراد عجين شده است و اين را نميشود تشخيص داد، زيرا در اندرون انسانهاست، اما بحث راستگويي و امانتداري يك مصداقي است كه نمودهاي آن در بيرون ظاهر ميشود و هر كس بر مبناي عقلش عمل ميكند و حجت دروني انسانها كه همان عقل است و نكتهاي هم كه اضافه كردند اين بود كه هر چه راستگويي و امانتداري در جامعه بيشتر شود اين نشانه اين است كه جامعه درمسير ولايت الهي قرار گرفته است. از اين براي بحث ظهور هم استفاده كردند و گفتند عقل حجت دروني انسانهاست و امام زمان(عج) هم حجت بيروني خداوند است و هر چقدر حجت دروني بيشتر عينيت پيدا كند انسانها آمادگي بيشتري براي ظهور امام زمان(عج) پيدا ميكنند.
شما منبر هم ميرويد يا مشغوليات اين اجازه را نميدهد؟
بله، من كارهاي اينچنيني را حفظ كردهام.
يعني هنوز كارمند كامل نشدهايد؟
خير. هيچ وقت هم نميشويم. اينها موقت است، كار اصلي ما به اصطلاح آخوندي است؛ كارهاي آموزشي و تبليغ، البته نه مثل گذشته كه ثابت باشد. در ايام محرم و به دعوت بعضي از مجموعهها چند روزي ميروم بيشتر هم در خود تهران يا استانها دعوت ميكنند و در تبريز هم هر يك ماه كمتر يا بيشتر جلساتي هست كه دعوت ميكنند و برخي از مساجد هم چون در گذشته ميرفتيم هم منبر ميروم؛ اين منبر رفتن هم براي بحثهاي تبليغي است و هم براي ارتباط با مردم.
برنامه شما بعد از اتمام دولت چيست؟
ما سرباز اين نظام هستيم. هر كجا زمينه خدمت و فعاليت باشد آنجا كارمان را دنبال ميكنيم و برنامههايي هم براي خودمان داريم.
مثلا چه برنامهاي؟
يكي كارهاي علمي و آموزشي است. من براي خودم هيچموقع نگران كار، خدمت و فعاليت نيستم. هميشه زمينه براي خدمت به مردم وجود دارد؛ چه در دولت، مجلس يا در كارهاي فرهنگي.
اين امكان وجود دارد كه باز به مجلس برگرديد؟
خب اين بستگي به شرايط آينده دارد.
منبع: جام جم