به گزارش مشرق به نقل از فارس ، دو فیلم سینمایی «آرگو» و «یک خانواده محترم» بحث روز سینمای ایران در بعد داخلی و خارجی است.
سعید کریمی کارشناس امور فرهنگی گفت:
وی در ابتدا در مورد فیلم سینمایی «یک خانواده محترم» به کارگردانی مسعود بخشی، اظهار داشت: ببنید در بحث «یک خانواده محترم» من اول خیلی از نقدها را خواندم و بعد فیلم را دیدم. ابتدا فیلم را ندیدم، گذاشتم یک مقدار فضا بگذرد تا وارد حواشی رسانهای کار قرار نگیرم و بعد کار را قضاوت کنم.
وی در ادامه افزود: به نظر من این روش خوب و مناسبی است برای افرادی چون بنده که اول اکثر نقدها و حواشی را بخوانی و بعد کمی تحقیقات پیرامون فیلم داشته باشید و بعد فیلم را ببنید و وارد تجزیه و تحلیل فیلم شوید. من «یک خانواده محترم» را با این روش دیدم.
کریمی ادامه داد: یک بحث خود فیلم است که چرا آنقدر فضای این کار تیره، تاریک و سیاه است که به عقبه جریانی این فرد در بستر آن بوده و فیلمسازی کرده است. جریانی در سی و اندی بعد از پیروزی انقلاب وجه غالب فیلمسازی را در قدرت خود داشته، البته نه از این حیث که در قدرت بوده یا نبوده است.
این کارشناس فرهنگی در ادامه افزود: به طور مثال امیر نادری دو ماه از جنگ تحمیلی گذشته فیلمی میسازد به نام «جستجوی دوم(1981)» که من آنرا ژانر «ضد مقاومت» نامگذاری کردهام. ما هم با جنگ موافق نیستیم اما وقتی به ما حمله میشود باید دفاع کنیم، آنجا باید روحیه حماسه و دفاع به جامعه تقویت شود چرا که دفاع و مقاومت جزو هویت و شخصیت یک ملت زنده است و چه ملتی زندهتر از ملت انقلابی ایران؟ نه اینکه فیلمساز ما با شعار ضد جنگ فیلمی در ژانر «ضد مقاومت» و «ضد دفاع» بسازد و فیلمی بسازد که باز نظر بنده «ژانر تسلیم» به دشمن محسوب شود که به دشمن در تصرف کشورمان کمک نماید؛ یعنی همان کاری که سازمان منافقین آمد و دستش را در دست صدام قرار داد. در آن جهت و در جریاناتی که در داخل بوده از زمان بنیصدر و اینها در حوزه سیاسی، فرهنگی نیز حضور داشتند. اما انقلاب شکوهمند اسلامی قسمتی از آنان را کنار گذاشت .بخشی نیز در لایه دوم، سوم و... در حوزه فرهنگی و سیاسی باقی ماندند.
کریمی تصریح کرد: شما میبینید که «امیر نادری» در دو ماه بعد از جنگ فیلم «ضد مقاومت» با نام «جستجوی دوم(1981)» ساخته و جنگ را در فیلمش پدیدهای جهنمی نشان داده قسمتهایی از آن در سکانسی از فیلم «یک خانواده محترم» ( دقیقاً در سکانس کلاس دانشگاه) به نمایش در می آید و از زبان بازیگری که نقش استاد از فرانسه برگشته عنوان می شود که: فیلمی خوب و عالی است و نشان از صلح دارد. اگر شما دقیق نگاه کنید خط محوری «یک خانواده محترم» دقیقاً ادامه «جستجوی دوم» امیر نادری است که به اصطلاح فیلمسازان خیلی گل درشت هم امیر نادری و فیلم «جستجوی دوم(1981)» او نشان داده میشود و در قسمتهای آخر مبارزه بدون خشونت مدل جین شارپی ترویج می شود!
این کارشناس فرهنگی ادامه داد: امسال فروردین ماه یک مستندی در شبکه «من و تو » پخش شد. البته این کار سال 2006 به کارگردانی نادر تکمیل همایون ساخته شده است. طبعاً نگاه آقای نادر تکمیل همایون هم نگاه آن طرفی است چون ما تا آنجایی که میدانم نادر تکمیلی همایون مادرش یک صهیونیست اسرائیلی است. در آنجا با امیر نادری صحبت میشود و گفته میشود که فیلمی ضد جنگ با فضای که جنگ را معاد جهنم میدانم ساختم آن هم در شرایطی که کشور ایران احتیاج به روحیه حماسی دارد این فیلم ضد جنگ ساخته میشود که البته بنده آنرا «ژانر ضد مقاومت» نامیدهام.
کریمی ادامه داد: در زمانهای که اسرائیل مدام حتی دم از جنگ میزند و آمریکا هم حمایتش میکند و مثلا در سریال «هاملند» عملاً وارد این فضا میشوند که اسرائیل به ایران حمله کرده و ایران در صدد پاسخ است و آمریکا هم میخواهد در حمایت از اسرائیل وارد عمل شود، دیگر این دسته فیلمها آثار ضد جنگ نیستند من به آنها میگویم فیلم «ضد مقاومت» چرا که آمریکا و اسرائیل در حال حاضر از مقاومت ضربه میخورد چه در جنوب لبنان و چه در فلسطین اشغالی از ناحیه مقاومت ضربه میخورد و چه از ملت ایران که پرچم مقاومت را قریب 50 سال ـ از خرداد 1342 تا کنون ـ است که برافراشته است.
وی ادامه داد: این قبیل آثار در کنار عملیاتهای رسانهای و روانی دشمن همان خوردن موریانهوار روحیه مقاومت یک ملت انقلابی و سست کردن آنان در مسیری خود است. مسیری که در طول این دوران گذشته همیشه دشمن سعی کرده است آنرا مسدود نمایند. سئوالی اینجاست که در وضعیت تهاجم فرهنگی آیا باید با این قبیل آثار و افراد چگونه برخوردی صورت گیرد؟جریان شاخه فرهنگی هنری منافقین اینجا به کمک دشمن میآید و به کمک برخی افراد که نادانی مرکب دارند، یعنی فکر میکنند که خیلی میدانند؛ تلاش میکنند تا مردم را ناامید کرده و دچار یأس نماید و از مسیر حق بازگرداند. در قرآن هم آمده که کافران راه مردم به سوی خدا را مسدود میکنند و منافقان مردم را از راه خدا باز می گردانند. از همین رو بود که امام راحل(ره) فرموده بودند: «منافقین از کفار نیز بدترند.»
این کارشناس فرهنگی در ادامه افزود: مطلب بعدی که وجود دارد این است که اساساً فیلمهایی که با مشارکت شرکتهای فرانسوی ساخته میشود، آنها فیلمهای مطلوب ایران نیستند، چرا که فرهنگسرای پویا در پاریس است که «عباس بختیاری» رئیس آن است و محمد حقیقت نیز جزو سینمادارهای آنجا هستند و میز ایران در جشنواره کن را اینها سیاستگذاری میکنند. بطور مثال شما نگاه کنید فیلم «این فیلم نیست» جعفر پناهی که با هدایت همین عباس بختیاری ساخته شده و اوست که مجتبی میرطهماسب و خانواده «جعفر پناهی» را به جشنواره کن میکشاند و سالن نمایش جشنواره کن هم کنار اینهاست که البته فیلمهایش نیز موجود است. یک نکته جالبی تعریف کنم اینجا،در همین سالن گروهی از مسئولین هم بودند، خانم بازیگر معروف ایرانی جلوی چشم اینان بیحجاب آمد با یک مرد خارجی روبوسی کرد و سرش را هم بلند کرد و با صدای بلند (انگار دارد نوکرش را صدا میکند) گفت آقای فلانی فیلم مرا برای جشنواره برلین بفرستیدها . این طرف هم از سر ذلت گفت فرستادم خبر نداری؟بعد هم همین خانم بعد از فیلم رفت جلوی کازینوی روبروی سالن جشنواره کن با عباس بختیاری سر یک میز نشست و مشغول نوشیدن شد.
وی در ادامه افزود: کارنامه «عباس بختیاری» کاملاً مشخص است، او خود جزو سازمان منافقین است موضعگیریهای تندی که علیه ایران داشته و سایر کارهایش کاملاً مشهود است و عملاً با حمایت غربیها جریان هنری ضد جمهوری اسلامی را با کمک چند نفر دیگر در اروپا هدایت میکند. فیلم «جدایی نادر از سیمین» با همکاری همین افراد است که پخش آن توسط کمپانی فرانسوی خریداری میشود و به اکران میرسد و با لابی همین آقاست که کمیسیون فرهنگی اروپا 80 هزار یورو به آقای اصغر فرهادی برای ساخت فیلم جدیدش میپردازد!
کریمی در ادامه افزود: حالا فیلمسازی مشترک با فرانسه یا آمریکا، چه وزارت ارشاد باشد، چه صدا و سیما و یا سیما فیلم، برد با آنهاست. امروز من و شما اگر برویم پاریس پول هم داشته باشیم و یک فیلم را بخواهیم اکران کنیم ـ نه بسازیم ـ شما سالن برای نمایش پیدا نخواهید کرد چون که تمام سالنهای فرانسه در کنترل و صهیونیستهای یهودی است و با واسطه باید به آنها وصل شویم یا لابی داشته باشیم. به تعبیر خود فرانسویها، فرانسه را 18 هزار صهیونیست یهودی اداره میکنند.
وی در ادامه افزود: پول، امکانات و لوکیشن برای ماست اما طرح برای آنها، فیلمی میتواند جشنوارهای باشد که خطش را آنها داده باشند. شما نگاه کنید مستند «این فیلم نیست» به کارگردانی جعفر پناهی در بخش مستند اسکار پذیرفته شده است، چه فرقی میان «این فیلم نیست» جعفر پناهی با «جدایی نادر از سیمین» است، چرا شاید یک فیلم گیشه و به لحاظ فنی فرم و چارچوب داشته باشد اما فرم مهم نیست بلکه پیامی نهایی یک فیلم مهم است. شما نگاه میکنید «این فیلم نیست»، «جدایی نادر از سیمین» و ... در چارچوب منافع ملی ما نیست.
کریمی تصریح کرد: دراین میان «یک خانواده محترم» هم در ابتدا فیلمی درباره آزادسازی خرمشهر بوده که عملاً در نهایت به ضد آن تبدیل شد. در این بخش نگاه میکنیم و میبینیم آن جریان فرهنگی از دهه 60 به بعد سازمان منافقین به عراق میروند و در کنار صدام علیه مردم ایران میجنگند، شاخه فرهنگی آنان باقی مانند، خودشان در این مستند «سیر تحول سینمای ایران» ادعا میکنند. در تحولات سینما محسن مخملباف میگوید وقتی «عروسی خوبان» را میساختم، ادعا داشتم یک فیلم در ژانر اجتماعی میسازم تا ریشه جمهوری اسلامی را بزنم، اما دم از سینمای ارزشی میزدم، در سروش مصاحبه میکردم، برای فیلم تبلیغ میکردم و در آن فیلم چهار شعار ارزشی هم میگذاشتم، پروانه میگرفتم اما فیلم را در دو نسخه میساختم یک نوع مدل ارشادی باشد، اما در تدوین کار خودم را انجام میدادم و وقتی فیلم اکران میشد تازه مسئولین میفهمیدند چه اتفاقی افتاده و اینطوری سرشان کلاه میگذاشتم.
وی افزود: این کار که طبق تفکر سازمان منافقین بود، دقیقاً در فیلم سینمایی «یک خانواده محترم» هم اتفاق افتاده است، یعنی باید اسمش را بگذاریم «ژانر نفاق» یا «شیوه مخملباف» یا «شیوه منافقانه مخملبافی».
وی در ادامه افزود: مخملباف از فیلمش دو نسخه میساخت یکی برای خارج و دیگری برای داخل. شما مطمئن باشید فرانسه به هیچ کشوری هرگز اجازه نمیدهد در خاکش فیلمی بسازد که در چهارچوب منافع ملیاش نباشد، این عقلانی هم نیست. این فقط جمهوری اسلامی ایران است که میشود در آن با بودجه جمهوری اسلامی علیه جمهوری اسلامی اثر هنری ساخت.
کریمی در ادامه افزود: اساسا سینمای روشنفکری ما دو خاصیت اساسی دارد یکی آنکه به شدت فرانسوی است و دیگر آنکه ضد دین است و دین زدا است. علت آن هم را باید وابستگی جریان روشنفکری ما به جریان روشنفکری اروپا و اختصاصاً فرانسه هست و دومی هم به دلیل ضد دین بودن همین جریان روشنفکری غربی است. اکثر روشنفکران هنری تحصیلکرده مدرسه «ایدک» در پاریس هستند که اساسا کارش پرورش روشنفکر و هنرمند ضد دین است. اولین دست پروژههای این مدرسه صادق هدایت و شاهین سارکیسیان هستند. شاهین سارکیسیان بنیانگذار تئاتر ملی ایران است همان حلقه اولیهای که در خیابان پشت تئاتر شهر امروز که در خانه خودش تشکیل داد و اولین تئاتری که به صحنه برد تئاتر «محلل» بود که یک تئاتر ضد دین اسلام بود که بعدها «نصرت کریمی» فیلم آنرا ساخت که با موضع گیری شدید شهید مطهری مواجه شد.
کریمی تصریح کرد: این دو شاخصه سینمای روشنفکری وابسته به غرب است. اینان همه آرزویشان این است که از پلههای فرش قرمز جشنواره کن بالا روند و وقتی به آن بالا رسیدند برگردند و با دهان باز نگاه کنند که چطور یک جماعت مست و لایعقل و نیمه برهنه برایشان هورا میکشند .شما ببنید اکثر اینان شیفته فرانسه و عاشق پاریس هستند . «گلشیفته فراهانی» در پاریس است، فرح دیبا همسر شاه معدوم و بنیانگذار تلویزیون ملی قبل از ازدواج با شاه در پاریس زندگی میکند و بعد از انقلاب هم به آنجا باز میگردد. مخملباف و..... بسیاری دیگر در پاریس زندگی میکنند. که اگر تلویزیون خودمان را نگاه کنیم در طی دوران سی ساله میبینیم که یک جریانی وجود داشته که اصطلاحا آنوری میزند و هنوز این همان تفکر فرح و تیم دفتر فرح است.
وی ادامه داد: اخیرا عزیزان وزارت اطلاعات و دادستانی یک تیم 28 نفرهای را دستگیر کردهاند که با شبکههای ماهوارهای و بهایی ارتباط داشتهاند که برخی از آنان با صدا و سیما همکاری داشته و یا در آن بودهاند. اینها 10 ساختمان در پایتخت در اختیار داشتهاند که آدم را یاد خانههای تیمی منافقین در سالهای 1360 میاندازد. البته حتما دیگرانی هستند که هنوز لابد شناخته نشدهاند. صدا و سیما مال ماست اما متاسفانه این جماعت در آن نفوذ کرده اند، ضعیفش میکنند و نمیگذارند هدایت فکری فرهنگی جامعه را به دست بگیرد و در این منازعه فرهنگی هنری رسانهای خوب عمل کند .
از بعد بیرونی هم شبکههای ماهواره آنرا قطع میکنند و ما را در داخل محکوم میکنند که پارازیت بر روی شبکههای آنان می اندازیم تا از آن طرف شبکه ای مثل من تو که همان تفکر دفتر فرح و جریان صهیونیستی و بهایی پشت آن است بدون کوچکترین درآمد از قبل تبلیغات با این کیفیت و تنوع بتواند کار انجام دهد.
وی ادامه داد: امروز آنها قصد دارند سیستم فرهنگی هنری و رسانهای ما را زمین گیر کنند. ببینید مباحث امروز ما در این عرصه چیست؟ آقای ضرغامی باید در مجلس پاسخگوی فیلم سینمایی «یک خانواده محترم» باشد و بگوید قبول دارم این فیلم بد است، مسأله قبول داشتن یا نداشتن آقای ضرغامی نیست. یک جریان آلوده و سرطانی در صدا و سیما وجود دارد که وابسته است. در همین صداو سیما حتی سریالهایی ساخته میشود که موافق مصالح ملی ما نیست.
کریمی در ادامه افزود: این سریالها یکی، دو تا که نیستند، مثلا سریال «راستش را بگو»، وقتی به من گفتند این سریال را دیدی و نظرت چیست، گفتم نام این سریال مثل سکه است که دو رو دارد یا مثل منافق که آن هم دو رو دارد.روی دوم جمله راستش را بگو جمله «دروغگو» است. شما به کی میگویی راستش رو بگو؟ به کسی که حس میکنی یا میدانی که دروغ میگوید.در این سریال در قسمتهای آخر در بحث تشکلهای اجتماعی که نشان داد به صورت پررنگ به بحث «گفتمان درمانی» اشاره میشود. آیا صدا و سیما مشغول زنده کردن تز گفتمان آقای خاتمی یا جریان دوم خرداد است؟ اتفاقاً همین جریانات نفوذی در سیستم فرهنگی هستند جریان انقلابی را حذف میکنند.
کریمی تاکید کرد: مسئولان باید فکری کنند، هجمه رسانهای دشمن بسیار شدت یافته و متاسفانه بازتابهای اجتماعی پیدا کرده و بیشتر نیز خواهد شد. معتقدم بعضی مسئولان «تصویر دقیق و بزرگی» از سناریوهای دشمن را پیش چشمان خود ندارند. این است که امروز درگیر مسایل کوچک شده اند و به خودشان مشغولند که باعث میشود سیستمهای فرهنگی ما ناکارآمد شوند. ما نیاز به استراتژیهای جدید در این منازعه داریم که میبایست در اولین قدم سناریوهای دشمن را بشناسیم.