به گزارش مشرق به نقل از فارس، روزنامه «السفیر» لبنان در یادداشتی به قلم «علی شهاب» به خصوصیات مقام معظم رهبری و تدبیر ایشان درباره تحولات داخلی و منطقهای اشاره کرده که مشروح آن از نظر خوانندگان میگذرد.
تصمیم گیرنده اول ایران، دیدگاه روشن و دقیقی درباره آنچه در سوریه میگذرد دارد و جایگاه ژئواستراتژیک و چشم انداز متوسط و طولانی مدت آن را به خوبی میشناسد.
همواره یاران آیتالله سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، از توانایی ایشان در تحلیل و آیندهنگری و موضعگیری مناسب در خصوص مهمترین رویدادها غافلگیر شدهاند. از آن جمله میتوان به روند سازش پیش از ترور «اسحاق رابین»، آزاد سازی جنوب لبنان در سال 2000 میلادی، اشغال عراق و عقب نشینی از آن، جنگ 2006 لبنان و رویدادهای داخلی بویژه پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 1388 اشاره کرد.
امروز نیز رهبر، دانش و ظرافت و ژرفاندیشی سیاسی خود را در خصوص پرونده سوریه به عرضه گذاشته است.
برخی از مسئولان ایرانی از نسلهای اول و دوم انقلاب اسلامی نقل میکنند که در آغاز تحولات سوریه بعضی از مسئولان ایران بر این باور بودند که نظام سوریه چند ماهی بیش دوام نخواهد آورد؛ بویژه که برخی از روایتها و احادیث دینی نیز این نظریه را تقویت میکرد، اما رهبر جمهوری اسلامی ایران هیچگاه این ارزیابی را قبول نکرد و به حمایت از نظام سوریه ادامه داد.
باید خاطر نشان کرد که این موضعگیری قوی ایران بود که روسیه و چین را به صفبندی پشت سوریه واداشت.
آیتالله خامنهای در این برداشت بر اساس عواطف و یا مسائل طائفهای و مذهبی موضعگیری نکرد، بلکه منافع سیاسی استراتژیک را مبنای تصمیم گیری خود قرار داد؛ به این معنا که مورد هدف قرار دادن سوریه، مورد هدف قرار دادن ایران است، چرا که دمشق عمق سیاسی و امنیتی ایران به حساب میآید.
بر هیچکس پوشیده نیست که شکست ائتلاف ممتد از تهران تا بیروت، اولویت نخست دشمن پس از اشغال عراق در سال 2003 است و جنبش مخالفان سبزپوش در ایران، جنگ نرم امنیتی و رسانهای در لبنان و بحران سوریه نیز در همین راستا قرار میگیرد.
البته این به هیچ وجه به معنای پذیرفتن اشتباهات صورت گرفته توسط نظام حاکم در سوریه از سوی آیتالله خامنهای نیست.
آیتالله خامنهای را میتوان به دائرة المعارفی تشبیه کرد که انواع گوناگون اطلاعات را در خود جای داده است. او ضمن اینکه کارشناس درجه یک مسائل نظامی و استراتژیک میباشد، مرد سیاست و عالم به موازین جهانی قدرت است و میتواند تمامی سرنخهای بازی داخلی را با تمام سختیهایی که دارد، در دست گیرد که رویدادهای پس از انتخابات ایران شاهد خوبی بر آن است. وی همچنین ادیب است و در موسیقی سررشته دارد و فتواهایش در این زمینه گویای انفتاحش است.
آیة الله خامنهای همچنین منتقد توانایی در سینما و هنر است و طبیعی است که ویژگیهای رهبری و مدیریت در او موج میزند.
البته دشمنان ایران هنوز مأیوس نشدهاند؛ لئون پانه تا، وزیر دفاع آمریکا، یک سال پیش ابراز امیدواری کرد که بهار عربی ایران را نیز در بر بگیرد، اما به نظر میرسد این موضعگیری دیر اتخاذ شده زیرا آیتالله خامنهای با درایت بین جنگ نرم و دیگر تحولات فرهنگی و رسانهای تفاوت قائل میشود.
آیتالله خامنهای توجه خاصی را برای نسل جوان قائل است و بر اساس سخنان ایشان جوانان هر جامعه موتور محرک آن جامعه هستند و میبایست در کنار استفاده از تجربه پیشکسوتان، از آن در تمامی زمینههای مهم استفاده کرد و اینگونه جمهوری اسلامی مشکل بسیاری از انقلابها که عبارت است از فاصله بین نسلهای مختلف را از پیش روی بر میدارد.
همواره تأکید رهبر بر آن بوده که علم، دانش و تکنولوژی در زمینههای مختلف میبایست بومی شود.
برخی از اعضای هیئت تجمع علمای مسلمان لبنان که اخیراً به تهران سفر کرده بودند، نقل کردند که ایشان درخصوص سوریه خاطرنشان کردند که بحران این کشور تمام خواهد شد و محور کفر و استکبار شکست خواهد خورد.
بطور خلاصه، این موضعگیری ثابت ایران در قبال رویدادهای بلاد شام از عوامل زیر نشأت میگیرد:
- نظام جهانی جدیدی در حال شکلگیری است که سوریه معیار پیروزی و یا شکست آن میباشد.
- ایران برگههای زیادی در اختیار دارد که هنوز هیچ یک را به بازی نیاورده است.
- توان ارتش سوریه بالاست.
- پرونده سوریه را باید در یک سبد کامل به عنوان یکی از پروندههای منطقه مورد بررسی قرار داد.
اما آیتالله خامنهای همواره از بهار عربی به عنوان خیزش و بیداری اسلامی یاد میکند. اگر به صحبتهای ایشان در این باب نگاهی بیندازیم میتوان نکات زیر را استخراج کنیم:
- منظور از بیداری اسلامی در نگاه رهبر، آگاهی امت اسلام است که باعث شد انقلابهای مردمی شکل گرفته و غرب را غافل گیر سازد.
- رشد و پیشرفتهای بزرگ اجتماعی همچون انقلابها همواره بر اساس دانش و تجربه طولانی مدت شکل گرفته است.
- انقلاب اسلامی ایران گذشته از موضعگیری ایدئولوژی آن، صلاحیت بحث و بررسی به عنوان یک شیوه حاکمیت را داراست.
موضعگیری ایران در قبال مصر نیز بر همین اساس تنظیم شده است.
در شرایط کنونی که منطقه در تب و تاب آتش تحولات است، آیتالله خامنهای به تنهایی و با ایمانی راسخ شکست استکبار را مژده میدهد. آیا این بار نیز درستی کلامش آشکار خواهد شد و این آخرین نبردهای آمریکا در منطقه است؟
تصمیم گیرنده اول ایران، دیدگاه روشن و دقیقی درباره آنچه در سوریه میگذرد دارد و جایگاه ژئواستراتژیک و چشم انداز متوسط و طولانی مدت آن را به خوبی میشناسد.
همواره یاران آیتالله سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، از توانایی ایشان در تحلیل و آیندهنگری و موضعگیری مناسب در خصوص مهمترین رویدادها غافلگیر شدهاند. از آن جمله میتوان به روند سازش پیش از ترور «اسحاق رابین»، آزاد سازی جنوب لبنان در سال 2000 میلادی، اشغال عراق و عقب نشینی از آن، جنگ 2006 لبنان و رویدادهای داخلی بویژه پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 1388 اشاره کرد.
امروز نیز رهبر، دانش و ظرافت و ژرفاندیشی سیاسی خود را در خصوص پرونده سوریه به عرضه گذاشته است.
برخی از مسئولان ایرانی از نسلهای اول و دوم انقلاب اسلامی نقل میکنند که در آغاز تحولات سوریه بعضی از مسئولان ایران بر این باور بودند که نظام سوریه چند ماهی بیش دوام نخواهد آورد؛ بویژه که برخی از روایتها و احادیث دینی نیز این نظریه را تقویت میکرد، اما رهبر جمهوری اسلامی ایران هیچگاه این ارزیابی را قبول نکرد و به حمایت از نظام سوریه ادامه داد.
باید خاطر نشان کرد که این موضعگیری قوی ایران بود که روسیه و چین را به صفبندی پشت سوریه واداشت.
آیتالله خامنهای در این برداشت بر اساس عواطف و یا مسائل طائفهای و مذهبی موضعگیری نکرد، بلکه منافع سیاسی استراتژیک را مبنای تصمیم گیری خود قرار داد؛ به این معنا که مورد هدف قرار دادن سوریه، مورد هدف قرار دادن ایران است، چرا که دمشق عمق سیاسی و امنیتی ایران به حساب میآید.
بر هیچکس پوشیده نیست که شکست ائتلاف ممتد از تهران تا بیروت، اولویت نخست دشمن پس از اشغال عراق در سال 2003 است و جنبش مخالفان سبزپوش در ایران، جنگ نرم امنیتی و رسانهای در لبنان و بحران سوریه نیز در همین راستا قرار میگیرد.
البته این به هیچ وجه به معنای پذیرفتن اشتباهات صورت گرفته توسط نظام حاکم در سوریه از سوی آیتالله خامنهای نیست.
آیتالله خامنهای را میتوان به دائرة المعارفی تشبیه کرد که انواع گوناگون اطلاعات را در خود جای داده است. او ضمن اینکه کارشناس درجه یک مسائل نظامی و استراتژیک میباشد، مرد سیاست و عالم به موازین جهانی قدرت است و میتواند تمامی سرنخهای بازی داخلی را با تمام سختیهایی که دارد، در دست گیرد که رویدادهای پس از انتخابات ایران شاهد خوبی بر آن است. وی همچنین ادیب است و در موسیقی سررشته دارد و فتواهایش در این زمینه گویای انفتاحش است.
آیة الله خامنهای همچنین منتقد توانایی در سینما و هنر است و طبیعی است که ویژگیهای رهبری و مدیریت در او موج میزند.
البته دشمنان ایران هنوز مأیوس نشدهاند؛ لئون پانه تا، وزیر دفاع آمریکا، یک سال پیش ابراز امیدواری کرد که بهار عربی ایران را نیز در بر بگیرد، اما به نظر میرسد این موضعگیری دیر اتخاذ شده زیرا آیتالله خامنهای با درایت بین جنگ نرم و دیگر تحولات فرهنگی و رسانهای تفاوت قائل میشود.
آیتالله خامنهای توجه خاصی را برای نسل جوان قائل است و بر اساس سخنان ایشان جوانان هر جامعه موتور محرک آن جامعه هستند و میبایست در کنار استفاده از تجربه پیشکسوتان، از آن در تمامی زمینههای مهم استفاده کرد و اینگونه جمهوری اسلامی مشکل بسیاری از انقلابها که عبارت است از فاصله بین نسلهای مختلف را از پیش روی بر میدارد.
همواره تأکید رهبر بر آن بوده که علم، دانش و تکنولوژی در زمینههای مختلف میبایست بومی شود.
برخی از اعضای هیئت تجمع علمای مسلمان لبنان که اخیراً به تهران سفر کرده بودند، نقل کردند که ایشان درخصوص سوریه خاطرنشان کردند که بحران این کشور تمام خواهد شد و محور کفر و استکبار شکست خواهد خورد.
بطور خلاصه، این موضعگیری ثابت ایران در قبال رویدادهای بلاد شام از عوامل زیر نشأت میگیرد:
- نظام جهانی جدیدی در حال شکلگیری است که سوریه معیار پیروزی و یا شکست آن میباشد.
- ایران برگههای زیادی در اختیار دارد که هنوز هیچ یک را به بازی نیاورده است.
- توان ارتش سوریه بالاست.
- پرونده سوریه را باید در یک سبد کامل به عنوان یکی از پروندههای منطقه مورد بررسی قرار داد.
اما آیتالله خامنهای همواره از بهار عربی به عنوان خیزش و بیداری اسلامی یاد میکند. اگر به صحبتهای ایشان در این باب نگاهی بیندازیم میتوان نکات زیر را استخراج کنیم:
- منظور از بیداری اسلامی در نگاه رهبر، آگاهی امت اسلام است که باعث شد انقلابهای مردمی شکل گرفته و غرب را غافل گیر سازد.
- رشد و پیشرفتهای بزرگ اجتماعی همچون انقلابها همواره بر اساس دانش و تجربه طولانی مدت شکل گرفته است.
- انقلاب اسلامی ایران گذشته از موضعگیری ایدئولوژی آن، صلاحیت بحث و بررسی به عنوان یک شیوه حاکمیت را داراست.
موضعگیری ایران در قبال مصر نیز بر همین اساس تنظیم شده است.
در شرایط کنونی که منطقه در تب و تاب آتش تحولات است، آیتالله خامنهای به تنهایی و با ایمانی راسخ شکست استکبار را مژده میدهد. آیا این بار نیز درستی کلامش آشکار خواهد شد و این آخرین نبردهای آمریکا در منطقه است؟