به گزارش مشرق اين غم و شادي گاه متعلق به قوم خاص و گاه متعلق به کل جامعه مي باشد که در اينصورت بزرگداشت آن، فرهنگ آن جامعه يا ملت را تشکيل مي دهد. در اين ميان قسمت اعظمي از آئين ها و مناسک آدميان به مقوله دين مربوط مي شود. چرا که تمام جوامع انساني داراي اعمال، مناسک و اعتقاداتي هستند که مي توان آنها را تحت عنوان مذهب دسته بندي کرد. در فرهنگ ما ايرانيان مسلمان نيز بزرگداشت رويدادها و اتفاقات مهم زندگي ائمه و اسوه هاي ديني، زمينه ساز بسياري از مناسک و آئين ها مي باشد که با وجود يکپارچگي در دين، به دليل تنوع قومي و سرزميني داراي سبک هاي مختلفي است.
مي توان گفت آئين هاي دينداري برخلاف مناسک ديني، منشأ شريعت ندارند، بلکه اساساً مفهومي اجتماعي و مردمي اند که تأسيس آنها به نوع عمل و اوضاع اجتماعي دينداران برمي گردد و تابع تحولات اجتماعي است، در نتيجه آئين هاي دينداري واجد تنوع فراوانند. از اين رو در هر دوره زماني خاص، ما با تنوع و تکثر آئيني خاصي مواجه مي شويم. به باور جامعه شناسان يکي از شاخصه هاي دين داري عامه، آئيني و آدابي بودن آن است. به عبارت ديگر عموماً عامه مردم هستند که ابتکار عمل را در ابداع و اختراع اين آئين ها در دست دارند.
پر واضح است که گاه اين آئين ها تکليفي ديني نبوده، ولي افراد يا جامعه ديندار چنان به انجام آن اهتمام مي ورزند که حتي مناسک ديني را تحت الشعاع قرار مي دهد. آئين هاي دينداري لاجرم از دل دين برنمي خيزند، بلکه گاهي عناصري از فرهنگ و رسوم سنتي و حتي اساطيري را وام مي گيرند؛ چيزي که در تشيع پس از صفويان اتفاق افتاد و بواسطه آن شاهد بازنمايي و بازتوليد برخي مناسک ريشه دار ايراني و رسوم باستاني هستيم. به عنوان نمونه در آئين سوگواري شيعيان ايراني، رگه هايي از رسم سياوشان و قتل زرير در تعزيه و باز توليد فرهنگ قصه گويي در قالب روضه خاني مشاهده مي شود.
آئين هاي سوگواري عاشورا
عاشورا در فرهنگ مذهبي شيعه جايگاه خاصي دارد و زمينه ساز مجموعه اي از سنت ها و مراسم هايي است که به عنوان ميراثي در بين تمامي نسل ها اجرا مي گردد. پرواضح است که آئين هاي سوگواري شيعيان در مقوله دينداري دسته بندي مي شوند، نه دين. بر اين اساس به تدريج و در طول تاريخ بر اثر تطورات و مقتضيات زمانه، کارکردهاي اجتماعي متنوعي يافته و خود را وارد فرهنگ عامه ساخته و جزئي از آن شده است.
به بيان واضح تر بايد گفت آئين هاي عزاداري شيعيان اساساً مردمي و توده اي بوده است. در اين بين علما و اصحاب فکر در مقابل اين آئين ها که گاه بدعت آميز هستند، لب به اعتراض گشوده و يا سکوت کرده و گنجاندن بدعت هاي عوامانه در دين را نظاره گر بوده اند.
محوريت آئين عزاداري شيعيان از ابتدا تا کنون واقعه عاشورا بوده است. واقعه هولناکي که از آن مي توان به عنوان بزرگ ترين اقدام دشمنان براي ايجاد انحراف در اسلام و از بين بردن جريان ولايت و جانشيني پيامبر نام برد. عاشورا و محرم در فرهنگ ايراني جايگاه وسيع و رفيعي يافته تا آنجا که اين حادثه زنده و هميشگي شده است. اين ملت بيش از هزار سال بر واقعه کربلا گريسته و تمام هنر و ذوق خود را براي زنده نگه داشتن آن به کار برده است. آئين هايي که مردمان اين سرزمين با تمسک به آنها هر ساله ياد عاشورا را زنده مي کنند، فراوانند و بسته به ديار و موقعيت سرزميني گونه هاي مختلفي دارند. ليکن مقداري از آنها دايره شموليت بيشتري يافته اند، مانند تعزيه که بسياري از جهانيان، سوگواري و آئين هاي عاشورايي را با آن مي شناسند. آئين هايي چون «مقتل خواني»، «مناقب خواني»، «مناجات خواني»، «چاووش خواني» و «علم گرداني» نيز از واقعه عاشورا تأثير گرفته و طي قرون و اعصار متمادي توسط مردم برپا شده اند. گرچه محتوا و ساختار هر کدام از آنها ممکن است شبيه يکديگر باشد، اما در مواردي به تناسب شرايط اقليمي و جغرافيايي تفاوت هايي دارند.
حس شور و تکرار حماسه که در درون مايه بسياري از اين آئين ها به شيوه زيبايي شناختي به تفسير درمي آيد، متضمن بزرگ ترين آموزه هاي ديني و اخلاقي است. به عبارت ديگر، برپايي آئين باعث مي شود که انسان با دلش به تفسير عشق بپردازد و ايثار، جوانمردي، ايمان، دادخواهي و ظلم ستيزي را با روح و ضمير خويش تأويل کند.
نگاهي به آئين هاي رايج عاشورايي، ما را با نحوه تعامل مردمان اين سرزمين و واقعه جانسوز کربلا آشنا مي کند.
مناقب خواني
منقبت خواني با آغاز شعر پارسي شکوفا شد و به اين ترتيب بسياري از آثار آوايي و شفاهي منقبت خواني از کلام باشکوه شاعران برجسته ادب پارسي که دلباخته خاندان عصمت و طهارت بودند، تأثير گرفت و در ميان مردم زمزمه شد.
مناقب خواني گونه اي از ستايشگري مذهبي و روايات حماسي، آئيني، مذهبي و هنري است که به شکل تلويحي و ضمني انجام مي شود و منقبت خوان به لحاظ واژه شناسي تاريخي به مداح شيعه اطلاق مي شود.
اشعار مدح و منقبت امام حسين (ع) و خاندان آل محمد (ص) از همان دوران سامانيان در کلام دلباختگان معصومين ظهور پيدا کرد و در زمان غزنويان و سلاجقه فراگير شد. با اين حال همين حکام بويژه غزنويان با اين آثار آئيني مخالفت مي کردند. اين اشعار در زمان آل بويه به اوج و شکوفايي رسيد و در زمان صفويه به شيوه اي منظم و پويا در ميان مردم رواج يافت. در ادبيات عرب نيز شاعران مشهوري از جمله «کميت ابن زيد اسدي»، «دعبل خزاعي» و «سيد حميري»، مدح و منقبت را رواج دادند و به اين ترتيب تاريخچه آئين مناقب خواني با ادبيات عاشورايي و سابقه اي ديرين گره مي خورد.
مناجات خواني
مناجات خواني، ذکر، ادعيه، ثنا، دعا، اشعار و آواهاي مذهبي است که در زمان برپايي مراسم عزاداري استفاده مي شود و شکلي آوايي و نوعي نيايش عبادي به خود گرفته است. اين اذکار که از ديرباز تا کنون توسط ذاکرين و ادعيه خوانان در مراسم مذهبي و آئيني خوانده مي شود، به عنوان يک آئين در روحيه جوانمردي و پهلواني قهرمانان ايراني تبلور يافته و در بسياري از مراحل و مقاطع وسيله اي براي توسل به خاندان عصمت و طهارت است.
آئين مناجات خواني مثل تمام مراسم مذهبي و آئيني متأثر از واقعه عاشورا و شخصيت ملکوتي حضرت امام حسين (ع) است. مناجات خوانان با ذکر و دعا و ثناي سالار شهيدان دل ها را با ناب ترين و پاک ترين حالات معنوي مردم پيوند مي دهند و به اين شيوه توسل به مطمئن ترين منبع هستي را به مردم مي آموزند.
نخل گرداني
يکي از آئين ها و مراسم هاي ويژه ماه محرم که در تمام نقاط يزد و بسياري از مناطق کشور برگزار مي شود، آئين نخل بندي و نخل گرداني است. نخل از جنس چوب است که آن را به شکل برگ درخت و يا سرو مي سازند و با انواع پارچه هاي قيمتي، آينه، چراغ، گل، سبزه، شمشير و خنجر آراسته مي کنند. معمولاً وزن نخل زياد است و جابه جا کردن آن نياز به کمک ده ها نفر دارد. نخل را به عنوان نمادي از تابوت شهداي کربلا مي شناسند و ريشه در سنتي کهن دارد. مردم يزد در گويش محاوره اي به آن «نقل» مي گويند و معتقدند که «نخل» يا «نقل» نشاني از قامت برافراشته شهداست.
مراسم نخل بندي و نخل گرداني در يزد بدين صورت است که چند روز پيش از شروع ماه محرم، «باباها»ي (خادمان) ميدان شروع به تزيين و آذين بستن نخل مي کنند. آذين بندي نخل حداقل يک هفته طول مي کشد.
در اطراف يزد رسم بر اين است که درختان را وقف مي کنند تا پس از کهنسال شدن، ساقه هاي آن را ببرند و نخل را مرمت کنند. نخل سازي صنعت ظريفي است که همگان از عهده آن برنمي آيند. استادان اين رشته شيوه هاي ساخت آن را به ديگران مي آموزند. به دليل اهميت نخل و نخل گرداني در يزد، هم اکنون خانواده هايي در اين منطقه وجود دارند که شهرت آنها «نخل بند» و «نخل ساز» است.
چاووش خواني
چاووش خواني آئيني براي زيارت مرقد مطهر امام حسين (ع) و سفر عاشقان و دلباختگان آن حضرت به کربلاست. چاووش خوانان به همراه علامت و بيرق خود پيشاهنگان و راهيان سفر کربلاي معلي بوده اند و با آواها و نواهاي خود در کوي و برزن شوق زيارت مرقد امام حسين (ع) را در دل ها برمي انگيزند و در طول سفر زائران را همراهي مي کنند.
چاووش خواني در تمام نقاط ايران وجود دارد و هنگام سفر به هر کدام از عتبات عاليات، اين آئين اجرا مي شود. از مهمترين نمادهاي آئين چاووش خواني بيرق سفر است.
زائران کربلا همواره بيرق سبز و سرخ برمي افرازند، اما هنگامي که به کنار رود فرات مي رسند، بيرق آبي را با دستان خود هدايت مي کنند. زائران هنگام سفر به مشهد مقدس و زيارت بارگاه حضرت امام رضا (ع) نيز بيرق آبي دارند.
آئين چاووش خواني از سويي بعد مذهبي و از سوي ديگر وجهه اي آئيني دارد. يکي از وجوه مشترک آئين چاووش خواني، مشترک بودن اشعار چاووش خوانان در مناطق ايران است. چاووش خوانان همواره مي کوشند که اشعاري متناسب با حال و هواي زيارت کنندگان را بخوانند. اين اشعار گاهي از سروده هاي بزرگان ادب پارسي است، اما گاهي هم در ميان اشعار، سروده هايي با لحن محاوره وجود دارد.
آئين چک چکو
آئين چک چکو از 150 تا 200 سال پيش در استهبان فارس و بعضي ديگر از شهرهاي اين استان تاريخي و کهن کشور برگزار مي شده است.
در اين آئين دسته عزاداران با لباس هاي سياه و شال هاي سبز در يک دايره دور حوض حلقه مي زنند و در فاصله يک قدمي مي گردند، در حالي که در ميان دست هايشان چوب هاي کوچکي وجود دارد. در ميانه مرثيه خوان ايستاده و مي خواند: «اين دل تنگم عقده ها دارد / گوئيا ميل کربلا دارد»
مردان سياهپوش چوب ها را به بالاي سر مي برند و بر هم مي سايند و با آهنگ مرثيه خوان تکرار مي کنند: «کز لبش جاري صوت قرآن است» و صداي چک چک چوب ها با صداي مرثيه خوان در هم مي پيچد.
اين آئين شکلي سمبليک از اتفاقاتي است که پس از شهادت سرور آزادگان جهان حضرت اباعبدالله الحسين(ع) برپا مي شود. مردم شهر استهبان معتقدند بر اساس روايت مورخين، پس از شهادت امام حسين (ع) لشکريان يزيد به دستور شمر لعين با اسب هايشان بر جنازه شهداي کربلا مي تازند و آئين چک چکو، واکنش به سم کوبي اسبان اشقيا بر بدن هاي مطهر اوليا است.
مقتل خواني
مقتل خواني در بسياري از نقاط ايران وجود دارد. اهالي خوزستان همراه با آئين مقتل خواني به نواختن سازهاي بومي و مذهبي منطقه مي پرداختند و در رثاي خونين شهداي کربلا نواهاي آئيني و سوگواره اي سر مي دهند. در بعضي نقاط ايران هم مقتل خواني معادل مجالس تعزيه است. کلمه «مقتل» در زبان عربي به معني زميني است که کسي در آنجا کشته شده باشد. آئين مقتل خواني آنقدر وسيع و گسترده است که نوعي سبک تاريخ نويسي نيز به شمار مي رود. در واقع در دوره اي از تاريخ هر کتابي که درباره واقعه کربلا نوشته مي شد، عنوان مقتل خواني به خود مي گرفت.
در حقيقت اهل بيت مظلوم و اسير شهيدان حادثه عظيم عاشورا، اولين مقتل خوانان تاريخ شيعه بوده اند و کساني که توانسته اند ديده ها و شنيده هاي خود را در مورد آن حادثه بر چهره کاغذ بنگارند، اولين مقتل نويسان به شمار مي آيند.