به گزارش سرویس فرهنگی مشرق به نقل از کافه سینما، علی زمانی عصمتی کارگردان فیلم اوریون، که مجوز نمایش به دست نیاورد؛ در صفحه
فیسبوکش یادداشت جالبی درباره خرس نقره ای جعفر پناهی نوشته است. به گزارش کافه
سینما زمانی در این یادداشت چنین نوشته است: «لیلا حاتمی بازیگر مورد علاقه من بوده
و هست. سه سال قبل در یک پارتی در فستیوال کارلووی واری با چند تا از عوامل فیلم
اوریون نشسته بودیم که ایشان هم به ما ملحق شدند. هنوز زمان داغ بازیهای بعد از
انتخابات بود و هنوز اتفاقی که برای پناهی افتاده بود تازه بود. لیلا گفت: «پناهی
فیلمساز نیست... کاسبه.»
حالا سه سال گذشته و چیزهایی برایم روشن شده. سیاسی بودن جشنواره ها، بی ارزش بودن جوایز و مسائل پشت پرده ای که تا بارها و بارها در بازی آن شرکت نکنی قواعدش را نمی فهمی و بعد از این همه می بینم یکسالی است که لیلا حاتمی به کرات در صفحه فیس بوکش از پناهی حمایت می کند. ابتدا متعجب بودم. چرا اکثر هنرمندان که همه آنها با پناهی و سیاسی بازیهایش مخالفند در جاهایی که در چشم است مثل همین فیس بوک از او حمایت می کنند یا سکوت کرده اند؟ چرا لیلا؟ و بعد ذهنم روشن شد.
لیلا هم بعد از فیلم جدایی به یک چهره بین المللی تبدیل شده و بارها به فستیوالها دعوت شده، حتی برای داوری یا اهداء جایزه و بدیهی است که یک چهره بین المللی باید باورهای بین المللی که دیکته می شود را تبلیغ کند. پس ایشان دقیقاً به همان دلیلی از پناهی دفاع می کند که از دیگر موضوعات حقوق بشری و زندانیان سیاسی و آزادی زنان و حقوق حیوانات دفاع می کند. عده ای فکر می کنند فقط جمهوری اسلامی دیدگاههای خود را به مردم و هنرمندانش دیکته می کند در حالیکه واقعیت این است که هر سیستم فکری تمایل به یکسان سازی ایئولوژیک اعضای تیم خود دارد حتی اگر این سیستم آزادی، حقوق بشر، دموکراسی و... را تبلیغ کند و فستیوالها هم از قاعده مستثنی نیستند.
من سالهاست که در چند مطلب و نامه سرگشاده ای که نوشته ام شعار جدایی هنر از سیاست سر داده ام و از عواقب آمیختگی این دو هشدار داده ام. در واقع سیاست تبری است که ریشه سینما را نشانه گرفته است چه از طرف مسئولین داخلی در حمایت از فیلمهای به اصطلاح ارزشی ولی در واقع سفارشی و رانت خواری باشد و چه فستیوالهای خارجی با سیاه نمایی هایی که آنقدر شور است که صدای آشپز را هم در آورده است.»
حالا سه سال گذشته و چیزهایی برایم روشن شده. سیاسی بودن جشنواره ها، بی ارزش بودن جوایز و مسائل پشت پرده ای که تا بارها و بارها در بازی آن شرکت نکنی قواعدش را نمی فهمی و بعد از این همه می بینم یکسالی است که لیلا حاتمی به کرات در صفحه فیس بوکش از پناهی حمایت می کند. ابتدا متعجب بودم. چرا اکثر هنرمندان که همه آنها با پناهی و سیاسی بازیهایش مخالفند در جاهایی که در چشم است مثل همین فیس بوک از او حمایت می کنند یا سکوت کرده اند؟ چرا لیلا؟ و بعد ذهنم روشن شد.
لیلا هم بعد از فیلم جدایی به یک چهره بین المللی تبدیل شده و بارها به فستیوالها دعوت شده، حتی برای داوری یا اهداء جایزه و بدیهی است که یک چهره بین المللی باید باورهای بین المللی که دیکته می شود را تبلیغ کند. پس ایشان دقیقاً به همان دلیلی از پناهی دفاع می کند که از دیگر موضوعات حقوق بشری و زندانیان سیاسی و آزادی زنان و حقوق حیوانات دفاع می کند. عده ای فکر می کنند فقط جمهوری اسلامی دیدگاههای خود را به مردم و هنرمندانش دیکته می کند در حالیکه واقعیت این است که هر سیستم فکری تمایل به یکسان سازی ایئولوژیک اعضای تیم خود دارد حتی اگر این سیستم آزادی، حقوق بشر، دموکراسی و... را تبلیغ کند و فستیوالها هم از قاعده مستثنی نیستند.
من سالهاست که در چند مطلب و نامه سرگشاده ای که نوشته ام شعار جدایی هنر از سیاست سر داده ام و از عواقب آمیختگی این دو هشدار داده ام. در واقع سیاست تبری است که ریشه سینما را نشانه گرفته است چه از طرف مسئولین داخلی در حمایت از فیلمهای به اصطلاح ارزشی ولی در واقع سفارشی و رانت خواری باشد و چه فستیوالهای خارجی با سیاه نمایی هایی که آنقدر شور است که صدای آشپز را هم در آورده است.»