به گزارش مشرق کیهان در ویژه خود نوشت:
عقب نشيني كاخ سفيد از شرط كناره گيري بشار اسد
«كنار رفتن اسد ديگر پيش شرط آمريكا براي مذاكرات سوريه نيست».
«ميخائيل بوگدانوف» معاون وزير خارجه روسيه در گفت و گو با شبكه الميادين اعلام كرد واشنگتن درخواست هايش از مسكو براي قانع كردن بشار اسد رئيس جمهور سوريه به كناره گيري از قدرت را متوقف كرده است.
وي گفت: هنگامي كه با برخي همكاران غربي درباره سرنوشت رئيس جمهور سوريه صحبت مي كنيم، به آنان مي گوييم اين موضوع مشكل ما نيست و اگر شما از او مي خواهيد كنار برود كه او مايل به چنين كاري نيست، اين مشكلي بين شما و اوست و ما طرف اين مجادله نيستيم.
به گزارش الميادين، خلاصه سخن بوگدانوف اين است كه ديگر موضوع سرنوشت بشار اسد، يك مانع در برابر آغاز گفت و گوها براي حل بحران اين كشور نيست.وي اعلام كرد آمريكايي ها ديگر كنار رفتن اسد از قدرت را به عنوان يك پيش شرط براي مذاكرات مطرح نمي كنند.
فرق توبره غرب و رژيم هاي عرب به روايت روزنامه نگار فراري!
يك روزنامه نگار همكار اپوزيسيون در برلين از ديگر گروه هاي مخالف جمهوري اسلامي خواست حالا كه همه جوره آلوده حمايت هاي غرب هستند، در برابر كمك هاي مالي غيرتي نشوند!
«الهه-ب» با فهرست كردن گروه هاي معارض جمهوري اسلامي مي نويسد: براي همه اينها غرب، حتي راست ترين محافل اش، البته جايزه هايش خوب است، راديو و تلويزيون هايش خوب است، دادن امكانات براي پژوهش و «دكتر» و «استاد» شدن در دانشگاه هايش خوب است، هر كمك ديگر هم اگر به آنهايي بشود كه همه اين «موهبت هاي فوق را دريافت مي كنند خوب است، اما به محض اينكه قرار مي شود يك كمكي، به ويژه مالي، خارج از دايره آنها خرج شود، داد همه اينها درمي آيد كه اي واي استقلال ما از دست رفت و ديگر «ملي» نيستيم!
يكي نيست به اينها بگويد قبلاً هم «ملي» نبوديد، الان هم «ملي» نيستيد براي اينكه خط و ربط كنوني شما را همين جوايز و كمك ها و پشتيباني هاي خارجي تعيين مي كند و هزاري هم كه اينها را دريافت كنيد و همزمان مثلاً انتقاد و ناسزا نثار پشتيبانانتان كنيد، كمكي به اثبات «ملي» بودن شما نمي كند.
اين روزنامه نگار مقيم برلين كه سابقه عضويت و جدايي از گروهك فدائيان خلق را دارد، در ادامه نوشته خود، رژيم هايي مانند آمريكا و انگليس كه بيشترين نقض حقوق بشر و جنايت را عليه ملت ها مرتكب شده اند از رژيم ها علناً ديكتاتوري جدا مي كند و مي نويسد: منبع كمك هاي مالي بايد از كشورهاي دمكرات باشد و نه از سوي ديكتاتورها و رژيم هاي واپسمانده مانند كشورهاي عربي، در عين حال حتماً بايد حساب و كتاب معين داشته باشد و درباره اش گزارش داده شود. نه اينكه يك عده اي آن را دريافت كنند و به خرج خود و دور و بري هايشان بزنند و بعد هم بگويند تلاش كرديم ولي رژيم نگذاشت و در كار ما اخلال كرد!
وي با اشاره تلويحي به افرادي مانند نوري زاده، مهاجراني، بختيار و ... مي نويسد: تجربه سرنوشت ساز سازمان مجاهدين خلق و پناه بردن آنها به رژيم صدام آن هم در حالي كه آن رژيم با ايران در حال جنگ در جبهه هاي واقعي بود، بايد درس تلخي به همه نيروهاي سياسي داده باشد.
افراد و گروه هايي كه دست ياري ديكتاتوري ها، رژيم هاي عربي و يا شيوخ عرب را مي فشارند نخست بايد به اين پرسش پاسخ بدهند كه آيا مثلاً شيوخ عرب نيز دمكرات شده اند و يا در ميان رژيم هايي مثل عربستان سعودي و قطر و ديكتاتوري هاي مشابه، افراد دمكرات نيز پيدا مي شود؟ اگر آري، پس بهتر است ايرانيان به آنها توصيه كنند نخست گامي براي دمكراسي و مثلاً حقوق زنان در حرمسراها و جوامع عقب نگاهداشته شده توسط خودشان و همچنين حكومت هاي واپسمانده خويش بردارند!
«الهه--ب» توضيح نمي دهد اگر رژيم هايي نظير عربستان و قطر و صدام، رژيم هاي مرتجع و ديكتاتور بوده اند- كه قطعاً اين گونه است- اولاً چرا آمريكا و انگليس و ديگر مدعيان ليبرال و دموكراسي سرسختانه از آنان حمايت مي كنند و ثانياً چه سنخيتي ميان رژيم هاي خودكامه مرتجع و گروه هاي اپوزيسيون جمهوري اسلامي وجود دارد كه مشتركاً تحت الحمايه جبهه استكبار غرب قرار گرفته اند؟!
فارن افرز: آمريكا و اسرائيل چوپان دروغگو شده اند
نشريه فارن افرز، آمريكا و اسرائيل را به خاطر دروغ هاي زايد الوصف درباره برنامه هسته اي ايران چوپان دروغگو توصيف كرد.
اين نشريه آمريكايي در تحليلي به قلم جاكوب هيمنز (استاد روابط بين الملل در دانشگاه كاليفرنيا) نوشت: اسرائيل و آمريكا بايد فرضيه هاي خود درباره برنامه هسته اي ايران را تجديدنظر كنند.
مقامات اطلاعاتي اسرائيل در اواخر ژانويه، با كمترين سر و صدا از تغيير ارزيابي هاي شان درباره توان ايران براي ساخت بمب هسته اي خبر دادند، خبري كه با توجه به هشدار حدود 6 ماه پيش «بنيامين نتانياهو» نخست وزير اسرائيل در مجمع عمومي سازمان ملل مبني بر هسته اي شدن ايران در اوايل سال جاري ميلادي، تعجب برانگيز بود. اكنون، طبق ارزيابي هاي جديد، اسرائيل بر اين باور است كه ايران تا قبل از سال 2015 يا 2016 به بمب هسته اي دست نخواهد يافت.
فارن افرز نوشت: اين خبر سوالاتي را به دنبال داشت. آيا اين اشتباه جدي اطلاعاتي بود كه باعث شد برخي مقامات اسرائيل، بدون زدن گرگ به گله، شروع به داد و فرياد كنند؟ در واقع، اسرائيل چند دهه است كه درباره برنامه هسته اي ايران بزرگنمايي مي كند. شيمون پرز وزير خارجه اسرائيل در سال 1992، اعلام كرده بود، ايران تا پايان سال 1999 بمب خواهدداشت. بسياري از برآوردهاي بعدي اسرائيل نيز آشفته و همواره خلاف واقع بود.
در ادامه اين تحليل آمده است: سازمان هاي اطلاعاتي آمريكا نيز تا حدي همانند اسرائيل عمل كردند و بارها و بارها، چارچوب هاي زماني خود را تغيير دادند و طولاني تر كردند.نويسنده مي نويسد: مقامات اسرائيل اعلام كردند ايران در واكنش به تحريم هاي بين المللي و ژست جنگ طلبي اسرائيل تصميم گرفت از سرعت روند برنامه هسته اي خود بكاهد اما، با در نظر گرفتن سرسختي هاي تهران، اين نظريه فاقد اعتبار است.
ايران در ماه هاي گذشته مانع از دسترسي آژانس بين المللي انرژي اتمي به منطقه پارچين شد، نشست هاي ديپلماتيك را متوقف كرد و از پرتاب موفقيت آميز يك فضاپيما و تصميم خود به ساختن سانتريفيوژهاي بيشتر خبر داد. اين موارد، اقداماتي نيستند كه نشان دهنده كند شدن روند برنامه هسته اي اين كشور باشد.
فارن افرز با بيان اينكه ايران «بدون مطالبه امتياز، تصميم به كند كردن روند برنامه هسته اي نمي گيرد»، افزود: فرضيه دوم اين است كه برآوردهاي اطلاعاتي اسرائيل به خاطر مقاصد سياسي دستكاري مي شوند تا احساسات ضدايراني گرم نگه داشته شوند. اين موضع مورد تأييد نتانياهو است.
فارن افرز در پايان تأكيد مي كند: بايد به خاطر داشت كه فرياد دروغ «آي گرگ، آي گرگ» اعتبار فرد را از بين مي برد و او را ضعيف و تنها مي كند. واشنگتن و تل آويو براي بازگرداندن اعتماد عمومي بايد درباره مبناي فرضيات خود توضيح دهند، شاخص روشني درباره امكان اشتباه بودن برآوردهاي خود ارائه دهند و درباره آن تجديدنظر كنند. بايد از طرح سناريوهاي غيرواقعي پرهيز كرد.
موضوع اتمي بهانه است غرب مي خواهد نفوذ ايران را مهار كند
«مسئله آمريكا با ايران موضوع اتمي نيست بلكه آنها مي خواهند ايران را بي ثبات كنند تا بتوانند اوضاع خاورميانه را سر و سامان بدهند».
اين تحليل را پايگاه گويانيوز وابسته به اپوزيسيون مقيم خارج كشور عنوان كرد و افزود: مانور آمريكا همزمان با مذاكرات آلماتي قزاقستان نشان مي دهد كه مسئله آمريكا و غرب تنها موضوع اتمي نيست بلكه درصدد تقويت يك جريان داخلي است تا بتواند مدت ها ايران را بي ثبات كرده و آن را مجبور كند همانند مصر و ديگر كشورهاي عربي مشغول مسائل داخلي خود باشد تا آمريكا اوضاع خاورميانه را سروسامان دهد.
در ادامه اين تحليل آمده است: جلب ايران و همكاري حتي موقت با آن براي آمريكا و غرب از نظر استراتژيكي در شرايط فعلي از اهميت حياتي برخوردار است. چه آمريكا و غرب تمركز خود را از خاورميانه كه تا سالها همچنان درگير جدالهاي داخلي و منطقه اي خواهد بود و در آينده نزديك روي آرامش و ثبات را به خود نخواهد ديد به جنوب شرقي آسيا منتقل كرده تا چين و روسيه را كه درصدد ايجاد امنيت منطقه براساس منافع ملي خود هستند مهار كند.
گويانيوز مي افزايد: در خاورميانه ادامه جنگ سوريه كه تقريبا همه كشورهاي منطقه را درگير خود كرده است عليرغم تلاش فراوان آمريكا و غرب براي سازمان دادن نيروهاي حامي خود در منطقه در مقابله با نيروهاي تحت رهبري ايران تاكنون راه به جايي نبرده و از آنجا كه ايران خود را به عنوان يك قدرت اقتصادي نظامي در خاورميانه تثبيت كرده، براي آمريكا چندان آسان نخواهد بود بدون همكاري ايران و روسيه اوضاع را به نفع خود رقم زند. از اين رو غرب درصدد است تا آنجا كه در توان دارد به بي ثبات كردن ايران دامن بزند و تضادهاي ايران با همسايگان را تشديد كند و دائما ايران را تحت فشار نظامي و اقتصادي قرار دهد.
گويانيوز نوشت پيشنهادات آمريكا در كنفرانس مونيخ درباره مذاكره (جو بايدن) نشان مي دهد كه سياستمداران غرب در تنظيم استراتژي جديد با مشكلات فراواني مواجه شده و براي مديريت جهاني براي تضمين منافع طولاني مدت خود مجبورند امتيازاتي بدهند. اگر آنها موفق نشوند اوضاع داخلي ايران را بهم بريزند كه به نظر نمي رسد امكان پذير باشد، هيچ راهي جز عقب نشيني و توافقات دو طرفه باقي نخواهد ماند.
گويانيوز تأكيد مي كند: فشار به ايران از طرف غرب در واقع فشار دائمي به نيروهاي شيعه در منطقه از لبنان و سوريه گرفته تا پاكستان، هندوستان و افغانستان هم هست. اوضاع سوريه نشان مي دهد كه ايران تا حد زيادي موفق شده جلوي درهم شكستن اين جبهه را بگيرد. مسئله ديگري كه براي آمريكا و غرب از اهميت فراواني برخوردار است فعاليت شيعيان در كشورهاي شيخ نشين عرب [بحرين و عربستان و...] است كه اين حكومت ها را به چالش كشيده اند و غرب علاقه اي ندارد ايران از اين حربه بهره بگيرد.
اين پايگاه اينترنتي وابسته به اپوزيسيون در ادامه اذعان كرد: يك اصل كاملا روشن است ايران پس از صد سال استقلال ملي خود را بدست آورده است مهم نيست چه حكومتي در اين كشور بر سر كار است.مهم آن است كه هر نيرويي اگر بخواهد اين اصل را زير پا بگذارد شانس بقاء ندارد و مردم آن را كنار مي زنند.
گوگل كار نيروهاي ميداني سيا را آسان تر مي كند
شركت گوگل كه در ارتباط با سازمان جاسوسي آمريكا فعاليت مي كند، عينك سايبري را عرضه مي كند.گوگل اعلام كرد عينك سايبري ساخت اين شركت آماده شده و به زودي از آن رونمايي خواهد شد.اين شركت اعلام كرد «عينك گوگل» آماده شده و به زودي روانه بازار خواهد شد. اين عينك حدود 1500 دلار آمريكا قيمت خواهد داشت.
به گزارش دويچه وله كاربران با استفاده از اين عينك مي توانند به هر طرف كه نگاه كنند فوري با عينك عكس يا فيلم ثبت كنند و امكان ارسال پيام كوتاه، ايميل و استفاده از شبكه هاي اجتماعي بر روي نمايشگر عينك را دارند. با اين عينك مي توان همان طور كه كاربر راه مي رود يا نشسته، به شكل تصويري چت كرد و با استفاده از جهت ياب عينك مسير خود را پيدا يا مشخص كرد.
استيو لي از بنيان گذاران و طراحان سرويس مكان يابي گوگل، سياستين تران كه در حوزه ساخت ماشين هاي بي سرنشين شهرت دارد و بابك امير پرويز از دانشگاه واشنگتن از دست اندركاران اصلي اين پروژه گوگل هستند.يادآور مي شود پيش از اين خبرهاي متعددي در رسانه هاي اروپايي و حتي آمريكا درباره سرويس دهي ويژه گوگل به سازمان سيا منتشر شده و از جمله تمام داده هاي مربوط به جي ميل در خدمت اين سرويس جاسوسي قرار مي گيرد.
فضولي به شما نيامده كه چرا در خدمت كيهان هستيم!
«ما مي خواهيم يك رسانه فضول در ميان اپوزيسيون باقي بمانيم. بنابراين ابايي نداريم كه مثلا كيهان شريعتمداري از اين فضولي ها سود ببرد».اين مطلب را پايگاه اينترنتي ايران گلوبال در پاسخ به فشار ديگر رسانه ها و محافل ضد انقلاب نوشته كه معتقدند سايت مذكور عامل جمهوري اسلامي است. در يكي از اين اعتراض ها آمده است «چرا تمامي خبرهايي كه در سايت هاي وزارت اطلاعات[!؟] مثل باشگاه خبرنگاران و رجا و... براي كوبيدن شخصيت هاي اپوزيسيون استفاده مي شود تماما با استناد به خبرهاي درج شده در سايت ايران گلوبال است و شما مي آييد و مي گوييد ببخشيد....».
در واكنش به اين اعتراض ها، «كيانوش- ت» از گردانندگان ايران گلوبال نوشت: به نظر من به مديران اين رسانه ها آموزش داده شده است كه چگونه عليه اپوزيسيون خبرسازي شود. معمولا دو يا سه نشريه مثل كيهان و يا فارس نيوز از چنين اختياراتي برخوردارند و بقيه به نقل از آنان مي نويسند[!!]
وي با بيان اين كه شخصا متوجه شدم كه در برخي موارد پس از گذشت چند دقيقه اي كه اخبار روي خروجي سايت ايران گلوبال قرار گرفت؛ از سوي آنان مانيتور شده، مي نويسد: حال پرسش اساسي اين است كه چرا آنان از ميان ده ها سايت شناخته شده اپوزيسيون؛ ايران گلوبال را بعنوان منبع خود انتخاب مي كنند. بنظر مي رسد كه دليل اش اين باشد كه آنان نمي خواهند براي يك سايت مشخص وابسته به جناح معيني از اپوزيسيون تبليغ نمايند ضمن اينكه ما با اخبار دريافتي، مصلحتي برخورد نمي كنيم.
«كيانوش ايران گلوبال» مي نويسد: در تمام اين سالها از درون و بيرون سايت سعي كردند كه ايران گلوبال را «خطي» نمايند و در مقاطعي هم پيشنهاداتي از سوي گروه هاي سياسي به ما شده بود كه به ارگان سياسي آنان مبدل شويم كه چنين نكرديم. ايران گلوبال در تلاش است كه بعنوان يك رسانه «فضول» و دمكرات بماند. بنابراين به خود ترس راه نمي دهيم كه كيهان شريعتمداري از اين «فضولي ها» سود برد.
تحريم هاي سنگين به بن بست رسيد ايران مي تواند راهبرد اوباما را فلج كند
يك تحليلگر ارشد رژيم صهيونيستي در آستانه مذاكرات 1+5 با ايران: ايراني ها خيلي بهتر از آمريكايي ها مي دانند مذاكرات را چطور پيش ببرند.ايتان گيلبوئا تحليلگر ارشد مركز مطالعات استراتژيك بگين- سادات در تحليلي كه از سوي اين مركز منتشر شده، مي نويسد: اوباما بايد خود را از بن بست كنوني خارج كند وگرنه سياست وي در قبال ايران فلج خواهد شد و تهران نيز برنامه هسته اي خود را ادامه خواهد داد.
به نوشته وي، ايالات متحده و ايران در حال كشمكش ديپلماتيك هستند و هر يك براي ديگري شرط و شروط مي گذارد.
وي افزوده است: مقامات ايران همچنان به دقت بي اعتنايي و سرسختي كره شمالي را در برابر ايالات متحده و فشار غرب براي توقف آزمايش هاي هسته اي و موشك هاي دوربرد، زير نظر داشته اند و ممكن است به اين نتيجه رسيده باشند كه ارعاب و هشدارهاي آمريكا بيهوده و دروغين است. انتصاب جان كري و چاك هيگل براي وزارت خارجه و دفاع اين تصور را تقويت مي كند.
كارشناس انديشكده صهيونيستي درباره شرايط كنوني مي نويسد: «بن بست كنوني مي تواند استراتژي اوباما در قبال ايران را فلج كند. او تحريم هاي سنگيني را اعمال كرد و اميدوار بود كه با اين وسيله ايراني ها كوتاه بيايند اما واضح است كه اهداف طرفين كاملاً با يكديگر تناقض دارد. آمريكا مي خواهد ايران غني سازي اورانيوم را متوقف كند و ايران مي خواهد تحريم ها خاتمه يابند. ايراني ها خيلي بهتر از آمريكايي ها مي دانند مذاكرات را چطور پيش ببرند. آنها هزاران سال تجربه چانه زني در معاملات بازاري را دارند. بنابراين احتمالاً نتايج نهايي به نفع ايران خواهد بود.»
عقب نشيني كاخ سفيد از شرط كناره گيري بشار اسد
«كنار رفتن اسد ديگر پيش شرط آمريكا براي مذاكرات سوريه نيست».
«ميخائيل بوگدانوف» معاون وزير خارجه روسيه در گفت و گو با شبكه الميادين اعلام كرد واشنگتن درخواست هايش از مسكو براي قانع كردن بشار اسد رئيس جمهور سوريه به كناره گيري از قدرت را متوقف كرده است.
وي گفت: هنگامي كه با برخي همكاران غربي درباره سرنوشت رئيس جمهور سوريه صحبت مي كنيم، به آنان مي گوييم اين موضوع مشكل ما نيست و اگر شما از او مي خواهيد كنار برود كه او مايل به چنين كاري نيست، اين مشكلي بين شما و اوست و ما طرف اين مجادله نيستيم.
به گزارش الميادين، خلاصه سخن بوگدانوف اين است كه ديگر موضوع سرنوشت بشار اسد، يك مانع در برابر آغاز گفت و گوها براي حل بحران اين كشور نيست.وي اعلام كرد آمريكايي ها ديگر كنار رفتن اسد از قدرت را به عنوان يك پيش شرط براي مذاكرات مطرح نمي كنند.
فرق توبره غرب و رژيم هاي عرب به روايت روزنامه نگار فراري!
يك روزنامه نگار همكار اپوزيسيون در برلين از ديگر گروه هاي مخالف جمهوري اسلامي خواست حالا كه همه جوره آلوده حمايت هاي غرب هستند، در برابر كمك هاي مالي غيرتي نشوند!
«الهه-ب» با فهرست كردن گروه هاي معارض جمهوري اسلامي مي نويسد: براي همه اينها غرب، حتي راست ترين محافل اش، البته جايزه هايش خوب است، راديو و تلويزيون هايش خوب است، دادن امكانات براي پژوهش و «دكتر» و «استاد» شدن در دانشگاه هايش خوب است، هر كمك ديگر هم اگر به آنهايي بشود كه همه اين «موهبت هاي فوق را دريافت مي كنند خوب است، اما به محض اينكه قرار مي شود يك كمكي، به ويژه مالي، خارج از دايره آنها خرج شود، داد همه اينها درمي آيد كه اي واي استقلال ما از دست رفت و ديگر «ملي» نيستيم!
يكي نيست به اينها بگويد قبلاً هم «ملي» نبوديد، الان هم «ملي» نيستيد براي اينكه خط و ربط كنوني شما را همين جوايز و كمك ها و پشتيباني هاي خارجي تعيين مي كند و هزاري هم كه اينها را دريافت كنيد و همزمان مثلاً انتقاد و ناسزا نثار پشتيبانانتان كنيد، كمكي به اثبات «ملي» بودن شما نمي كند.
اين روزنامه نگار مقيم برلين كه سابقه عضويت و جدايي از گروهك فدائيان خلق را دارد، در ادامه نوشته خود، رژيم هايي مانند آمريكا و انگليس كه بيشترين نقض حقوق بشر و جنايت را عليه ملت ها مرتكب شده اند از رژيم ها علناً ديكتاتوري جدا مي كند و مي نويسد: منبع كمك هاي مالي بايد از كشورهاي دمكرات باشد و نه از سوي ديكتاتورها و رژيم هاي واپسمانده مانند كشورهاي عربي، در عين حال حتماً بايد حساب و كتاب معين داشته باشد و درباره اش گزارش داده شود. نه اينكه يك عده اي آن را دريافت كنند و به خرج خود و دور و بري هايشان بزنند و بعد هم بگويند تلاش كرديم ولي رژيم نگذاشت و در كار ما اخلال كرد!
وي با اشاره تلويحي به افرادي مانند نوري زاده، مهاجراني، بختيار و ... مي نويسد: تجربه سرنوشت ساز سازمان مجاهدين خلق و پناه بردن آنها به رژيم صدام آن هم در حالي كه آن رژيم با ايران در حال جنگ در جبهه هاي واقعي بود، بايد درس تلخي به همه نيروهاي سياسي داده باشد.
افراد و گروه هايي كه دست ياري ديكتاتوري ها، رژيم هاي عربي و يا شيوخ عرب را مي فشارند نخست بايد به اين پرسش پاسخ بدهند كه آيا مثلاً شيوخ عرب نيز دمكرات شده اند و يا در ميان رژيم هايي مثل عربستان سعودي و قطر و ديكتاتوري هاي مشابه، افراد دمكرات نيز پيدا مي شود؟ اگر آري، پس بهتر است ايرانيان به آنها توصيه كنند نخست گامي براي دمكراسي و مثلاً حقوق زنان در حرمسراها و جوامع عقب نگاهداشته شده توسط خودشان و همچنين حكومت هاي واپسمانده خويش بردارند!
«الهه--ب» توضيح نمي دهد اگر رژيم هايي نظير عربستان و قطر و صدام، رژيم هاي مرتجع و ديكتاتور بوده اند- كه قطعاً اين گونه است- اولاً چرا آمريكا و انگليس و ديگر مدعيان ليبرال و دموكراسي سرسختانه از آنان حمايت مي كنند و ثانياً چه سنخيتي ميان رژيم هاي خودكامه مرتجع و گروه هاي اپوزيسيون جمهوري اسلامي وجود دارد كه مشتركاً تحت الحمايه جبهه استكبار غرب قرار گرفته اند؟!
فارن افرز: آمريكا و اسرائيل چوپان دروغگو شده اند
نشريه فارن افرز، آمريكا و اسرائيل را به خاطر دروغ هاي زايد الوصف درباره برنامه هسته اي ايران چوپان دروغگو توصيف كرد.
اين نشريه آمريكايي در تحليلي به قلم جاكوب هيمنز (استاد روابط بين الملل در دانشگاه كاليفرنيا) نوشت: اسرائيل و آمريكا بايد فرضيه هاي خود درباره برنامه هسته اي ايران را تجديدنظر كنند.
مقامات اطلاعاتي اسرائيل در اواخر ژانويه، با كمترين سر و صدا از تغيير ارزيابي هاي شان درباره توان ايران براي ساخت بمب هسته اي خبر دادند، خبري كه با توجه به هشدار حدود 6 ماه پيش «بنيامين نتانياهو» نخست وزير اسرائيل در مجمع عمومي سازمان ملل مبني بر هسته اي شدن ايران در اوايل سال جاري ميلادي، تعجب برانگيز بود. اكنون، طبق ارزيابي هاي جديد، اسرائيل بر اين باور است كه ايران تا قبل از سال 2015 يا 2016 به بمب هسته اي دست نخواهد يافت.
فارن افرز نوشت: اين خبر سوالاتي را به دنبال داشت. آيا اين اشتباه جدي اطلاعاتي بود كه باعث شد برخي مقامات اسرائيل، بدون زدن گرگ به گله، شروع به داد و فرياد كنند؟ در واقع، اسرائيل چند دهه است كه درباره برنامه هسته اي ايران بزرگنمايي مي كند. شيمون پرز وزير خارجه اسرائيل در سال 1992، اعلام كرده بود، ايران تا پايان سال 1999 بمب خواهدداشت. بسياري از برآوردهاي بعدي اسرائيل نيز آشفته و همواره خلاف واقع بود.
در ادامه اين تحليل آمده است: سازمان هاي اطلاعاتي آمريكا نيز تا حدي همانند اسرائيل عمل كردند و بارها و بارها، چارچوب هاي زماني خود را تغيير دادند و طولاني تر كردند.نويسنده مي نويسد: مقامات اسرائيل اعلام كردند ايران در واكنش به تحريم هاي بين المللي و ژست جنگ طلبي اسرائيل تصميم گرفت از سرعت روند برنامه هسته اي خود بكاهد اما، با در نظر گرفتن سرسختي هاي تهران، اين نظريه فاقد اعتبار است.
ايران در ماه هاي گذشته مانع از دسترسي آژانس بين المللي انرژي اتمي به منطقه پارچين شد، نشست هاي ديپلماتيك را متوقف كرد و از پرتاب موفقيت آميز يك فضاپيما و تصميم خود به ساختن سانتريفيوژهاي بيشتر خبر داد. اين موارد، اقداماتي نيستند كه نشان دهنده كند شدن روند برنامه هسته اي اين كشور باشد.
فارن افرز با بيان اينكه ايران «بدون مطالبه امتياز، تصميم به كند كردن روند برنامه هسته اي نمي گيرد»، افزود: فرضيه دوم اين است كه برآوردهاي اطلاعاتي اسرائيل به خاطر مقاصد سياسي دستكاري مي شوند تا احساسات ضدايراني گرم نگه داشته شوند. اين موضع مورد تأييد نتانياهو است.
فارن افرز در پايان تأكيد مي كند: بايد به خاطر داشت كه فرياد دروغ «آي گرگ، آي گرگ» اعتبار فرد را از بين مي برد و او را ضعيف و تنها مي كند. واشنگتن و تل آويو براي بازگرداندن اعتماد عمومي بايد درباره مبناي فرضيات خود توضيح دهند، شاخص روشني درباره امكان اشتباه بودن برآوردهاي خود ارائه دهند و درباره آن تجديدنظر كنند. بايد از طرح سناريوهاي غيرواقعي پرهيز كرد.
موضوع اتمي بهانه است غرب مي خواهد نفوذ ايران را مهار كند
«مسئله آمريكا با ايران موضوع اتمي نيست بلكه آنها مي خواهند ايران را بي ثبات كنند تا بتوانند اوضاع خاورميانه را سر و سامان بدهند».
اين تحليل را پايگاه گويانيوز وابسته به اپوزيسيون مقيم خارج كشور عنوان كرد و افزود: مانور آمريكا همزمان با مذاكرات آلماتي قزاقستان نشان مي دهد كه مسئله آمريكا و غرب تنها موضوع اتمي نيست بلكه درصدد تقويت يك جريان داخلي است تا بتواند مدت ها ايران را بي ثبات كرده و آن را مجبور كند همانند مصر و ديگر كشورهاي عربي مشغول مسائل داخلي خود باشد تا آمريكا اوضاع خاورميانه را سروسامان دهد.
در ادامه اين تحليل آمده است: جلب ايران و همكاري حتي موقت با آن براي آمريكا و غرب از نظر استراتژيكي در شرايط فعلي از اهميت حياتي برخوردار است. چه آمريكا و غرب تمركز خود را از خاورميانه كه تا سالها همچنان درگير جدالهاي داخلي و منطقه اي خواهد بود و در آينده نزديك روي آرامش و ثبات را به خود نخواهد ديد به جنوب شرقي آسيا منتقل كرده تا چين و روسيه را كه درصدد ايجاد امنيت منطقه براساس منافع ملي خود هستند مهار كند.
گويانيوز مي افزايد: در خاورميانه ادامه جنگ سوريه كه تقريبا همه كشورهاي منطقه را درگير خود كرده است عليرغم تلاش فراوان آمريكا و غرب براي سازمان دادن نيروهاي حامي خود در منطقه در مقابله با نيروهاي تحت رهبري ايران تاكنون راه به جايي نبرده و از آنجا كه ايران خود را به عنوان يك قدرت اقتصادي نظامي در خاورميانه تثبيت كرده، براي آمريكا چندان آسان نخواهد بود بدون همكاري ايران و روسيه اوضاع را به نفع خود رقم زند. از اين رو غرب درصدد است تا آنجا كه در توان دارد به بي ثبات كردن ايران دامن بزند و تضادهاي ايران با همسايگان را تشديد كند و دائما ايران را تحت فشار نظامي و اقتصادي قرار دهد.
گويانيوز نوشت پيشنهادات آمريكا در كنفرانس مونيخ درباره مذاكره (جو بايدن) نشان مي دهد كه سياستمداران غرب در تنظيم استراتژي جديد با مشكلات فراواني مواجه شده و براي مديريت جهاني براي تضمين منافع طولاني مدت خود مجبورند امتيازاتي بدهند. اگر آنها موفق نشوند اوضاع داخلي ايران را بهم بريزند كه به نظر نمي رسد امكان پذير باشد، هيچ راهي جز عقب نشيني و توافقات دو طرفه باقي نخواهد ماند.
گويانيوز تأكيد مي كند: فشار به ايران از طرف غرب در واقع فشار دائمي به نيروهاي شيعه در منطقه از لبنان و سوريه گرفته تا پاكستان، هندوستان و افغانستان هم هست. اوضاع سوريه نشان مي دهد كه ايران تا حد زيادي موفق شده جلوي درهم شكستن اين جبهه را بگيرد. مسئله ديگري كه براي آمريكا و غرب از اهميت فراواني برخوردار است فعاليت شيعيان در كشورهاي شيخ نشين عرب [بحرين و عربستان و...] است كه اين حكومت ها را به چالش كشيده اند و غرب علاقه اي ندارد ايران از اين حربه بهره بگيرد.
اين پايگاه اينترنتي وابسته به اپوزيسيون در ادامه اذعان كرد: يك اصل كاملا روشن است ايران پس از صد سال استقلال ملي خود را بدست آورده است مهم نيست چه حكومتي در اين كشور بر سر كار است.مهم آن است كه هر نيرويي اگر بخواهد اين اصل را زير پا بگذارد شانس بقاء ندارد و مردم آن را كنار مي زنند.
گوگل كار نيروهاي ميداني سيا را آسان تر مي كند
شركت گوگل كه در ارتباط با سازمان جاسوسي آمريكا فعاليت مي كند، عينك سايبري را عرضه مي كند.گوگل اعلام كرد عينك سايبري ساخت اين شركت آماده شده و به زودي از آن رونمايي خواهد شد.اين شركت اعلام كرد «عينك گوگل» آماده شده و به زودي روانه بازار خواهد شد. اين عينك حدود 1500 دلار آمريكا قيمت خواهد داشت.
به گزارش دويچه وله كاربران با استفاده از اين عينك مي توانند به هر طرف كه نگاه كنند فوري با عينك عكس يا فيلم ثبت كنند و امكان ارسال پيام كوتاه، ايميل و استفاده از شبكه هاي اجتماعي بر روي نمايشگر عينك را دارند. با اين عينك مي توان همان طور كه كاربر راه مي رود يا نشسته، به شكل تصويري چت كرد و با استفاده از جهت ياب عينك مسير خود را پيدا يا مشخص كرد.
استيو لي از بنيان گذاران و طراحان سرويس مكان يابي گوگل، سياستين تران كه در حوزه ساخت ماشين هاي بي سرنشين شهرت دارد و بابك امير پرويز از دانشگاه واشنگتن از دست اندركاران اصلي اين پروژه گوگل هستند.يادآور مي شود پيش از اين خبرهاي متعددي در رسانه هاي اروپايي و حتي آمريكا درباره سرويس دهي ويژه گوگل به سازمان سيا منتشر شده و از جمله تمام داده هاي مربوط به جي ميل در خدمت اين سرويس جاسوسي قرار مي گيرد.
فضولي به شما نيامده كه چرا در خدمت كيهان هستيم!
«ما مي خواهيم يك رسانه فضول در ميان اپوزيسيون باقي بمانيم. بنابراين ابايي نداريم كه مثلا كيهان شريعتمداري از اين فضولي ها سود ببرد».اين مطلب را پايگاه اينترنتي ايران گلوبال در پاسخ به فشار ديگر رسانه ها و محافل ضد انقلاب نوشته كه معتقدند سايت مذكور عامل جمهوري اسلامي است. در يكي از اين اعتراض ها آمده است «چرا تمامي خبرهايي كه در سايت هاي وزارت اطلاعات[!؟] مثل باشگاه خبرنگاران و رجا و... براي كوبيدن شخصيت هاي اپوزيسيون استفاده مي شود تماما با استناد به خبرهاي درج شده در سايت ايران گلوبال است و شما مي آييد و مي گوييد ببخشيد....».
در واكنش به اين اعتراض ها، «كيانوش- ت» از گردانندگان ايران گلوبال نوشت: به نظر من به مديران اين رسانه ها آموزش داده شده است كه چگونه عليه اپوزيسيون خبرسازي شود. معمولا دو يا سه نشريه مثل كيهان و يا فارس نيوز از چنين اختياراتي برخوردارند و بقيه به نقل از آنان مي نويسند[!!]
وي با بيان اين كه شخصا متوجه شدم كه در برخي موارد پس از گذشت چند دقيقه اي كه اخبار روي خروجي سايت ايران گلوبال قرار گرفت؛ از سوي آنان مانيتور شده، مي نويسد: حال پرسش اساسي اين است كه چرا آنان از ميان ده ها سايت شناخته شده اپوزيسيون؛ ايران گلوبال را بعنوان منبع خود انتخاب مي كنند. بنظر مي رسد كه دليل اش اين باشد كه آنان نمي خواهند براي يك سايت مشخص وابسته به جناح معيني از اپوزيسيون تبليغ نمايند ضمن اينكه ما با اخبار دريافتي، مصلحتي برخورد نمي كنيم.
«كيانوش ايران گلوبال» مي نويسد: در تمام اين سالها از درون و بيرون سايت سعي كردند كه ايران گلوبال را «خطي» نمايند و در مقاطعي هم پيشنهاداتي از سوي گروه هاي سياسي به ما شده بود كه به ارگان سياسي آنان مبدل شويم كه چنين نكرديم. ايران گلوبال در تلاش است كه بعنوان يك رسانه «فضول» و دمكرات بماند. بنابراين به خود ترس راه نمي دهيم كه كيهان شريعتمداري از اين «فضولي ها» سود برد.
تحريم هاي سنگين به بن بست رسيد ايران مي تواند راهبرد اوباما را فلج كند
يك تحليلگر ارشد رژيم صهيونيستي در آستانه مذاكرات 1+5 با ايران: ايراني ها خيلي بهتر از آمريكايي ها مي دانند مذاكرات را چطور پيش ببرند.ايتان گيلبوئا تحليلگر ارشد مركز مطالعات استراتژيك بگين- سادات در تحليلي كه از سوي اين مركز منتشر شده، مي نويسد: اوباما بايد خود را از بن بست كنوني خارج كند وگرنه سياست وي در قبال ايران فلج خواهد شد و تهران نيز برنامه هسته اي خود را ادامه خواهد داد.
به نوشته وي، ايالات متحده و ايران در حال كشمكش ديپلماتيك هستند و هر يك براي ديگري شرط و شروط مي گذارد.
وي افزوده است: مقامات ايران همچنان به دقت بي اعتنايي و سرسختي كره شمالي را در برابر ايالات متحده و فشار غرب براي توقف آزمايش هاي هسته اي و موشك هاي دوربرد، زير نظر داشته اند و ممكن است به اين نتيجه رسيده باشند كه ارعاب و هشدارهاي آمريكا بيهوده و دروغين است. انتصاب جان كري و چاك هيگل براي وزارت خارجه و دفاع اين تصور را تقويت مي كند.
كارشناس انديشكده صهيونيستي درباره شرايط كنوني مي نويسد: «بن بست كنوني مي تواند استراتژي اوباما در قبال ايران را فلج كند. او تحريم هاي سنگيني را اعمال كرد و اميدوار بود كه با اين وسيله ايراني ها كوتاه بيايند اما واضح است كه اهداف طرفين كاملاً با يكديگر تناقض دارد. آمريكا مي خواهد ايران غني سازي اورانيوم را متوقف كند و ايران مي خواهد تحريم ها خاتمه يابند. ايراني ها خيلي بهتر از آمريكايي ها مي دانند مذاكرات را چطور پيش ببرند. آنها هزاران سال تجربه چانه زني در معاملات بازاري را دارند. بنابراين احتمالاً نتايج نهايي به نفع ايران خواهد بود.»