مشرق، شرکت انگليسي معماري اتکينز طرحي جديد براي توسعه مسجدالحرام به ملک عبدالله، پادشاه عربستان پيشنهاد داده که انتخاب و اجراي آن نهايي شده است. لازمه اجراي اين طرح در فاز يک تخريب قسمتي از مسجدالحرام و در فاز دوم تخريب کامل مسجدالحرام و باقي ماندن کعبه به تنهايي مي باشد.
با اجراي اين طرح زايران و نمازگزاران مسجدالحرام از 900.000 نفر به 3 ميليون نفر افزايش يافته و در فاز دوم با تخريب کامل مسجد الحرام به 5 ميليون نفر ظرفيت خواهد رسيد. 650 معمار حرفه اي در شرکت اتکينز کار مي کنند و طرح مزبور را با سرپرستي تيم معماران توسط زاها حديد(معمار آوانگارد عراقي الاصل) و نورمن فاستر(معمار انگليسي صاحب سبک هاي تک) طراحي نموده است.
اين طرح که يادآور طراحي هاي سانتياگو کالاتراوا معمار اسپانيايي صاحب سبک بيونيک در معماري است (که از اندام واره هاي جانوران و اسکلت جانوران بزرگ جثه براي سازه بناي خود الهام مي گيرد)،از نماي جانبي نيز شباهت زيادي به ستون فقرات جانداران عظيم الجثه دارد.
کانسپت اين طرح ديد مسقيم از داخل اين به اصطلاح رواق هاي مخوف به سمت کعبه به واسطه شيب تند اين رواق ها به سمت داخل مي باشد به گونه اي که وقتي حجاج در اين رواق ها قدم مي زنند يا نماز مي گزارند، چشم انداز آنها به سوي کعبه باشد.
در فاز دوم طرح تمام بناي مسجد الحرام، بجز کعبه تخريب مي شود واين طرح به صورت مدولار با تقارن مرکزي کعبه، به صورت کامل به دور کعبه طبق آنچه که در تصوير زير مي بينيد، اجرا خواهد شد.
در اين طرح يک جبهه کامل از مسجد الحرام تخريب مي شود و به جاي آن طرح جديدي که شامل مسجدي بزرگ است ساخته مي شود اين مسجد همان رواق هايي است که به سمت کعبه شيب دارد و به پنج دروازه عظيم الجثه با نقوش اسلامي به ارتفاع 38 متر ختم مي شود. اين دروازه ها در هنگام انجام مراسم مذهبي و برگزاري نماز براي محدود کردن فضاي اطراف کعبه بسته مي شود و صرفا در ماه رمضان و ايام حج تمتع گشوده مي شود.
غرض ما مخالفت با تخريب مسجد الحرام براي توسعه آن و افزايش ظرفيت براي زائران و استفاده از طرح هاي بديع و نوآورانه نيست ، بلکه معماري بي قواره غربي که در آن استفاده شده که مانع از حضور قلب زائران مي شود نکته اي است که اعتراض ما را برانگيخته است.
قرار بود معماري مسجد الحرام، حافظ حرمت کعبه باشد به گونه اي که توجه قلبي حجاج را به سوي کعبه معطوف کند نه آنکه معماري اين مسجد دعوت به خود معماري آن کند و حجاج ره کعبه را گم کنند.
قرار بود معماري مسجد الحرام آرامشي به حاجيان بدهد که جز کعبه نبينند. نه آن که چنان شيفته يا مرعوب تکنوسيويلايز (تمدن تکنيکي) شوند که در پيچ و خم پله برقي ها و طاق و تويزه هاي اوج گرفته( که به دليل عدم رعايت مردم واري لاجرم به تحقير انسان مي انجامد) راه آسمان را فراموش کند و سفر معنوي خود را به کعبه مقصود نرساند.
ملک " فيصل بن عبدالعزيز " اولين پادشاه سعودي بود که حدود 50 سال پيش طرح توسعه حرمين الشريفين را داد. وعمده تخريب هاي بناهاي مقدس سرزمين حجاز به بهانه همين طرح توسعه صورت پذيرفت. ملک فيصل ، همان کسي است که از عاملان فروپاشي و تجزيه دولت بزرگ عثماني و تضعيف مسلمانان و همچنين تشکيل رژيم نامشروع اسراييل بود و همه اينها را به کمک انگليس ممکن کرد.
و حالا دوباره همان انگليس و طرح توسعه جديد مسجد الحرام؛ توسط معماران انگليسي و با دستور خادم الحرمين الشريفين !!! ملک " عبدالله بن عبدالعزيز"
شايد بهتر باشد داستان را از آنجا حکايت کنيم که انگليس ، دستان محمد بن عبدالوهاب و محمد ابن سعود را در دستان هم گذاشت تا با بدعتي به نام وهابيت ، عربستان را سعودي کند و ضمن تجزيه و تضعيف ملت هاي مسلمان ، سرزمين وحي را براي هميشه از دست مسلمانان بگيرد. صهيونيزم بوي خون مي دهد و اعراب بوي خيانت.
با روي کار آمدن دوباره جاهليت نو ، آن هم از نوع وهابي آن ، از کشتار بي رحمانه شعيان کربلا (1216) گرفته تا قتل عام مردم طايف (1217) که بگذريم - وهابيون پس از تسلط بر مکه در سال 1218 ، تخريب هاي زيادي انجام دادند. از جمله زادگاه پيامبر اکرم و حضرت علي (ع) و خديجه و حتي ابوبکر را خراب کردند. آثار باستاني اطراف خانه خدا و آثار چاه زمزم را نيز تخريب کردند. آنها هنگام تخريب اين بنا ها طبل مي زدند و رقص و آوازه خواني مي کردند. وهابي ها در همان سال زادگاه رسول اکرم را به محل خريد و فروش حيوانات تبديل کردند.
و بالاخره پس از آنکه آل سعود در سال 1344 با حمايت کامل مالي و سياسي بازهم انگليس ، به طور کامل بر حجاز تسلط يافت به مرور تمام آثار صحابه ، قبور شهدا ، زادگاه امام حسين (ع) و بارگاه عظيم ائمه بقيع ، بيت الاحزان و مرقد فاطمه بنت اسد و بعد ها کوچه هاي بني هاشم را ويران کردند. جالب تر از همه اينجاست که آنها سنگ شيطان را نيز تخريب کردند و به جاي آن ديواري کشيدند که زايرين امروزه آن ديوار را رمي جمرات مي کنند!!! اين تنها ابليسک دنيا بود که به جاي پرستش ، سنگسار مي شد.
و حالا ديگر پرده داران حرم امن الهي وهابيون آل سعودند که ما را کافر و مشرک مي خوانند و حرمهايمان را نابود مي کنند و گواه آنان اين حديث از ابن تيميه است که :
مَن اَتي إلي قَبرِ نبي أو صالح و يسأله حاجته ويستنجِده ، فهذا شزکٌ صريحٌ يجبُ أن يستتابَ وصاحِبَه فإن تابَ و الّا قُتل َ. "هرکس کنار قبر پيامبر و يا يکي از صالحين بيايد و از آنها حاجتي درخواست کند ، مشرک است و واجب است که او را توبه دهند، و اگر توبه نکند، بايد او را کشت"
اين موضوع تا به امروز آنچنان پيش رفته که هيئت عالي افتاي سعود طبق آخرين فتاوايشان شيعيان را مرتد مي خوانند .
به قلم: ابراهیم ارجمندی