سرویس فرهنگی مشرق - جشنواره مردمي عمار فرصت خوبي است تا تمام نيروهاي متعهد ارزشي و كساني كه دغدغه های انقلابی دارند، بتوانند خودی نشان داده وگامي براي اعتلاي فرهنگي انقلاب اسلامي بردارند. يكي از اين افراد روحاني جواني است كه به دليل تسلط به زبان و فرهنگ چيني سال‌ها است که به عنوان مبلغ در كشور چين فعاليت دارد.

گوشه‌اي از فعاليت‌هاي تبليغاتي او در قالب مستندي با نام «آخوند چيني» تنظيم شده و به جشنواره عمار راه پیدا کرد. مستندي ساده و تاثيرگذار كه براي خيلي از ايرانيان جالب و ديدني بود. حجت‌الاسلام عسگر آقايي معتقد است امروز در جنگ نرم قرار داريم و نمي‌توان تنها به گوشه كتابخانه اكتفا کرد و مي‌بايست در عرصه فيلم‌سازي به دليل اثرگذاري كه دارد ظهور و بروز بيشتري داشت.

فرصتي پيش آمد تا با ايشان به‌ عنوان شخصيت اصلي مستند«آخوند چيني»گپ‌وگفتي داشته باشيم که در ادامه تقدیم حضور مخاطبان ارجمند خواهد شد: 

خيلي‌ جاها هنوز اكران مي‌شود. يكي از دوستان مي‌گفت مي‌خواهيم درمحله‌مان فيلم را پخش كنيم. به من زنگ زدند تا بروم اصلا فكر نمي‌كردم چنان جمعيتي براي ديدن مستند آخوند چيني آمده باشند. نزديك به دو هزار نفر بودند كه خيلي‌ها اشك مي‌ريختند.

فضاي ايجاد شده براي خودم هم عجيب بود كه فيلم اثرگذار بوده است. البته بازخوردهاي متفاوتی را هم شاهد بودیم. همين مستند را يك بار در پارك پخش كردند بعد مردم گفته بودند چرا اطلاع رساني نكرده بوديد و مي‌خواستند فيلم را كامل ببينند.

اتفاقا قبل از اين، شبكه سوم مستند را با عنوان «سفيران هدايت» دوبار در ماه رمضان پخش كرده بود و همان را با عنوان«آخوند چيني» براي جشنواره عمار فرستادند، اما بازتاب و استقبالي كه در جشنواره از آن شد خيلي بيشتر از تلويزيون بود. بعد از آن خيلي از خبرنويس‌ها برداشت خودشان را از فيلم ارايه كرده بودند و حتي اسم آن را داستان ماركوپولو گذاشته بودند.

البته اسم آنها را بايد گذاشت خبرنويس چون حتي زحمت يك گفتگوي كوتاه با خودم را هم به خودشان ندادند و تمام مطالبشان از داخل فيلم بود حتي از داخل فيلم مصاحبه با من درست كردند كه برايم كمي عجيب بود شما اولين كسي هستيد كه در مورد اين فيلم از خودم سوال مي كنيد واقعا مصاحبه مي گيريد.

آحوند در زبان چيني، ‌اَخونه است؛ يعني آقاخونده. و در اصطلاح ما طلبه‌ها مي‌گوييم آقا دعوت‌مان  كرده است تا دركسوت طلبگي درآييم.

نه خیر! اما آقاي رحمتي كارگردان،‌ خودش طلبه است اين اسم را او انتخاب كرد كه اسم دقيقي هم هست.

بعضي وقت‌ها چيزهايي ديدم كه برايم كمي عجيب بود مثلا يكي از خبرگزاري ها در حالي كه همه عكس فيلم و قسمت‌هايي از مستند را كار كرده بودند برداشته بود و زير مطلب عكس يك روحاني چيني را كه عمامه هم به سر داشت، [نمي دانم از كجا گير آورده بود] بجاي عكس من گذاشته بود.

من آدمي نيستم كه اين چيزها برايم زياد مهم باشه اما كنجكاو شدم و با آنها  تماس گرفتم و بدون اينكه خودم را معرفي كنم درباره عكس  پرسيدم. جالب بود كه مي گفتند: نمي خواهيم اين شخصيتها چهره بشوند در حالي كه همه خبرگزاري ها و سايتها عكس و فيلم واقعي رو در كنار مطلب كار كرده بودند!

جشنواره عمار، يك جنبشي است كه خدا كند تداوم داشته باشد. اگر چيزي را تشويق كنيم، ‌ بيشتر دوام پيدا مي‌كند مانند فوتباليست‌ها كه زماني خيلي مورد تشويق و حمايت بودند و ناخودآگاه براي مردم مقبول افتادند و گرايش به سمت آن‌ها زياد شد. بنابراين حالا اگر مستند سازان مذهبي تشويق شوند، قطعا جوانان به اين سمت سوق داده مي‌شوند.

امروز ما در جنگ نرم هستيم. نمي‌شود در گوشه كتابخانه نشست و خود را كنار كشيد بايد وارد ميدان شويم. ساختن فيلم‌هاي مذهبي چه داستاني و چه مستند مي‌تواند تاثيرات مثبتی به‌ همراه داشته باشد.

البته باید مراقب باشیم. بعضي از فيلم‌ها مي‌توانند در تبليغ و صدور انقلاب اسلامي مفيد باشند  چون مستندهاي خوبي بودند. اما بعضي فيلم‌ها اين مشخصه را نداشتند زيرا قبل ازساخت فيلم براي كشوري مي‌بايست فرهنگ آن محيط را فهميد گاهي فيلم‌هايي درباره انقلاب ودفاع مقدس براي مردم كشورهاي ديگرفرستاده مي‌شود كه چيزي متوجه نمي‌شوند واحساسي ندارند حتي تصورمي‌كنندكه فيلم‌ها را به زور فرستاده‌اند براي تبليغ و نتيجه عكس مي‌دهد.

اول لازم است تا درباره انقلاب و دفاع مقدس توضيح داده شود بعد فيلم را اكران كنيم. مثلا در اكسپوي 2010 شانگهاي يك فيلم در مورد دفاع مقدس پخش شد كه نوجوان كم سن وسالي در فيلم گريه مي‌كرد و اصرار داشت تا به جبهه برود. ولي چون آن‌ها چيزي ازفرهنگ ما نمي‌دانستند فكرمي‌كردند آن پسربچه از ترس رفتن به جبهه گريه مي‌كند. چيني ها به من مي‌گفتند اين‌ فيلم‌ها را به زور  براي كار تبليغاتي مي‌فرستند؟ لذا چنين شيوه‌اي بدون بسترسازي فرهنگي  نتيجه منفي دارد.

زياد نيستند. محمود زهيري دكتراي اديان مي‌خواند،‌ احسان نوروزيان كارشناسي و آقای پيردلي هک كارشناسي ارشدعلوم سياسي. اين سه طلبه در چين درس مي‌خوانند؛ يعني حالت تحصيلي دارند نه تبليغي. من خودم براي تبليغ به چين مي‌روم.

به مساجد چين سري مي‌زنم اگر موقعيت مناسب بود و جمعيتي هم حضور داشتند و احساس امنيت كردم، تبليغ مي‌كنم، ولي اگر احساس خطر كردم مجبورم به صورت چهره به چهره عمل كنم.

چرا. اوايل عجيب بود اما اين‌ها شناختي ندارند كه اين لباس ديني ما مسلمانان است. آن را مثل لباس ملي هندي‌ها مي‌دانند. بعد از سلام و احوالپرسي وقتي درمورد لباس سوال مي‌كردند براي آن‌ها توضيح مي‌دادم كه اين لباس ديني ماست. آن‌ها خوششان مي‌آمد و با من عكس مي‌ گرفتند.

چرا. من براي رفتن چيزي دستم نيست. وقتی سازمان تبليغات ارز نداد مجبورم از همان ارز گران‌قيمت بازار استفاده كنم زيرا نمي‌شود تبليغات ديني را معوق گذاشت.

با نگاه محدودي كه مسولان كشور به مبحث تبليغ دارند، اصولا مبلغان براي سفر تبليغات در خارج  از كشور دو زمان فرصت دارند؛ يا دهه اول محرم و يا ايام ماه مبارك رمضان. اما فقط يكي از اين ماه ها را براي تبليغ انتخاب می کنند.  يعني حتي نمي گذارند اين دو ماه را با هم براي تبليغ بروي.

براي همين خود من ترجيح مي‌دهم در ماه مبارك رمضان عازم شوم چون هم زمان بيشتري است و هم به دليل آب و هواي آن‌جا زياد اذيت نمي‌شوم. اين محدوديتهايي كه مسولان تبليغي در ايران ايجاد كرده اند در حالي است كه متاسفانه وهابيون در چين خيلي فعاليت دارند.

افراد زيادي هستند كه دوست دارند براي تبليغ عازم شوند. زيرا فکر می کنند اين كار برایشان شهرت دارد. جالب است وقتي براي‌شان توضيح مي‌دهم كه بايد 5 سال زحمت بكشيد براي رفتن، چه مشكلاتي سر راه تان وجود دارد منصرف مي‌شوند.

مسلمانان را به عنوان مسلمان نمي‌شناسند، بلكه آن‌ها را يك مليت مي‌دانند. آن‌ها مثل بقيه افراد هم زندگي متوسط دارند و هم مرفه در ميانشان است.

بله البته بازهم نسبت به رسانه ها در رابطه با اين نرم افزار گلايه دارم چرا كه بر خلاف واقع اكثرا اين كار را به نام مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان تمام كردند در حالي كه با بودجه شخصي خود و پس از زحمات زياد توانستم اين كار را توليد نمايم. مركز قائميه اصفهان تنها خبر اين موضوع را كار كرد و بعد خبرگزاري‌ها اين كار را به نام اين مركز تمام كردند درحالي كه هيچ حمايت مالي از سوي هيچ مركزي پشت اين كار نبوده و نيست.

جشنواره عمار حركت خوبي است اما مي‌توانستند با يك برنامه‌ريزي دقيق، ‌فيلم‌هاي مردمي را همه جا اكران كنند برخي جاها و يا دانشگاه‌ها اكران خوب بود اما جاهاي ديگر با مشكل زيادي روبرو بودند. بايد براي تمام دانشگاه‌هاي كشور فراخوان اكران بگذارند تاهمه راحت فيلم‌ها را ببينند. يك نفر گفته بود درجزيره خارك مي‌خواهيم فيلم «آخوند چيني» را اكران كنيم به اوگفته بودند ده روز ديگرمي توانيم سي دي فيلم را بهتان بدهيم.‌او به من زنگ زد و گلايه داشت گفتم اشكال ندارد من خودم براي شما فيلم را كپي مي‌كنم و مي‌فرستم. بعضي وقت‌ها سازمان‌دهي دراكران نيست؛ درحالي‌كه جشنواره عمارمردمي است و بايد بدون مشكل مردم فيلم‌ها را ببينند نه اين‌كه در پيچ واپيچ بوروكراسي‌هاي معمول گرفتار شوند.

پخش فيلم«آخوند چيني» در مسجد شهرك قدس عاشق آباد خودم هم دعوت داشتم  و صحبت‌هاي عادي درباره اسلام ميان مردم چين كردم اكثريت گريه‌شان گرفت جمعيت زيادي نزديك به 2هزار نفر آن‌جا بودند خودم ازفضاي ايجاد شده منقلب شدم. واقعا گريه شوق مردم بود كه از گسترش اسلام اشك مي‌ريختند و خدا را شكرمي‌كردند كه كارهايي براي اسلام مي‌شود و يا در دانشگاه امام خميني قزوين براي دانشجويان دختر چيني فيلم را گذاشتند. بعد از اكران فيلم اصرار داشتند يك سري از فيلم به آن‌ها بدهم گفتم يكي دارم از روي آن كپي مي‌گيرم براي شما مي‌فرستم گفتند اشكالي ندارد ما خودمان همان را براي خودمان كپي مي‌كنيم. با اين‌كه اين دانشجويان مسلمان نيستند و با طلبه‌هاي چيني فرق دارند ولي اينقدر براي ديدن فيلم اشتياق نشان دادند که برايم جالب بود و خدا را شكر كردم.

مشرق: از زمانی که در اختیار ما گذاشتید سپاسگذاریم.