به گزارش مشرق، ترور و کشتار علیه شیعیان سابقه دیرینه ای در پاکستان دارد که در ماه
های اخیر با تشدید فعالیت گروههای تروریستی افزایش یافته است. گروه های
افراط گرای این کشور، با خشونت و بی رحمی تمام، اقدام به قتل عام شیعیان می
کنند. در بیشتر این حملات گروه های شبه نظامی افراط گرا، نخست اوراق هویتی
افراد را بررسی کرده و در صورت اثبات شیعه بودن، آنان را به قتل می
رساندند. استفاده از ابزارهای انفجاری و همچنین حملات انتحاری به مساجد
شیعیان از دیگر روش های مورد استفاده این گروه ها بوده است.
آمارهای
رسمی نشان میدهد که بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ تنها در منطقه بلوچستان
حداقل ۷۵۸ نفر از شیعیان هزاره در حملات تروریستی کشته شدهاند؛ آماری که
منابع غیررسمی آن را بسیار بیشتر میدانند. ۲۰درصد جمعیت پاکستان را
شیعیان این کشور تشکیل میدهند و در سال ۲۰۱۲ حداقل ۴۰۰ نفر از آنها در
حملات تروریستی کشته شدهاند.
این حملات در سال ۲۰۱۳ با شدت بیشتری
ادامه پیدا کرده است؛ برای نمونه، تنها در دهم ژانویه، ۸۶ شیعه به دست
افراط گرایان کشته شدند، همچنین حمله به شیعیان در شمال غربی پاکستان در
روز یکم فوریه منجر به کشته شدن ۲۴ نفر شد و حمله روز شانزدهم فوریه در
کویته ۸۹ کشته بر جای گذاشت.
گروه های تروریستی پاکستان؛ از سپاه صحابه تا لشکر جنگوی
تاکنون
گروهی به نام لشکر جنگوی مسئولیت بیشتر حملات علیه شیعیان پاکستان را بر
عهده گرفته است. لشکر جنگوی که بهصورت علنی حملات علیه هزارهها را انجام
میدهد، سال گذشه میلادی در بیانیهای اعلام کرد که شیعیان باید کویته را
تا پایان سال ۲۰۱۲ ترک کنند و در غیراین صورت کشتار آنها شدت بیشتری
میگیرد.
لشکر جنگوی، یک گروه شبه نظامی فرقه ای و ضدشیعه است که
در سال ۱۹۹۶ به دست گروهی از اعضای سازمان فرقه ای سپاه صحابه پاکستان
ایجاد شد. خود سپاه صحابه در سال ۱۹۸۵ و در واکنش به تهاجم شوروی به
افغانستان و همچنین با هدف مقابله با نفوذ فزاینده انقلاب اسلامی ایران در
میان شیعیان و اهل سنت پاکستان بوجود آمد.
سپاه صحابه به مرور تحول
پیدا کرد و در تلاش برای ایفای نقشی آشکارتر در سیاست داخلی پاکستان،
سرانجام به یک حزب سیاسی تبدیل شد؛ اما از سوی دیگر، وارد شدن این گروه به
عرصه سیاست، درجه اعمال خشونت از سوی آن را کاهش داد. این موضوع خشم برخی
اعضا را برانگیخت و این خشم به ویژه پس از ترور مولانا جنگوی در سال ۱۹۹۰
تشدید شد؛ تروری که به عوامل شیعه نسبت داده شد.
این موارد سرانجام
به تأسیس لشکر جنگوی در سال ۱۹۹۶ منجر شد. شماری از اعضای سپاه صحابه، از
جمله محمد اجمل ـ که با نام اکرم لاهوری نیز شناخته می شود ـ ریاض بصره و
ملک اسحاق، این گروه جدید را تأسیس کرده و نام آن را نیز از مولانا جنگوی
الهام گرفتند. اما با وجود اختلافات، این دو گروه با یکدیگر مرتبط باقی
ماندند. در حقیقت، لشکر جنگوی به عنوان بازوی نظامی سپاه صحابه نیز در نظر
گرفته می شود.
پیشینه فکری گروه های تندور
به
طور کلی گروه هایی نظیر سپاه صحابه و لشکر جنگوی تحت عنوان اندیشه سلفی
شناخته می شوند. گسترش گروه های سلفی( که در برخی موارد با حمایت مستقیم
کشورهای غربی و به خصوص آمریکا اتفاق افتاده است) باعث بروز اختلافات عمیق و
نزاع های خونین در جوامع اسلامی شده است. از سوی دیگر وجود این گروه های
تندرو و خشن، کشورهای غربی را در تبلیغات خود در راستای اسلام هراسی و
ارائه تصویری خشن از اسلام ترغیب نموده است.
کلمه سلف در زبان عربی
به معنای گذشته است؛ قوم سلاف یعنی گروهی که در گذشته می زیستند. البته هر
زمان نسبت به زمانیهایی که قبل از آن آمده و سپری شده خلف می باشد
(منتظری، ۱۳۸۸). سلفیه از نظر لغوی، انتساب به گذشته یا گذشتگان و تقریباً
به معنای گذشته گرایی است. بنابراین می توان گفت که سلفیگري به معناي
تقليد از گذشتگان می باشد.
اما سلفيه (اصحاب السف الصالح) در معناي
اصطلاحي آن، نام فرقهاي است كه با تمسك به دين اسلام خود را پيرو سلف
صالح ميدانند و در اعمال، رفتار و اعتقادات خود، سعي بر تابعيت از پيامبر
اسلام(ص)، صحابه و تابعين دارند. آنان معتقدند كه عقايد اسلامي بايد به
همان نحو بيان شوند كه در عصر صحابه و تابعين مطرح بوده است؛ يعني عقايد
اسلامي را بايد از كتاب و سنت فرا گرفت و علما نبايد به طرح ادلهاي غير از
آنچه قرآن در اختيار ميگذارد، بپردازند. با این توصیف« سلفي کسي است که
در احکام شرعي به کتاب و سنت رجوع کند و به غير آنها رجوع نکند»(بشير،
۱۳۹۰).
پیشینه این نگرش را باید در سده نخستین اسلامی در فرقه خوارج
جست و جو کرد، پس از آن و در سده دوم هجری نیز جریانی به نام اهل حدیث به
وجود آمد که از نظر کلامی در برابر معتزله و از نظر فقهی در برابر اهل رای
موضع گرفت و زمینه را برای زایش رویکردهایی چون جسم گرایان فراهم آورد. جسم
گرایان گروهی بودند که با استناد به ظاهر برخی آیات و احادیث و پرهیز از
هر گونه تفسیر عقلانی، خدا را جسم می انگاشتند. در قرن های بعد اما آنان رو
به افول نهادند تا اینکه در قرن دوازدهم ه.ق محمد بن عبدالوهاب این اندیشه
ها را بار دیگر در عربستان زنده کرد.
مبانی اندیشه ای سلفیت
با
بررسی آرا و افکار اندیشه سلفی می توان گفت که این تفکر بر مولفه هایی
همچون تاکید بر نص، مخالفت با فلسفه، حجیت صدر اسلام، تکفیرگرایی و ...
بنیان گذاری شده است. در ادامه برخی از مهمترین اصول تفکر سلفی بیان می
شود:
• تاکید بر نقل و بی توجهی به علم و عقل
سلفیان برای عقل و
تفسیر عقلی( و به معنای جامع کلمه همه دانشهای جدید) اهمیتی قائل نیستند
و به لحاظ روشی منقولات دینی و احکام شرعی را بر دادههای علمی و عقلی
مقدم میدارند. در این دیدگاه، دانشهای عقلی بشری فتنه هستند؛ زیرا انسان
را از خداوند بی نیاز میکنند. قبل از هر چیز، عبادت و پرستش خداوند اهمیت
دارد و پس از آن تعلم و تعقل در حد ضرورت مهم می باشند.
سلفیان علم
را سبب سرکشی، طغیان و بینیازی بشر معرفی می کنند. بر این اساس، علمی که
خداوند برای بشر قرار داده تا سرکشی نکند و دانشی که پیامبر بر هر مسلمانی
واجب کرده همانا دانش آخرت( مقصود عبادت پروردگار) می باشد. مسلمانان در
درجه اول، بندگان خدا هستند. علم و دانش اندوزی نزد مسلمانان برای نفس علم
نیست؛ بلکه آنان از این طریق خودشان را برای آخرت آماده میکنند. اینان به
قدر کفایت میآموزند، چرا که یادگیری بیش از ضرورت برای غیر خدا خواهد بود(
عدالت نژاد، نظامالدینی، ۱۳۹۰).
• تاکید بر جهاد
جهاد از دیگر
مبانی بنیادین اندیشه سلفیان است. جهاد میتواند آشکار یا پنهان، مسلحانه
یا غیر مسلحانه به برپایی حکومت اسلامی کمک کند. جهاد از واژه¬هایی است که
با قیام، اقامه دولت اسلامی، دارالاسلام و دار الحرب ارتباط تنگاتنگی دارد.
سلفیان جدید جهاد را به هر شکل و با هر وسیلهای جایز میدانند؛ به عبارت
دیگر انجام هر کاری از طریق مجاری قانونی و رسمی یا غیر رسمی و مخفیانه که
با هدف مقابله با کفر و ایجاد دولت اسلامی باشد جهاد تلقی میشود (عدالت
نژاد، نظامالدینی، ۱۳۹۰).
• توسعه معنایی و مصداقی کفر
مهمترین و موثرترین مبنای کلامی سلفیان جدید، توسعه معنایی و مصداقی کفر
است. شرک و کفر نزد سلفیان قدیم، بیشتر گونهای از عبادات و عقاید فردی
مانند توسل به اولیا، نذر، شفاعت، زیارت قبور بود ولی شرک و کفری که سلفیان
جدید به آن معتقدند و از آن به کفر جدید تعبیر میکنند، تقریباً همه شئون
زندگی اجتماعی و مدنی شخص را در بر میگیرد. در نظر سلفیان جدید، پیروی از
اندیشههای نو یا گرویدن به مکاتب فکری و فلسفی، عضویت در احزاب سیاسی،
انجام برخی از مراسم و آیینهای مذهبی و دیپلماتیک و اشتغال در ادارات و
سازمانهای دولتی (چنان چه در جهت اهداف و منافع گروهههای سلفی نباشد) از
اعمال مشرکان و کافران به حساب میآید.
بر همین اساس سلفیان همه
دولتهای اسلامی را به سبب اتخاذ روشها و قوانینی غیر از قوانین کتاب و
سنت، کافر تلقی میکنند و این کفر جدید را شدیدتر از کفر مشرکان عصر جاهلیت
میپندارند؛ زیرا مشرکان عصر جاهلیت برای نزدیک شدن به خدا بت پرستی
میکردند ولی کافران دوره اخیر، خدایان دیگری را به جای الله برگزیدهاند.
بر اساس این تفکر سلفی گری می باشد که آنها حکم به تکفیر بسیاری از گروه ها
و افراد می دهند و حربه تکفیر، جوازی برای انجام هر گونه عملیات خشونت
آمیز را به آنها می دهد ( عدالت نژاد، نظامالدینی، ۱۳۹۰).
تفکر
سلفی با الهام از شرایط و امکانات زندگی زمان پیامبر، اعتقاد دارد که
مسلمانان امروز نیز باید به همان شیوه و در سطح امکانات عهد پیامبر زندگی
کنند چه بیشتر از آن اندازه کفر است. اینان انجام هر امری را که مانع عبادت
الهی باشد کفر قلمداد میکنند حتی اگر این امر، پیشرفت در زمینههای مختلف
علمی، نظامی، فرهنگی، اقتصادی و یا برخورداری از نعمتهای مادی باشد.
تجلی اندیشه سلفیت در صحنه سیاسی
اسلام
گرایان سلفی را می توان درون یک طیف بررسی نمود که در یک سر این طیف گروه
هایی نظیر اخوان المسلمین در مصر و در سر دیگر طیف می توان به القاعده
اشاره نمود. حامد الگار معتقد است که سلفيگري با ادعاي کلان اصلاحگري خود
را مطرح ساخت ولي در عمل به نوعي افراطيگري منتهي شد که با ماهيت اصلاح
در تعارض است(الگار، ۱۳۶۲). تجلی مصادیق سلفیت در صحنه سیاست عملی را می
توان در نظام آل سعود عربستان که با وهابیت ارتباطات نزدیک و تنگاتنگی
دارند و گروه طالبان در افغانستان مشاهده نمود.
گروههای
تروریستی در کشورهای اسلامی که بسیاری از آنها ریشه در القاعده دارند، در
ردیف سلفیون جهادی و تکفیری قرار میگیرند و فجیعترین جنایتها توسط
گروههای وابسته به این جریان در کشورهای اسلامی انجام میشود. به عنوان
نمونه زرقاوی که رسماً رهبری شاخه عراقی القاعده را در دست داشت، ابتدا
با هدف مبارزه با اشغالگران وارد عراق شد اما پس از چندی رسماً به تهدید
شیعیان و حتی اهل سنت عراق پرداخت و بسیاری از بمبگذاریها که مردم
بیگناه را در کوچه و بازار به کام مرگ کشید، توسط او انجام شد. مهمترین
نوع سلفیگری تکفیری، وهابیان و همان طور که گفته شد گروههای وابسته به
مکتب سلفی دیوبندی در پاکستان مانند سپاه صحابه، لشکر جنگوی، جیش محمد و
لشکر طیبه که جنایتهای فجیعی را مرتکب می شوند اشاره نمود.
دكتر
محمد سعید رمضان البوطی از منتقدان اندیشه سلفیه و فرقه وهابیت، در كتاب «
السلفیة مرحلة زمینة مباركة لا مذهب اسلامی» درباره سلفیه و پیدایش آن می
گوید: « سلفیه پدیده ای ناخواسته و نسبتاً نوخواسته است كه انحصارطلبانه
مدعی مسلمانی است و همه را جز خود، كافر می شمرد... سلفيه دستي به دعوت
بلند ميكند و ميگويد: بياييد با كنار گذاشتن همه مذاهب به سوي يگانه شدن
برويم اما با دست ديگر، شمشير تكفير برميكشد و مدعي است كه با حذف ديگران
از جامعه اسلامي و راندن آنان به جمع كفار، جامعه اسلامي را يكدست ميكند.
در پشت اين دعوت به بيمذهبي، نوعي مذهب نهفته و بلكه دعوت خود نوعي مذهب
است، آنهم مذهبي گرفتار چنگال جمود و تنگ نظري كه اسلام را به صورت ديني
بيتحرك، بيروح، ناقص، ناتوان و بيجاذبه تصوير ميكند و با احياي خشونت و
تعصب راه را بر هرگونه نزديك شدن به همديگر ميبندد(البوطی، ۱۳۸۷).
نتیجه گیری
در
اندیشه سلفیون، اسلوبهای عقلی و منطقی جایگاهی ندارد و تنها نصوص قرآن،
احادیث و نیز ادله مفهوم از نص قرآن برای آنان حجیت دارد. اصول اولیه اسلام
نیز از نظر آنان، صرفاً ظواهر قرآن و سنت است که به دور از هر گونه تأویل و
تفسیر عقلی و ضرورتاً مطابق با فهم و برداشت سلف (مسلمانان نخستین) معنا
می شود؛ آن هم تنها بخشی از سلف به صورت کاملاً گزینشی که با قرائت خشک و
خشن آن ها از دین همداستان باشد. سلفیون به قدری دایره کفر را گستردهاند
که هر کسی غیر از خودشان را می تواند در بر بگیرد.
گروه های
تروریستی در کشورهای اسلامی که بسیاری از آنها ریشه در القاعده دارند، در
ردیف سلفیون جهادی و تکفیری قرار میگیرند و فجیعترین جنایتها توسط
گروههای وابسته به این جریان در کشورهای اسلامی انجام میشود. گروه هایی
که بر اساس اندیشه سلفیه تکفیری و جهادی تشکیل شده اند بیشترین ضربه ها را
به جهان اسلام وارد نموده و در بیشتر موارد در زمین کشورهای غربی بازی
نموده اند و نباید در تحلیل آنها به مخالفت های ظاهری آنها با غرب اکتفا
نمود.
منبع: الف
این نوشتار به بررسی مبانی فکری گروه های تروریستی سلفی پاکستان می پردازد و تلاش دارد تا زمینه شکل گیری و بستر اندیشه ایی چنین گروه هایی را بررسی نماید.