به گزارش مشرق به نقل از خبرآنلاین، 20 سال از شهادت سید مرتضی آوینی میگذرد، کسی که تاثیری عمیق بر هنرمندان و جریان هنر پس از انقلاب گذاشت. در تمام این سالها شاهد قرائتهای مختلفی از شخصیت، آرا و افکار شهید آوینی بودهایم.
به مناسبت سالگرد شهادت سیدمرتضی آوینی، گفتگویی داشتیم با بهروز افخمی که فیلم «عروس»اش تحسین شهید آوینی را برانگیخت و باعث شد تا مقالهای در دفاع از آن بنویسد،
او روایت جالبی از شخصیت شهید آوینی دارد و معتقد است خیلی هم نباید نگران سوءاستفادههایی بود که دارد از نام سید مرتضی صورت میگیرد. مشروح صحبتهای افخمی در کافه خبر هم به زودی منتشر خواهد شد.
* یادم هست سالهای اولی که آقای آوینی شهید شده بود، برخی از دوستان نزدیک ایشان از جمله شما، این نگرانی را داشتید که آقا مرتضی دارد تبدیل میشود به یک پوستر و چفیه، و دیگر کسی به آرا و افکار ایشان توجه نمیکند. در سالهای اخیر این نگرانی شکل دیگری هم پیدا کرده است؛ در واقع الان یک سید مرتضایی دارد به جامعه معرفی میشود که با آن آقا مرتضایی که شما ازش صحبت میکردید، نسبتی ندارد؛ در واقع آن زمان اگر آقا مرتضی داشت تبدیل میشد به یک پوستر و چفیه، و آثارش خوانده نمیشد، الان آثارش به گونه دیگری معرفی میشود. در مورد چنین معرفی از آقای آوینی شما چه نظری دارید؟ و فکر میکنید با این موضوع چگونه باید برخورد کرد؟
بهروز افخمی: من واقعا نمیدانم که باید، این سوءتفاهی را که در مورد سید مرتضی دارند به وجود میآورند رفع کرد یا نه؟ و اصلا با این رویه و رویکرد، یا حتی سوء استفادهای که از نام ایشان میشود، برخورد کرد یا خیر؟ چون سید مرتضی از آن شخصیتهایی است که خیلی در دسترس نیستند، چون ابعاد مختلف و شخصیت پیچیدهای دارند. این موضوع هم در زمان خودش برای ما مشخص و معلوم بود، و هم حالا – حتی میتوانم بگویم -خیلی بیشتر از آن موقع برای ما روشن شده. در واقع سید مرتضی، آدمی نبود که همه به راحتی بتوانند او را بفهمند و کامل درکش کنند. این مساله شامل حال خود من هم میشد، من همیشه احساس میکردم یک جنبههایی از شخصیت سید مرتضی دور از دسترس من است - شاید هم از دسترس همه دور بود- به همین خاطر به نظر میرسید که هر کس از ظن خودش دارد در مورد آقا مرتضی حرف میزند. من اگر مطمئن باشم حرفی که دارند در مورد مرتضی میگویند، خلاف نظر اوست یا اگر الان زنده بود، خودش با آن مخالفت میکرد، میگفتم درست است باید با این تصویری که دارد از او درست میشود، مخالفت کرد. اما مطمئن نیستم. فکر میکنم مرتضی، آدم تو داری بود، و خیلی از چیزها را صلاح نمیدانست بگوید یا حداقل آن ها را با همه کس در میان بگذارد.
ببینید یک زمانی هست که ما با شخصیتی مواجه هستیم که پیچیده یا چند ساحتی است و هر کس از ظن خودش یار او میشود و با بخشی از وجود او ارتباط برقرار میکند. معمولا در مورد شخصیتهایی که چنین ویژگیهایی دارند، این اتفاق زیاد میافتد، مثلا یکی با بخش هنری یکی با بخش شریعت مدار و دیگر با بخش عرفانی چنین شخصیتهایی رابطه برقرار میکند. این مسائل طبیعتا ایرادی ندارد، اما حالا یک سری آدمهایی پیدا شدهاند که به من و شما میگویند، شما بیخود میکنید، چنین حرفی را در مورد آقا مرتضی میزنید. حتی به نزدیکان سید مرتضی میگویند، شما دچار بعد قرب شدهاید، سید مرتضی این آدمی که شما میگویید نیست، بلکه شخصیتی است که ما میگوئیم و هرکس غیر از این بگوید، دارد این شخصیت را تحریف میکند.
افخمی: خب اینها به کجا میخواهند برسند؟
این افراد معمولا رویکرد سیاسی در ذهنشان دارند و...
افخمی: من فکر نمیکنم بتوانند به جایی برسند؛ چون حرف حق یا حرفی که منطق داشته باشد و با عقل جور دربیاید پذیرفته میشود. حتی اگر اسم مرتضی آوینی روی آن نباشد، اما اگر حرفی کهنه یا به اقتضای زمان گفته شده باشد و حالا ما این حرف را هی تکرار کنیم، طبیعی است که این حرف کهنه، نخ نما و بیاثر میشود، و هیچ فایده سیاسی هم برای کسانی که میخواهند از اسم و عنوان سید مرتضی سوءاستفاده کنند، ندارد. به همین خاطر من فکر میکنم، دلیلی وجود ندارد برای اینکه خیلی نگران این مساله باشیم.
این رویکرد تصویر خود آقای آوینی را خراب نمیکند و به خود همین شخصیت لطمه نمیزند؟ الان با این شخصیتی که از ایشان دارد ساخته میشود، فکر میکنید کسی باور میکنید که آقای آوینی همان کسی است که سینمای هیچکاک را دوست دارد و مقالههای درخشانی در مورد سینمای او نوشته است؟
افخمی: من فکر نمیکنم، حتی همین مساله هم برای خود مرتضی اهمیتی میداشت. یعنی اگر الان مرتضی بود خیلی نگران این نبود که اسم خودش را خراب میکنند یا تصویر دیگری از او درست میکنند. البته نگران کسانی میشد که ممکن بود تلقی غلطی از هنر و سینما یا عقاید سیاسی او پیدا کنند و سعی میکرد آخرین تصورات یا تفکراتی را که دارد، بنویسد و شرح بدهد. به همین دلیل هم هست که من میگویم، ما خیلی مطمئن نیستیم که مرتضی اگر الان بود، در این لحظه چگونه فکر میکرد و در مورد سینما، هنر و یا آمریکای امروز چه میداشت؟
البته و با تمام این حرفها من مطمئنم این جملههایی که از توی حرفهای سید مرتضی در میآورند و مونتاژ میکنند و به هم میچسبانند، بیانگر شخصیت و افکار سید مرتضی نیست واگر الان خودش زنده بود، آن فکرها را نمیکرد یا رسما آنها را نفی میکرد.
به هر حال، اینکه کسانی هستند که میخواهند ازاسم او استفاده تبلیغاتی برای پیش بردن افکار خودشان بکنند، زیاد جای نگرانی ندارد. از طرف دیگر «مرتضی» یک اسم مقدس هم نیست، و خودش هم چنین تلقی نداشت. به همین خاطر باز هم تاکید میکنم که این گونه رفتارها با شخصیتی مثل آقا مرتضی خیلی اهمیتی ندارد. نکته اصلی این است که حرف منطقی و حرفی که حقیقتی توی آن باشد، پذیرفته میشود. چه این حرف در یک مقاله باشد و چه در یک فیلم داستانی.
من باز هم بر میگردم به ابتدای حرفهایم، اینکه شهید آوینی آدم غریبی بود به هر دو معنا. او آدم عجیبی بود، یک جور یگانگی، منحصر به فردی و نادربودن توی فهم و نگاهش وجود داشت که خیلی هم جذاب بود.
مسائلی که در آئینه جادو گفته به نظرت چقدر الان کاربردی است؟
افخمی: فکر میکنم اگر الان بود خیلی از آنها را تغییر میداد یا دوباره مینوشت. واقعیت این است که این دیریاب بودن شخصیت باعث میشود که هر کس هر چیزی میگوید از او دور باشد. از سوی دیگر نمیخواهم این تعبیر به وجود آیدکه او آدم مقدس یا نظر کردهای بودهاست.
اگر الان مرتضی آوینی بود خیلی نگران این نبود که اسم خودش را خراب میکنند یا تصویر دیگری از او درست میکنند. البته نگران کسانی میشد که ممکن بود تلقی غلطی از هنر و سینما یا عقاید سیاسی او پیدا کنند و سعی میکرد آخرین تصورات یا تفکراتی را که دارد، بنویسد و شرح بدهد.