به گزارش گروه بين الملل مشرق، روزنامه صهيونيستي هاآرتص نيز همزمان در نسخه روز سه شنبه هفته گذشته خود، با انتشار گزارش مشابهي درباره زندانيان عيالون، نکاتي را درباره شاهد X پرونده ترور رفيق الحريري، نخست وزير اسبق لبنان منتشر کرد اما به هويت وي اشاره اي نکرد.
اقدام به سانسور و ممانعت از گردش آزاد اطلاعات توسط رژيم صهيونيستي در حالي انجام شد که اين رژيم همواره در حملات تبليغاتي خود عليه جمهوري اسلامي ايران، ادعاي ممانعت از آزادي بيان، سانسور، خفقان و مشکلات رکن چهارم دموکراسي را در مقياس وسيع مطرح مي کند.
بلافاصله پس از انتشار گزارش اين رسوايي در پايگاه خبري تحليلي مشرق، رسانه هاي صهيونيستي و امپرياليسم رسانه اي وابسته به اين رژيم در عرصه جهاني و برخي رسانه ها و شبکه هاي ضدانقلاب با ايجاد موج تبليغاتي جديد و هجمه رسانه اي سازمان يافته، خبر مشرق درباره شهادت عليرضا عسگري به دست دژخيمان اين رژيم را نوعي جريان سازي و جنگ رواني معرفي کردند و با طرح اين مسأله که مشرق، هيچ سندي را دال بر انتشار چنين خبري ارائه نکرده است، موضوع را به سود خود مصادره کردند فارغ از اينکه همان گونه که در گزارش نخست اعلام شد، خبرنگار مشرق، موفق شد لحظاتي پس از انتشار اين خبر بر روي خروجي روزنامه صهيونيستي يديعوت آحارونوت، آن را ذخيره کند که تصوير اين خبر، دقيقاً با همان تيتر، ليد و گزارشي که در يديعوت آحارونوت انتشار يافت، در تصوير زير قابل رؤيت است:

متصديان حوزه جنگ رواني رژيم صهيونيستي به قدري غافل هستند که نمي دانند سرعت انتقال اخبار و اطلاعات و خبرخوان هاي اينترنتي در حدي است که به محض انتشار يک خبر، جزئيات آن در اينترنت ذخيره شده و قابل بازيابي است و دوره ديکتاتوري و جمع آوري نشريات و فشار بر رسانه ها مدت هاست که گذشته است.
بنابراين، خبر اعدام عسگري در زندان که از سوي رسانه هاي عبري زبان منتشر و بسرعت حذف شد همچنان در بايگاني خبرخوان ها و موتورهاي جست وجوي اينترنتي باقي مانده اما پس از سانسور اين اخبار، کاربران پس از کليک بر روي تيتر اين خبرها با صفحه پيغام خطا مواجه مي شوند که بيانگر شدت سانسور و خفقان رسانه اي در داخل اين رژيم است. تيتر اين خبرها که به محض انتشار توسط خبرنگار مشرق ذخيره شد در تصوير زير قابل مشاهده است:

اطلاعات دريافتي خبرنگار ما حاکي است عسگري که پس از ربايش توسط مأموران موساد در ترکيه به زندان عيالون انتقال يافته بود، طي سال هاي گذشته، تحت شکنجه هاي جسمي و روحي بسيار شديدي قرار داشته اما شکنجه گران اين رژيم نتوانسته اند از وي کمترين اطلاعاتي دريافت کنند و لذا پس از طي اين مدت و مشاهده مقاومت مثال زدني آن شهيد، تصميم به حذف وي گرفتند تا از خطرات امنيتي و لو رفتن مکان نگهداري وي خلاص شوند.

 کارشناسان موساد، گزينه هاي مختلفي را براي حذف عسگري مورد بررسي قرار دادند و از آنجا که مي دانستند ده ها نفر از مسؤولان اين رژيم و نيز برخي نگهبانان زندان از محل حبس وي اطلاع دارند و قتل يا نابودي پيکر وي مي تواند سؤال برانگيز و دردسرساز شود تصميم نهايي بر آن شد که اعدام وي بگونه اي صحنه سازي شود که خودکشي تلقي گردد و بر همين اساس، دو هفته پيش، اين نقشه عملي شد و چند تن از مسؤولان موساد با ورود به سلول انفرادي عسگري در بخش 15 زندان مخوف عيالون، ضمن خفه کردن وي صحنه را طوري تنظيم کردند که موضوع، تحت عنوان خودکشي گزارش شود.

از سوي ديگر، در حالي که روزنامه هاي صهيونيستي اين خبر را از روي خروجي هاي خود حذف کردند، يک تحليلگر اسرائيلي، با افشاي جزئيات ماجرا، اطلاعات بيشتري درباره مکان و شرايط نگهداري عليرضا عسگري در دوره حبس و شکنجه فاش کرده است که در نوع خود، جالب توجه است.
"ريچارد سيلوراشتاين" روزنامه نگار و تحليلگري که تابعيت دوگانه اسرائيلي - آمريکايي دارد و پيش از اين به خاطر نگارش مقالات انتقادي عليه نژادپرستي صهيونيست ها در روزنامه هاي گاردين و لس آنجلس تايمز به شهرت دست يافته بود در وبگاه شخصي خود به اطلاعاتي اشاره کرد که برخي مسؤولان زندان عيالون، پارسال از آن خبر داده بودند.
به گفته وي، اين اطلاعات درباره فردي بود که در اين زندان حبس شده بود اما هيچ کس درباره او چيزي نمي دانست، هيچ ملاقاتي نداشت، در سلول انفرادي نگهداري مي شد و وکيلي هم در اختيار نداشت.
سيلورشتاين که به گفته خود با برخي مسؤولان جاسوسي اسرائيلي در ارتباط است، با اشاره به اينکه پيشتر يک روزنامه صهيونيستي از اين زنداني با نام "آقاي X" ياد کرده بود، نوشت: «تا امروز هيچ کس مطلبي درباره اين فرد نمي دانست اما هويت وي توسط يک منبع محرمانه اسرائيلي براي من مشخص شد: وي کسي نبود جز "عليرضا عسگري" معاون وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح در دوره وزارت "علي شمخاني" وزير دولت سيد محمد خاتمي.» جالب اينجاست که برخي رسانه هاي وابسته به جريان 14مارس و حکومت سعودي نيز از وجود چنين شاهدي در پرونده حريري خبر داده بودند که اکنون و با انتشار خبر قتل عسگري در زندان عيالون، ارتباط پنهاني رياض و جريان 14 مارس لبنان با دستگاه جاسوسي رژيم صهيونيستي نيز لو رفته است.
اين در حالي است که رسانه هاي خبري غربي در سال 2007 ميلادي گزارش دادند که عسگري يا فرار کرده و يا موساد با کمک سرويس هاي جاسوسي غربي نظير سازمان سيا و يا سازمان جاسوسي آلمان، او را از استانبول ربوده است.
وي مي افزايد: نخستين بار يک رسانه ايراني گزارش داد که عسگري در زندان هاي اسرائيل به سر مي برد؛ خبري که خبرگزاري آسوشيتدپرس نيز آن را مخابره کرد.
اين تحليلگر که انتقادات وي از دستگاه امنيتي رژيم صهيونيستي، شهرت دارد، در ادامه آورده است: «هنگامي که رسانه هاي اسرائيلي مشغول مخابره گزارش هايي درباره فرار عسگري بودند، يک فرد نزديک به سازمان جاسوسي اسرائيل به من اطلاع داد که وي با آسودگي در ويرجينيا زندگي مي کند. هر چند احتمال داشت برخي گزارش ها صحت داشته باشد اما بخش عمده مطالبي که درباره فرار عسگري منتشر مي شد ساخته و پرداخته موساد بود آن هم براي مصرف رسانه هاي غربي. به عنوان نمونه، روزنامه واشنگتن پست گزارش داده بود عسگري به دلخواه با مقامات جاسوسي غربي همکاري مي کند و اطلاعاتي را درباره حزب الله و رابطه آن با ايران در اختيار آنها قرار مي دهد. همان زمان نيز يک مقام اطلاعاتي آمريکا اعلام کرد ماجراي فرار عسگري را اسرائيلي ها مطرح کرده اند؛ موضوعي که مارک رگو، سخنگوي وزارت خارجه اسرائيل آن را تکذيب کرد، هرچند اين نخستين بار نيست که رگو با چهره اي رسمي و خشک، دروغ مي گويد.»
سيلوراشتاين پس از بيان موارد فوق اين گونه نتيجه گيري مي کند: «اطلاعاتي که به آن اشاره کردم نشان مي دهد ادعاي فرار عسگري از اساس دروغ است زيرا کسي که گريخته، هيچ گاه در سلول انفرادي نگهداري نمي شود؛ به علاوه بعيد است اسرائيلي ها براي حفاظت از عسگري، او را در زندان انفرادي نگهداري کنند."
وي مي افزايد: «رابط خبري من در موساد هم مانند ديگر مسؤولان اسرائيلي مدعي است که عسگري خودکشي کرده اما من مطمئن هستم که او توسط سازمان جاسوسي آلمان از دمشق به استانبول انتقال داده شده و در آنجا تحويل موساد شده و بر خلاف ادعاي آمريکايي ها و اسرائيلي ها هرگز اقدام به فرار از ايران نکرده و لذا توسط موساد به قتل رسيده است.»

به گفته اين تحليلگر اسرائيلي، محل نگهداري عسگري، سلولي انفرادي در بخش 15 زندان عيالون بوده است که کاملاً از دنياي بيرون جداست و با ديگر نقاط زندان نيز ارتباطي ندارد. بخش 15، همان جايي است که "ايگال امير" عامل به هلاکت رساندن "اسحاق رابين"، نخست وزير اسبق رژيم صهيونيستي هم در آن نگهداري مي شد.
وي با اشاره به اينکه برخي سازمان هاي غيردولتي پيشتر خواستار اعطاي حقوقي مشابه حقوق ساير زندانيان به "زنداني X" شده بودند، نوشت: «اينکه او يک مقام بلندپايه ايران بوده دليل نمي شود که تل آويو هر طور بخواهد با او رفتار کند. اگر عسگري از ايران گريخته بود پس چرا به او اجازه ندادند آزادانه زندگي کند و اگر زنداني بوده چرا او را محاکمه نکردند؟»
سيلورشتاين در ادامه به طرح پرسش هايي درباره علل قتل عسگري توسط موساد پرداخته و مي نويسد: «از ابتدا مشخص بود که براي اسرائيلي ها بسيار دشوار است که علت ربايش يک مسؤول ايراني را توضيح دهند زيرا پيش از آن در تمام دنيا جار زده بودند که عسگري از ايران گريخته و پناهنده شده و مشغول زندگي مرفه در ايالت ويرجينياي آمريکاست.»
اين روزنامه نگار منتقد در ادامه با اشاره به ترور شهيد محمود المبحوح در دبي توسط جوخه هاي تروريستي موساد، تصريح کرده است: «در زمان ترور المبحوح نيز مقامات اسرائيلي ادعا کردند که او به خاطر سکته قلبي درگذشته است اما با تکميل تحقيقات مشخص شد که تروريست هاي موساد در مرگ وي دخيل بوده اند.»
سيلورشتاين در پايان مي افزايد: «افشاي اين خبر، روابط تل آويو و آنکارا را نيز بشدت شکرآب خواهد کرد زيرا مشخص شده که عسگري توسط موساد در ترکيه ربوده شده و در همين راستا به نظر مي رسد که موساد تمامي اسنادي را که در اين رابطه در اختيار دارد نابود کند تا دستيابي به آنها براي هميشه منتفي شود.»