مشرق؛ «... در يكى از تاريخها خواندم زمانى كه وليدبنعبدالملك خليفه شده بود، چون خيلى اهل جمعكردن ثروت و جواهرات و اشياء قيمتى بود، مردم كوچه و بازار وقتى به همديگر مىرسيدند، مكالماتشان از اين قبيل بود: آقا! فلان لباس را آوردند، شما خريديد؟ آقا! فلان نگين را فلان كس آورده، شما خريديد؟ يعنى مردم همهاش راجع به خريد و فروش وسايل و اشياء زينتى و امثال اينها حرف مىزدند. بعد از وليد، سليمانبنعبدالملك خليفه شد. او اهل ساختمانسازى بود و به كاخسازى و ساختمانسازى خيلى عشق مىورزيد. اين مورخ مىگويد مردم حتّى وقتى براى نماز به مسجد مىآمدند، يكى مىگفت: آقا! شما كار ساختمانىِ منزلتان را تمام كرديد؟ ديگرى مىگفت: آقا! شما فلان خانه يا زمين را خريديد؟ ديگرى مىگفت: آقا! شما آن دو اتاق را اضافه كرديد؟ حرف هايشان همه از اين قبيل بود. بعد از اين دو نفر، عمربنعبدالعزيز آمد. او اهل عبادت بود. مورخ مىگويد مردمِ كوچه و بازار وقتى به هم مىرسيدند، يكى مىگفت: آقا! راستى شما ديروز دعاى ماه رجب را خوانديد؟ ديگرى مىگفت: آن دو ركعت نماز را خوانديد؟ بنابراين رفتار ما ها يك تأثير قهرى در رفتار مردم دارد ...
(رهبرانقلاب در ديدار با رئيسجمهور و اعضای هيأت دولت - ۱۳۸۴/۰۶/۰۸)»
با توجه به سخن حکیمانه فوق می توان دریافت چرا امروز مطالبات بخش زیادی از افراد جامعه در قالب مسائل اقتصادی صرف قرار می گیرد، مردم در کوچه و خیابان، دانشگاه، اداره و محل کار درباره مباحث اقتصادی صحبت می کنند، اینکه اقتصاد باید اولویت اول دولت بعدی باشد، نرخ تورم، قیمت دلار، نرخ اجاره بهای مسکن، قیمت گوشت و مرغ و ... باید سامان داده شود، کشور باید توسعه یابد و مانند اینها.
اینکه جوان دانشجوی ایرانی مسلمان مهمترین و بعضاً تنها مطالبه خود را سامان دادن به وضعیت اقتصادی عنوان می کند و بر خلاف نظر امام و مقتدی خویش صحبتی از تمدن سازی، فرهنگ عمومی، نظام آموزشی، سیستم ورزش، نظام درمان، محیط زیست، سبک زندگی، پیچ تاریخی، مقاومت و صبر در برابر تحریم ها، خودکفایی و ... به میان نمی آورد نیز به همین علت است.
مي شود يك تمدن را به صرف اينكه ماشين دارد صنعت دارد ثروت دارد قضاوت كرد و تحسين كرد در حالى كه در داخل آن اين مشكلات فراوان سراسر جامعه و زندگى مردم را فرا گرفته.
(رهبرانقلاب در ديدار جوانان استان خراسان شمالى ۱۳۹۱/۰۷/۲۳)
نامزدهای انتخاباتی با حجم بالای شعارهای اقتصادی خود در طی شش ماه گذشته ذهن مردم را به سمتی سوق داده اند که افراد به جای آن که موقعیت خود را به منزله کوهنورد در حال صعود که باید بر شرایط بد جوی و ناهمواری راه غلبه کند، در نظر بگیرند، خود را جمعیت منفعل دست بسته ای می انگارند که تغییر وضعیتشان نیاز به یک منجی دارد.
انتخابات، شاخص و عَلم نظام جمهورى اسلامى است.
(رهبرانقلاب در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى ۱۳۹۰/۰۳/۰۸)
در زمان تبلیغات انتخاباتی شعارهای کاندیدا ها اولویت های اصلی یک کشور و خواسته مردم و عمق اهداف و آرمان های آن را نشان می دهد، حال شعارهای انتخاباتی چه تصویری از ایران برای سایر کشورها به خصوص دشمنان انقلابی به نمایش می گذارند؟
این درست است که کمبود دارو در بخش هایی از کشور بیماران و خانواده های آن ها را با درد و رنج و مشقت همراه کرده، کمبود مواد آزمایشگاهی در حوزه های آموزشی و پژوهشی با ایجاد خلل همراه بوده، وضع بسیاری از مشاغل رو به وخامت و گاه تعطیلی نهاده، در کل تمام جامعه اثر تحریم ها و کارشکنی های اقتصادی دشمنان را به خوبی لمس می کنند اما این بدان معنا نیست که اقتصاد آن هم از نوعی که کاندیداها در شعارهای خود مطرح می کنند که صرفاً توسعه اقتصادی و رفاه مادی است، اولویت اول کشور باشد.
درست است که امسال در کنار حماسه سیاسی به حماسه اقتصادی نیز نیاز دارد اما آیا اقتصادی که کاندیداها در شعارهای خود مطرح می کنند، توان خلق حماسه را دارد؟
امید مطرح شده در عنوان دولت امید که کاندیداها به دولت های خود اختصاص داده اند نیز با امید مد نظر رهبری و جامعه ایران تفاوت دارد.
امید جامعه ایران مبتنی بر فرمایشات امام خامنه ای به آینده و افق هایی مانند تمدن اسلامی و حکومت جهانی اسلام معطوف است اما امیدی که کاندیداها از آن سخن می گویند امیدی کوتاه مدت و مربوط به ادامه هدفمندی یارانه ها و مسکن مهر و کاهش قیمت دلار است.
پیگیری عناوینی که امام خامنه ای در چندسال گذشته پیرامون مسائل اقتصادی انتخاب و اعلام کرده اند اهمیت حماسه اقتصادی برای شرایط امروز کشور را نشان می دهد، حماسه ای که باید در مقابل هجمه اقتصادی سنگین دشمنان انقلاب رقم بخورد.
رهبری انقلاب درباره نامگذاری سال جهاد اقتصادی این چنین می فرماید: «همهى شواهد نشاندهندهى اين است كه دشمن امروز بر روى چند نقطه تكيهى اساسى دارد. از واضحترين هايش انسان شروع كند، يكى مسئلهى اقتصاد است. اينكه ما امسال گفتيم سال «جهاد اقتصادى»، ناظر به اين بخش قضيه است. به زانو درآوردن كشور از لحاظ اقتصاد، عقب راندن و پس راندن كشور در زمينهى اقتصاد، كه منتهى بشود به فلج پايههاى اقتصادى، منتهى بشود به نوميدى مردم، يكى از كارهاى اساسى است».
(بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى ۱۳۹۰/۰۳/۰۸)
از طرف دیگر حماسه اقتصادی هنگامی رخ خواهد داد که ایران بر پایه دانش بومی و توان داخلی خود در عرصه اقتصاد وارد شود بدین معنا که استفاده از بن مایه های علوم غربی به ویژه اقتصاد و پیاده سازی آن ها، کشور را به همان منزل که امروز غرب در آن اتراق کرده، خواهد رساند. در برنامه های اقتصادی کاندیداهای ریاست جمهوری بعضاً مشاهده می شود که از مدل های توسعه ای مبتنی بر گزاره های غربی استفاده شده است، در واقع اقتصادی که اغلب کاندیداها دنبال می کنند همان دانش اقتصادی است که حتی امریکای اسطوره ای را با چالش مواجه کرده است، حال چطور از این برنامه ها می توان انتظار برپایی یک حماسه را داشت؟ امام خامنه ای در سال های گذشته بارها درباره ملزومات حماسه اقتصادی صحبت کرده اند، ایشان درباره رویکرد بومی و اسلامی به اقتصاد چنین می فرمایند:
*... آنطورى كه مؤمنين نسبت به قرآن و كلام خدا و وحى الهى اعتقاد دارند، اينها به نظرات فلان دانشمند اروپايى همان اندازه يا بيشتر اعتقاد دارند! جالب اينجاست كه آن نظريات كهنه و منسوخ مىشود و جايش نظريات جديدى مىآيد؛ اما اينها همان نظريات پنجاه سال پيش را به عنوان يك متن مقدس و يك دين در دست مىگيرند!... سالهاى متمادى است كه نظريات حاكم بر مراكز اقتصادى دنيا منسوخ شده و حرفهاى جديدى به بازار آمده است؛ اما عدهيى هنوز وقتى مىخواهند طراحى اقتصادى بكنند، به آن نظرياتِ كهنهى قديمى نگاه مىكنند! اينها دو عيب دارند: يكى اينكه مقلدند، دوم اينكه از تحولات جديد بىخبرند! (امام خامنه ای در ديدار جمعی از جوانان استان همدان ۱۳۸۳/۰۴/۱۷)
* اين انقلاب، با اين عظمت و ابعاد و آثار عملى، از لحاظ ارائهى مبانى فكرى خودش، يكى از ضعيفترين و كمكارترين انقلابها و بلكه تحولات دنياست ... اگر شما انقلابهاى بزرگ دنيا را هم در نظر بگيريد، باز هم مشخص مىشود كه ما كم كار كردهايم.
(رهبرانقلاب در ديدار با مجمع نمايندگان طلاب و فضلاى حوزهى علميهى قم 07/09/1368)
* استفادهى از شيوههاى علمى، كار لازمى است. البته علم نبايد اشتباه بشود با نسخههاى وارداتى كه اغلب آنها منسوخ است؛ چه در زمينهى اقتصاد، چه در زمينهى مسائل فرهنگى، چه در زمينههاى گوناگون. بعضىها دوست دارند امروز ما نسخههاى منسوخ و از دور خارج شدهى غربىها را بار ديگر در اينجا براى خودمان دستورالعمل علاج به حساب بياوريم. نه، شيوههاى پيشرفته، شيوههاى نو و با تكيهى به فهم و درك و نياز ايرانى، استفادهى از علم و توجه به نياز داخل و اقتضائات كشور مىتواند راه درست را به ما نشان دهد و ما را پيش ببرد.(امام خامنه ای در مراسم تنفیذ حكم ریاستجمهوری - ۱۳۸۴/۰۵/۱۲)
* ما دنبال چه نوع توسعهيى هستيم؟ اين نكتهى اساسى، در بحث هاى اقتصادى و غيراقتصادى جارى است. كسانى دنبال اين هستند كه حرفى را پرتاب كنند و ذهن مردم را از مسائل اصلى دور نگه دارند: مدل چينى، مدل ژاپنى، مدل فلان. مدل توسعه در جمهورى اسلامى، به اقتضاى شرايط فرهنگى، تاريخى، مواريث و اعتقادات و ايمان اين مردم، يك مدل كاملاً بومى و مختص به خود ملت ايران است؛ از هيچجا نبايد تقليد كرد؛ نه از بانك جهانى، نه از صندوق بينالمللى پول، نه از فلان كشور چپ، نه از فلان كشور راست؛ هرجا اقتضايى دارد.
فرق است بين استفاده كردن از تجربيات ديگران، با پيروى از مدل هاى تحميلى و القايى و غالباً هم منسوخ. بنده مىبينم گاهى بعضى از شيوههايى كه در زمينههاى اقتصادى و فرهنگى و غيره پيشنهاد مىشود، از ديگران گرفته شده - فلان متفكر فرنگى اينطورى گفته، فلان متفكر كجايى اينطورى گفته - مثل اينكه به آيات قرآن استناد مىشود! خيلى از شيوهها منسوخ است؛ سى سال پيش، چهل سال پيش، پنجاه سال پيش تجربه شده، بعد يك روش بهتر آوردهاند؛ ولى ما الان مىخواهيم از روش منسوخ آنها در آموزش و پرورش، در مسائل علمى، در كارهاى دانشگاهى، در كارهاى اقتصادى و در برنامهريزى و بودجهبندى استفاده كنيم؛ نه، اين درست نيست. از تجربهها و دانشها بايد استفاده كرد، اما الگو و شيوه و مدل را بايد كاملاً بومى و خودى انتخاب كرد. (امام خامنه ای در ديدار نمايندگان مجلس۱۳۸۳/۰۳/۲۷)
با وجود آنکه امام خامنه ای بارها این موارد را گوشزد کرده اند اما مشاهده می شود تحلیل ها و برنامه های اقتصادی کاندیداها مبتنی بر گزاره هایی غیر بومی است و با وجود اینکه باید نیت این افراد را برای تشویق مردم و جامعه به حماسه سیاسی و اقتصادی تحسین نمود اما نمی توان از اشتباهات آن ها که تکرار راه گذشتگان خارجی و داخلی است چشم پوشی کرد، اشتباهات محاسباتی و تحلیلی که شرایط پیچیده کشور را با دشواری فراوان روبرو خواهد کرد.
به عنوان مثال اگر کلید واژه های "اقتصاد مقاومتی"، "اقتصاد اسلامی" و "اقتدار اقتصادی"، "اصلاح الگوى مصرف"، "همت مضاعف"، "كار مضاعف"، "جهاد اقتصادى"، "توليد ملى و حمايت از كار و سرمايهى ايرانى"، مطرح شده از سوی رهبری انقلاب در طی سال های گذشته را در متن و یا حتی مقدمه برنامه های اقتصادی کاندیداها جست و جو کنیم کوچکترین اثر و نتیجه قابل توجهی نخواهیم یافت؛ نه عین کلیدواژه ها که حتی مفهوم آن ها را هم.
حتی کاندیداهایی که سال ها صرف تهیه برنامه برای حوزه اقتصاد و سایر حوزه ها کرده اند و به طول قدمت و سابقه برنامه های خود می بالند فراموش کرده اند برنامه هایشان مربوط به شرایط اقتصادی سال های گذشته بوده و برای مثال اساساً رویکرد مقاومتی ندارد.
کاندیداها با تکیه بر مدل های توسعه ای به دنبال ایجاد حماسه اقتصادی هستند در حالی که مفاهیم مهمی مانند اقتصادی مقاومتی و اقتدار اقتصادی را حتی در گفته ها و سخنرانی های خود به کار نمی برند، چرا که این مفاهیم در مدل ها و برنامه هایی که ایشان ارائه داده اند، جایگاهی ندارد. رهبر معظم انقلاب این مفاهیم را این گونه شرح می دهند:
* ما چند سال پيش «اقتصاد مقاومتى» را مطرح كرديم. همهى كسانى كه ناظر مسائل گوناگون بودند، مي توانستند حدس بزنند كه هدف دشمن، فشار اقتصادى بر كشور است. معلوم بود و طراحىها نشان مي داد كه اينها ميخواهند بر روى اقتصاد كشور متمركز شوند. اقتصاد كشور ما براى آنها نقطهى مهمى است. هدف دشمن اين بود كه بر روى اقتصاد متمركز شود، به رشد ملى لطمه بزند، به اشتغال لطمه بزند، طبعاً رفاه ملى دچار اختلال و خطر شود، مردم دچار مشكل شوند، دلزده بشوند، از نظام اسلامى جدا شوند؛ هدف فشار اقتصادى دشمن اين است، و اين محسوس بود؛ اين را انسان مي توانست مشاهده كند.
من سال ۸۶ در صحن مطهر علىبنموسىالرضا (عليه الصّلاة و السّلام) در سخنرانىِ اول سال گفتم كه اينها دارند مسئلهى اقتصاد را پيگيرى مي كنند؛ بعد هم آدم مي تواند فرض كند كه اين شعارهاى سال حلقههائى بود براى ايجاد يك منظومهى كامل در زمينهى مسائل اقتصاد؛ يعنى اصلاح الگوى مصرف، مسئلهى جلوگيرى از اسراف، مسئلهى همت مضاعف و كار مضاعف، مسئلهى جهاد اقتصادى، و امسال توليد ملى و حمايت از كار و سرمايهى ايرانى. ما اينها را به عنوان شعارهاى زودگذر مطرح نكرديم؛ اينها چيزهائى است كه مي تواند حركت عمومى كشور را در زمينهى اقتصاد ساماندهى كند؛ مي تواند ما را پيش ببرد. ما بايد دنبال اين راه باشيم.
(رهبرانقلاب در دیدار كارگزاران نظام03/05/1391)
* وظيفهی همهی ما اين است كه سعی كنيم كشور را مستحكم، غير قابل نفوذ، غير قابل تأثير از سوی دشمن، حفظ كنيم و نگه داريم؛ اين يكی از اقتضائات «اقتصاد مقاومتی» است كه ما مطرح كرديم. در اقتصاد مقاومتی، يك ركن اساسی و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد بايد مقاوم باشد؛ بايد بتواند در مقابل آنچه كه ممكن است در معرض توطئهی دشمن قرار بگيرد، مقاومت كند.
(رهبرانقلاب در حرم مطهر رضوی – 01/01/1392)
* علاج ملت ايران در كسب اقتدار است؛ اين اقتدار فقط به معناى اقتدار نظامى نيست؛ بايد اقتدار علمى، اقتدار اقتصادى، به دست آوردن قدرت اخلاقى و اجتماعى و بالاتر از همهى اينها اقتدار معنوى و روحى- كه از اتكال به خداوند متعال براى يك ملت حاصل مىشود- هم كسب كنيم.(پيام نوروزى رهبرانقلاب به مناسبت حلول سال 1387)
در کنار استفاده از بن مایه های غربی منسوخ و عدم توجه به تولید علم بومی بویژه در حوزه مورد علاقه کاندیداها، اقتصاد، و عدم ارائه سازوکارهای لازم جهت رسیدن به اقتدار اقتصادی حاصل از به کارگیری اقتصاد اسلامی و اقتصاد مقاومتی، کاندیداها یک نکته اساسی دیگر را نیز از قلم انداخته اند.
اقتصاد تأثیر مستقیم بر زندگی تک تک افراد جامعه دارد و توجه به اقتصاد بدون در نظر گرفتن ابعاد اثرگذاری آن بر سبک زندگی عواقب نامطلوبی به دنبال خواهد داشت.
رهبرانقلاب سبک زندگی را به عنوان بخش حقیقی پیشرفتی که هدف آن تشکیل تمدن اسلامی است ، تعریف می فرمایند.
در این بیان توسعه اقتصادی، سیاسی و ... به عنوان بخش ابزاری در نظر گفته می شود که بدون بخش حقیقی، پیشرفت در آن فایده ای ندارد.
آن بخش ابزارى چيست؟ بخش ابزارى عبارت است از همين ارزشهائى كه ما امروز به عنوان پيشرفت كشور مطرح مي كنيم: علم، اختراع، صنعت، سياست، اقتصاد، اقتدار سياسى و نظامى، اعتبار بينالمللى، تبليغ و ابزارهاى تبليغ؛ اينها همه بخش ابزارى تمدن است؛ وسيله است. ... در بخش ابزارى، علىرغم فشارها و تهديدها و تحريم ها و اين چيزها، پيشرفت كشور خوب بوده است. اما بخش حقيقى، آن چيزهائى است كه متن زندگى ما را تشكيل مي دهد؛ كه همان سبك زندگى است كه عرض كرديم.
اين، بخش حقيقى و اصلى تمدن است؛ مثل مسئلهى خانواده، سبك ازدواج، نوع مسكن، نوع لباس، الگوى مصرف، نوع خوراك، نوع آشپزى، تفريحات، مسئلهى خط، مسئلهى زبان، مسئلهى كسب و كار، رفتار ما در محل كار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعاليت سياسى، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانهاى كه در اختيار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئيس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پليس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهاى ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بيگانه؛ اينها آن بخشهاى اصلى تمدن است، كه متن زندگى انسان است ...
اگر ما در اين بخشى كه متن زندگى است، پيشرفت نكنيم، همهى پيشرفت هائى كه در بخش اول كرديم، نميتواند ما را رستگار كند؛ نمي تواند به ما امنيت و آرامش روانى ببخشد؛ همچنان كه مىبينيد در دنياى غرب نتوانسته. در آنجا افسردگى هست، نااميدى هست، از درون به هم ريختن هست، عدم امنيت انسانها در اجتماع و در خانواده هست، بىهدفى و پوچى هست؛ با اينكه ثروت هست، بمب اتم هست، پيشرفتهاى گوناگون علمى هست، قدرت نظامى هم هست. اصل قضيه اين است كه ما بتوانيم متن زندگى را، اين بخش اصلى تمدن را اصلاح كنيم. البته در انقلاب، در اين بخش، پيشرفت ما چشمگير نيست؛ در اين زمينه، ما مثل بخش اول حركت نكرديم، پيشرفت نكرديم. خب، بايد آسيبشناسى كنيم؛ چرا ما در اين بخش پيشرفت نكرديم؟
(بيانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالى ۱۳۹۱/۰۷/۲۳)»
اقتصاد و سبک زندگی رابطه ای دو طرفه دارند و هر یک بر دیگری اثر می گذارد. رسیدگی به اقتصاد و مشکلات اقتصادی جامعه ضروری و لازم است اما نه آنقدر که سبک زندگی افراد جامعه فدای توسعه اقتصادی اشتباه شود. تجمل گرایی و رفاه طلبی بخشی از جامعه ایرانی محصول سیاست های توسعه ای دولت های گذشته است. دولتی که مدیریت امور اجرایی کشوری مانند ایران را به دست می گیرد نمی تواند نسبت به تأثیر گزاره های اقتصادی بر سبک زندگی مردم بی تفاوت باشد و بدون در نظر گرفتن آن ها سیاستگذاری و برنامه ریزی کند.
برای مثال در برنامه های کاندیداهای دوره یازدهم ریاست جمهوری درباره کاهش ربا در نظام بانکداری کشور صحبت نشده است چرا که مدل های توسعه ای مد نظر ایشان به بانک و نظام پولی وابسته است، در نتیجه اگر این برنامه ها در کشور اجرا شوند از یک سو اتوبان، سد و پل بیشتری راه اندازی شده و اشتغال و رفاه بالاتری نیز حاصل می شود اما در کنار آن سفره و لقمه مردم بدون آنکه بدانند بیش از پیش با حرام حاصل از سود بانکی آمیخته شده و گوشت و پوست بیشتری از آن خواهد روئید.
در مثال دیگر اگر عنصر صبر در جامعه پررنگ باشد مردم بیشتر به فکر آینده بوده و با دوراندیشی پس انداز کرده و متعادل مصرف می کنند، اما مردمی که صبر کمتری دارند به دنبال مصرف و رفاه بیشتر در زمان حال هستند.
از این رو امام خامنه ای بر این باورندکه : مسئلهى مديريت مصرف، يكى از اركان اقتصاد مقاومتى است؛ يعنى مصرف متعادل و پرهيز از اسراف و تبذير. هم دستگاههاى دولتى، هم دستگاههاى غير دولتى، هم آحاد مردم و خانوادهها بايد به اين مسئله توجه كنند؛ كه اين واقعاً جهاد است. امروز پرهيز از اسراف و ملاحظهى تعادل در مصرف، بلاشك در مقابل دشمن يك حركت جهادى است؛ انسان مي تواند ادعا كند كه اين اجر جهاد فىسبيلاللّه را دارد. يك بُعد ديگرِ اين مسئلهى تعادل در مصرف و مديريت مصرف اين است كه ما از توليد داخلى استفاده كنيم؛ اين را همهى دستگاههاى دولتى توجه داشته باشند - دستگاههاى حاكميتى، مربوط به قواى سهگانه - سعى كنند هيچ توليد غير ايرانى را مصرف نكنند؛ همت را بر اين بگمارند. آحاد مردم هم مصرف توليد داخلى را بر مصرف كالاهائى با ماركهاى معروف خارجى - كه بعضى فقط براى نام و نشان، براى پز دادن، براى خودنمائى كردن، در زمينههاى مختلف دنبال ماركهاى خارجى مي روند - ترجيح بدهند. خود مردم راه مصرف كالاهاى خارجى را ببندند. (بیانات در دیدار كارگزاران نظام03/05/1391).
این در حالی است که در برنامه های اقتصادی کاندیداها اشاره ای به الگوی مصرف، مدیریت مصرف، تجمل، اسراف و مانند اینها نشده است، که این مسأله از عدم جامع نگری و کلان نگری تهیه کنندگان این برنامه ها خبر می دهد.
با وجود اینکه مقام معظم رهبری حتی برای سال های گذشته نام هایی را انتخاب کرده اند که رابطه مستقیم با سبک زندگی مردم دارد و در واقع تحقق آن ها زمانی رخ می دهد که سبک زندگی افراد جامعه در آن جهت قرار گرفته باشد، اما مدیران و مسئولان ارشد چنین ظرافتی را نادیده گرفته و اقتصاد را صرفاً اقتصاد می انگارند.
اگر به سایت رسمی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری مراجعه و برنامه های آن ها مورد ارزیابی قرار گیرد، مشاهده می شود که تنها اقتصاد و سیاست مورد توجه آن ها قرار گرفته است آن هم بدون در نظر گرفتن جنبه های مختلفی مانند تأثیر اقتصاد بر سبک زندگی، فرهنگ و .. .
فارغ از برخی افاضات اقتصادی کاندیداها در سخنرانی های عمومی، فونت درشت فایل های گذاشته شده به عنوان برنامه که صرف زیاد کردن صفحات به کار گرفته شده، اشتباهات تایپی و ویرایشی فراوان که از عدم توجه کاندید مربوطه به خط و نگارش فارسی به عنوان نماد رسمی فرهنگی ایرانی خبر می دهد، کپی پیست(Copy - Paste) سیاست های اقتصادی کلان و یا بدیهیات حوزه اقتصاد کشور نظیر آمارها، چالش ها، فرصت ها و راه کارها، نوشابه بازکردن افراد برای خودشان و ... می توان چنین گفت که برنامه های اقتصادی کاندیداها مشکلات اساسی اقتصاد ایران را حل نخواهد کرد البته اگر منظور از اقتصاد ایرانی، اقتصادی اسلامی که اقتدار کشور و به تبع آن سایر مسلمانان را خواستار است، باشد، مگرنه این برنامه ها رفاه و توسعه تک بعدی همانند مدل های غربی و یا آسیای جنوب شرقی را به خوبی تبیین و توصیه می کنند و در صورت پیاده سازی امور خورد و خواب افراد جامعه را بدون در نظر گرفتن آخرتشان سامان خواهند داد.
بطورکلی بیشترِ آن چه که به عنوان برنامه از سوی کاندیداها ارائه شده تنها بازخوانی صورت مسأله است و به تعبیر مقام معظم رهبری حل مسأله در آن ها وجود ندارد: ما بايد مسائل كشور را با اين ديد نگاه كنيم؛ آرمانها جلوى چشم ما باشد؛ واقعيتهاى تشويقكننده جلوى چشم ما باشد. در مورد واقعيتهاى منفى - كه در واقع در بعضى موارد واقعيتسازى است، واقعيتنمائى است - دچار اشتباه نشويم. البته توان دشمن را دستكم نگيريم، سهلانگارى و سادهانگارى نكنيم. مسئله، مسئلهى اساسى و مهمى است. شما مثل يك رياضيدانى كه ميخواهد يك مسئلهى مهم رياضى را حل كند، بر سر اين مسئله تلاشتان را به كار ببريد و مسئله را حل كنيد. شما رياضيدان بااستعدادى هستيد؛ اين هم يك مسئلهى رياضى است. اينجورى بايد با مسائل گوناگون برخورد كنيد. خوشبختانه انسان مشاهده مي كند كه همين روحيه هم در دستگاههاى گوناگون وجود دارد. به مسئلهى اقتصاد بايد با اين ديد نگاه كرد.(بیانات در دیدار كارگزاران نظام 03/05/1391).
برنامه ای که ارائه ی آن از سوی کاندیداها انتظار می رود پاسخ معادلات اقتصادی است نه بازتعریف آن ها.
در واقع راه کارهای بدیهی که در برنامه کاندیداها مطرح می شود مانند توسعه اقتصادی، ایجاد شغل، سامان دادن به حوزه مسکن و ده ها مورد از این دست تنها تکرار سیاست های کلی نظام که رهبری آن ها را ابلاغ کرده اند در قالب جملات خُرد شده و توضیحی می باشد، راه حلی وجود ندارد.
مانند اینکه گفته شود یک معادله دو مجهولی را با فرض اینکه متغیر سوم آن مقدار "ج" داشته باشد، حل کنید، کاندیداها چنین پاسخ داده اند: ما قطعاً مقدار مجهولات "الف" و "ب" را به شکلی محاسبه خواهیم کرد که متغیر سوم مقداری برابر "ج" داشته باشد.
در برنامه های کاندیداها راه حل وجود ندارد، راه حل به این معنا که روش حل مسأله توضیح داده شود تا مخاطب اقناع شود.
بدون ارائه روش و راه حل ریاضی برنامه های کاندیداها صرفاً وعده هایی همچون وعده های تحقق نیافته مدیران گذشته خواهد بود. کارت هواداری، سازمان رأی، ویکی، مجمع تبلیغات و ... مسائل اقتصاد ایران را حل نخواهد کرد، که اگر حل کند هم پاسخی تک بعدی خواهد بود.
کلید ناقص بودنِ راه حل های ارائه شده از سوی کاندیداها در این نکته نهفته است که اقتصاد صورت ظاهری و روبنای ساختمانی به نام سبک زندگی است و بدون در نظر گرفتن گزاره های سبک زندگی اسلامی، اقتصاد اسلامی رقم نخورده و نتیجه پیشرفت تک بعدی و صرفاٌ مادی خواهد بود.
يك كار مهم ديگر، شاخصگذارى است؛ تعيين شاخص هاى عدالت. يكى از كارهاى مهم نظرى ما اين است كه شاخص هاى عدالت را پيدا كنيم. خب، امروز شاخص هائى كه در غرب مطرح است، به طور مشروط قابل قبول است؛ بعضىاش مطلقاً شاخص نيست، بعضى شاخص هاى ناقصى است، بعضى در شرائطى ممكن است شاخص باشد. ما بايد بنشينيم مستقلاً شاخص هاى عدالت را، استقرار عدالت در جامعه را پيدا كنيم؛ يكى از بخشهاى مهم كار اين است.
(دومین نشست اندیشههای راهبردی با موضوع «عدالت»)
از جمله ضعف های اساسی موجود در برنامه ی کاندیدا مشخص نبودن شاخص های پیشرفت برنامه ها و یا غیربومی بودن آن هاست، چرا که شاخص های اقتصاد اسلامی با گزاره های سبک زندگی اسلامی سنجیده می شود و نه با گزاره هایی مانند جی دی پی و ... اگرچه این گزاره ها برای بررسی روند حرکت اقتصادی کشور می تواند مفید واقع شود اما نمی توان مناسبات اقتصادی را حول آن ها چید، بلکه معیار اصلی در این حوزه گزاره ها و مشخص های سبک زندگی اسلامی اند.
بر این اساس از مهمترین شاخص های اصلی سبک زندگی اسلامی می توان به سه شاخصه ی: حیا مندی، عفت مندی و غیرت مندی اشاره نمود.
یک برنامه اقتصادی هنگامی اقتدار یک جامعه اسلامی را به همراه خواهد داشت که با این شاخص ها همخوانی داشته باشد. برای مثال در موضوع ربا در نظام بانکی مقوله عفت شکم با چالش جدی مواجه است و از این روست که نمی توان آن را قبول کرد، همچنین است موضوع راه اندازی بورس های استانی و منطقه ای و مانند اینها که کاندیداها در برنامه های خود گنجانده اند.
در مثال دیگر راه کارهای کاندیداها در حوزه مسکن که در قالب طراحی جدید شهری و ... مطرح می شود نیز ادامه ساخت و ساز و معماری کنونی ساختمان ها خواهد بود که به شکل جدی مؤلفه های حیا و عفت را با چالش و تهدید مواجه کرده است.
بنا بر این بدون در نظر گفتن مؤلفه های سبک زندگی که در واقع روح اصلی پیشرفت جامعه اسلامی است و توجه صرف به موضوعات روبنایی مانند اقتصاد باعث شده برنامه های کاندیداها با وجود نقاط قوت فراوان اما غیرقابل استفاده برای کشوری که در حال گذر از پیج تاریخی است، باشد. برنامه های ارائه شده از سوی کاندیداها می تواند اقتصاد یک کشور جهان سومی غیر مسلمان را سامان داده و حتی شاید در دو سال بتواند آن را به یک کشور جهان اولی تبدیل کند اما اقتصادی که اسلامی نبوده و مؤلفه های سبک زندگی اسلامی در آن لحاظ نشده و برای مثال ارزش پول در آن ناموس ملی باشد، نمی تواند زمینه ساز دولت اسلامی و به تبع آن تمدن اسلامی گردد.
نکته دیگری که درباره برنامه های کاندیداها تمی توان از آن غافل شد این است که خط مشی این افراد که از سبک زندگی آن ها خبر می دهد قدری تأمل برانگیز است.
به عنوان مثال کاندیدایی که در 5 سال گذشته نزدیک به 16 هزار صفحه در 70 موضوع اصلی کشور در قالب کتاب و مقاله را تولید کرده چگونه فرصت رسیدگی به مسئولیت هایی که بر دوشش نهاده شده بود را داشته است؟
و چرا این برنامه ها و تولیدات به مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر خارج از دولت ارائه نشده است؟
و یا برای مثال کاندیدی که در این دوره همان طرحی را ارائه می کند که در دوره های گذشته نیز کرده بود، در این مدت چرا مواردی از این دست را در نهادی مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام یا سایر مراکز عرضه نکرده است؟
در واقع صحبت اصلی اینجاست چرا افراد برای پیاده کردن ایده ها و طرح هایشان نیاز دارند تا شخصا بر صندلی ریاست جمهوری تکیه بزنند و نمی توانند این تولیدات را در راه پیشرفت جامعه اسلامی و بسط آرمان های انقلاب در اختیار سایر مسئولان قرار دهند؟ از همین روست که مشاهده می شود در ادارات و سازمان ها افراد به جای تشریک مساعی دیگران را تخریب می کنند تا خود به مسئولیت رسیده و نظرات خویش را پیاده نمایند.
در کل می توان چنین گفت که سبک زندگی به معنای اصیل و اسلامی آن که مورد توجه مقام معظم رهبری و مؤمنان و دوستداران انقلاب اسلامی است در برنامه های اقتصاد محور کاندیداها مورد توجه قرار نگرفته است. با وجود اهمیت اقتصاد و حماسه اقتصادی در شرایط امروز کشور اما به نظر نمی رسد برنامه های ارائه شده از سوی کاندیدا ها توان خلق حماسه اقتصادی را داشته باشند چرا که همان طور که اشاره شد این برنامه ها مبتنی بر گزاره های سبک زندگی نگاشته نشده و اساساً سبک زندگی اسلامی، اقتصاد اسلامی، اقتصاد بدون ربا و مانند اینها در آن ها لحاظ نشده است.
(رهبرانقلاب در ديدار با رئيسجمهور و اعضای هيأت دولت - ۱۳۸۴/۰۶/۰۸)»
با توجه به سخن حکیمانه فوق می توان دریافت چرا امروز مطالبات بخش زیادی از افراد جامعه در قالب مسائل اقتصادی صرف قرار می گیرد، مردم در کوچه و خیابان، دانشگاه، اداره و محل کار درباره مباحث اقتصادی صحبت می کنند، اینکه اقتصاد باید اولویت اول دولت بعدی باشد، نرخ تورم، قیمت دلار، نرخ اجاره بهای مسکن، قیمت گوشت و مرغ و ... باید سامان داده شود، کشور باید توسعه یابد و مانند اینها.
اینکه جوان دانشجوی ایرانی مسلمان مهمترین و بعضاً تنها مطالبه خود را سامان دادن به وضعیت اقتصادی عنوان می کند و بر خلاف نظر امام و مقتدی خویش صحبتی از تمدن سازی، فرهنگ عمومی، نظام آموزشی، سیستم ورزش، نظام درمان، محیط زیست، سبک زندگی، پیچ تاریخی، مقاومت و صبر در برابر تحریم ها، خودکفایی و ... به میان نمی آورد نیز به همین علت است.
مي شود يك تمدن را به صرف اينكه ماشين دارد صنعت دارد ثروت دارد قضاوت كرد و تحسين كرد در حالى كه در داخل آن اين مشكلات فراوان سراسر جامعه و زندگى مردم را فرا گرفته.
(رهبرانقلاب در ديدار جوانان استان خراسان شمالى ۱۳۹۱/۰۷/۲۳)
نامزدهای انتخاباتی با حجم بالای شعارهای اقتصادی خود در طی شش ماه گذشته ذهن مردم را به سمتی سوق داده اند که افراد به جای آن که موقعیت خود را به منزله کوهنورد در حال صعود که باید بر شرایط بد جوی و ناهمواری راه غلبه کند، در نظر بگیرند، خود را جمعیت منفعل دست بسته ای می انگارند که تغییر وضعیتشان نیاز به یک منجی دارد.
انتخابات، شاخص و عَلم نظام جمهورى اسلامى است.
(رهبرانقلاب در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى ۱۳۹۰/۰۳/۰۸)
در زمان تبلیغات انتخاباتی شعارهای کاندیدا ها اولویت های اصلی یک کشور و خواسته مردم و عمق اهداف و آرمان های آن را نشان می دهد، حال شعارهای انتخاباتی چه تصویری از ایران برای سایر کشورها به خصوص دشمنان انقلابی به نمایش می گذارند؟
این درست است که کمبود دارو در بخش هایی از کشور بیماران و خانواده های آن ها را با درد و رنج و مشقت همراه کرده، کمبود مواد آزمایشگاهی در حوزه های آموزشی و پژوهشی با ایجاد خلل همراه بوده، وضع بسیاری از مشاغل رو به وخامت و گاه تعطیلی نهاده، در کل تمام جامعه اثر تحریم ها و کارشکنی های اقتصادی دشمنان را به خوبی لمس می کنند اما این بدان معنا نیست که اقتصاد آن هم از نوعی که کاندیداها در شعارهای خود مطرح می کنند که صرفاً توسعه اقتصادی و رفاه مادی است، اولویت اول کشور باشد.
درست است که امسال در کنار حماسه سیاسی به حماسه اقتصادی نیز نیاز دارد اما آیا اقتصادی که کاندیداها در شعارهای خود مطرح می کنند، توان خلق حماسه را دارد؟
امید مطرح شده در عنوان دولت امید که کاندیداها به دولت های خود اختصاص داده اند نیز با امید مد نظر رهبری و جامعه ایران تفاوت دارد.
امید جامعه ایران مبتنی بر فرمایشات امام خامنه ای به آینده و افق هایی مانند تمدن اسلامی و حکومت جهانی اسلام معطوف است اما امیدی که کاندیداها از آن سخن می گویند امیدی کوتاه مدت و مربوط به ادامه هدفمندی یارانه ها و مسکن مهر و کاهش قیمت دلار است.
پیگیری عناوینی که امام خامنه ای در چندسال گذشته پیرامون مسائل اقتصادی انتخاب و اعلام کرده اند اهمیت حماسه اقتصادی برای شرایط امروز کشور را نشان می دهد، حماسه ای که باید در مقابل هجمه اقتصادی سنگین دشمنان انقلاب رقم بخورد.
رهبری انقلاب درباره نامگذاری سال جهاد اقتصادی این چنین می فرماید: «همهى شواهد نشاندهندهى اين است كه دشمن امروز بر روى چند نقطه تكيهى اساسى دارد. از واضحترين هايش انسان شروع كند، يكى مسئلهى اقتصاد است. اينكه ما امسال گفتيم سال «جهاد اقتصادى»، ناظر به اين بخش قضيه است. به زانو درآوردن كشور از لحاظ اقتصاد، عقب راندن و پس راندن كشور در زمينهى اقتصاد، كه منتهى بشود به فلج پايههاى اقتصادى، منتهى بشود به نوميدى مردم، يكى از كارهاى اساسى است».
(بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى ۱۳۹۰/۰۳/۰۸)
از طرف دیگر حماسه اقتصادی هنگامی رخ خواهد داد که ایران بر پایه دانش بومی و توان داخلی خود در عرصه اقتصاد وارد شود بدین معنا که استفاده از بن مایه های علوم غربی به ویژه اقتصاد و پیاده سازی آن ها، کشور را به همان منزل که امروز غرب در آن اتراق کرده، خواهد رساند. در برنامه های اقتصادی کاندیداهای ریاست جمهوری بعضاً مشاهده می شود که از مدل های توسعه ای مبتنی بر گزاره های غربی استفاده شده است، در واقع اقتصادی که اغلب کاندیداها دنبال می کنند همان دانش اقتصادی است که حتی امریکای اسطوره ای را با چالش مواجه کرده است، حال چطور از این برنامه ها می توان انتظار برپایی یک حماسه را داشت؟ امام خامنه ای در سال های گذشته بارها درباره ملزومات حماسه اقتصادی صحبت کرده اند، ایشان درباره رویکرد بومی و اسلامی به اقتصاد چنین می فرمایند:
*... آنطورى كه مؤمنين نسبت به قرآن و كلام خدا و وحى الهى اعتقاد دارند، اينها به نظرات فلان دانشمند اروپايى همان اندازه يا بيشتر اعتقاد دارند! جالب اينجاست كه آن نظريات كهنه و منسوخ مىشود و جايش نظريات جديدى مىآيد؛ اما اينها همان نظريات پنجاه سال پيش را به عنوان يك متن مقدس و يك دين در دست مىگيرند!... سالهاى متمادى است كه نظريات حاكم بر مراكز اقتصادى دنيا منسوخ شده و حرفهاى جديدى به بازار آمده است؛ اما عدهيى هنوز وقتى مىخواهند طراحى اقتصادى بكنند، به آن نظرياتِ كهنهى قديمى نگاه مىكنند! اينها دو عيب دارند: يكى اينكه مقلدند، دوم اينكه از تحولات جديد بىخبرند! (امام خامنه ای در ديدار جمعی از جوانان استان همدان ۱۳۸۳/۰۴/۱۷)
* اين انقلاب، با اين عظمت و ابعاد و آثار عملى، از لحاظ ارائهى مبانى فكرى خودش، يكى از ضعيفترين و كمكارترين انقلابها و بلكه تحولات دنياست ... اگر شما انقلابهاى بزرگ دنيا را هم در نظر بگيريد، باز هم مشخص مىشود كه ما كم كار كردهايم.
(رهبرانقلاب در ديدار با مجمع نمايندگان طلاب و فضلاى حوزهى علميهى قم 07/09/1368)
* استفادهى از شيوههاى علمى، كار لازمى است. البته علم نبايد اشتباه بشود با نسخههاى وارداتى كه اغلب آنها منسوخ است؛ چه در زمينهى اقتصاد، چه در زمينهى مسائل فرهنگى، چه در زمينههاى گوناگون. بعضىها دوست دارند امروز ما نسخههاى منسوخ و از دور خارج شدهى غربىها را بار ديگر در اينجا براى خودمان دستورالعمل علاج به حساب بياوريم. نه، شيوههاى پيشرفته، شيوههاى نو و با تكيهى به فهم و درك و نياز ايرانى، استفادهى از علم و توجه به نياز داخل و اقتضائات كشور مىتواند راه درست را به ما نشان دهد و ما را پيش ببرد.(امام خامنه ای در مراسم تنفیذ حكم ریاستجمهوری - ۱۳۸۴/۰۵/۱۲)
* ما دنبال چه نوع توسعهيى هستيم؟ اين نكتهى اساسى، در بحث هاى اقتصادى و غيراقتصادى جارى است. كسانى دنبال اين هستند كه حرفى را پرتاب كنند و ذهن مردم را از مسائل اصلى دور نگه دارند: مدل چينى، مدل ژاپنى، مدل فلان. مدل توسعه در جمهورى اسلامى، به اقتضاى شرايط فرهنگى، تاريخى، مواريث و اعتقادات و ايمان اين مردم، يك مدل كاملاً بومى و مختص به خود ملت ايران است؛ از هيچجا نبايد تقليد كرد؛ نه از بانك جهانى، نه از صندوق بينالمللى پول، نه از فلان كشور چپ، نه از فلان كشور راست؛ هرجا اقتضايى دارد.
فرق است بين استفاده كردن از تجربيات ديگران، با پيروى از مدل هاى تحميلى و القايى و غالباً هم منسوخ. بنده مىبينم گاهى بعضى از شيوههايى كه در زمينههاى اقتصادى و فرهنگى و غيره پيشنهاد مىشود، از ديگران گرفته شده - فلان متفكر فرنگى اينطورى گفته، فلان متفكر كجايى اينطورى گفته - مثل اينكه به آيات قرآن استناد مىشود! خيلى از شيوهها منسوخ است؛ سى سال پيش، چهل سال پيش، پنجاه سال پيش تجربه شده، بعد يك روش بهتر آوردهاند؛ ولى ما الان مىخواهيم از روش منسوخ آنها در آموزش و پرورش، در مسائل علمى، در كارهاى دانشگاهى، در كارهاى اقتصادى و در برنامهريزى و بودجهبندى استفاده كنيم؛ نه، اين درست نيست. از تجربهها و دانشها بايد استفاده كرد، اما الگو و شيوه و مدل را بايد كاملاً بومى و خودى انتخاب كرد. (امام خامنه ای در ديدار نمايندگان مجلس۱۳۸۳/۰۳/۲۷)
با وجود آنکه امام خامنه ای بارها این موارد را گوشزد کرده اند اما مشاهده می شود تحلیل ها و برنامه های اقتصادی کاندیداها مبتنی بر گزاره هایی غیر بومی است و با وجود اینکه باید نیت این افراد را برای تشویق مردم و جامعه به حماسه سیاسی و اقتصادی تحسین نمود اما نمی توان از اشتباهات آن ها که تکرار راه گذشتگان خارجی و داخلی است چشم پوشی کرد، اشتباهات محاسباتی و تحلیلی که شرایط پیچیده کشور را با دشواری فراوان روبرو خواهد کرد.
به عنوان مثال اگر کلید واژه های "اقتصاد مقاومتی"، "اقتصاد اسلامی" و "اقتدار اقتصادی"، "اصلاح الگوى مصرف"، "همت مضاعف"، "كار مضاعف"، "جهاد اقتصادى"، "توليد ملى و حمايت از كار و سرمايهى ايرانى"، مطرح شده از سوی رهبری انقلاب در طی سال های گذشته را در متن و یا حتی مقدمه برنامه های اقتصادی کاندیداها جست و جو کنیم کوچکترین اثر و نتیجه قابل توجهی نخواهیم یافت؛ نه عین کلیدواژه ها که حتی مفهوم آن ها را هم.
حتی کاندیداهایی که سال ها صرف تهیه برنامه برای حوزه اقتصاد و سایر حوزه ها کرده اند و به طول قدمت و سابقه برنامه های خود می بالند فراموش کرده اند برنامه هایشان مربوط به شرایط اقتصادی سال های گذشته بوده و برای مثال اساساً رویکرد مقاومتی ندارد.
کاندیداها با تکیه بر مدل های توسعه ای به دنبال ایجاد حماسه اقتصادی هستند در حالی که مفاهیم مهمی مانند اقتصادی مقاومتی و اقتدار اقتصادی را حتی در گفته ها و سخنرانی های خود به کار نمی برند، چرا که این مفاهیم در مدل ها و برنامه هایی که ایشان ارائه داده اند، جایگاهی ندارد. رهبر معظم انقلاب این مفاهیم را این گونه شرح می دهند:
* ما چند سال پيش «اقتصاد مقاومتى» را مطرح كرديم. همهى كسانى كه ناظر مسائل گوناگون بودند، مي توانستند حدس بزنند كه هدف دشمن، فشار اقتصادى بر كشور است. معلوم بود و طراحىها نشان مي داد كه اينها ميخواهند بر روى اقتصاد كشور متمركز شوند. اقتصاد كشور ما براى آنها نقطهى مهمى است. هدف دشمن اين بود كه بر روى اقتصاد متمركز شود، به رشد ملى لطمه بزند، به اشتغال لطمه بزند، طبعاً رفاه ملى دچار اختلال و خطر شود، مردم دچار مشكل شوند، دلزده بشوند، از نظام اسلامى جدا شوند؛ هدف فشار اقتصادى دشمن اين است، و اين محسوس بود؛ اين را انسان مي توانست مشاهده كند.
من سال ۸۶ در صحن مطهر علىبنموسىالرضا (عليه الصّلاة و السّلام) در سخنرانىِ اول سال گفتم كه اينها دارند مسئلهى اقتصاد را پيگيرى مي كنند؛ بعد هم آدم مي تواند فرض كند كه اين شعارهاى سال حلقههائى بود براى ايجاد يك منظومهى كامل در زمينهى مسائل اقتصاد؛ يعنى اصلاح الگوى مصرف، مسئلهى جلوگيرى از اسراف، مسئلهى همت مضاعف و كار مضاعف، مسئلهى جهاد اقتصادى، و امسال توليد ملى و حمايت از كار و سرمايهى ايرانى. ما اينها را به عنوان شعارهاى زودگذر مطرح نكرديم؛ اينها چيزهائى است كه مي تواند حركت عمومى كشور را در زمينهى اقتصاد ساماندهى كند؛ مي تواند ما را پيش ببرد. ما بايد دنبال اين راه باشيم.
(رهبرانقلاب در دیدار كارگزاران نظام03/05/1391)
* وظيفهی همهی ما اين است كه سعی كنيم كشور را مستحكم، غير قابل نفوذ، غير قابل تأثير از سوی دشمن، حفظ كنيم و نگه داريم؛ اين يكی از اقتضائات «اقتصاد مقاومتی» است كه ما مطرح كرديم. در اقتصاد مقاومتی، يك ركن اساسی و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد بايد مقاوم باشد؛ بايد بتواند در مقابل آنچه كه ممكن است در معرض توطئهی دشمن قرار بگيرد، مقاومت كند.
(رهبرانقلاب در حرم مطهر رضوی – 01/01/1392)
* علاج ملت ايران در كسب اقتدار است؛ اين اقتدار فقط به معناى اقتدار نظامى نيست؛ بايد اقتدار علمى، اقتدار اقتصادى، به دست آوردن قدرت اخلاقى و اجتماعى و بالاتر از همهى اينها اقتدار معنوى و روحى- كه از اتكال به خداوند متعال براى يك ملت حاصل مىشود- هم كسب كنيم.(پيام نوروزى رهبرانقلاب به مناسبت حلول سال 1387)
در کنار استفاده از بن مایه های غربی منسوخ و عدم توجه به تولید علم بومی بویژه در حوزه مورد علاقه کاندیداها، اقتصاد، و عدم ارائه سازوکارهای لازم جهت رسیدن به اقتدار اقتصادی حاصل از به کارگیری اقتصاد اسلامی و اقتصاد مقاومتی، کاندیداها یک نکته اساسی دیگر را نیز از قلم انداخته اند.
اقتصاد تأثیر مستقیم بر زندگی تک تک افراد جامعه دارد و توجه به اقتصاد بدون در نظر گرفتن ابعاد اثرگذاری آن بر سبک زندگی عواقب نامطلوبی به دنبال خواهد داشت.
رهبرانقلاب سبک زندگی را به عنوان بخش حقیقی پیشرفتی که هدف آن تشکیل تمدن اسلامی است ، تعریف می فرمایند.
در این بیان توسعه اقتصادی، سیاسی و ... به عنوان بخش ابزاری در نظر گفته می شود که بدون بخش حقیقی، پیشرفت در آن فایده ای ندارد.
آن بخش ابزارى چيست؟ بخش ابزارى عبارت است از همين ارزشهائى كه ما امروز به عنوان پيشرفت كشور مطرح مي كنيم: علم، اختراع، صنعت، سياست، اقتصاد، اقتدار سياسى و نظامى، اعتبار بينالمللى، تبليغ و ابزارهاى تبليغ؛ اينها همه بخش ابزارى تمدن است؛ وسيله است. ... در بخش ابزارى، علىرغم فشارها و تهديدها و تحريم ها و اين چيزها، پيشرفت كشور خوب بوده است. اما بخش حقيقى، آن چيزهائى است كه متن زندگى ما را تشكيل مي دهد؛ كه همان سبك زندگى است كه عرض كرديم.
اين، بخش حقيقى و اصلى تمدن است؛ مثل مسئلهى خانواده، سبك ازدواج، نوع مسكن، نوع لباس، الگوى مصرف، نوع خوراك، نوع آشپزى، تفريحات، مسئلهى خط، مسئلهى زبان، مسئلهى كسب و كار، رفتار ما در محل كار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعاليت سياسى، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانهاى كه در اختيار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئيس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پليس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهاى ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بيگانه؛ اينها آن بخشهاى اصلى تمدن است، كه متن زندگى انسان است ...
اگر ما در اين بخشى كه متن زندگى است، پيشرفت نكنيم، همهى پيشرفت هائى كه در بخش اول كرديم، نميتواند ما را رستگار كند؛ نمي تواند به ما امنيت و آرامش روانى ببخشد؛ همچنان كه مىبينيد در دنياى غرب نتوانسته. در آنجا افسردگى هست، نااميدى هست، از درون به هم ريختن هست، عدم امنيت انسانها در اجتماع و در خانواده هست، بىهدفى و پوچى هست؛ با اينكه ثروت هست، بمب اتم هست، پيشرفتهاى گوناگون علمى هست، قدرت نظامى هم هست. اصل قضيه اين است كه ما بتوانيم متن زندگى را، اين بخش اصلى تمدن را اصلاح كنيم. البته در انقلاب، در اين بخش، پيشرفت ما چشمگير نيست؛ در اين زمينه، ما مثل بخش اول حركت نكرديم، پيشرفت نكرديم. خب، بايد آسيبشناسى كنيم؛ چرا ما در اين بخش پيشرفت نكرديم؟
(بيانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالى ۱۳۹۱/۰۷/۲۳)»
اقتصاد و سبک زندگی رابطه ای دو طرفه دارند و هر یک بر دیگری اثر می گذارد. رسیدگی به اقتصاد و مشکلات اقتصادی جامعه ضروری و لازم است اما نه آنقدر که سبک زندگی افراد جامعه فدای توسعه اقتصادی اشتباه شود. تجمل گرایی و رفاه طلبی بخشی از جامعه ایرانی محصول سیاست های توسعه ای دولت های گذشته است. دولتی که مدیریت امور اجرایی کشوری مانند ایران را به دست می گیرد نمی تواند نسبت به تأثیر گزاره های اقتصادی بر سبک زندگی مردم بی تفاوت باشد و بدون در نظر گرفتن آن ها سیاستگذاری و برنامه ریزی کند.
برای مثال در برنامه های کاندیداهای دوره یازدهم ریاست جمهوری درباره کاهش ربا در نظام بانکداری کشور صحبت نشده است چرا که مدل های توسعه ای مد نظر ایشان به بانک و نظام پولی وابسته است، در نتیجه اگر این برنامه ها در کشور اجرا شوند از یک سو اتوبان، سد و پل بیشتری راه اندازی شده و اشتغال و رفاه بالاتری نیز حاصل می شود اما در کنار آن سفره و لقمه مردم بدون آنکه بدانند بیش از پیش با حرام حاصل از سود بانکی آمیخته شده و گوشت و پوست بیشتری از آن خواهد روئید.
در مثال دیگر اگر عنصر صبر در جامعه پررنگ باشد مردم بیشتر به فکر آینده بوده و با دوراندیشی پس انداز کرده و متعادل مصرف می کنند، اما مردمی که صبر کمتری دارند به دنبال مصرف و رفاه بیشتر در زمان حال هستند.
از این رو امام خامنه ای بر این باورندکه : مسئلهى مديريت مصرف، يكى از اركان اقتصاد مقاومتى است؛ يعنى مصرف متعادل و پرهيز از اسراف و تبذير. هم دستگاههاى دولتى، هم دستگاههاى غير دولتى، هم آحاد مردم و خانوادهها بايد به اين مسئله توجه كنند؛ كه اين واقعاً جهاد است. امروز پرهيز از اسراف و ملاحظهى تعادل در مصرف، بلاشك در مقابل دشمن يك حركت جهادى است؛ انسان مي تواند ادعا كند كه اين اجر جهاد فىسبيلاللّه را دارد. يك بُعد ديگرِ اين مسئلهى تعادل در مصرف و مديريت مصرف اين است كه ما از توليد داخلى استفاده كنيم؛ اين را همهى دستگاههاى دولتى توجه داشته باشند - دستگاههاى حاكميتى، مربوط به قواى سهگانه - سعى كنند هيچ توليد غير ايرانى را مصرف نكنند؛ همت را بر اين بگمارند. آحاد مردم هم مصرف توليد داخلى را بر مصرف كالاهائى با ماركهاى معروف خارجى - كه بعضى فقط براى نام و نشان، براى پز دادن، براى خودنمائى كردن، در زمينههاى مختلف دنبال ماركهاى خارجى مي روند - ترجيح بدهند. خود مردم راه مصرف كالاهاى خارجى را ببندند. (بیانات در دیدار كارگزاران نظام03/05/1391).
این در حالی است که در برنامه های اقتصادی کاندیداها اشاره ای به الگوی مصرف، مدیریت مصرف، تجمل، اسراف و مانند اینها نشده است، که این مسأله از عدم جامع نگری و کلان نگری تهیه کنندگان این برنامه ها خبر می دهد.
با وجود اینکه مقام معظم رهبری حتی برای سال های گذشته نام هایی را انتخاب کرده اند که رابطه مستقیم با سبک زندگی مردم دارد و در واقع تحقق آن ها زمانی رخ می دهد که سبک زندگی افراد جامعه در آن جهت قرار گرفته باشد، اما مدیران و مسئولان ارشد چنین ظرافتی را نادیده گرفته و اقتصاد را صرفاً اقتصاد می انگارند.
اگر به سایت رسمی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری مراجعه و برنامه های آن ها مورد ارزیابی قرار گیرد، مشاهده می شود که تنها اقتصاد و سیاست مورد توجه آن ها قرار گرفته است آن هم بدون در نظر گرفتن جنبه های مختلفی مانند تأثیر اقتصاد بر سبک زندگی، فرهنگ و .. .
فارغ از برخی افاضات اقتصادی کاندیداها در سخنرانی های عمومی، فونت درشت فایل های گذاشته شده به عنوان برنامه که صرف زیاد کردن صفحات به کار گرفته شده، اشتباهات تایپی و ویرایشی فراوان که از عدم توجه کاندید مربوطه به خط و نگارش فارسی به عنوان نماد رسمی فرهنگی ایرانی خبر می دهد، کپی پیست(Copy - Paste) سیاست های اقتصادی کلان و یا بدیهیات حوزه اقتصاد کشور نظیر آمارها، چالش ها، فرصت ها و راه کارها، نوشابه بازکردن افراد برای خودشان و ... می توان چنین گفت که برنامه های اقتصادی کاندیداها مشکلات اساسی اقتصاد ایران را حل نخواهد کرد البته اگر منظور از اقتصاد ایرانی، اقتصادی اسلامی که اقتدار کشور و به تبع آن سایر مسلمانان را خواستار است، باشد، مگرنه این برنامه ها رفاه و توسعه تک بعدی همانند مدل های غربی و یا آسیای جنوب شرقی را به خوبی تبیین و توصیه می کنند و در صورت پیاده سازی امور خورد و خواب افراد جامعه را بدون در نظر گرفتن آخرتشان سامان خواهند داد.
بطورکلی بیشترِ آن چه که به عنوان برنامه از سوی کاندیداها ارائه شده تنها بازخوانی صورت مسأله است و به تعبیر مقام معظم رهبری حل مسأله در آن ها وجود ندارد: ما بايد مسائل كشور را با اين ديد نگاه كنيم؛ آرمانها جلوى چشم ما باشد؛ واقعيتهاى تشويقكننده جلوى چشم ما باشد. در مورد واقعيتهاى منفى - كه در واقع در بعضى موارد واقعيتسازى است، واقعيتنمائى است - دچار اشتباه نشويم. البته توان دشمن را دستكم نگيريم، سهلانگارى و سادهانگارى نكنيم. مسئله، مسئلهى اساسى و مهمى است. شما مثل يك رياضيدانى كه ميخواهد يك مسئلهى مهم رياضى را حل كند، بر سر اين مسئله تلاشتان را به كار ببريد و مسئله را حل كنيد. شما رياضيدان بااستعدادى هستيد؛ اين هم يك مسئلهى رياضى است. اينجورى بايد با مسائل گوناگون برخورد كنيد. خوشبختانه انسان مشاهده مي كند كه همين روحيه هم در دستگاههاى گوناگون وجود دارد. به مسئلهى اقتصاد بايد با اين ديد نگاه كرد.(بیانات در دیدار كارگزاران نظام 03/05/1391).
برنامه ای که ارائه ی آن از سوی کاندیداها انتظار می رود پاسخ معادلات اقتصادی است نه بازتعریف آن ها.
در واقع راه کارهای بدیهی که در برنامه کاندیداها مطرح می شود مانند توسعه اقتصادی، ایجاد شغل، سامان دادن به حوزه مسکن و ده ها مورد از این دست تنها تکرار سیاست های کلی نظام که رهبری آن ها را ابلاغ کرده اند در قالب جملات خُرد شده و توضیحی می باشد، راه حلی وجود ندارد.
مانند اینکه گفته شود یک معادله دو مجهولی را با فرض اینکه متغیر سوم آن مقدار "ج" داشته باشد، حل کنید، کاندیداها چنین پاسخ داده اند: ما قطعاً مقدار مجهولات "الف" و "ب" را به شکلی محاسبه خواهیم کرد که متغیر سوم مقداری برابر "ج" داشته باشد.
در برنامه های کاندیداها راه حل وجود ندارد، راه حل به این معنا که روش حل مسأله توضیح داده شود تا مخاطب اقناع شود.
بدون ارائه روش و راه حل ریاضی برنامه های کاندیداها صرفاً وعده هایی همچون وعده های تحقق نیافته مدیران گذشته خواهد بود. کارت هواداری، سازمان رأی، ویکی، مجمع تبلیغات و ... مسائل اقتصاد ایران را حل نخواهد کرد، که اگر حل کند هم پاسخی تک بعدی خواهد بود.
{$sepehr_album_3648}
کلید ناقص بودنِ راه حل های ارائه شده از سوی کاندیداها در این نکته نهفته است که اقتصاد صورت ظاهری و روبنای ساختمانی به نام سبک زندگی است و بدون در نظر گرفتن گزاره های سبک زندگی اسلامی، اقتصاد اسلامی رقم نخورده و نتیجه پیشرفت تک بعدی و صرفاٌ مادی خواهد بود.
يك كار مهم ديگر، شاخصگذارى است؛ تعيين شاخص هاى عدالت. يكى از كارهاى مهم نظرى ما اين است كه شاخص هاى عدالت را پيدا كنيم. خب، امروز شاخص هائى كه در غرب مطرح است، به طور مشروط قابل قبول است؛ بعضىاش مطلقاً شاخص نيست، بعضى شاخص هاى ناقصى است، بعضى در شرائطى ممكن است شاخص باشد. ما بايد بنشينيم مستقلاً شاخص هاى عدالت را، استقرار عدالت در جامعه را پيدا كنيم؛ يكى از بخشهاى مهم كار اين است.
(دومین نشست اندیشههای راهبردی با موضوع «عدالت»)
از جمله ضعف های اساسی موجود در برنامه ی کاندیدا مشخص نبودن شاخص های پیشرفت برنامه ها و یا غیربومی بودن آن هاست، چرا که شاخص های اقتصاد اسلامی با گزاره های سبک زندگی اسلامی سنجیده می شود و نه با گزاره هایی مانند جی دی پی و ... اگرچه این گزاره ها برای بررسی روند حرکت اقتصادی کشور می تواند مفید واقع شود اما نمی توان مناسبات اقتصادی را حول آن ها چید، بلکه معیار اصلی در این حوزه گزاره ها و مشخص های سبک زندگی اسلامی اند.
بر این اساس از مهمترین شاخص های اصلی سبک زندگی اسلامی می توان به سه شاخصه ی: حیا مندی، عفت مندی و غیرت مندی اشاره نمود.
یک برنامه اقتصادی هنگامی اقتدار یک جامعه اسلامی را به همراه خواهد داشت که با این شاخص ها همخوانی داشته باشد. برای مثال در موضوع ربا در نظام بانکی مقوله عفت شکم با چالش جدی مواجه است و از این روست که نمی توان آن را قبول کرد، همچنین است موضوع راه اندازی بورس های استانی و منطقه ای و مانند اینها که کاندیداها در برنامه های خود گنجانده اند.
در مثال دیگر راه کارهای کاندیداها در حوزه مسکن که در قالب طراحی جدید شهری و ... مطرح می شود نیز ادامه ساخت و ساز و معماری کنونی ساختمان ها خواهد بود که به شکل جدی مؤلفه های حیا و عفت را با چالش و تهدید مواجه کرده است.
بنا بر این بدون در نظر گفتن مؤلفه های سبک زندگی که در واقع روح اصلی پیشرفت جامعه اسلامی است و توجه صرف به موضوعات روبنایی مانند اقتصاد باعث شده برنامه های کاندیداها با وجود نقاط قوت فراوان اما غیرقابل استفاده برای کشوری که در حال گذر از پیج تاریخی است، باشد. برنامه های ارائه شده از سوی کاندیداها می تواند اقتصاد یک کشور جهان سومی غیر مسلمان را سامان داده و حتی شاید در دو سال بتواند آن را به یک کشور جهان اولی تبدیل کند اما اقتصادی که اسلامی نبوده و مؤلفه های سبک زندگی اسلامی در آن لحاظ نشده و برای مثال ارزش پول در آن ناموس ملی باشد، نمی تواند زمینه ساز دولت اسلامی و به تبع آن تمدن اسلامی گردد.
نکته دیگری که درباره برنامه های کاندیداها تمی توان از آن غافل شد این است که خط مشی این افراد که از سبک زندگی آن ها خبر می دهد قدری تأمل برانگیز است.
به عنوان مثال کاندیدایی که در 5 سال گذشته نزدیک به 16 هزار صفحه در 70 موضوع اصلی کشور در قالب کتاب و مقاله را تولید کرده چگونه فرصت رسیدگی به مسئولیت هایی که بر دوشش نهاده شده بود را داشته است؟
{$sepehr_album_3649}
و چرا این برنامه ها و تولیدات به مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر خارج از دولت ارائه نشده است؟
و یا برای مثال کاندیدی که در این دوره همان طرحی را ارائه می کند که در دوره های گذشته نیز کرده بود، در این مدت چرا مواردی از این دست را در نهادی مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام یا سایر مراکز عرضه نکرده است؟
در واقع صحبت اصلی اینجاست چرا افراد برای پیاده کردن ایده ها و طرح هایشان نیاز دارند تا شخصا بر صندلی ریاست جمهوری تکیه بزنند و نمی توانند این تولیدات را در راه پیشرفت جامعه اسلامی و بسط آرمان های انقلاب در اختیار سایر مسئولان قرار دهند؟ از همین روست که مشاهده می شود در ادارات و سازمان ها افراد به جای تشریک مساعی دیگران را تخریب می کنند تا خود به مسئولیت رسیده و نظرات خویش را پیاده نمایند.
در کل می توان چنین گفت که سبک زندگی به معنای اصیل و اسلامی آن که مورد توجه مقام معظم رهبری و مؤمنان و دوستداران انقلاب اسلامی است در برنامه های اقتصاد محور کاندیداها مورد توجه قرار نگرفته است. با وجود اهمیت اقتصاد و حماسه اقتصادی در شرایط امروز کشور اما به نظر نمی رسد برنامه های ارائه شده از سوی کاندیدا ها توان خلق حماسه اقتصادی را داشته باشند چرا که همان طور که اشاره شد این برنامه ها مبتنی بر گزاره های سبک زندگی نگاشته نشده و اساساً سبک زندگی اسلامی، اقتصاد اسلامی، اقتصاد بدون ربا و مانند اینها در آن ها لحاظ نشده است.