اکثر رسانه های نزدیک به حکومت اردن صرفا به اخبار رسمی که از سوی سخنگویان مانور یا دولت بیان می شد، اکتفا میکردند. ولی روزنامه های مستقل و اکثر سایتهای الکترونی سعی میکردند ابعاد مخفی مانور را افشا سازند که در این بین تاثیر این رسانه ها در جامعه اردن به مراتب بیشتر از رسانه های دولتی بود تا جائیکه مردم اعتماد بیشتری به این رسانه ها داشته و معمولا با توجه به سادگی جامعه مدنی اردن، در این مواقع حکومت به سرعت سعی می کند سایتهای وابسته به خود را با اخباری مبنی بر رد اخبار سایتهای مستقل و یا درج دفاعیه از مواضع دولت بنماید.
شایان ذکر است که معمولا در جامعه اردن صرفا پادشاه و دولت، برای نهادینه کردن بستر جامعه در جهت پذیرش فکر انتقادی از نیروهای بازنشسته نظامی و برخی افراد نزدیک به حاکمیت در کسوت شهروند عادی بهره می گیرند. این در حالی است که این افراد منتقد به هر نحوی با سرویس امنیتی هماهنگ بوده و در راستای خواسته ها و اهداف آنها گام بر میدارند و حتی در مجلس اردن بخشی به نام"بخش الو" که یحیی السعود آن افشا کرد کار هماهنگی با سرویس اطلاعاتی اردن را انجام میدهد.
سفر پادشاه اردن به منطقه عجلون در 25 اردیبهشت 1392 و دیدار با نظامیان بازنشسته و صدور بیانیه مبنی بر درخواست نظامیان بازنشسته برای انتشار موشکهای پاترویت در مرز اردن و سوریه به مساحت 370 کیلومتر بخشی از همین معادله بود.
نیروهای نظامی اسرائیل قبل از آغاز رزمایش شیر در کمین از ساعت 12 مورخه 30 اردیبهشت 1392 مانور آموزشی خود را در غرب منطقه ایلات و بلافاصله بعد از آن مانور دیگری را در 6 خرداد در منطقه مرزی وادی الاردن شروع میکند، این در حالی است که به ادعای محمد المومنی وزیر رسانهای اردن اسرائیل جزء شرکت کنندگان در رزمایش نیست، ولی می توان گفت این مانورها پیش زمینه مانور الاسد المتاهب 2 در اردن بوده است.
توطئه منطقه ای و ترافیک هیئت های دیپلماتیک در اردن
از سوئی دیگر جان کری وزیر خارجه آمریکا در تاریخ 11 خرداد در اردن حضور یافته و سلطه فلسطینی – اسرائیلی - اردنی را بر منطقه غور اردن دیکته میکند و در راستای اهداف صهیونیست ها اردن را وارد قضیه بسیار پیچیده منطقهای می کند. وی از این رهگذر با اعطای کمترین حق تحت عنوان تولیت اماکن مقدسه فلسطین و قدس به عبدالله دوم تلاش میکند تا از این طریق نیروهای اسرائیلی را بر منطقه تحمیل نماید و به نوعی به وجود آن رژیم در منطقه مشروعیت بخشد.
وزیر خارجه آمریکا برای حفظ امنیت غور اردن دست به اقدام جدیدی زد که بر اساس آن اردن، فلسطین و اسرائیل از این پس امنیت این منطقه را در یک بازه زمانی مشخص به صورت مشترک حفظ خواهند کرد که طرف اسرائیلی خواهان نظارت 40 ساله بر منطقه غور و طرف فلسطینی خواهان نظارت سه ساله بود.( البته هنوز معلوم نیست که توافق نهایی روی چند سال حاصل شده است.) بر اساس این توافق نیروهای سه طرف میتوانند در منطقه غور حضور فیزیکی داشته باشند.
به عبارت بهتر نیروهای اسرائیلی حضور همیشگی داشته و دیگر اطراف میتوانند دفتر فرماندهی ایجاد کنند.
از سوی دیگر موشه یعلون وزیر جنگ اسرائیل موافقت خود با کوچاندن عشایر فلسطینی موجود در منطقه غور به یک مجتمع مسکونی به نام "شهر نویعمه" در نزدیکی "اریحا" موافقت کرد، به نحوی که این شهر به مساحت 2 میلیون متر مربع در اختیار حکومت فلسطین قرار خواهد گرفت. جالب است بدانیم که منطقه غور یک منطقه استراتژیک بوده و رژیم اشغالگر به کمک اردن و آمریکا توانست با دادن امتیاز پیشاپیش تولیت اماکن مقدسه به پادشاه اردن، زمینه را برای این کار آماده کند وبه نظر می رسد هدف اشغالگران از این اقدام خارج ساختن عشایر فلسطینی است که بیش از یکصد سال است که در این منطقه حضور دارند. آمریکا و اسرائیل سعی دارند به نحوی با دادن امتیازات جزئی به رهبران دولت فلسطین آنها را تطمیع نموده و از این طریق نظارت خود را بر منطقه غور را کامل کنند.
هنوز جوهر قلم جان کری در اتفاقیه امنیتی منطقه غور اردن خشک نشده بود که دستیار ویژه رئیس جمهور آمریکا فیلیپ گوردون در دیدار با ناصر جوده وزیر خارجه اردن در زمینه روابط دو جانبه و آخرین اوضاع منطقه به بحث و گفتگو می نشینند .
ورود روزانه این همه هیاتهای بلند پایه انگلیسی، آمریکایی به صورت علنی و نمایندگان فرانسوی و اسرائیلی به صورت سری و مخفیانه، به اردن موید وجود نیروهای آمریکائی - غربی و فراهم ساختن مقدمات جنگ علیه سوریه تحت عنوان مانور الاسد المتاهب 2 "با 15 هزار نیروی نظامی" میباشد، چرا که بستر مناسب بعد از اعلام منطقه پرواز ممنوعه در سوریه، برای ورود و استقرار هواپیماهای آمریکائی و غربی در اردن، به بهانه مبارزه با سلاحهای کشتار جمعی و استفاده بشار اسد از سلاحهای شیمیائی توسط همین کشورها فراهم شده و در این راستا اردن برای رسیدن به اهداف پشت پرده، هزینه های زیادی را از جیب ملت خود پرداخت میکند. هنوز هیات معاونان مجلس سنای آمریکا، اردن را ترک نکرده که این کشور پذیرای دستیار ویژه آمریکا و لوردهای انگلیسی است تا از این طریق بتواند اولا نظر همپیمانان خود را به اردن معطوف سازد و ثانیا مساعدتهای مالی تحت عنوان حمایت از پناهندگان سوری را به جیب خود روانه سازد، غافل از اینکه حضور پناهندگان نه تنها جیب مردم را خالی میکند، بلکه موجبات گرفتاری، فقر، مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی عظیمی شده، ولی چون در این کشور مردم و مطالبات آنها در دید حاکمان اهمیتی ندارند، پیاده کردن تفکرات انگلیسی و یهودی توسط یک ماسون یهودی زاده همچون عبدالله دوم- که به سختی می تواند به زبان عربی صحبت کند و حتی از صحبت کردن به زبان عربی خودداری کرده و افتخار میکند که انگلیسی را خوب میداند و انگلیسی زاده است- چندان هم کار دشواری و پیچیده ای نیست، زیرا این شخص با حضور در بین عشائر میتواند احساسات مردم را به بازی بگیرد و مردم را با دادن کمترین امتیازات اجتماعی فریب دهد.
همه این مقوله ها پیش زمینه ای برای آغاز مانور به اصطلاح اردنی – آمریکائی - اسرائیلی است که دارای سه زاویه می باشد ولی همواره حضور یک زاویه مجهول و ناپیدا بوده و شما نمی توانید اسم رژیم صهیونیستی را بیان کنید و ظاهرا تمام نیروهای اسرائیلی در قالب نیروهای آمریکائی، شبانه در مرزهای سوریه و اردن گمارده شدند.
این مانور البته تنها به عنوان پوشش تبلیغاتی و برای مشروعیت بخشیدن و تسهیل ورود تجهیزات نظامی اسرائیلی و آمریکائی به این منطقه بود. غالباین تجهیزات قبل از مانور در منطقه نصب شده و صرفا برای عدم اعتراض مردم و افکار عمومی به ذکر برخی عناوین و اخبار سطحی از مانور و محتوی آن بسنده میشود و مردم اردن از عمق خیانت دولتمردان خود به کشور باخبر نیستند.
بنا بر اعلام رسمی مقامات اردن قرار بود در این مانور دو هفته ای، 15 هزار نیروی نظامی از کشورهای آمریکا، فرانسه، ایتالیا، کانادا، انگلیس، ترکیه، لهستان، چک، عربستان، عراق، لبنان، بحرین، امارات، یمن، قطر، مصر و پاکستان حضور داشته باشند.
رسانه های غیر دولتی ذکر کردند که حدود 6000 نیروی آمریکایی مشارکت کننده در مانور الاسد المتاهب 1 فعلا در اردن به سر میبرند، ولي وزارت دفاع آمریکا از حضور 8 هزار نیرو سخن رانده است و احتمال داده میشود که با توجه به مصوبه اخیر کنگره آمریکا، حضور نیروهای خارجی در اردن و تجهیزات پیشرفته ارسالی به مخالفان، رزمایش شیر در کمین 2 مقدمه ای برای حمله به سوریه باشد.
"محمد المومنی" وزیر اطلاع رسانی دولت اردن قبل از برگزاری رزمایش شیر درکمین 2 کنفرانسی مطبوعاتی برگزار کرد که حاوی مطالب مهمی بود که اهم آنها عبارت است از:
- اسرائیل در مانور الاسد المتاهب2 مشارکت نخواهد کرد.
- در خصوص دیدار پادشاه اردن با شیمون پریز و حضور او گفت: این دیدار در
راستای زمینه سازی برای از سرگیری مذاکرات صلح فلسطینی اسرائیلی و پایان
دادن به درگیری نهائی بود.
- اردن 370 کیلومتر مرز با سوریه دارد لذا برای حفاظت از این مرزها اردن
تمایل به نصب موشکهای پاترویت به عنوان سامانه دفاعی کشور را دارد.
- اردن بر خلاف شایعه موجود در عرصه جامعه مرزهای خود را به روی
پناهندگان سوری نمی بندد و هدف از تشدید کنترل ورود پناهندگان بهبود
بخشیدن اوضاع امنیتی جنوب سوریه است.
وزیر رسانه ی اردن در پی توجیه عملکرد عبدالله دوم در حفظ موشکهای پاتریوت بوده و آن را در راستای حفاظت از مرزها و دفاع از سرزمین خود می داند. در مانور الاسد المتاهب 1 نیز اردن ادعا کرد که نیروهای اسرائیلی در مانور حضور ندارند، این در حالی بود که این مانور 12000 نفری همزمان با برگزاری نمایشگاه سوفکس در اردن و انتقال دفاتر بلک واتر از عراق به اردن بود که از 19 کشور فقط 17کشور مشارکت کننده در آن مشخص شد. رسانههای اردن به حضور اسرائیل در مانور مذکور و انتقال تجهیزات از طریق عقبه تاکید داشتند.
بلافاصله بعد از اعلام حضور نیروهای آمریکائی بحث موشکهای پاترویت و هواپیماهای اف16 مطرح گردید که آمریکا هدف از آنها را صرفا برای استفاده در مانور توصیف کرد و نخست وزیر اردن درخواست ابقای آن را در راستای همکاری نظامی اعلام کرد، غافل از اینکه هماهنگی سالها قبل انجام شده و تمام موشکها در پایگاهی به نام " نشر" جای داده شدهاند و صرفا دولتمردان اردنی برای قانع نمودن افکار عمومی و مشروعیت دادن به حضور اشغالگری آمریکا در منطقه، به این بازی کثیف تن دادند. بهتر است بدانیم که نصب این موشکها قبل از اشغال عراق در اردن بوده و در سال 2011 سایت الکترونیکی "اجبد" طی خبری از انتشار این سامانه موشکی در اردن خبر داد.
سپس در تاریخ 24 فوریه 2012 طی خبری از سوی روزنامه فیگارو رسما حضور و نصب سامانه موشکی تائید و اعلام شد که "سعید نادری" در مقاله ی تحت عنوان" جنگجویان لیبییایی در اردن" کاملا از این موضوع پرده برداشت.
5 ماه بعد یعنی در جولای 2012 طی گزارشاتی از انتشار نیروهای آمریکایی در مرزهای بین سوریه و اردن و انتشار نیروهای اسرائیلی در مرز جولان رسانه های اردنی پرده برداشتند. که این موضوع از سوی سخنگوی رسانه ی دولت وقت اردن به شدت رد شد. ولی سمیح المعایطه سه ماه بعد در اکتبر 2012 حضور نیروهای آمریکائی در اردن را عادی خواند و به نوعی به حضور آنها اعتراف کرد.
از این پس بود که مردم عملا از وجود تجهیزات و پایگاههای نیروهای آمریکائی با خبر شدند ولی نمیتوانستند این رذالت را بپذیرند که ارتش پر مدعای اردن تن به ذلتی کثیف داده و در مقابل استعمارگران و غارتگران قدیمی منطقه، حاضر شده کشور دوست و همسایه و برادر عربی خود را به خاطر منافع صهیونیستها و چند صباحی بیشتر بر تخت پادشاهی تکیه زدن، به خاک و خون بکشد. حتی برای دولتمردان اردن این مهم نیست که کشور مورد تجاوز، عراق و صدام باشد که میلیونها بشکه نفت رایگان به آن می داده و یا سوریه باشد که امکانات اولیه و پشتیبان اقتصادی برایش بوده و امنیت اجتماعی و اقتصادی اردن را فراهم می ساخته. در این راستا "دکتر امجد قورشه" طی مقاله ای از مردم علت افتخار به این ارتش ناشایست را می پرسد و حضور نیروهائی آمریکائی را خیانت به اردن تلقی می کند.
مسئولان آمریکایی در روزنامه وال استریت ژورنال ادعا کردند که آمریکا به دلیل ترس از تسری جنگ داخلی سوریه به اردن قصد دارد موشکهای پاتریوت و جنگنده های اف16 را برای رزمایش شیر در کمین 2 ارسال نماید .این ادعا دامنه شایعات مبنی بر حضور نیروهای آمریکائی را به حقیقت نزدیک ساخت و از این به بعد احتمال داده می شد که این نیروها از اردن خارج نشوند و تجهیزات نظامی پیشرفته از جمله پاتریوتها در اردن باقی بماند با این توضیح که این سلاحها برای حفظ امنیت اسرائیل بوده و نه امنیت اردن .
معارضان اردنی اعتقاد دارند که یکی از علت های استقرار این سامانه ها " حمایت از اردن ، فلسطین و پشتبانی سوریه" اعلام شده است، این عبارت نشان می دهد که آمریکا قصد دارد ارتش اردن را در طلیعه نیروهای نظامی خارجی و به خصوص آمریکایی و فرانسوی به درگیری در سوریه بکشاند، لذا برگزاری مانور "الاسد المتأهب " و نصب موشک های پاتریوت نیز از این دست اقدامات خائنانه محسوب می شود.
تجهیزات مانور شیر در کمین 2:
مانور شیر در کمین 2 در مرکز و جنوب اردن برگزار شد. الزرقاء و القطرانة و الغباوي (در مرکز اردن) و مناطق الجفر و القويرة والعقبة (در جنوب اردن) مناطق اصلی برگزاری مانور است، حال که اهداف پشت پرده برگزاری سلسله مانورهای شیر در کمین 2 روشن تر شد، بهتر است به تجهیزات مورد استفاه در این مانور نیز نگاهی بیندازیم:
مرحله اول و آخر در منطقه قویره در صحرای عقبه در جنوب اردن برگزار می شود که این عملیات با مشارکت نیروهای زرهی آمریکا و اردن بوده که در آن 28 تانک، 20 نفربر،13 جنگنده اف15، 6 بالگرد هجومی ویک هواپیمای نجات مشارکت داشتند و جنگنده های اف 16 اهداف مشخص شده را بمباران کردند.
مرحله دوم این مانور در عقبه برگزار شده و 4 گردان زرهی دریائی آمریکائی و اردنی و حدود 800 نیرو از نیروهای مبارزه با تروریسم عراقی، اردنی، نیروهای مارینز آمریکا و تیم"سیل" آمریکائی در حدود 50 نیرو با 8 قایق تندرو تعدادی غواص که هدف از این عملیات آزادی گروگانها بیان شده، مشارکت کردند.
تعداد دیگری از تجهیزات نام برده شده در این مانور عبارتند از :
1- ناوشکن جنگی که در آبهای منطقه ای پهلو گرفته و در حین نقل و انتقال نیرو به عقبه تردد دارد.
2- موشکهای پاتریوت و جنگنده های اف16 که تعداد آنها معلوم نیست. در خصوص تعداد پاتریوتها سرهنگ مخلد السحیم تعداد دقیق پاتریوتها و مکانهای استقرار آن را ذکر نکرده و تنها به این نکته بسنده کرد که در این تمرین که در دو مرحله برگزار شد و مرحله اول در القویره و مرحله دوم در عقبه، از موشکهای پاتریوت استفاده نشد.
3- سکوی پرتاب موشکهای "های مارز "
4- موشکهای توماهوک
5- اژدرهای مختلف دریایی
6- نفربرهای جدید
7- موشک گنجشک دریا
8- مشارکت ناوچه آمریکایی سان آنطونیو که پس از هلی برن نیروهای ویژه به سوی سواحل ایلات اسرائیل حرکت میکند! و در آنجا پهلو می گیرد و همین موضوع نشان میدهد که نیروهای اسرائیلی نیز در این مانور مشارکت داشتند
9- تانکهای آدام آبرامز آمریکایی
10- تانکهای چلنجر انگلیسی
11- انواع خمپاره اندازهای 152 و 82 و 120 میلیمتری
12- بالگردهای عمودی آپاچی و کبرا
13- هواپیماهای "لیتل برد" اردنی ( پرنده کوچک ) برای عملیات هلی برن
14- موشکهای «SM-2MR»
15- موشکهای بازدارنده
مدت برگزاری این مانور 12 روز ذکر شده بود که از 21 تا 31 خرداد ادامه داشت و دو روز قبل از موعد اصلی خاتمه یافت. این در حالی است که مانور شیردر کمین 1 به مدت 23 روز از تاریخ 7 تا 29 می سال 2012 برگزار شد.
اهداف مانور :
بطور کلی می توان اهداف اعلام نشده مانور الاسد المتاهب را چنین عنوان کرد:
* تسهیل انتقال سلاح به اردن و مشروعیت بخشیدن به حضور نیروهای آمریکائی. بر اساس اخبار موجود در روزهای مانور یکی از بزرگترین کشتی های کانتینر بر بنام ملکم فورد که حامل 4500 کانتینر سلاح و مهمات از انبارهای ارتش آمریکا در سنگاپور به سمت بندر عقبه اردن در حرکت بود تا از آنجا به مرزهای سوریه با اردن انتقال و به گروههای تروریستی مسلح در سوریه داده شود، در اقیانوس هند و در نزدیکی سواحل یمن به دلیل مواجه شدن با طوفان سهمگین در هم شکسته و غرق شده است .
* همزمانی انتقال این سلاحها با برگزاری مانور الاسد المتاهب در بندر عقبه گویای آن است که آمریکا و اردن از پوشش مانور برای انتقال سلاح به اردن و سپس به سوریه بهره برداری می کنند . زیرا انتقال این همه سلاح در حالت عادی، ماهیت این اقدام را با تردید مواجه می کند. لذا پیش بینی می شود بیشترین میزان سلاحهای پیشرفته که در هفته گذشته به دست تروریستهای سوری رسیده و مورد استفاده قرار گرفت، تحت پوشش همین مانور بوده است .
* در همین راستا روزنامه الشرق سعودی اظهار داشته که یکصد تانک در نقطه مرزی بین اردن و عراق و سوریه وارد سوریه شده و سلاح و تجهیزات نظامی از این نقطه به تروریست های موسوم به ارتش آزاد سوریه رسیده است.
* انتقال سلاحهای پیشرفته به مخالفان سوریه و تسلیم آنها به معارضان.
* کار گذاشتن دستگاههای جاسوسی در مرز بین اردن و سوریه
* نصب دستگاههای کنترل از راه دور و تکمیل پروژه پایگاه هواپیماهائی شناسائی بدون سرنشین
* آموزش استفاده از اسلحه و تجهیزات پیشرفته به تروریستهای موجود در اردن
* آموزش تکفیریها و سلفیها در برخی مناطق دوردست
* بازار یابی تجهیزات و ایجاد فضای برگزاری کارگاه آموزشی از سوی نیروهای اردنی برای دیگر کشورها
* آموزش نیروی دریائی اردن و ارتقاء سطح آموزشی و توان عملیاتی آنها برای استفاده از آنها در نبردهای دریائی
* هدف نهائی از برگزاری مانور گمراه ساختن افکار عمومی مردم از متمرکز شدن بر اعزام نیروهای آمریکائی به سوریه ومشروعیت بخشدن به حضور نیروهائی آمریکائی در سطح افکار عمومی به بهانه دفاع از سوریه و اردن.
سعود قبیلات در مقاله ی تحت عنوان "شیر در کمین در اردن" در تاریخ 19 خرداد مینویسد: مانور شیر در کمین در اردن و استقرار موشک های پاتریوت در آن کشور هیچ فایدهای غیر از تهدید امنیت و وارد شدن اردن در جنگ منطقهای و بین المللی ندارد. مخصوصا که اکثر مشارکت کنندگان این مانور برای حفظ امنیت و ثبات اسرائیل در منطقه تلاش میکنند و روابط بسیار خوبی با اسرائیل دارند.
روزنامه ایندیپندنت انگلیس نوشت:کشورهای ثروتمند خلیج فارس، مصر، ترکیه، مراکش و اردن همپیمانان آمریکا محسوب می شوند. در حال حاضر 3000 کارشناس زبده آمریکائی راهکارهای ایجاد منطقه پرواز ممنوع در فضای سوریه را در اردن بررسی می کنند بنابراین با سرریز شدن پناهندگان سوری به اردن،این کشور ناخواسته و به زودی در متن جنگ سوریه وارد می شود.
از سوی دیگر روزنامه دیلی استار ساندی نیز نوشت که انگلیس نیروهای خود را در مرز سوریه و اردن مستقر کرد و 350 نیروی پیاده دریائی انگلیس وارد اردن می شوند. نیروهای ویژه انگلیسی،آمریکائی و لهستانی موجود در اردن نیروهای اردنی را آموزش می دهند و سه ناو جنگی آمریکا در بندر عقبه پهلو گرفته و سیستم موشکی پاتریوت و سکوی پرتاب آن برای نصب در شمال کشور پایین آورده شده است و الان نیروهای موجود در اردن در حالت آماده باش برای ورود به سوریه بعد از صدور فرمان اوباما هستند. ناو جنگی انگلیسی استریوس با 650 نیروی پیاده نظام دریائی بعد از مشارکت در مانور نیروی دریائی سردینیا و ترکیه در عقبه پهلو گرفته است.
بالاخره با این اوصاف چند روز پیش رسانه های اردن رسما از حضور 700 نیروی نظامی رسمی آمریکا در اردن پرده برداشتند که شاید این 700 بتواند توجیهی برای 12000 نیروی آمریکائی و بلاک واتر در اردن باشد.
همچنین در خبر دیگری در روزنامه السفیر آمده است که دستگاه اطلاعات اردن به همراه نیروهای امریکایی خود را برای صحنهسازی در اردوگاه آوارگان سوری زعتری در شمال اردن و انفجار بزرگی در این اردوگاه و کشته شدن عده زیادی از آوارگان آماده کردهاند تا از این طریق بتوانند با اتهام دستگاه اطلاعاتی سوریه به این عملیات زمینه را برای دخالت نظامی در سوریه آماده نمایند. نکته جالب در این خبر این است که منابع رسمی در آمریکا اعلام کردند که تعداد نیروهایی که در اردن باقی خواهند ماند، 700 نفر نبوده بلکه 1000 نفر است و در همین حال رسانه های اردنی تاکید کردند که 300 نفر از این نیروها طی دو روز گذشته به مرزهای شمالی اردن و سوریه در منطقه مفرق که بسیار نزدیک به اردوگاه الزعتری است منتقل شده اند!