به گزارش سرویس فرهنگی مشرق به نقل از آنا، کتاب"سقای دیگر" را میتوان تجربهای جدی و قابل تحسین در خلق یک اثر نوشتاری و در عین حال تصویرگون با مضون حادثه عاشورا دانست.
تلاشی که در آن نویسنده جدای از تلاش برای ایجاد زبان فاخر برای قلم زدن در وادی توصیف ماه بنیهاشم و سقای تشنه لب دشت کربلا، به واسطه بهکارگیری عناصر دراماتیک در هنر اجرای نمایش در خدمت خلق متن نمایشنامه، به خلق متنی نائل شده است که حتی بدون اجرا بر روی صحنه نیز بسیار خواندنی و در عین حال دیدنی است.
این کتاب ماجرایی شیرین در پس تالیف خود دارد که به گفته عاشورپور در مقدمه این کتاب به قلم زدن و تلاش وی در خلق اثری درباره واقعه عاشورا در سالهای گذشته باز میگردد که ناتمام مانده بوده است. اما وی پس از مطالعه رمان «سقای آب و ادب» سید مهدی شجاعی به فکر تاثیرگرفتن از این اثر و خلق یک نمایشنامه بر مبنای فضای متن شجاعی میافتد و پس از مطرح کردن موضوع با وی به خلق آن دست پیدا میکند.
این اقتباس تا اندازهای مقبول و خواندنی افتاده است که شجاعی خود در بخشی از مقدمهاش بر کتاب عاشورپور مینویسد: «این قلم (سید مهدی شجاعی)، تمام توان ناچیز و بضاعت مزجاتش را در توصیف جمال محبوبش که از جنس آسمان است، به کار گرفته و در نهایت به توفیقی چنان که باید و شاید، دست نیافته است. در این میان دوستی که اهل دل است و درد آشنا، و در هنر نمایش، احاطه و توان و تجربهاش ارجمند و ستودنی، داوطلب شده است که دریافتهایش از ماه منیر بنیهاشم را به زبانی دیگر بیاورد. این قلم چرا ذوق نکند و ان اتفاق مبارک را به فال نیک نگیرد و برای توفیق رفیقش در این مسیر، دست به دعا برندارد؟»
نمایشنامه سقای دیگر از چند منظر اثری قابل توجه و با اهمیت است. نخست بیان روایتها و داستانهایی از حادثه عاشورا مانند نبرد مارد و حضرت عباس(ع) در قالب داستان که تا پیش از این در کمتر اثر داستانی و نمایشنامهای مورد توجه و بازنویسی قرار گرفته است.
نکته دوم اما در توانایی نویسنده در تصویر سازی به واسطه متن نهفته است. عاشورپور در این نمایشنامه توانسته با توانی مثال زدنی و با وجود حفظ ساختار نمایشنامه، به توصیفی زنده و قابل رؤیت از صحنههایی مانند رزمهای تن به تن در روز عاشورا در متن خود برآید و دیالوگهایی را خلق کند که به شدت تصویری و حس برانگیز است. فلاشبکهای نویسنده از درون کاخ یزید به صحرای کربلا و بازخوانی برخی از حوادث کربلا از زبان شمر در کاخ یزد نیز از جمله دیگر نقاط قوت این اثر به شمار میروند.
از سوی دیگر عاشور پور در این اثر به عنوان مولف، درام را جایگزین فضای اندوه و تاثرانگیز رایج در توصیف ماجرای کربلا کرده است که حاصل آن ایجاد حس رشک بری در مخاطب نسبت به شخصیت اصلی داستان توام با ایجاد تاثر از واقعه رخداده است.
از سوی دیگر خلق دقیق و هوشمندانه عاشورپور از جزئیات ایجاد صحنه نمایش و توصیف آن که از اجزاء نمایشنامه به شمار میرود، نیز بسیار کامل، دقیق و هوشمندانه است و بر قوت این متن و اثر گذاری آن بر مخاطب میافزاید.
صادق عاشور پور در مقام مولف این کتاب که با شمارگان 1200 نسخه و در 82 صفحه و قیمت 4500 تومان و در قالب بیست و سومین اثر از مجموعه نمایشنامههای برتر انتشاارت کتاب نیستان منتشر شده است، از نمایشنامهنویسان و کارگردانان توانا و پیشکسوت در عرصه نمایش آئینی در ایران به شمار میرود که پیش از این نیز مجموعهای از نمایشنامههای خود با عنوان «فرزند فریاد» را از سوی همین ناشر منتشر کرده است.
تلاشی که در آن نویسنده جدای از تلاش برای ایجاد زبان فاخر برای قلم زدن در وادی توصیف ماه بنیهاشم و سقای تشنه لب دشت کربلا، به واسطه بهکارگیری عناصر دراماتیک در هنر اجرای نمایش در خدمت خلق متن نمایشنامه، به خلق متنی نائل شده است که حتی بدون اجرا بر روی صحنه نیز بسیار خواندنی و در عین حال دیدنی است.
این کتاب ماجرایی شیرین در پس تالیف خود دارد که به گفته عاشورپور در مقدمه این کتاب به قلم زدن و تلاش وی در خلق اثری درباره واقعه عاشورا در سالهای گذشته باز میگردد که ناتمام مانده بوده است. اما وی پس از مطالعه رمان «سقای آب و ادب» سید مهدی شجاعی به فکر تاثیرگرفتن از این اثر و خلق یک نمایشنامه بر مبنای فضای متن شجاعی میافتد و پس از مطرح کردن موضوع با وی به خلق آن دست پیدا میکند.
این اقتباس تا اندازهای مقبول و خواندنی افتاده است که شجاعی خود در بخشی از مقدمهاش بر کتاب عاشورپور مینویسد: «این قلم (سید مهدی شجاعی)، تمام توان ناچیز و بضاعت مزجاتش را در توصیف جمال محبوبش که از جنس آسمان است، به کار گرفته و در نهایت به توفیقی چنان که باید و شاید، دست نیافته است. در این میان دوستی که اهل دل است و درد آشنا، و در هنر نمایش، احاطه و توان و تجربهاش ارجمند و ستودنی، داوطلب شده است که دریافتهایش از ماه منیر بنیهاشم را به زبانی دیگر بیاورد. این قلم چرا ذوق نکند و ان اتفاق مبارک را به فال نیک نگیرد و برای توفیق رفیقش در این مسیر، دست به دعا برندارد؟»
نمایشنامه سقای دیگر از چند منظر اثری قابل توجه و با اهمیت است. نخست بیان روایتها و داستانهایی از حادثه عاشورا مانند نبرد مارد و حضرت عباس(ع) در قالب داستان که تا پیش از این در کمتر اثر داستانی و نمایشنامهای مورد توجه و بازنویسی قرار گرفته است.
نکته دوم اما در توانایی نویسنده در تصویر سازی به واسطه متن نهفته است. عاشورپور در این نمایشنامه توانسته با توانی مثال زدنی و با وجود حفظ ساختار نمایشنامه، به توصیفی زنده و قابل رؤیت از صحنههایی مانند رزمهای تن به تن در روز عاشورا در متن خود برآید و دیالوگهایی را خلق کند که به شدت تصویری و حس برانگیز است. فلاشبکهای نویسنده از درون کاخ یزید به صحرای کربلا و بازخوانی برخی از حوادث کربلا از زبان شمر در کاخ یزد نیز از جمله دیگر نقاط قوت این اثر به شمار میروند.
از سوی دیگر عاشور پور در این اثر به عنوان مولف، درام را جایگزین فضای اندوه و تاثرانگیز رایج در توصیف ماجرای کربلا کرده است که حاصل آن ایجاد حس رشک بری در مخاطب نسبت به شخصیت اصلی داستان توام با ایجاد تاثر از واقعه رخداده است.
از سوی دیگر خلق دقیق و هوشمندانه عاشورپور از جزئیات ایجاد صحنه نمایش و توصیف آن که از اجزاء نمایشنامه به شمار میرود، نیز بسیار کامل، دقیق و هوشمندانه است و بر قوت این متن و اثر گذاری آن بر مخاطب میافزاید.
صادق عاشور پور در مقام مولف این کتاب که با شمارگان 1200 نسخه و در 82 صفحه و قیمت 4500 تومان و در قالب بیست و سومین اثر از مجموعه نمایشنامههای برتر انتشاارت کتاب نیستان منتشر شده است، از نمایشنامهنویسان و کارگردانان توانا و پیشکسوت در عرصه نمایش آئینی در ایران به شمار میرود که پیش از این نیز مجموعهای از نمایشنامههای خود با عنوان «فرزند فریاد» را از سوی همین ناشر منتشر کرده است.