فرجی ادامه داد: اولین خبری که از استفاده سلاحهای اورانیوم ضعیف شده در جنگ عراق منتشر میشود در خصوص سربازانی است که از جنگ کویت بازگشتند. آنها بیماریهای مختلفی دارند که حتی پزشکان آمریکایی دلیل آن را نمیدانند. سرطان های غیرعادی و یا تولد کودکان ناقص میان سربازان عمومیت پیدا کرده بود. پس از چهار الی پنج سال مشخص میشود که مردم عراق در استان بصره همین عوارض را دارند.
آمریکاییها مردم عراق را با اورانیوم ضعیف شده آلوده کردند
این مستندساز افزود: با تحقیقاتی که بین پزشکان عراقی و آمریکایی صورت میگیرد، مشخص میشود که این نوع اتفاق نتیجه استفاده از سلاحی با محتویات اورانیوم ضعیف شده در جنگ کویت است.
وی اضافه کرد: فشارهای بسیاری بر اثر انتشار خبر استفاده از اورانیوم ضعیف شده در جنگ کویت به آمریکا وارد میشود. آنها سعی میکنند دلایل دیگری برای این مسأله بیاورند. مثلا استفاده از چاههای نفت یا واکسنهای خاص را دلیل بیماریهای غیر معمول معرفی میکنند. بعد از یک دهه مشخص میشود که هیچ چیز جز استفاده از اورانیوم ضعیف شده نمیتواند باعث ایجاد بیماریهای مختلف سرطان و یا تولد کودکان ناقص شود.
مستندساز جوان گروه میثاق سپس به توضیح مفهوم اورانیوم ضعیف شده پرداخت و گفت: اورانیوم ضعیف شده یک محصول فرعی از اورانیوم در پروسه غنی سازی است. در تمام دنیا به آن زباله هستهای میگویند. آمریکاییها برای اینکه بتوانند گلولههایی بسازند که اثر بهتری روی تانک و یا زره پوشها داشته باشد، از اورانیوم ضعیف شده استفاده میکردند.
«تولد در زمین سوخته» باید از شبکههای برون مرزی پخش شود
وی افزود: نکته جالب این است که آمریکاییها ماده ای مثل زباله دارند و دوباره این ماده را در سلاح و بدون توجه به اثرگذاری سمی بودن موج انفجار آن روی سربازهای خودشان و مردم استفاده میکنند. اورانیوم ضعیف شده وارد سفرههای زیرزمینی میشود و دوباره وارد چرخه زندگی میشود. در طولانی مدت مردم عراق با عوارض آن روبرو میشوند. موضوع این فیلم به شبکه های خارجی و پرس تی وی هم مربوط میشود. این مستند میتواند مخاطب جهانی داشته باشد.
طالب زاده در ادامه گفت: درباره این سوژه ها خود آمریکایی ها هم فیلم ساختند. اثرات این مواد به خود آمریکا هم برگشته است. این نوع مستندها کمیاب است و به صورت سراسری پخش نمیشود. رفتن به سراغ این نوع محتوا و مضمونها بسیار مهم است اما پخش شدن کافی نیست.
فرجی در تأیید صحبتهای طالب زاده گفت: این مسأله باید ادامه پیدا کند. وقتی با یکی از اروپاییها صحبت کردیم پرسید چرا باید رسانههای اروپایی و آمریکایی این موضوع را پوشش دهند؟ صاحبان کارخانه ها در آنجا همان افرادی هستند که صاحب کارخانههای اسلحه سازی هستند.
اسرائیل در جنگ 33 روزه چهار و نیم میلیون قطعه بمب خوشهای استفاده کرد
این مستندساز جوان درباره مستندی که درباره بمب های خوشه ای و جنگ 33 روزه لبنان ساخته است عنوان کرد: در جنگ 33 روزه هر نوع سلاحی را که تصور کنید در لبنان استفاده کردند. خود بمبهای خوشهای پوشه بزرگی دارد. طبق گزارشهای سازمان ملل و شرکتهایی که برای پاکسازی آمدهاند، اسرائیل در جنگ 33 روزه 4.5 میلیون قطعه بمب خوشهای استفاده کرد که کاری غیرقانونی است.
فرجی خاطرنشان کرد: اسرائیل این سلاح را در بالاترین حجم خود در 25 سال گذشته به کار گرفت. البته این میزان شاید به به اندازه یک پنجم استفاده آمریکا از این سلاح نباشد.
وی یادآور شد: ما یک سال بعد از جنگ 33 روزه به لبنان رفتیم و با آسیب دیدگان و بازماندههای جنگ صحبت کردیم. حتی با چند گروه سازمان ملل برای دیدن مراحل پاکسازی رفتیم. هنوز بعد از گذشت چندسال حتی مناطق پاکسازی شده مشکل دارند. اخیرا شنیدم یک کشاورز جان خودش را از دست داده است. این جنگ همچنان قربانی میگیرد. این سلاح ها را افرادی استفاده می کنند که ما را متهم به داشتن سلاح های کشتار جمعی میکنند.
طالب زاده در ادامه گفت: آژانس امنیتی آمریکا بعد از 11 سپتامبر سفارش 500 یا 600 میلیون گلوله توخالی برای استفاده در داخل آمریکا داده است. این طرز فکر برای خودشان هم وجود دارد.
سومالی طعمهای در دست آمریکا
سعید فرجی نیز که در حوزه سومالی و جنگ های داخلی مستندسازی میکند درباره انگیزه کار در سومالی گفت: در رسانههای غربی اعلام میکنند سومالی خطرناکترین نقطه کره زمین است. این برای من عجیب بود. سومالی در شرق آفریقا دارای منابع غنی است. این کشور حاکمی به نام زیاد باره داشته است که در اوایل دهه 90 سرنگون میشود. زمانی که سومالیاییها به حمایت احتیاج داشتند و در دوران جنگ سرد آمریکاییها این آدم را روی کار آوردند تا بتوانند از آن استفاده کنند.
فرجی در خصوص موقعیت سومالی خاطرنشان کرد: این کشور به دریا و اقیانوس هند راه دارد. سومالی بهترین مرکز برای ورود به آفریقاست. وقتی جنگ سرد پایان می یابد، آمریکاییها دیگر نیازی به سومالیاییها ندارند و شروع به فتنه در سومالی می کنند و از اتیوپی حمایت میکنند. از طرف دیگر برای اتیوپی جذاب است که سومالی را تحت تصرف خود دربیاورد. جنگ سومالی بسیار خونبار است. ژنرال عیدید در حال پیروز شدن است.
این مستندساز جوان توضیح داد: آمریکایی ها تلاش می کنند این فضا را با طراحی یک عملیات بزرگ با سیستم های پیشرفته به دست بگیرند. نام این عملیات بازگشت امید است. میگویند میخواهیم سومالی را از دست ژنرال عیدید نجات دهیم اما بعضی معتقدند سومالی جای این کارها نیست.
وی در پایان گفت: آنقدر جنگ اتفاق میافتد که سومالی به دلیل نابسامانی دچار قحطی میشود. من توانستم در تابستان 90 به سومالی سفر کنم. بعد از ایجاد این نابسامانیها جبههای به نام الشباب شکل میگیرد که بیشتر به القاعده گرایش دارد و در حال مبارزه با دولت است. آنها اجازه ورود اروپاییها را از ترس مسائلی که آمریکا در منطقه به وجود آورد نمیدهند. آنها به همه مشکوکند و ما در این شرایط با وجود چند محافظ باید کار میکردیم.
در میانه برنامه بخش های مختلفی از مستندهای سومالی، استفاده از بمبهای خوشهای و جنگ 33 روزه از این مستندسازان جوان پخش شد.
«نیمهخاموش» روایت پشت صحنه جنگ است
بخش دوم برنامه «راز» با حضور مصطفی حریری روزنامه نگار و مستندساز پیگیری شد. وی درخصوص تجربه روزنامه نگاریاش گفت: فضای مستندسازی ارتباط تنگاتنگی با روزنامه نگاری از جهت جستجو کردن اتفاقات دارد. این مسئله باعث شد از رشته فنی وارد روزنامه نگاری شوم و از آنجا نیز به دنبال مدیوم تأثیرگزارتر مستندسازی بروم.
این مستندساز افزود: ریشه بسیاری از کارهای گروه های سیاسی به زمان جنگ باز می گردد. این باعث شد که زاویه جدیدی را برای خودم انتخاب کنم و سراغ روایت جبههها نروم بلکه دنبال روایت پشته صحنه جنگ باشم. افرادی بودند که جنگ را پیش میبردند و زاویه سیاسی داشتند و این نیمه خاموش جنگ ما بود.
وی درخصوص «نیمه خاموش» گفت: کار من که به صورت یک کلیپ درآمده بود، روایتی از شروع جنگ، اتفاقات جاری در آن و پایان جنگ بود. ما در جستجوی این بودیم که بدانیم اتفاقات به وجود آمده در جنگ ریشه در چه تصمیماتی دارند. سعی کردیم تا راوی را از قصه خود حذف کنیم تا گفتار آدم ها مثل سند راوی، مستند باشند. این کار سندمحور نیست و بسیاری از صحبت های افراد مربوط به جلساتی است که هیچ کس جز خودشان حضور نداشتند.
خودسانسوری مشکل اصلی مسئولان است
حریری درباره مشکلات ساخت مستندش تصریح کرد: طراحی این کار در اواخر 86 صورت گرفت. در سال 87 تحقیقات آن به پایان رسید و کار سال 89 آماده شد. ما برای بعضی از مصاحبه ها باید یکسال منتظر میماندیم و پیگیری میکردیم.