گروه گزارش ویژه مشرق- در تعریف غرب از حقوق بشر آمده است: حقوق بشر اساسیترین و ابتداییترین حقوقی است که هر فرد به طور ذاتی، فطری و به صرف انسان بودن از آن بهرهمند میشود. این تعریف ساده عواقب و بازتاب اجتماعی و سیاسی مهمی را برای مردم و حکومتها به دنبال دارد. مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد بینالمللی این حقوق ویژگیهایی همچون جهان شمول بودن، سلب ناشدنی، انتقال ناپذیری، تفکیک ناپذیری، عدم تبعیض و برابری طلبی، به هم پیوستگی و در هم تنیدگی را دارا است.
از این رو به تمامی افراد در هر جایی از جهان تعلق دارد و هیچ کس را نمیتوان به صرف منطقه جغرافیایی که در آن زیست میکند، از حقوق بشر محروم کرد ضمن اینکه همه افراد فارغ از عواملی چون نژاد، ملیت، جنسیت و غیره در برخورداری از این حقوق با هم برابر و یکسانند و در این خصوص کسی را بر دیگری برتری نیست. (1)
با اینحال، هرچند ایالات متحده آمریکا سراسر دنیای بشریت را با شعار دفاع از حقوق بشر در نوردیده است و با این رویکرد هرساله وضعیت حقوق بشر را در سطح جهان مورد بررسی قرار میدهد اما سوال اساسی این است که جایگاه خود آمریکا در حمایت از حقوق و آزادیهای اساسی بشری در کجای این معادله قرار دارد؟ بررسی تاریخچه سیاستهای ایالات متحده آمریکا و جهان این تلقی را نشان میدهد که ایالات متحده آمریکا خود یکی از ناقضان حقوق بشر در داخل و سطح جهان است.
نگاهی به کارنامه حقوقبشری آمریکا گویای این واقعیت است که آمریکا در صدر فهرست کشورهایی قرار دارد که چه در داخل و چه در خارج از کشور خود مرتکب بیشترین موارد نقض حقوقبشر میشود، بطوریکه با شنیدن اسم حقوق بشر، همچنان تصاویر زندانهای ابوغریب، گوانتانامو، هلمند و بگرام در ذهن نقش میبندد.
اما این فجایع انسانی صرفاً به قرن بیست و یکم و پس از حادثه 11 سپتامبر محدود نمیشود بلکه نقض آشکار دموکراسی و حقوق بشر را میتوان حتی در قرن بیستم و در داخل جامعه آمریکا نیز به وضوح مشاهده کرد. برای مثال، مورخان از درگيري مسلحانه نيروهاي فدرال آمريكا با فرقه ديويديان در منطقه واكو(Waco) تگزاس در سال 1993 و قتل عام حدود 80 تن از اعضاي اين گروه منجمله 12 كودك به عنوان يكي از سياهترين برگهاي تاريخ آمريكا ياد ميكنند،(2) اما بيشك نميتوان از کنار تروريسم دولتي آمريكا و كشتار بيرحمانه اعضاي سازمان "موو" (Move) در سال 1985 به دست نيروهاي پليس فيلادلفيا به سادگی گذشت.
هدف از ارائه گزارش حاضر بررسي نحوه وقوع اين جنايت هولناك در كشوري خواهد بود كه چندين دهه است داعيه ترويج دموكراسي، آزادي بيان و عقيده را در سراسر جهان دارد اما در اصل هیچگاه خود را به رعایت حقوق شهروندی افراد متعهد ندانسته است.
تاريخچه پیدایش سازمان موو
فرقه يا به عبارت ديگر سازمان "موو" (Move) در سال1972 توسط فردي به نام "وينسنت ليپهارت"(Vincent Leaphart) در شهر فيلادلفيا ايالات متحده آمريكا بنیان نهاده شد. او كه در بين پيروان خود رهبري كاريزماتيك بوده بعدها نام خود را به "جان آفريكا" تغيير داد.(3)
جان در اصل فردي بيسواد بود اما ديدگاه و نظرات خود را در قالب جزوهاي موسوم به "آئیننامه" در اختیار پيروان خود قرار ميداد كه اكثريت قریب به اتفاق آنها دورگههاي آفريقايي-آمريكايي بودند.(4) نكته جالب اينجاست كه بيشتر اعضاي گروه نيز به تبعيت از رهبر خود نام خانوادگي افريكا را براي خود برگزيده و با تغيير سبك زندگي و شعار "بازگشت به طبيعت" عليه تكنولوژي و صنعت تبليغ ميكردند زيرا به اعتقاد آنها تكنولوژي تمدن بشريت را به نابودي ميكشاند.(5)
جان آفريكا اين فرقه را با هدف فارغ شدن از "نظام موجود"، دولت و قوانين حاكم بر جامعه آمريكا و مبتني بر اصول دين مسيحيت و فلسفه قانون طبيعت بنيان نهاد. اغلب پيروان او در گذشته به الكل و مواد مخدر اعتياد داشتند. اعضاي گروه به شكل افراطي فقط از ميوه و سبزيجات خام استفاده ميكردند و از كودكان خود انتظار داشتند تا كتاب مقدس فرقه موسوم به "آموزههاي جان افريكا" را مطالعه كنند. زنان عضو فرقه از مراجعه به دكتر در زمان بارداري منع شده بودند و بايد به صورت طبيعي فرزندان خود را بدنيا ميآوردند.(6)
اعضاي گروه به صورت گروهي و فرقهاي زندگي كرده و در ابتداي تاسيس در خانهاي متعلق به دونالد گلاسي در دهكده پاولتون در غرب فيلادلفيا سكني گزيدند. اعضاي اين فرقه گياهخوار از حاميان متعصب حقوق حيوانات بودند و عليه اماكني كه از لحاظ اخلاقي با وجود آنها مخالف بودند نظير باغ وحشها تظاهرات به راه ميانداختند.
اين افراد در حياط منازل خود از زباله و فضولات انساني كود تهيه ميكردند كه اين عمل آنها باعث شده بود تا موشها و حيوانات موذي جذب اين مواد شوند. از اينرو، بيشترين اعتراض و خصومت از جانب همسايگان آنها مطرح بود تا آنجا كه شكايات متعدد اهالي محل اداره پليس فيلادلفيا را وادار ساخت تا اعضاي اين فرقه را كاملاً تحت نظر داشته باشند.(7)
زمينههاي بروز بحران در فيلادلفيا
سازمان موو تا قبل از سال 1977 چندان شناخته شده نبود اما به دلیل اعتراض و مقابله با بیعدالتیهای اجتماعی ظرف مدت کوتاهی توانست به شهرت و اعتبار بسیاری دست پیدا کند.(8) در همان سال و ابتداي سال 1978 اعضاي گروه با مديريت "فرانك ريتزو"(Frank Rizzo) شهردار سابق فيلادلفيا مشكل پيدا كردند. اولین برخورد قهرآمیز نیروهای پلیس فیلادلفیا با اعضای سازمان موو در زمان برگزاری تظاهرات آرام و مسالمتآمیز اعضای این گروه اتفاق افتاد اما پلیس تحت امر ریتزو شهردار شهر فیلادلفیا به شکل خشن و وحشیانهای با تظاهراتکنندگان برخورد کرد.
از همان ابتدا، سازمان موو مبتنی بر اصل دفاع از خود تاکید داشت و به دلیل برخوردهای نامناسب نیروهای پلیس با اعضای سازمان در موارد متعدد تصمیم گرفته بود که "مشت را با مشت پاسخ دهد." رامونا افریکا از بازماندگان فاجعه سال 1985 چنین اذعان دارد که نیروهای پلیس به اعضای سیاهپوست گروه توهین میکردند و تظاهراتکنندگان نیز در پاسخ آنها میگفتند که شما حق ندارید اهانت کنید و مردان، زنان و کودکان ما را به باد کتک بگیرید و انتظار هم داشته باشید که ما نیز از خود دفاع نکنیم.
براساس قانون مشت آهنین شهردار ریتزو، درگیری با اعضای سازمان موو غیرقابل اجتناب بود. ریتزو بین سالهای 71-1968 زمانیکه افسر عالیرتبه پلیس بود به اعمال خشونت نژادپرستانه شهرت داشت و در محافل عمومی نیز همواره با افتخار اعلام میکرد که نیروهای پلیس تحت امر وی کاملاً خشن و سرکوبگر هستند.
او در سال 1972 به عنوان شهردار شهر فیلادلفیا انتخاب شد و شعار تبلیغاتی او نیز "رای سفیدپوستان" بود. تا سال 1979نیروی پلیس فیلادلفیا اولین ادارهای بود که توسط دولت فدرال به پای میز محاکمه کشیده شد زیرا وزارت دادگستری آمریکا علیه ریتزو و 20 تن از مقامات عالیرتبه شهر(از جمله فرمانده پلیس) به جرم همکاری و معاونت در اعمال خشونت پلیس اقامه دعوی کرده بود.
حملات پلیس فیلادلفیا به اعضای سازمان موو در 9 مه 1974 به اوج خود رسید یعنی زمانیکه دو زن حامله و عضو این سازمان به نامهای ژانت و لسینگ پس از ضرب و شتم توسط نیروهای پلیس و یک شب بازداشت در زندان البته بدون آب و غذا سقط جنین کردند. در روز 29 آوریل 1975 آلبرتا افریکا نیز پس از بازداشت و ضرب و شتم از سوی نیروی پلیس از ناحیه شکم صدمه دید و سقط جنین کرد.
اعضای سازمان موو نیز در واکنش به خشونت روزافزون پلیس فیلادلفیا در روز 20 مه 1977 تظاهرات عمومی به راه انداختند و با انتشار بیانیهای اعلام داشتند: ما به نیروی پلیس میگوییم که دیگر حاضر نیستیم در خفا و بدور از چشم سایرین جان خود را از دست بدهیم. این بار بهتر است که برای کشتن افراد سازمان آن هم در انظار عمومی و ملاء عام آمادگی کامل داشته باشید زیرا اگر این بار با مشت به سراغ ما بیایید، ما نیز پاسخ شما را با مشت خواهیم داد. اگر با چماق و باتوم به ما حمله کنید ما نیز با چماق با شما مقابله مینماییم و اگر با اسلحه به ما حمله کنید ما نیز از سلاح گرم استفاده خواهیم کرد.
درگیری نیروهای دولتی فیلادلفیا بویژه شهردار ریتزو با اعضای سازمان موو در 16 مارس 1978 تشدید یافت زیرا نیروهای پلیس تا شعاع 4 ساختمان از مقر اصلی سازمان را محاصره نموده و مانع از انتقال غذا به ساکنان این محدوده شدند و آب را نیز بر روی آنها قطع کردند. این در حالی بود که شهردار نیز اعلام کرد: این محاصره آنقدر شدید است که حتی یک حشره نیز قادر به نفوذ در آن نیست. نیروهای پلیس حتی پا را فراتر گذاشته و افرادی که قصد کمک و رساندن آب و غذا به زنان باردار، پرستاران بچه و کودکان تحت محاصره را داشتند، را نیز به شدت کتک زده و بازداشت نمودند.
پس از گذشت دو ماه از محاصره، طرفین منازعه تحت فشار دولت فدرال و البته عملیات روانی بسیار پیچیده به یک توافق شکننده دست یافتند. براساس مفاد این توافق زندانیان عضو سازمان موو در 8 مه 1978 آزاد شدند و پلیس نیز با هدف یافتن سلاح گرم منازل اعضای گروه را مورد بازرسی قرار داد اما چیزی جز چند اسلحه غیرقابل استفاده و نه چندان خطرناک پیدا نکرد. به مرور زمان، پلیس فیلادلفیا تعهدات خود را نادیده گرفت و به تدریج مفاد توافقنامه را تغییر داد و با تفسیر به رای از مفاد توافقنامه تلاش کرد تا اعضای گروه را برای خروج از منطقه و تغییر مکان سکونت تحت فشار قرار دهد.
علیرغم اخطارهای متعدد نيروي پليس مبني بر تخليه منزل دونالد گلاسي در منطقه پاولتون به علت افزايش شكايات همسايگان، اعضاي سازمان تقريباً يك سال در برابر فرمان نيروي پليس فيلادلفيا ايستادگي كردند و حتي پس از دريافت حكم دادگاه نیز حاضر نشدند محل سكونت خود را تغيير دهند.
از اینرو، در صبح روز 8 اوت 100 نیروهای پلیس ضدشورش وارد عمل شدند، بولدوزرها حصار منازل اعضای گروه را ویران نمودند و جرثقیلها نیز دیوار و پنجره خانهها را تخریب کردند. نیروهای مسلح پلیس وارد منازل شده و جستجوی گوشه و کنار خانهها را آغاز کردند.
در همین اثنا، ناگهان صدای شلیک گلوله به گوش رسید.
نیروهای پلیس با استفاده از 2000 قبضه سلاح گرم به طرف مقر اعضای سازمان آتش گشودند. اداره پلیس فیلادلفیا و اغلب رسانهها ادعا میکردند این سازمان موو بود که اولین گلوله را شلیک کرد اما دو گزارشگر رادیو WKYWبه اسامی "جان مککلوگ" و "لری روزن" به یاد میآورند که در آن زمان صدای اولین گلوله را از ساختمان آن طرف خیابان و از روبروی مقر اصلی سازمان موو شنیدند جائیکه آنها به چشم خود دیدند فردی اسلحه خود را از پنجره طبقه سوم ساختمان بیرون آورده و مقر سازمان موو را نشانه گرفته است.
تیراندازیهای بیهدف همچنان ادامه یافت که البته بیشتر آنها نیز به طرف زیرزمین محل سکونت اعضای گروه شلیک میشدند. در جريان اين درگيري، يكي از افسران پليس فيلادلفيا به نام "جيمز جي. رمپ"(James J. Ramp) با اصابت گلولهاي از ناحيه پشت سر به قتل رسيد. برخی اعضای سازمان ادعا ميكنند كه رمپ در آن لحظه رو به طرف خانه گلاسي داشته است پس فرضيه قتل وي به دست اعضاي فرقه نميتواند صحيح باشد.
در نهایت، پس از ساعتها محاصره و درگیری مسلحانه بالاخره اعضای سازمان موو از آن منزل خارج شدند. کودکان بازداشت شده و بزرگسالان نیز به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. در عصر همان روز شهردار ریتزو در پاسخ به سوال خبرنگاران در یک کنفرانس خبری که پرسیده بودند آیا این آخرین باری است که فیلادلفیا اعضای سازمان موو را به چشم میبیند، گفت: تنها راه برای پایان بخشیدن به موجودیت آنها مجازات مرگ است. آنها را باید بر روی صندلی الکتریکی نشاند و سپس کلید برق را فشار داد.
طبق اسناد منتشره در جريان اين برخورد مسلحانه 7 افسر پليس، 5 آتشنشان، 3 عضو سازمان موو و 3 عابر پياده مجروح شدند. اين در حالي است كه نيروهاي دولتي آمريكا پس از آتشبس بين طرفهاي درگير، دهها تن را به جرم نگهداري اسلحه و قتل بازداشت كردند كه از بين آنها 9 نفر در پرونده قتل از نوع درجه سه افسر رمپ مجرم شناخته شدند. اين 9 نفر عبارت بودند از جنين، دبي، ژانت، مرل، دلبرت، مايك، فيل، ادي و چاك افريكا كه به اصطلاح گروه Move 9 ناميده ميشدند.(9)
هفت تن از بازداشتشدگان پس از سپري شدن 30 سال از دوران حبس خود در بهار سال 2008 واجد شرط آزادي به قيد ضمانت گرديدند اما هيچيك از آنها حاضر نشدند با این شرط از زندان آزاد شوند.
در این رابطه، رامونا افریکا سخنگوی سازمان موو و یکی از بازماندگان فاجعه انسانی سال 1985 در فیلادلفیا میگوید: نیروهای دولتی امریکا در سال 1978 با هدف دستگیری اعضا به منقطه پاولتون حمله نکردند بلکه آنها تصمیم داشتند تا همه ما را به قتل برسانند. اما زمانیکه نتوانستند به هدف خود دست یابند، در نهایت بیعدالتی خانواده مرا به قتلی متهم کردند که خود میدانند آنها هرگز چنین جرمی را مرتکب نشدهاند اما 9 تن از اعضای گروه را به 30 تا 100 سال حبس محکوم کردند.
اکنون 35 سال است که 8 نفر از افراد این گروه یعنی دبی سیمز، ژانت هالووی، جنین فیلیپس، دلبرت اور، مایکل دیویس، چارلز سیمز و ادوارد کوهن افریکا به جرم اثبات نشده قتل افسر جیمز رمپ در زندان به سر میبرند. این در حالی است که یکی از اعضای گروه Move 9 نیز به نام مرل اوستین افریکا در مارس 1998 در زندان درگذشته است. (10)
"ابو جمال" از روزنامهنگاران سیاهپویست معروف شهر فیلادلفیا مینویسد: 9 عضو سازمان موو ملقب به MOVE 9 که در حادثه تیراندازی سال 1978 بازداشت شدند در اصل به جرم "اتحاد" محکوم شدند البته نه در اتحاد برای ارتکاب جرم و جنایت بلکه به شورش و طغیان علیه نظام حاکم و مقاومت در برابر حمله مسلحانه نیروهای دولتی. آنها به جرم اینکه عضو سازمان موو بودند به زندان طولانی مدت محکوم شدند.
پس از خاتمه درگیری و بازداشت برخی از اعضای گروه، سازمان موو به منطقه دیگری از شهر فیلادلفیا موسوم به "اوسیج اونیو"(Osage Avenue) نقل مکان کرد اما محل سکونت جدید آنها بعدها به پناهگاه غیرقابل نفوذ شباهت یافت. اعضای سازمان به مرور زمان با صدای رساتری علیه دولت حاکم اظهارنظر میکردند و مدام از طریق بلندگوهای دستی از محل سکونت خود کلمات توهینآمیزی را علیه مقامات دولتی بر زبان میراندند. بالاخره در سال 1985 برخورد نهایی بین نیروهای دولتی و سازمان موو به وقوع پیوست و مقامات شهر تلاش کردند تا به محل سکونت آنها یورش ببرند که این حمله نیز در نهایت به یک نبرد مسلحانه 2 ساعته بین اعضای گروه و نیروهای پلیس منجرشد.
13 می 1985؛ روز سیاه شهر فیلادلفیا
اعضای سازمان موو در سال 1981 از منطقه پاولتون به یک سری بلوک مسکونی در ناحیه 6221 اوسیج اونیو در غرب فیلادلفیا نقل مکان کردند که این منازل به صورت ردیفی در کنار یکدیگر قرار داشتند.
در ساعت 5:27 بعدازظهر روز 13 می 1985، پلیس فیلادلفیا با همکاری پلیس ایالتی پنسیلوانیا و ماموران FBI آگاهانه و با برنامه قبلی دست به یک قتلعام نژادپرستانه زدند. این جنایت تحت نظارت مستقیم فرمانده پلیس "جورج سمبر"(George Sambor) و با اجازه "ویلسون گود"(Wilson Goode) شهردار سیاهپوست فیلادلفیا و تایید کاخ سفید در دوران ریاستجمهوری رونالد ریگان اتفاق افتاد.
(11) در این روز پس از چندین ماه اعلام وصول شکایات اهالی محل از اعضای سازمان موو که در طول روز با بلندگوهای دستی اعتراضات سیاسی خود را فریاد میزدند و نیز احتمال بروز خطرات ناشی از تولید کود حیوانی و اعلام جرم علیه 4 تن از اعضای گروه– کنراد، ترزا، رامونا و فرانک افریکا– به دلیل ارتکاب جرائم متعدد منجمله نقض آزادی مشروط، اهانت به دادگاه، مالکیت غیرقانونی اسلحه و تهدیدات تروریستی(12)، در نهایت اداره پلیس فیلادلفیا تلاش کرد تا این ساختمان را که به دژ و سنگری غیرقایل نفوذ شباهت داشت، پاکسازی نماید و اعضای تحت تعقیب گروه را بازداشت کند. البته، این اقدام نیز در ادامه به برخورد مسلحانه اعضای سازمان موو با نیروهای پلیس انجامید.
در این جنگ نابرابر، پلیس به طرف ساختمان موردنظرگلولههای حاوی گاز اشکآور پرتاب کرد و اداره آتشنشانی فیلادلفیا نیز با دو لوله آب فشار قوی سقف خانه اعضای سازمان را مورد هدف قرار داد. اعضای سازمان در واکنش به حمله پلیس تیراندازی را آغاز کرده و نیروهای پلیس نیز پاسخ آنها را با شلیک گلوله دادند. در همین اثنا، یک بالگرد پلیس بمب 4 تنی را بر روی سقف مقر اصلی سازمان پرتاب کرد.
ستوان "فرانک پاول"(Frank Powell) در واقعه تاسف بار شهر فیلادلفیا نقش جنجالبرانگیزی را ایفا کرد. او همان فردی بود که بمب را بر روی سقف خانه اعضای سازمان موو پرتاب نمود. بمب ترکیبی از ماده C-4 و TOVEX (ماده جایگزین دینامیت) بود که در واقع یکی از مواد تشکیلدهنده حادثه بمبگذاری شهر اوکلاهما در سال 1995 نیز بود.(13)
ادعای پلیس فیلادلفیا بر این اساس است که آتش حاصله ناشی از سوختن مواد آتشزایی بود که اعضای سازمان موو در منزل خود نگهداری میکردند. بنابراین طبق اظهارات پلیس خود اعضای سازمان باعث آتش گرفتن منزل شده بودند. انفجار این بمب آتش مهیبی برافروخت که در نهایت 61 خانه واقع در آن بلوک را به طور کامل از بین برد اما کمیته حقیقتیاب موو در نهایت به این نتیجه رسید که بمب پرتاب شده علت اصلی آتشسوزی بود که 11 تن را به کام مرگ فرستاد و 61 منزل مسکونی را ویران ساخت.
جالب اینجاست که نیروهای آتشنشانی فیلادلفیا فقط نظارهگر این صحنه بودند و با این ادعا که اعضای سازمان موو به طرف آتشنشانها نیز شلیک میکردند، برای اطفای حریق اقدام جدی به عمل نیاوردند. این ادعای اداره آتشنشانی فیلادلفیا بعدها توسط تنها بازمانده بزرگسال سازمان یعنی رامونا افریکا زیر سوال رفت زیرا وی معتقد بود که آتشنشانها پیش از وقوع حادثه و در زمانی که حتی آتشی وجود نداشت با دو خودروی مخصوص اطفای حریق در محل حاضر شده بودند.
آتش سهمگین ناشی از این بمباران 11 تن از اعضای گروه منجمله 5 کودک بیگناه و جان افریکا رهبر سازمان را به کام مرگ فرستاد و 61 خانه در آن بلوک مسکونی را منهدم ساخت و اقلیت اعضای سازمان موو را از هم متلاشی کرد. رامونا افریکا و یک پسربچه 13 ساه به نام بردی افریکا تنها بازماندگان فاجعه انسانی سال 1985 در شهر فیلادلفیا بودند.(14)
این قتل عام پس از سالها آزار و اذیت، ضرب و شتم و بازداشت صدها تن از اعضای سازمان توسط نیروهای پلیس شهر فیلادلفیا به وقوع پیوست، افرادی غالباً سیاهپوست که با شعار "بازگشت به طبیعت" فعالیت میکردند و به انتقاد از "نظام حاکم" و البته دفاع از حق خود برای دفاع مسلحانه معروف بودند.(15)
اقدامات پس از وقوع جنایت
خیلی زود شهردار ویلسون گود کمیته تحقیقی موسوم به PSIC یا کمیته موو تشکل داد. این کمیته حقیقتیاب گزارش خود را در 6 مارس 1986 منتشر کرد که در آن اقدامات نیروهای دولتی شهر را محکوم نمود و اظهار داشت: پرتاب بمب بر روی خانهای از یک بلوک مسکونی اقدامی نابخردانه و غیرمنطقی بود.
در جریان دادخواهی سال 1996 هیئت منصفه دادگاه فدرال آمریکا شهر فیلادلفیا را به پرداخت 1.5 میلیون دلار غرامت به بازماندگان و بستگان حادثه محکوم کرد. هیئت منصفه به این نتیجه رسیده بود که مقامات شهر به صورت افراطی از عامل زور علیه سازمان موو بهره گرفتند و با تجسس و بازداشت غیرقابل منطقی و نامعقول حقوق شهروندی اعضای سازمان را طبق قانون اساسی آمریکا زیرپا گذاشتند.
"همه خانه لرزید اما ما نمیدانستیم واقعاً چه اتفاقی افتاده است." این سخنان رامونا افریکا است که از لحظه پرتاب بمب به خاطر میآورد. وی ادامه داد: "در ابتدا نمیدانستیم که سقف خانه آتش گرفته است. تلاش کردیم تا کودکان، زنان و حیوانات را از آن آتش جهنمی خارج کنیم اما با تعجب دیدیم که نیروهای پلیس به طرف ما میآیند و به ما شلیک میکنند."
رامونا به اتهام شورش و توطئه به 7 سال حبس محکوم شد اما هیچیک از مقامات شهر هرگز متهم نشدند. وی پس از پایان دوران محکومیت خود علیه شهر فیلادلفیا اقامه دعوی کرد و پس از سالها پیگیری بالاخره در این پرونده برنده اعلام شد.(16)
وی که اکنون 58 سال سن دارد و در سال 1979 از سوی جان افریکا به عنوان سخنگوی سازمان منصوب شده بود با نگاهی به زخمهای خود دعا میکند روزی را که اهالی شهر فیلادلفیا با توسل به قوه قهریه به خانه آنها حمله کردند را هرگز فراموش نکند. بنابر اظهارات وی، سازمان موو که از نگاه پلیس فیلادلفیا یک گروه افراطی و تندرو بود، در واقع فقط یک سازمان طرفدار محیط زیست بوده و عشق و علاقه وافری به حیوانات و طبیعت داشت.
وی مدعی است که سازمان موو از آن جهت مورد حمله قرار گرفت که هرگز حاضر نشد از تلاش برای آزادی گروه MOVE 9 پس از قتل رمپ در سال 1978 دست بردارد زیرا اعضای سازمان همواره خواستار آزادی آنها بودند. از اینرو، خصومت بین پلیس، اهالی شهر و اعضای سازمان تشدید یافت که در نهایت نیز به بمباران و آتشسوزی سال 1985 انجامید.(17)
رامونا به عنوان فعال حقوق بشر و سخنگوی سازمان موو هنوزدر تلاش است تا بتواند زمینه آزادی 8 عضو بازمانده گروه MOVE 9 را از زندان فراهم سازد که 35 سال است به خاطر جرمی که هرگز ثابت نشد در زندان بسر می برند.
سخن پایانی
ایالات متحده آمریکا از معدود کشورهای بلوک غرب است که علاوه بر نقض گسترده حقوق بشر در خارج در زمینههای مختلف، موارد نقض حقوق بشر آن در داخل سرزمینهایش به ویژه در رابطه با اقلیتهای نژادی، مذهبی و رنگینپوستان، کودکان و دیگر گروههای آسیبپذیر به راحتی قابل مشاهده و اثبات است. علیرغم ادعاهاي به ظاهر بشردوستانه ايالات متحده، گزارش نهادهاي بينالمللي از نقض گسترده حقوق بشر در آمريكا و توسط دولت این کشور در سراسر جهان حكايت دارد.
واشنگتن كه خود را مدعي حمايت از بشريت معرفي و با اين عنوان به تهديد و حتي جنگ عليه ساير كشورها ميپردازد در عرصه داخلي طيفي از نقض حقوق بشر را حاكم كرده است چنانكه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در گزارش خود درباره نقض گسترده حقوق بشر در آمريکا از جمله شکنجه زندانيان، خشونت پليس و تبعيض نژادي در اين کشور ابراز نگراني کرده است.
در اين گزارش نقض نظاممند حقوق بشر از سوي دولت آمريکا تشريح شده است که بيشتر آنها به تضييع حقوق آفريقايي-آمريکاييها، اقليتها، مسلمانان و مهاجران مربوط ميشود، اما این موارد به دلیل انحصار و سلطه رسانهای این کشور در نظام بینالملل کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس افشای موارد نقض حقوق بشر توسط آمریکا یک ضرورت اساسی است که باید همواره مورد توجه قرار گیرد.
منابع و ماخذ
نگاهی به کارنامه حقوقبشری آمریکا گویای این واقعیت است که آمریکا در صدر فهرست کشورهایی قرار دارد که چه در داخل و چه در خارج از کشور خود مرتکب بیشترین موارد نقض حقوقبشر میشود، بطوریکه با شنیدن اسم حقوق بشر، همچنان تصاویر زندانهای ابوغریب، گوانتانامو، هلمند و بگرام در ذهن نقش میبندد.
اما این فجایع انسانی صرفاً به قرن بیست و یکم و پس از حادثه 11 سپتامبر محدود نمیشود بلکه نقض آشکار دموکراسی و حقوق بشر را میتوان حتی در قرن بیستم و در داخل جامعه آمریکا نیز به وضوح مشاهده کرد. برای مثال، مورخان از درگيري مسلحانه نيروهاي فدرال آمريكا با فرقه ديويديان در منطقه واكو(Waco) تگزاس در سال 1993 و قتل عام حدود 80 تن از اعضاي اين گروه منجمله 12 كودك به عنوان يكي از سياهترين برگهاي تاريخ آمريكا ياد ميكنند،(2) اما بيشك نميتوان از کنار تروريسم دولتي آمريكا و كشتار بيرحمانه اعضاي سازمان "موو" (Move) در سال 1985 به دست نيروهاي پليس فيلادلفيا به سادگی گذشت.
هدف از ارائه گزارش حاضر بررسي نحوه وقوع اين جنايت هولناك در كشوري خواهد بود كه چندين دهه است داعيه ترويج دموكراسي، آزادي بيان و عقيده را در سراسر جهان دارد اما در اصل هیچگاه خود را به رعایت حقوق شهروندی افراد متعهد ندانسته است.
تاريخچه پیدایش سازمان موو
فرقه يا به عبارت ديگر سازمان "موو" (Move) در سال1972 توسط فردي به نام "وينسنت ليپهارت"(Vincent Leaphart) در شهر فيلادلفيا ايالات متحده آمريكا بنیان نهاده شد. او كه در بين پيروان خود رهبري كاريزماتيك بوده بعدها نام خود را به "جان آفريكا" تغيير داد.(3)
جان افريكا؛ بنیانگذار سازمان موو
جان در اصل فردي بيسواد بود اما ديدگاه و نظرات خود را در قالب جزوهاي موسوم به "آئیننامه" در اختیار پيروان خود قرار ميداد كه اكثريت قریب به اتفاق آنها دورگههاي آفريقايي-آمريكايي بودند.(4) نكته جالب اينجاست كه بيشتر اعضاي گروه نيز به تبعيت از رهبر خود نام خانوادگي افريكا را براي خود برگزيده و با تغيير سبك زندگي و شعار "بازگشت به طبيعت" عليه تكنولوژي و صنعت تبليغ ميكردند زيرا به اعتقاد آنها تكنولوژي تمدن بشريت را به نابودي ميكشاند.(5)
جان آفريكا اين فرقه را با هدف فارغ شدن از "نظام موجود"، دولت و قوانين حاكم بر جامعه آمريكا و مبتني بر اصول دين مسيحيت و فلسفه قانون طبيعت بنيان نهاد. اغلب پيروان او در گذشته به الكل و مواد مخدر اعتياد داشتند. اعضاي گروه به شكل افراطي فقط از ميوه و سبزيجات خام استفاده ميكردند و از كودكان خود انتظار داشتند تا كتاب مقدس فرقه موسوم به "آموزههاي جان افريكا" را مطالعه كنند. زنان عضو فرقه از مراجعه به دكتر در زمان بارداري منع شده بودند و بايد به صورت طبيعي فرزندان خود را بدنيا ميآوردند.(6)
جمعی از اعضای سازمان موو
اعضاي گروه به صورت گروهي و فرقهاي زندگي كرده و در ابتداي تاسيس در خانهاي متعلق به دونالد گلاسي در دهكده پاولتون در غرب فيلادلفيا سكني گزيدند. اعضاي اين فرقه گياهخوار از حاميان متعصب حقوق حيوانات بودند و عليه اماكني كه از لحاظ اخلاقي با وجود آنها مخالف بودند نظير باغ وحشها تظاهرات به راه ميانداختند.
اين افراد در حياط منازل خود از زباله و فضولات انساني كود تهيه ميكردند كه اين عمل آنها باعث شده بود تا موشها و حيوانات موذي جذب اين مواد شوند. از اينرو، بيشترين اعتراض و خصومت از جانب همسايگان آنها مطرح بود تا آنجا كه شكايات متعدد اهالي محل اداره پليس فيلادلفيا را وادار ساخت تا اعضاي اين فرقه را كاملاً تحت نظر داشته باشند.(7)
اعتراض برخی از اعضای سازمان موو به وضع موجود
زمينههاي بروز بحران در فيلادلفيا
سازمان موو تا قبل از سال 1977 چندان شناخته شده نبود اما به دلیل اعتراض و مقابله با بیعدالتیهای اجتماعی ظرف مدت کوتاهی توانست به شهرت و اعتبار بسیاری دست پیدا کند.(8) در همان سال و ابتداي سال 1978 اعضاي گروه با مديريت "فرانك ريتزو"(Frank Rizzo) شهردار سابق فيلادلفيا مشكل پيدا كردند. اولین برخورد قهرآمیز نیروهای پلیس فیلادلفیا با اعضای سازمان موو در زمان برگزاری تظاهرات آرام و مسالمتآمیز اعضای این گروه اتفاق افتاد اما پلیس تحت امر ریتزو شهردار شهر فیلادلفیا به شکل خشن و وحشیانهای با تظاهراتکنندگان برخورد کرد.
از همان ابتدا، سازمان موو مبتنی بر اصل دفاع از خود تاکید داشت و به دلیل برخوردهای نامناسب نیروهای پلیس با اعضای سازمان در موارد متعدد تصمیم گرفته بود که "مشت را با مشت پاسخ دهد." رامونا افریکا از بازماندگان فاجعه سال 1985 چنین اذعان دارد که نیروهای پلیس به اعضای سیاهپوست گروه توهین میکردند و تظاهراتکنندگان نیز در پاسخ آنها میگفتند که شما حق ندارید اهانت کنید و مردان، زنان و کودکان ما را به باد کتک بگیرید و انتظار هم داشته باشید که ما نیز از خود دفاع نکنیم.
براساس قانون مشت آهنین شهردار ریتزو، درگیری با اعضای سازمان موو غیرقابل اجتناب بود. ریتزو بین سالهای 71-1968 زمانیکه افسر عالیرتبه پلیس بود به اعمال خشونت نژادپرستانه شهرت داشت و در محافل عمومی نیز همواره با افتخار اعلام میکرد که نیروهای پلیس تحت امر وی کاملاً خشن و سرکوبگر هستند.
او در سال 1972 به عنوان شهردار شهر فیلادلفیا انتخاب شد و شعار تبلیغاتی او نیز "رای سفیدپوستان" بود. تا سال 1979نیروی پلیس فیلادلفیا اولین ادارهای بود که توسط دولت فدرال به پای میز محاکمه کشیده شد زیرا وزارت دادگستری آمریکا علیه ریتزو و 20 تن از مقامات عالیرتبه شهر(از جمله فرمانده پلیس) به جرم همکاری و معاونت در اعمال خشونت پلیس اقامه دعوی کرده بود.
حملات پلیس فیلادلفیا به اعضای سازمان موو در 9 مه 1974 به اوج خود رسید یعنی زمانیکه دو زن حامله و عضو این سازمان به نامهای ژانت و لسینگ پس از ضرب و شتم توسط نیروهای پلیس و یک شب بازداشت در زندان البته بدون آب و غذا سقط جنین کردند. در روز 29 آوریل 1975 آلبرتا افریکا نیز پس از بازداشت و ضرب و شتم از سوی نیروی پلیس از ناحیه شکم صدمه دید و سقط جنین کرد.
اعضای سازمان موو نیز در واکنش به خشونت روزافزون پلیس فیلادلفیا در روز 20 مه 1977 تظاهرات عمومی به راه انداختند و با انتشار بیانیهای اعلام داشتند: ما به نیروی پلیس میگوییم که دیگر حاضر نیستیم در خفا و بدور از چشم سایرین جان خود را از دست بدهیم. این بار بهتر است که برای کشتن افراد سازمان آن هم در انظار عمومی و ملاء عام آمادگی کامل داشته باشید زیرا اگر این بار با مشت به سراغ ما بیایید، ما نیز پاسخ شما را با مشت خواهیم داد. اگر با چماق و باتوم به ما حمله کنید ما نیز با چماق با شما مقابله مینماییم و اگر با اسلحه به ما حمله کنید ما نیز از سلاح گرم استفاده خواهیم کرد.
درگیری نیروهای دولتی فیلادلفیا بویژه شهردار ریتزو با اعضای سازمان موو در 16 مارس 1978 تشدید یافت زیرا نیروهای پلیس تا شعاع 4 ساختمان از مقر اصلی سازمان را محاصره نموده و مانع از انتقال غذا به ساکنان این محدوده شدند و آب را نیز بر روی آنها قطع کردند. این در حالی بود که شهردار نیز اعلام کرد: این محاصره آنقدر شدید است که حتی یک حشره نیز قادر به نفوذ در آن نیست. نیروهای پلیس حتی پا را فراتر گذاشته و افرادی که قصد کمک و رساندن آب و غذا به زنان باردار، پرستاران بچه و کودکان تحت محاصره را داشتند، را نیز به شدت کتک زده و بازداشت نمودند.
پس از گذشت دو ماه از محاصره، طرفین منازعه تحت فشار دولت فدرال و البته عملیات روانی بسیار پیچیده به یک توافق شکننده دست یافتند. براساس مفاد این توافق زندانیان عضو سازمان موو در 8 مه 1978 آزاد شدند و پلیس نیز با هدف یافتن سلاح گرم منازل اعضای گروه را مورد بازرسی قرار داد اما چیزی جز چند اسلحه غیرقابل استفاده و نه چندان خطرناک پیدا نکرد. به مرور زمان، پلیس فیلادلفیا تعهدات خود را نادیده گرفت و به تدریج مفاد توافقنامه را تغییر داد و با تفسیر به رای از مفاد توافقنامه تلاش کرد تا اعضای گروه را برای خروج از منطقه و تغییر مکان سکونت تحت فشار قرار دهد.
علیرغم اخطارهای متعدد نيروي پليس مبني بر تخليه منزل دونالد گلاسي در منطقه پاولتون به علت افزايش شكايات همسايگان، اعضاي سازمان تقريباً يك سال در برابر فرمان نيروي پليس فيلادلفيا ايستادگي كردند و حتي پس از دريافت حكم دادگاه نیز حاضر نشدند محل سكونت خود را تغيير دهند.
از اینرو، در صبح روز 8 اوت 100 نیروهای پلیس ضدشورش وارد عمل شدند، بولدوزرها حصار منازل اعضای گروه را ویران نمودند و جرثقیلها نیز دیوار و پنجره خانهها را تخریب کردند. نیروهای مسلح پلیس وارد منازل شده و جستجوی گوشه و کنار خانهها را آغاز کردند.
در همین اثنا، ناگهان صدای شلیک گلوله به گوش رسید.
نیروهای پلیس با استفاده از 2000 قبضه سلاح گرم به طرف مقر اعضای سازمان آتش گشودند. اداره پلیس فیلادلفیا و اغلب رسانهها ادعا میکردند این سازمان موو بود که اولین گلوله را شلیک کرد اما دو گزارشگر رادیو WKYWبه اسامی "جان مککلوگ" و "لری روزن" به یاد میآورند که در آن زمان صدای اولین گلوله را از ساختمان آن طرف خیابان و از روبروی مقر اصلی سازمان موو شنیدند جائیکه آنها به چشم خود دیدند فردی اسلحه خود را از پنجره طبقه سوم ساختمان بیرون آورده و مقر سازمان موو را نشانه گرفته است.
تیراندازیهای بیهدف همچنان ادامه یافت که البته بیشتر آنها نیز به طرف زیرزمین محل سکونت اعضای گروه شلیک میشدند. در جريان اين درگيري، يكي از افسران پليس فيلادلفيا به نام "جيمز جي. رمپ"(James J. Ramp) با اصابت گلولهاي از ناحيه پشت سر به قتل رسيد. برخی اعضای سازمان ادعا ميكنند كه رمپ در آن لحظه رو به طرف خانه گلاسي داشته است پس فرضيه قتل وي به دست اعضاي فرقه نميتواند صحيح باشد.
در نهایت، پس از ساعتها محاصره و درگیری مسلحانه بالاخره اعضای سازمان موو از آن منزل خارج شدند. کودکان بازداشت شده و بزرگسالان نیز به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. در عصر همان روز شهردار ریتزو در پاسخ به سوال خبرنگاران در یک کنفرانس خبری که پرسیده بودند آیا این آخرین باری است که فیلادلفیا اعضای سازمان موو را به چشم میبیند، گفت: تنها راه برای پایان بخشیدن به موجودیت آنها مجازات مرگ است. آنها را باید بر روی صندلی الکتریکی نشاند و سپس کلید برق را فشار داد.
صحنه درگیری نیروهای پلیس فیلادلفیا با اعضای سازمان موو
که به کشته شدن افسر جیمز رمپ منجر شد
که به کشته شدن افسر جیمز رمپ منجر شد
طبق اسناد منتشره در جريان اين برخورد مسلحانه 7 افسر پليس، 5 آتشنشان، 3 عضو سازمان موو و 3 عابر پياده مجروح شدند. اين در حالي است كه نيروهاي دولتي آمريكا پس از آتشبس بين طرفهاي درگير، دهها تن را به جرم نگهداري اسلحه و قتل بازداشت كردند كه از بين آنها 9 نفر در پرونده قتل از نوع درجه سه افسر رمپ مجرم شناخته شدند. اين 9 نفر عبارت بودند از جنين، دبي، ژانت، مرل، دلبرت، مايك، فيل، ادي و چاك افريكا كه به اصطلاح گروه Move 9 ناميده ميشدند.(9)
اعضای گروه Move 9 که پس از درگیری سال
1978 با نیروی پلیس فیلادلفیا به حبسهای طولانی محکوم شدند
1978 با نیروی پلیس فیلادلفیا به حبسهای طولانی محکوم شدند
هفت تن از بازداشتشدگان پس از سپري شدن 30 سال از دوران حبس خود در بهار سال 2008 واجد شرط آزادي به قيد ضمانت گرديدند اما هيچيك از آنها حاضر نشدند با این شرط از زندان آزاد شوند.
در این رابطه، رامونا افریکا سخنگوی سازمان موو و یکی از بازماندگان فاجعه انسانی سال 1985 در فیلادلفیا میگوید: نیروهای دولتی امریکا در سال 1978 با هدف دستگیری اعضا به منقطه پاولتون حمله نکردند بلکه آنها تصمیم داشتند تا همه ما را به قتل برسانند. اما زمانیکه نتوانستند به هدف خود دست یابند، در نهایت بیعدالتی خانواده مرا به قتلی متهم کردند که خود میدانند آنها هرگز چنین جرمی را مرتکب نشدهاند اما 9 تن از اعضای گروه را به 30 تا 100 سال حبس محکوم کردند.
اکنون 35 سال است که 8 نفر از افراد این گروه یعنی دبی سیمز، ژانت هالووی، جنین فیلیپس، دلبرت اور، مایکل دیویس، چارلز سیمز و ادوارد کوهن افریکا به جرم اثبات نشده قتل افسر جیمز رمپ در زندان به سر میبرند. این در حالی است که یکی از اعضای گروه Move 9 نیز به نام مرل اوستین افریکا در مارس 1998 در زندان درگذشته است. (10)
"ابو جمال" از روزنامهنگاران سیاهپویست معروف شهر فیلادلفیا مینویسد: 9 عضو سازمان موو ملقب به MOVE 9 که در حادثه تیراندازی سال 1978 بازداشت شدند در اصل به جرم "اتحاد" محکوم شدند البته نه در اتحاد برای ارتکاب جرم و جنایت بلکه به شورش و طغیان علیه نظام حاکم و مقاومت در برابر حمله مسلحانه نیروهای دولتی. آنها به جرم اینکه عضو سازمان موو بودند به زندان طولانی مدت محکوم شدند.
پس از خاتمه درگیری و بازداشت برخی از اعضای گروه، سازمان موو به منطقه دیگری از شهر فیلادلفیا موسوم به "اوسیج اونیو"(Osage Avenue) نقل مکان کرد اما محل سکونت جدید آنها بعدها به پناهگاه غیرقابل نفوذ شباهت یافت. اعضای سازمان به مرور زمان با صدای رساتری علیه دولت حاکم اظهارنظر میکردند و مدام از طریق بلندگوهای دستی از محل سکونت خود کلمات توهینآمیزی را علیه مقامات دولتی بر زبان میراندند. بالاخره در سال 1985 برخورد نهایی بین نیروهای دولتی و سازمان موو به وقوع پیوست و مقامات شهر تلاش کردند تا به محل سکونت آنها یورش ببرند که این حمله نیز در نهایت به یک نبرد مسلحانه 2 ساعته بین اعضای گروه و نیروهای پلیس منجرشد.
13 می 1985؛ روز سیاه شهر فیلادلفیا
اعضای سازمان موو در سال 1981 از منطقه پاولتون به یک سری بلوک مسکونی در ناحیه 6221 اوسیج اونیو در غرب فیلادلفیا نقل مکان کردند که این منازل به صورت ردیفی در کنار یکدیگر قرار داشتند.
در ساعت 5:27 بعدازظهر روز 13 می 1985، پلیس فیلادلفیا با همکاری پلیس ایالتی پنسیلوانیا و ماموران FBI آگاهانه و با برنامه قبلی دست به یک قتلعام نژادپرستانه زدند. این جنایت تحت نظارت مستقیم فرمانده پلیس "جورج سمبر"(George Sambor) و با اجازه "ویلسون گود"(Wilson Goode) شهردار سیاهپوست فیلادلفیا و تایید کاخ سفید در دوران ریاستجمهوری رونالد ریگان اتفاق افتاد.
(11) در این روز پس از چندین ماه اعلام وصول شکایات اهالی محل از اعضای سازمان موو که در طول روز با بلندگوهای دستی اعتراضات سیاسی خود را فریاد میزدند و نیز احتمال بروز خطرات ناشی از تولید کود حیوانی و اعلام جرم علیه 4 تن از اعضای گروه– کنراد، ترزا، رامونا و فرانک افریکا– به دلیل ارتکاب جرائم متعدد منجمله نقض آزادی مشروط، اهانت به دادگاه، مالکیت غیرقانونی اسلحه و تهدیدات تروریستی(12)، در نهایت اداره پلیس فیلادلفیا تلاش کرد تا این ساختمان را که به دژ و سنگری غیرقایل نفوذ شباهت داشت، پاکسازی نماید و اعضای تحت تعقیب گروه را بازداشت کند. البته، این اقدام نیز در ادامه به برخورد مسلحانه اعضای سازمان موو با نیروهای پلیس انجامید.
در این جنگ نابرابر، پلیس به طرف ساختمان موردنظرگلولههای حاوی گاز اشکآور پرتاب کرد و اداره آتشنشانی فیلادلفیا نیز با دو لوله آب فشار قوی سقف خانه اعضای سازمان را مورد هدف قرار داد. اعضای سازمان در واکنش به حمله پلیس تیراندازی را آغاز کرده و نیروهای پلیس نیز پاسخ آنها را با شلیک گلوله دادند. در همین اثنا، یک بالگرد پلیس بمب 4 تنی را بر روی سقف مقر اصلی سازمان پرتاب کرد.
بالگرد پلیس در حال پرواز بر روی مقر اصلی سازمان موو
دقایقی پیش از پرتاب بمب توسط افسر فرانک پاول
دقایقی پیش از پرتاب بمب توسط افسر فرانک پاول
ستوان "فرانک پاول"(Frank Powell) در واقعه تاسف بار شهر فیلادلفیا نقش جنجالبرانگیزی را ایفا کرد. او همان فردی بود که بمب را بر روی سقف خانه اعضای سازمان موو پرتاب نمود. بمب ترکیبی از ماده C-4 و TOVEX (ماده جایگزین دینامیت) بود که در واقع یکی از مواد تشکیلدهنده حادثه بمبگذاری شهر اوکلاهما در سال 1995 نیز بود.(13)
ادعای پلیس فیلادلفیا بر این اساس است که آتش حاصله ناشی از سوختن مواد آتشزایی بود که اعضای سازمان موو در منزل خود نگهداری میکردند. بنابراین طبق اظهارات پلیس خود اعضای سازمان باعث آتش گرفتن منزل شده بودند. انفجار این بمب آتش مهیبی برافروخت که در نهایت 61 خانه واقع در آن بلوک را به طور کامل از بین برد اما کمیته حقیقتیاب موو در نهایت به این نتیجه رسید که بمب پرتاب شده علت اصلی آتشسوزی بود که 11 تن را به کام مرگ فرستاد و 61 منزل مسکونی را ویران ساخت.
جالب اینجاست که نیروهای آتشنشانی فیلادلفیا فقط نظارهگر این صحنه بودند و با این ادعا که اعضای سازمان موو به طرف آتشنشانها نیز شلیک میکردند، برای اطفای حریق اقدام جدی به عمل نیاوردند. این ادعای اداره آتشنشانی فیلادلفیا بعدها توسط تنها بازمانده بزرگسال سازمان یعنی رامونا افریکا زیر سوال رفت زیرا وی معتقد بود که آتشنشانها پیش از وقوع حادثه و در زمانی که حتی آتشی وجود نداشت با دو خودروی مخصوص اطفای حریق در محل حاضر شده بودند.
صحنه پرتاب بمب آتشزا از بالگرد پلیس فیلادلفیا بر روی مقر اصلی سازمان موو
آتش سهمگین ناشی از این بمباران 11 تن از اعضای گروه منجمله 5 کودک بیگناه و جان افریکا رهبر سازمان را به کام مرگ فرستاد و 61 خانه در آن بلوک مسکونی را منهدم ساخت و اقلیت اعضای سازمان موو را از هم متلاشی کرد. رامونا افریکا و یک پسربچه 13 ساه به نام بردی افریکا تنها بازماندگان فاجعه انسانی سال 1985 در شهر فیلادلفیا بودند.(14)
این قتل عام پس از سالها آزار و اذیت، ضرب و شتم و بازداشت صدها تن از اعضای سازمان توسط نیروهای پلیس شهر فیلادلفیا به وقوع پیوست، افرادی غالباً سیاهپوست که با شعار "بازگشت به طبیعت" فعالیت میکردند و به انتقاد از "نظام حاکم" و البته دفاع از حق خود برای دفاع مسلحانه معروف بودند.(15)
اقدامات پس از وقوع جنایت
خیلی زود شهردار ویلسون گود کمیته تحقیقی موسوم به PSIC یا کمیته موو تشکل داد. این کمیته حقیقتیاب گزارش خود را در 6 مارس 1986 منتشر کرد که در آن اقدامات نیروهای دولتی شهر را محکوم نمود و اظهار داشت: پرتاب بمب بر روی خانهای از یک بلوک مسکونی اقدامی نابخردانه و غیرمنطقی بود.
در جریان دادخواهی سال 1996 هیئت منصفه دادگاه فدرال آمریکا شهر فیلادلفیا را به پرداخت 1.5 میلیون دلار غرامت به بازماندگان و بستگان حادثه محکوم کرد. هیئت منصفه به این نتیجه رسیده بود که مقامات شهر به صورت افراطی از عامل زور علیه سازمان موو بهره گرفتند و با تجسس و بازداشت غیرقابل منطقی و نامعقول حقوق شهروندی اعضای سازمان را طبق قانون اساسی آمریکا زیرپا گذاشتند.
"همه خانه لرزید اما ما نمیدانستیم واقعاً چه اتفاقی افتاده است." این سخنان رامونا افریکا است که از لحظه پرتاب بمب به خاطر میآورد. وی ادامه داد: "در ابتدا نمیدانستیم که سقف خانه آتش گرفته است. تلاش کردیم تا کودکان، زنان و حیوانات را از آن آتش جهنمی خارج کنیم اما با تعجب دیدیم که نیروهای پلیس به طرف ما میآیند و به ما شلیک میکنند."
رامونا به اتهام شورش و توطئه به 7 سال حبس محکوم شد اما هیچیک از مقامات شهر هرگز متهم نشدند. وی پس از پایان دوران محکومیت خود علیه شهر فیلادلفیا اقامه دعوی کرد و پس از سالها پیگیری بالاخره در این پرونده برنده اعلام شد.(16)
وی که اکنون 58 سال سن دارد و در سال 1979 از سوی جان افریکا به عنوان سخنگوی سازمان منصوب شده بود با نگاهی به زخمهای خود دعا میکند روزی را که اهالی شهر فیلادلفیا با توسل به قوه قهریه به خانه آنها حمله کردند را هرگز فراموش نکند. بنابر اظهارات وی، سازمان موو که از نگاه پلیس فیلادلفیا یک گروه افراطی و تندرو بود، در واقع فقط یک سازمان طرفدار محیط زیست بوده و عشق و علاقه وافری به حیوانات و طبیعت داشت.
رامونا افریکا، سخنگوی سازمان موو
وی مدعی است که سازمان موو از آن جهت مورد حمله قرار گرفت که هرگز حاضر نشد از تلاش برای آزادی گروه MOVE 9 پس از قتل رمپ در سال 1978 دست بردارد زیرا اعضای سازمان همواره خواستار آزادی آنها بودند. از اینرو، خصومت بین پلیس، اهالی شهر و اعضای سازمان تشدید یافت که در نهایت نیز به بمباران و آتشسوزی سال 1985 انجامید.(17)
رامونا به عنوان فعال حقوق بشر و سخنگوی سازمان موو هنوزدر تلاش است تا بتواند زمینه آزادی 8 عضو بازمانده گروه MOVE 9 را از زندان فراهم سازد که 35 سال است به خاطر جرمی که هرگز ثابت نشد در زندان بسر می برند.
سخن پایانی
ایالات متحده آمریکا از معدود کشورهای بلوک غرب است که علاوه بر نقض گسترده حقوق بشر در خارج در زمینههای مختلف، موارد نقض حقوق بشر آن در داخل سرزمینهایش به ویژه در رابطه با اقلیتهای نژادی، مذهبی و رنگینپوستان، کودکان و دیگر گروههای آسیبپذیر به راحتی قابل مشاهده و اثبات است. علیرغم ادعاهاي به ظاهر بشردوستانه ايالات متحده، گزارش نهادهاي بينالمللي از نقض گسترده حقوق بشر در آمريكا و توسط دولت این کشور در سراسر جهان حكايت دارد.
واشنگتن كه خود را مدعي حمايت از بشريت معرفي و با اين عنوان به تهديد و حتي جنگ عليه ساير كشورها ميپردازد در عرصه داخلي طيفي از نقض حقوق بشر را حاكم كرده است چنانكه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در گزارش خود درباره نقض گسترده حقوق بشر در آمريکا از جمله شکنجه زندانيان، خشونت پليس و تبعيض نژادي در اين کشور ابراز نگراني کرده است.
در اين گزارش نقض نظاممند حقوق بشر از سوي دولت آمريکا تشريح شده است که بيشتر آنها به تضييع حقوق آفريقايي-آمريکاييها، اقليتها، مسلمانان و مهاجران مربوط ميشود، اما این موارد به دلیل انحصار و سلطه رسانهای این کشور در نظام بینالملل کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس افشای موارد نقض حقوق بشر توسط آمریکا یک ضرورت اساسی است که باید همواره مورد توجه قرار گیرد.
منابع و ماخذ
http://www.npr.org/2013/04/20/178063471/two-decades-later-some-branch-davidians-still-believe
http://voices.yahoo.com/a-basic-history-1985-move-bombing-97009.html
http://www.liveleak.com/view?i=a91_1342041024
http://www.encyclopedia.com/doc/1G2-3468303095.html
http://everything2.com/title/move
http://ww4report.com/node/4157
http://www.phillytrib.com/newsarticles/item/5297-after-34-years,-move-9-still-in-prison.html
http://www.workers.org/2005/us/move-0519/
http://www.oxfordaasc.com/public/features/archive/1010/photo_essay.jsp?page=5
http://www.oxfordaasc.com/public/features/archive/1010/photo_essay.jsp?page=4
http://articles.philly.com/2010-05-06/news/24958738_1_oklahoma-city-bombing-bomb-blast-move-members
http://www.npr.org/2013/06/25/195533165/the-fire-that-transformed-a-philadelphia-community
http://www.icl-fi.org/english/wv/1025/move.html
http://antiwar.com/blog/2013/05/13/28-years-ago-the-philadelphia-police-department-bombed-and-burned-a-city-block/
http://philadelphia.cbslocal.com/2013/05/13/survivor-remembers-bombing-of-philadelphia-headquarters/
http://voices.yahoo.com/a-basic-history-1985-move-bombing-97009.html
http://www.liveleak.com/view?i=a91_1342041024
http://www.encyclopedia.com/doc/1G2-3468303095.html
http://everything2.com/title/move
http://ww4report.com/node/4157
http://www.phillytrib.com/newsarticles/item/5297-after-34-years,-move-9-still-in-prison.html
http://www.workers.org/2005/us/move-0519/
http://www.oxfordaasc.com/public/features/archive/1010/photo_essay.jsp?page=5
http://www.oxfordaasc.com/public/features/archive/1010/photo_essay.jsp?page=4
http://articles.philly.com/2010-05-06/news/24958738_1_oklahoma-city-bombing-bomb-blast-move-members
http://www.npr.org/2013/06/25/195533165/the-fire-that-transformed-a-philadelphia-community
http://www.icl-fi.org/english/wv/1025/move.html
http://antiwar.com/blog/2013/05/13/28-years-ago-the-philadelphia-police-department-bombed-and-burned-a-city-block/
http://philadelphia.cbslocal.com/2013/05/13/survivor-remembers-bombing-of-philadelphia-headquarters/