گروه سیاسی مشرق _ فائزه هاشمی بهرمانی که در حال حاضر 51 ساله است (متولد۱۳۴۱) دومین دختر علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
از بین دختران هاشمی، فائزه تنها دختری است که تمام قد وارد سیاست شد. از این رو بود که در پنجمین انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه تهران نفر دوم شد و بر صندلی وکالت اهالی پایتخت نشست. فائزه در ششمین انتخابات مجلس شورای اسلامی هم شرکت کرد اما به سختی شکست خورد و همین، سبب کنارهگیری مقطعی او از سیاست شد.
فائزه هاشمی سابقه مدیرمسئولی روزنامه پرحاشیه "زن" را نیز در کارنامه دارد که به دلیل مشی تندی که بر این جریده حاکم شده بود، این روزنامه توقیف شد و فائزه هاشمی نزدیک بود به زندان بیفتد، اما حضور عفت مرعشی مادرش در خانه رئیس قوه قضائیه وقت، آیت الله یزدی و درخواست های آیت الله هاشمی سبب می شود که او به زندان نیفتد. در همین روزنامه وی عکس فرح پهلوی را چاپ کرد، از بنی صدر نظر خواست، از آزادی حجاب نوشت و عمده زنان مطرح امروز در جنبش ها فمنیستی زنان را معرفی کرد.
فائزه هاشمی از جمله معترضین به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دهم بود که همراه با معترضان و سپس آشوب طلبان به خیابان ها آمد؛ اعتراضی که برای وی در آن برهه تنها 30 ساعت بازداشت به همراه داشت.
او در این مصاحبه به عدم تمایل خود به شرکت در انتخابات اشاره می کند و صراحتا میگوید تصمیم به تحریم انتخابات را گرفته بوده است ولی در روزهای آخر تصمیمش تغییر می کند!
وی که حضور فعالی در اعتراضات خیابانی سال 88 داشته است، دلیل تصمیم خود برای تحریم یازدهمین دوره انتخابات را اینگونه اعلام می کند: «فکر میکردم رای من کارکردی ندارد!»
*** در ادامه گزیده ای از مصاحبه روزنامه اعتماد با فائزه هاشمی را به انتخاب مشرق می خوانید؛
* در مورد عدم شرکت این دو تا را قبول ندارم، چون در دو روز تصمیم به رایندادن نگرفتم، بلکه در طول چهار سال به این نتیجه رسیدم. بنابراین این رفتار را عکسالعمل سریع نمیدانم. ممکن است آماتوری بوده اما سریع و بدون تامل نبوده. اما در مورد اینکه تصمیم گرفتم که رای بدهم، آن هم فقط به این خاطر بود که تردید داشتم، راستش در عین تردید رای دادم. وقتی که آرا اعلام شد، راستش تا مدتی شوکه بودم.
* «دوچرخهسواری» شعار مخالفان من بود. مخالفانم دو سال پیش از شرکت در انتخابات مجلس این شعار را مطرح کردند، آن هم به خاطر اینکه در مدیریت ورزشی بودم. آقای کرباسچی شهردار تهران بود، بحث دوچرخهسواری از سوی ایشان مطرح شد. سمیناری در پارک چیتگر برگزار شد که دوچرخه را به عنوان یک وسیله حملونقل مورد ارزیابی قرار دهند. از من هم دعوت کردند که سخنرانی کنم. در آنجا تاکید کردم، دوچرخهسواری برای زنان ایراد شرعی ندارد. اگر قرار است دوچرخه وسیله حملونقل باشد، نمیتوان انتظار داشت که فقط مردان از آن، استفاده کنند. چون شهر از مردان و زنان تشکیل میشود.
* مجلس ششم شروع افول سیاسی آیتالله هاشمی بود. فکر نمیکنید بخشی از راینیاوردن شما ریشه در همین مساله داشت؟ ترجیح میدهم در این زمینه صحبتی نکنم چون از طرف برخی سوءاستفاده میشود.
* در مجلس پنجم اصولگرایان و اصلاحطلبان مقابل هم نبودند. نزدیک بودند. در انتخابات مجلس پنجم، صحبت این بود که کارگزاران با جامعه روحانیت یکی شوند و پنج نفر از کارگزاران را در فهرستشان بگذارند. آن زمان هنوز اصلاحطلب و اصولگرا آنقدر روبهروی هم قرار نگرفته بودند. این دو طیف نزدیکتر بودند و نقطه اشتراکشان هم بیشتر بود. در حالی که در مجلس پنجم اصلاحطلبان اقلیت قوی داشتند. یعنی ما حدود 90نفر بودیم و در برخی لابیها به 110 و 120نفر هم میرسیدیم؛ با توجه به موضوع گاهی هم بخشی از اصولگرایان به اصلاحطلبان میپیوستند. بنابراین مجلس قوی بود. تعداد زنان هم در تاریخ بهارستان بیشترین تعداد بود، یعنی 14 نفر. با خانمهای اصولگرا روابط دوستانهای داشتیم. در مجموع محیط خوبی بود. در بسیاری از شاخصهها بهترین مجلس بود. آقای «ناطق نوری» رییس بودند و مجلس را خوب اداره میکردند. ایشان با خانمهای مجلس همراه بودند.
* در پایاننامه فوقلیسانسم به نابرابری دیه، حضانت، حق طلاق و ارث میان زنان و مردان پرداختهام که ایده اصلیاش هم از کارهای جسته و گریخته در روزنامه زن به ذهنم رسید.
* آقای روحانی کابینه خودشان را معرفی کردند، با وجود وعدههای ایشان برای تشکیل وزارت زنان و بهرهمندی از توانایی آنها در کابینه، حتی یک وزیر زن هم در کابینه ایشان نبود؛ آیا میتوان کماکان به وعدههای آقای روحانی خوشبین بود؟
خب بر اساس خبرهایی که به ما رسیده بود، میدانستیم بین وزرا خانم نیست. متاسفانه این نگاه غالب در جامعه ما است و احمدینژاد با همه خلأها و قصورها در حوزه زنان در ابعاد شکلی و ماهوی، تاثیرگذار بود. به هر شکل او تابوی انتصاب وزیر زن در کابینهاش را شکست و چندین معاون زن در کابینهاش منصوب کرد، همان کاری که تا به اینجای کار، آقای روحانی از تکرارش بازمانده.
* البته خیلیها همین کار آقای احمدینژاد را نمایش میدانستند؟
من این را نمایش نمیدانم. ولی اگر حتی نمایشی هم بوده، یک اتفاق مثبت هم بود. همینکه چند معاون زن و وزیر زن داشتیم، تصمیم خوبی است، البته تاکید دارم که نمیشود انواع برنامههای محدودکننده دولت او را نادیده گرفت و سخنم اینجا تنها به سطح ساختار، محدود میشود.
* به نظر من قراردادن وزیر زن در کابینه یا معاونان زن، یک حق برای خانمهاست و روسایجمهور وظیفه دارند، در این زمینه پاسخگو باشند. نباید همینطور از این قضیه گذشت. بودن زن در کابینه باید یک حق طبیعی تلقی شود نه یک لطف سیاسی به زنان. در این بخش رویکرد من فمنیستی هم نیست، قرار ندادن زنان در قدرت، یک نگاه «مردسالارانه» است و باید اصلاح شود.
* در کنار تلاش برای حضور زنان در قدرت، ما نیازمند تفسیرهای به روز از شریعت اسلامی هستیم، فقه شیعه؛ فقه پویایی است و همگامشدن با زمان نیازمند تفسیرهای بهروز از مسایل زنان است، شاید امروز مساله ریاستجمهوری زنان فانتزی به نظر بیاید، اما تا چند دهه آینده بدون شک زنان بسیاری خواهان حضور در موقعیت ریاستجمهوری هستند، بنابراین به همراهی نگاه جدیدی در فقه پویای شیعه نیازمندیم.
* تمایل دارم در آینده بیشتر در حوزه نهادهای مدنی فعالیت کنم و در توسعه «جامعه مدنی» در ایران تاثیرگذار باشم. توانمندسازی نهادهای مدنی و تمرین الفبای مشارکت اجتماعی در این سطوح اتفاقا برای زنان ما بسیار تعیینکننده است، فضای مدنی فرصت خوبی برای تمرین رفتارهای سیاسی، اجتماعی و مدنی در متنی اجتماعی و صنفی است.
* برنامه ای برای شرکت در انتخابات آینده مجلس دارید، یا اینکه مایلید در کابینه آقای روحانی سمتی بر عهده بگیرید؟
برای مجلس فکری نکردهام، برای کارهای دولتی هم اگر پیشنهادی شود و در توانم باشد انجام میدهم.
* جامعه زنان ما با یک سرخوردگی جدی مواجهند و تنها راهحل برای جلوگیری از تبعات این «سرخوردگی» سهیمکردن آنها در نقشهای کلیدی و حساس و تصمیمگیر جامعه است.