به گزارش مشرق به نقل از تسنیم، پایگاه خبری اوقات شام نوشت: ازپیگیری روند امور اینگونه بر میآید که به ظاهر آمریکا در عزم خود برای حمله به سوریه جدی باشد و این موضوعی است که به نظر میرسد، به غیر از سوریها؛ روسها، چینیها و ایرانیها نیز به آن پی برده باشند.
اما اینکه این تهدیدات به حمله به سوریه واقعا صحت دارد یا خیر دو احتمال مطرح میشود:
- اول اینکه محور دوستان سوریه این اظهارات را تهدیدات رسانهای تلقی میکند و به همین دلیل آنها را کاملا نادیده میگیرد.
- دوم اینکه محور دوستان سوریه به خوبی میداند که این تهدیدات کاملا جدی است و خود را برای آن آماده میکند.
در صورتیکه احتمال دوم را در نظر داشته باشیم، در این صورت دو سناریو را پیش رو خواهیم داشت:
یک: این محور کاملا آماده چنین حملهای است و حتی آمریکا و هم پیمانانش را به مبارزه نیز میطلبد و برای چنین جنگی برای محور دشمن سوریه غافلگیریهای بسیاری در نظر گرفته و این جنگ آخرین میخ را به تابوت امپراتوری آمریکا خواهد زد و در واقع محور حامی سوریه به عمد درصدد کشاندن آمریکاییها به باتلاق سوریه است.
دو: محور دوستان سوریه توان مقابله با حملات آمریکا و کشورهای همپیمانش را ندارد. در صورت در نظر گرفتن چنین احتمالی به نظر میرسد که سوریه باید امتیازاتی را به محور مقابل بدهد تا از حملات و ضربات آنها در امان بماند.
اما نگاهی به روند اوضاع جاری در عرصههای میدانی سوریه نشان میدهد که ارتش سوریه تحرکات و عملیاتهای خود در عرصههای مختلف میدانی این کشور را افزایش داده و نشانی از درخواست آرام کردن اوضاع و یا ارائه امتیاز به طرف مقابل به چشم نمیخورد.
بنابراین آمریکا واقعا چه چیز در چنته دارد؟
آمریکاییها هم اکنون از حملات و ضربات محدود موشکی آن هم با استفاده از موشکهای «کروز» علیه اهداف استراتژیک سوریه سخن میگویند، اما سوال این است که پس از دو سال از آغاز بحران سوریه واقعا اهداف استراتژیک این کشور تا این اندازه قابل دسترسی هستند که کشورهای غربی و آمریکا بتواند به راحتی آنها را هدف قرار دهد. آیا رهبران سوریه با وجود چنین شرایط سختی که طی این دو سال و نیم پشت سر گذاشتهاند، خود را برای چنین روزهایی آماده نکردهاند. آیا در تمام طول این مدت اهداف استراتژیک خود را به حال خود رها کردهاند.
اگر در نظر بگیریم که رهبران سوریه اهداف استراتژیک این کشور را از احتمال حملات و ضربات طرفهای دشمن سوریه در امان نگه داشتهاند، در این صورت این حملات و ضربات محدود موشکی واقعا چه سودی برای محور دشمن سوریه خواهد داشت؟ آیا این حملات خواهند توانست موشکهای وحشت برانگیز سوریه را که امنیت و موجودیت اسرائیل را به شدت تهدید میکنند، هدف قرار داده و منهدم کنند؟ و آیا در صورت وقوع چنین جنگی آیا اسرائیل از شلیک این موشکها در امان خواهد ماند؟
این درحالی است که باید مد نظر داشت، سوریه دارای هم پیمانان استراتژیک و حقیقی است که به هیچ عنوان از این کشور چشم پوشی نمیکنند.
روسیه
روسیه یکی از مهمترین هم پیمانان سوریه به شمار میآید که اعلام کرده است، با تمام قدرت با حمله آمریکا و هم پیمانانش به سوریه مقابله خواهد کرد. بدون تردید سقوط و یا پیروزی روسیه دارای اهمیت استراتژیک بسیار در محاسبات روسهاست و این جدای از محاسبات امنیت قومی روسیه است که این کشور را وا میدارد، نظام سوریه را از هر حملهای در امان نگه دارند. فقط کافی است که این نکته را مد نظر داشته باشیم که این روسها بودند که «رجب طیب اردوغان»، نخست وزیر ترکیه را در قبال بحران سوریه در حد و حدود خود نگه داشتند.
ایران
سوریه برای ایران صرف یک هم پیمان به شمار نمیآید. سرنوشت و وضعیت ایران تاحدود زیادی با سرنوشت و وضعیت سوریه گره خورده است و تهران به خوبی به این امر واقف است. این درحالی است که از دست دادن سوریه برای ایران معنای از دست دادن محور مقاومت و حلقه ارتباط این کشور با دریای مدیترانه را نیز میدهد.
حزب الله
موجودیت حزب الله تا حدود زیادی با موجودیت نظام سوریه ارتباط پیدا میکند و در صورتیکه نظام در سوریه سقوط کند، در این صورت حزب الله راحتتر در معرض حملات مستقیم دشمنانش قرار خواهد گرفت، به همین دلیل بدون تردید باید شاهد حضور گسترده و جدی حزب الله در هرگونه جنگی باشیم که ممکن است، علیه سوریه تدارک دیده شود.
مابقی هم پیمانان سوریه
درباره مابقی هم پیمانان سوریه که کشورهایی همچون چین و اعضای گروه بریکس را در برمیگیرد، به نظر نمیرسد که هیچ یک از آنها در قبال این تجاوز سکوت اختیار کنند.
جنگ
با وجود تمام تهدیدهای آمریکایی و تنگ کردن عرصه بر سوریه با این حال هنوز یک عامل هنوز در این تهدیدات نادیده گرفته شده است، و آن «افکار عمومی» آمریکا است. کشاندن مردم آمریکا به جنگ دیگری در خاورمیانه نیازمند آماده کردن افکار عمومی و ارائه نظر سنجیهایی است که نشان دهد، مردم آمریکا با چنین حملهای موافق هستند و در حال حاضر به نظر نمیرسد که این امر برای آمریکا کار راحتی باشد و این جدای از این امر است که تاکنون آمریکا هیچ اقدامی را برای حمله به سوریه انجام نداده است که سادهترین و اولیهترین آنها آماده کردن دهها هزار نظامی اگر نگوییم صدها هزار آمریکایی جهت اعزام به سوریه است.
سناریو
با اولین موشکی که آمریکا به سمت سوریه شلیک کند، جنگ با اسرائیل آغاز خواهد شد و این چالشی بزرگ برای آمریکا و اسرائیل است. نزدیکی سوریه به اسرائیل موجب میشود تا هر نوع موشکی به راحتی بتواند، سرزمینهای اشغالی را هدف قرار دهد و در این حمله حتی نیازی به موشکهای بالستیک نیز نخواهد بود.
اینجاست که جنگ علیه سوریه به جنگ عربی – اسرائیلی تبدیل خواهد شد و تنها ضربات محدود آمریکا را در بر نخواهد گرفت.
سوالی که در اینجا مطرح میشود، این است که بازتاب چنین تغییر و تحولاتی بر داخل سوریه از یک سو و تاثیر آن بر افکار عمومی جهان عرب چه خواهد بود؟ بهای پیروزی سوریه ویا مقاومت آن، اگر همچون سال ۲۰۰۶ که حزب الله در این جنگ پیروز شد، در این جنگ واقعا چه خواهد بود؟
همانگونه که گفته شد، حمله آمریکا به سوریه با تهدیدات و خطرات بسیاری برای آمریکا و هم پیمانانش از جمله اسرائیل مواجه است و سوالی که در اینجا مطرح میشود، این است که آیا آمریکا با وجود تمام این خطرات باز دست به چنین حماقتی خواهد زد و سوریه تبدیل به ویتنان و لبنان و افغانستان و عراق دیگری برای این کشور خواهد شد؟
با تشدید تهدیدات آمریکا علیه سوریه و افزایش احتمال حمله به این کشور، سناریوهایی در خصوص این حمله و نحوه پاسخگویی به آن مطرح میشود.