گروه گزارش ویژه مشرق- روزنامه آمریکایی واشنگتنپست اخیرا در گزارشی اذعان کرد که مردم دیگر کشورهای جهان این روزها از شنیدن خبر جنایت مسلحانه در ایالات متحده آمریکا تعجب نمیکنند. در این گزارش میخوانیم: «ایالات متحده جایی است که در آن خرید سلاح به راحتی خرید شکلات از مغازه است».
بدیهی است که لابیها و تولیدکنندگان سلاح در آمریکا از عوامل مهم در تسری استفاده از سلاح در ایالات متحده هستند اما مساله استفاده از سلاح در آمریکا دارای ریشههای تاریخی و فرهنگی است که از تاثیر لابیها فراتر است.
بهعبارت دیگر در چنین بستر فرهنگی و تاریخی است که تولیدکنندگان سلاح میتوانند آمریکا را به سرزمین خشونتهای مسلحانه تبدیل کنند.
* آمارهای تکاندهنده از خشونتهای مسلحانه در آمریکا
بر اساس آمارهای اعلامی، تعداد کشتههای خشونت مسلحانه در ایالات متحده سالانه بیش از 30 هزار نفر است. نیمی از این افراد بین 18 تا 35 سال سن دارند.
در عین حال بر اساس برخی دیگر از آمارهای ارائه شده، روزانه دستکم 30 آمریکایی در اثر تیراندازی جان خود را از دست میدهند.
یکسوم از کشتههای خشونتهای مسلحانه در ایالات متحده کمتر از 20 سال سن دارند و در بین افراد 15 تا 24 ساله، قتل دومین عامل مرگ و میر محسوب میشود.
سالانه در حدود 2.3 میلیارد دلار در ایالات متحده صرف درمان کسانی میشود که در اثر خشونتهای مسلحانه مجروح شدهاند و در طول یکسال در حدود 30 هزار سلاح به شکل مرموزی از فهرست تسلیحات فروشندگان گم شده و مشخص نیست که در اختیار چه کسانی قرار میگیرد.
40 درصد از سلاحها در ایالات متحده به کسانی فروخته میشود که سوابق آنان کنترل نشده و مشخص نیست سابقه جنایت دارند یا نه؟
در حال حاضر در حدود 283 میلیون اسلحه گرم در آمریکا در اختیار مردم است که این تعداد با جمعیت آمریکا فاصله زیادی ندارد. سالانه 4.5 میلیون اسلحه گرم در آمریکا فروخته میشود که بیش از 2 میلیون آنها سلاحهای خودکار است.
* اصل دوم قانون اساسی آمریکا و حمل سلاح
اصل دوم قانون اساسی آمریکا (Second Amendment)، که در سال 1791 به تصویب رسیده است، حق مالکیت سلاح را برای مردم این کشور تضمین میکند. این اصل برآمده از یک لایحه مصوب در سال 1689 در بریتانیا بود که حق تملک و حمل سلاح را برای شهروندان به رسمیت میشناخت.
البته این اصل از قانون اساسی در هر یک از ایالات آمریکا بر اساس قوانین ایالتی بهگونهای تفسیر میشود اما اصل حق داشتن و حمل سلاح قابل نقض نیست.
آنچه در این اصل از قانون اساسی آمریکا مورد تصریح قرار گرفته، بهرسمیت شناخته شدن «شبهنظامیان منظم» (Well Regulated Militia) است که ریشه تاریخی و حتی روشنفکرانه دارد. بنابراین لازم است شرح داده شود که چرا میلشیای منظم در قانون اساسی ایالات متحده بهرسمیت شناخته شده است.
* روشنفکرانی که از ارتش منظم بیزار بودند
در میان نظریات «نیکولو ماکیاولی»، نظریهپرداز مشهور ایتالیایی که ظاهرا سخت مورد توجه واضعان قانون اساسی آمریکا بوده است، این نظریه وجود دارد که «شهروندان مسلح، بهترین تضمین برای گره زدن منافع قوای مسلح و شهروندان عادی هستند. ارتشهای ثابت دشمن نظامهای جمهوری هستند و بهترین راه مقابله با آنها، مسلح کردن مردم است.»
ماکیاولی همواره از قدرت ارتشیان و توان آنها در دفاع از منافع خود و کودتا در هراس بود. راهکاری هم که به نظرش رسیده بود این بود که «شبهنظامیان مردمی» وجود داشته باشند تا نیازی به ارتش ثابت نباشد تا به این ترتیب به اصطلاح قدرت نظامی با مردم گره بخورد.
تئوریسینهای حامی جمهوری که از ماکیاولی شروع میشوند، باور داشتند که بین سلاح، شهروند و رفاه جامعه ارتباط وجود دارد. ماکیاولی بر این باور بود که سلامت یک جمهوری از طریق استقلال اقتصادی شهروندان آن و توان آنان در حمل سلاح حفظ میشود.
از این منظر، سلاح برای حفاظت از آزادی لازم است چرا که به شهروند اجازه میدهد از خود دفاع کند، به شکار برود، از جمهوری دفاع کند و از کشورش در برابر حمله خارجی محافظت کند.
بسیاری از تئوریسینهای سیاسی انگلو – آمریکن قرنهای شانزدهم، هفدهم و هجدهم میلادی معتقد به نظریات ماکیاولی بودند و از این منظر، همنظر نسل انقلابی آمریکا محسوب میشدند.
«ژول بارلو»، شاعر و فیلسوف سیاسی متولد «کنکتیکت» در قرن هجدهم نوشته است که یکی از نقاط قوت جمهوری آمریکا آن است که از هر شهروند یک سرباز و از هر سرباز یک شهروند ساخته است! این جمهوری نهتنها به هرکس اجازه میدهد که سلاح داشته باشد، بلکه مجبورش میکند که صاحب سلاح باشد.
بارلو یک جمله جالب دیگر هم دارد: «وظایف یک انسان را فراموش کن، وظایف یک سرباز را بیاموز.»
چنین عقایدی در مستندات سیاسی مهم در تشکیل کشور ایالات متحده آمریکا، عقاید غالب بودهاند. لوایح متعدد حقوقی که در دهه 1780 میلادی به قانون اساسی آمریکا انجامیدند، بر حق حمل سلاح تاکید داشتند و بر اهمیت وجود شبهنظامیان مردمی تاکید میکردند.
چنین بود که عدهای بهاصطلاح روشنفکر، بنیادی را باقی گذاشتند که امروز خشنترین جامعه را در جهان ساخته است.
* نظریهای منسوخ اما پایدار
بدیهی است که امروز در آمریکا استناد به نظرات ماکیاولی برای حمل سلاح در آمریکا نمیتواند صحیح باشد. امروز آمریکا بهزعم خود قویترین ارتش دنیا را دارد. هزینهای که برای این ارتش میشود تقریبا معادل است با تمام ارتشهای دیگر جهان و بنابراین آمریکا نهتنها ارتش منظمی را که روشنفکران ماکیاولیست از آن در هراس بودند تشکیل داده است بلکه از آن در انواع آتشافروزیها در جهان نیز بهره برده است.
* نقش لابیها در خشونتهای مسلحانه آمریکا
لابیها در همه عرصههای اجتماعی و سیاسی و بالاخص در قانونگذاری در آمریکا تاثیر دارند. حتی به نظر میرسد که قانونگذاران آمریکایی بیش از آنکه به افکار عمومی حساسیت داشته باشند به گروههای همسود یا لابیها اهمیت میدهند.
اکثریت آمریکاییها خواستار قوانین کنترلکننده بیشتر بر حمل و استفاده از سلاح هستند اما نه کنگره آمریکا و نه رئیسجمهور این کشور تاکنون نتوانستهاند واقعیت موجود را تغییر دهند. تنها چیزی که «جی کارنی»، سخنگوی کاخ سفید میتواند بگوید این است که رئیسجمهور آمریکا نیز از حس عمومی مردم کشور خود در خصوص لزوم کنترل بیشتر خشونتهای مسلحانه حمایت میکند!
دموکراسی در آمریکا حکومت مردم برای مردم نیست بلکه حکومت نمایندگان مردم برای منافع گروههای همسود است از جمله لابی اسرائیل و لابی سلاح! اخیرا تشکلهای فراوانی برای حمایت از کنترل سلاح در آمریکا شکل گرفتهاند اما هیچ یک از آنها از پس قدرت و ثروت لابیهای تسلیحاتی برنیامدهاند.
«تونی برمن» در گزارشی در نشریه «استار» اذعان میکند که پولی که لابیهای حامی سلاح در آمریکا خرج میکنند سرسامآور است. لابی موسوم به NRA و صنایع تولید تسلیحات از سال 2000 تاکنون 80 میلیون دلار پول به ردههای مختلف سیاسی در آمریکا پرداخت کرده و در واقع حمایت سیاستمداران را خریداری کرده است.
* بزرگترین لابی سلاح آمریکا، اسرائیل را شاهد میآورد!
NRA، بزرگترین لابی تسلیحاتی در آمریکا اخیرا مدعی شد که «اسرائیل» شاهدی است که نشان میدهد آمریکا به تعداد بیشتری سلاح نیاز دارد، نه تعداد کمتر! ظاهرا منظور NRA مسلح بودن شهرکنشینان صهیونیست به سلاح و استفاده مستمر آنها از این تسلیحات علیه شهروندان فلسطینی است.
هانلی مینویسد: چه کسی میتواند در برابر مقایسه NRA و آیپک مقاومت کند؟ هر دوی این لابیها وقتی اعضایشان به دردسر میافتند احساس کامیابی میکنند. NRA با این بهانه که دولت قصد دارد سلاحها را جمعآوری کند، از اعضای خود پول جمع میکند چرا که اگر قوانین مناسبی برای کنترل سلاح تصویب شود دیگر NRA فلسفه وجودی خود را از دست خواهد داد.
از سوی دیگر، آیپک نیز اسرائیل را در معرض تهدید وجودی جلوه میدهد حال آنکه اگر اسرائیل با اعراب به صلح مبادرت میورزید دیگر نیازی به آیپک نبود.
این تحلیلگر آمریکایی از آیپک بهعنوان NRA سیاست خارجی ایالات متحده یاد کرده و مینویسد: «حمایت تقریبا یکجانبه از اسرائیل در ایالات متحده و کمک 3 میلیارد دلاری سالانه به این رژیم بهصورت اتفاقی شکل نگرفتهاند. این واقعیات ناشی از 50 سال لابی کردن است.»
وقتی قرار است نمایندهای برای کنگره انتخاب شود که هم از حمل آزادنه سلاح حمایت کند و هم از سیاستهای تلآویو، نمیتوان تصور کرد که بین لابیهایی که این دو هدف را دنبال میکنند در حمایت از نماینده مزبور هماهنگی وجود نداشته باشد.
در واقع هر دوی این لابیها به زندگی مردم آمریکا هزینه تحمیل میکنند. یکی از آنها هر بار که سخنی از تحدید قوانین مربوط به حمل سلاح میشود، با مستمسک قرار دادن اصل دوم قانون اساسی و حقوق پیشبینی شده در آن، اجازه چنین امری را نداده و باعث میشود هزینههای جانی و مالی ناشی از حمل آزادانه سلاح همچنان به آمریکاییها تحمیل شود؛ دیگری نیز با بهانه مقابله با «ضدیهودیگری» سیاست خارجی ایالات متحده را بهگونهای شکل میدهد که در عمل نفرت از آمریکا به پدیدهای عادی در خاورمیانه بدل شده است.
هر دو لابی مزبور از منابع مالی گسترده خود برای تهدید قانونگذاران نیز بهره میبرند.
کافی است نمایندهای با آنها مخالفت کند تا سیل کمکهای مالی در اختیار مخالفانش قرار گیرد. بودجه سالانه NRA تا 220 میلیون دلار تخمین زده میشود و آیپک – که تنها یکی از لابیهای حامی صهیونیسم است – سالانه 70میلیون دلار بودجه دارد که البته احتمالا این تنها بودجه اعلامی است. در ضمن سالانه در حدود 100 میلیون دلار نیز پول بهصورت هدیه در اختیار آیپک قرار میگیرد.
برخی آمارها حکایت از آن دارند که در 20 سال گذشته NRA در حدود 17 میلیون دلار پول بهصورت مستقیم در اختیار نمایندگان کنگره قرار داده است. این در حالی است که لابیهای کمککننده به نمایندگان مخالف فروش برخی از انواع سلاح در سالهای 1989 تا 2012 تنها در حدود 240 هزار دلار از سازمانهای حامی این امر کمک دریافت کردهاند.
در همینجا تذکار یک نکته هم البته لازم بهنظر میرسد و آن اینکه حتی گروههای قانونگذاری موافق با تحدید حمل و استفاده از سلاح، قصد ندارند از دایره قانون اساسی آمریکا خارج شوند بلکه هم و غم آنها دور کردن سلاحهای پیشرفته خودکار از دست عموم است که بعضا به کشتارهای فاجعهبار میانجامد.
در آمریکا اکنون بسیارند کسانی که در نوشتههایشان بین آیپک بهعنوان بزرگترین لابی اسرائیل در ایالات متحده و NRA به عنوان بزرگترین لابی تسلیحاتی در این کشور مقایسه کرده و آن دو را از یک قماش میدانند.
اوایل سال جاری میلادی، «نیکلاس کریستوف»، روزنامهنگار مشهور نیویورکتایمز با بیش از 10 سال سابقه روزنامهنگاری، علنا آیپک و NRA را «خوک» خواند.
در اول ماه مه سال جاری میلادی، پایگاه آمریکایی «همبستگی عمومی» گزارش داد که از 46 سناتور آمریکایی که با طرح کنترل سوابق خریداران سلاح مخالفت کردهاند، 43 نفر در سوابق خود از سال 2000 به بعد از لابیهای حامی استفاده آزادانه از سلاح کمک دریافت کردهاند. مجموع کمکهایی که بهطور مستقیم یا غیر مستقیم به این 43 نفر شده، حدود 8.5 میلیون دلار بوده است.
تنها یکی از سناتورهای جمهوریخواه بهنام «روی بلانت» در سال 2010 برای پیروزی در انتخابات مبلغ 2.6 میلیون دلار از NRA کمک دریافته کرد. «رون جانسون»، سناتور جمهوریخواه اهل ویسکانسین نیز در حدود 1.2 میلیون دلار کمک دریافت کرده است.
«راب پورتمن» از اوهایو نیز 1.35 میلیون دلار دریافت کرده و برخی دیگر از سناتورها نیز مبالغ کمتری دریافت نمودهاند. نکته جالب در خصوص سناتورهایی که کمک دریافت میکنند این است که گرایششان بیشتر به سمت حزبجمهوریخواه است.
* هالیوود و فرهنگ خشونت در ایالات متحده
همانطور که پیشتر اشاره شد، خشونت مسلحانه در ایالات متحده به یک نهاد فرهنگی تبدیل شده است و نقش دستگاههای فرهنگی هم در این امر نباید نادیده گرفته شود.
هالیوود را تقریبا بهعنوان نماد فرهنگی ایالات متحده میخوانند، فرهنگی که از آن بهعنوان «دیگ مذاب» یاد شده که میتواند تمام فرهنگهای دیگر را در خود هضم نماید.
پایگاه «کانترکالچر یواسای»، در گزارشی از ارتباط هالیوود و خشونت مسلحانه در ایالات متحده مینویسد: مسوولیت نگرانیهای ناشی از افزایش استفاده از سلاح در آمریکا تنها بر عهده قانونگذاران نیست بلکه همچنین بر دوش کسانی است که نفوذ فرهنگی دارند. حتی در آگهیهای ضد استفاده از سلاح هم گلوله شلیک میشود.
صحنههایی که در آنها بهراحتی آدم کشته میشود و در قالب فیلمهای ساخت هالیوود بهچشم میخورد، بهشکل ناخودآگاه الگوسازی کرده و بر خشونت لجامگسیخته در جامعه آمریکا دامن میزند.
خشونتهای گسترده اخیر نظیر خشونت آئورورا، دانشگاه ویرجینیا، فورت هود، آریزونا و ... که دهها نفر را به کام مرگ فرستادهاند از این فرهنگ خشونتبار نشات میگیرند.
به تصریح لاندائو، این خشونت است که فرهنگ آمریکا را تعریف میکند. حتی کارتنهای کودکان و هر نمایش دیگری پر از تصاویر و صداهای خشونت علیه دیگران است و حتی سیاست خارجی آمریکا نیز خشونت را وسیله حل هر معضلی میداند.
* جمعبندی
در پایان این گزارش، آنچه گفته شد و به نظر مخاطبان محترم مشرق رسید را میتوان چنین جمعبندی کرد:
اولا، آمارها و شواهد تکاندهندهای از خشونت در آمریکا وجود دارد که با هیچجای دیگری در جهان قابل مقایسه نیست؛
ثانیا، حق حمل سلاح در آمریکا ریشه در افکار روشنفکران دوران رنسانس دارد؛
ثالثا، لابیها در گسترش خشونت مسلحانه در ایالات متحده نقشی بهسزا و غیرقابل انکار دارند؛
رابعا، بسیارند کسانی که در آمریکا بین لابیهای حامی استفاده و حمل آزادانه سلاح و لابی های صهیونیستی ارتباط و تشابه میبینند؛
خامسا، خشونت در آمریکا به یک نهاد فرهنگی تبدیل شده است که دستگاههای فرهنگی نظیر هالیوود در تسری آن نقشی قابل توجه دارند.
منابع و مآخذ:
http://articles.washingtonpost.com/2013-09-17/world/42128005_1_u-s-gun-laws-gun-control-mass-shooting
http://www.slate.com/articles/health_and_science/human_nature/2013/06/handguns_suicides_mass_shootings_deaths_and_self_defense_findings_from_a.html
http://www.heedinggodscall.org/content/pfctoolkit-10
http://avalon.law.yale.edu/18th_century/blackstone_bk1ch1.asp
http://gulfnews.com/opinions/columnists/gun-lobby-holds-america-hostage-1.1234171
http://www.thestar.com/news/world/2013/09/21/progun_lobby_in_us_rewriting_history_burman.html
http://www.thestar.com/news/world/2012/12/25/israel_rejects_nra_claim_that_jewish_state_proves_us_needs_more_guns.html
http://www.wrmea.org/wrmea-archives/515-washington-report-archives-2011-2015/september-2012/11352-a-tale-of-two-lobbies-that-harm-america-the-nra-and-aipac.html
http://www.jewishpress.com/news/ny-times-kristof-says-aipac-and-nra-are-like-pigs/2013/01/17/
http://www.publicintegrity.org/2013/05/01/12591/gun-lobbys-money-and-power-still-holds-sway-over-congress
http://www.counterculturedusa.com/16/post/2013/01/hollywoods-culture-of-violence.html
http://www.counterpunch.org/2012/08/03/the-american-culture-of-violence/
خارجیها از خشونت مسلحانه در آمریکا متعجب نمیشوند!
اما سوال اینجاست که چرا در سرزمین یانکیها به این راحتی با سلاح جنایت میشود؟ چرا حمل تسلیحاتی که در بسیاری از کشورهای دنیا ممنوع است و جرم محسوب میشود، در ایالات متحده امری عادی است؟بدیهی است که لابیها و تولیدکنندگان سلاح در آمریکا از عوامل مهم در تسری استفاده از سلاح در ایالات متحده هستند اما مساله استفاده از سلاح در آمریکا دارای ریشههای تاریخی و فرهنگی است که از تاثیر لابیها فراتر است.
بهعبارت دیگر در چنین بستر فرهنگی و تاریخی است که تولیدکنندگان سلاح میتوانند آمریکا را به سرزمین خشونتهای مسلحانه تبدیل کنند.
* آمارهای تکاندهنده از خشونتهای مسلحانه در آمریکا
بر اساس آمارهای اعلامی، تعداد کشتههای خشونت مسلحانه در ایالات متحده سالانه بیش از 30 هزار نفر است. نیمی از این افراد بین 18 تا 35 سال سن دارند.
در عین حال بر اساس برخی دیگر از آمارهای ارائه شده، روزانه دستکم 30 آمریکایی در اثر تیراندازی جان خود را از دست میدهند.
یکسوم از کشتههای خشونتهای مسلحانه در ایالات متحده کمتر از 20 سال سن دارند و در بین افراد 15 تا 24 ساله، قتل دومین عامل مرگ و میر محسوب میشود.
تصویری از یک فروشگاه سلاح در آمریکا
در مقابل هر یکباری که از سلاح گرم برای دفاع شخصی استفاده میشود، 11 بار از آن برای خودکشی استفاده شده، 7 بار برای اقدام جنایتآمیز مورد استفاده قرار گرفته و 4 بار بهطور ناخواسته منجر به قتل یا جراحت میگردد. سالانه در حدود 2.3 میلیارد دلار در ایالات متحده صرف درمان کسانی میشود که در اثر خشونتهای مسلحانه مجروح شدهاند و در طول یکسال در حدود 30 هزار سلاح به شکل مرموزی از فهرست تسلیحات فروشندگان گم شده و مشخص نیست که در اختیار چه کسانی قرار میگیرد.
در حال حاضر در حدود 283 میلیون اسلحه گرم در آمریکا در اختیار مردم است که این تعداد با جمعیت آمریکا فاصله زیادی ندارد. سالانه 4.5 میلیون اسلحه گرم در آمریکا فروخته میشود که بیش از 2 میلیون آنها سلاحهای خودکار است.
سلاح گرم با زندگی مردم عادی گره خورده است
این آمار نشان میدهد که سلاح با زندگی روزمره آمریکاییها گره خورده و بسیاری از خانوادهها در این کشور به طور معمول سلاح نگهداری میکنند. با این وصف عجیب نیست که باراک اوباما با وجود خشونتهای مسلحانه اخیر در این کشور از داشتن سلاح به عنوان «سنت ملی» یاد میکند. * اصل دوم قانون اساسی آمریکا و حمل سلاح
اصل دوم قانون اساسی آمریکا (Second Amendment)، که در سال 1791 به تصویب رسیده است، حق مالکیت سلاح را برای مردم این کشور تضمین میکند. این اصل برآمده از یک لایحه مصوب در سال 1689 در بریتانیا بود که حق تملک و حمل سلاح را برای شهروندان به رسمیت میشناخت.
اصل دوم قانون اساسی آمریکا، ضامن حمل سلاح
«سر ویلیام بلکاستون»، از حامیان انگلیسی این طرح سه دلیل را برای بهرسمیت شناخته شدن حق تملک و حمل سلاح برشمرده است: «حق دفاع از خود»، «حق مقاومت در برابر ظلم» و «وظیفه دفاع از کشور». البته این اصل از قانون اساسی در هر یک از ایالات آمریکا بر اساس قوانین ایالتی بهگونهای تفسیر میشود اما اصل حق داشتن و حمل سلاح قابل نقض نیست.
آنچه در این اصل از قانون اساسی آمریکا مورد تصریح قرار گرفته، بهرسمیت شناخته شدن «شبهنظامیان منظم» (Well Regulated Militia) است که ریشه تاریخی و حتی روشنفکرانه دارد. بنابراین لازم است شرح داده شود که چرا میلشیای منظم در قانون اساسی ایالات متحده بهرسمیت شناخته شده است.
* روشنفکرانی که از ارتش منظم بیزار بودند
در میان نظریات «نیکولو ماکیاولی»، نظریهپرداز مشهور ایتالیایی که ظاهرا سخت مورد توجه واضعان قانون اساسی آمریکا بوده است، این نظریه وجود دارد که «شهروندان مسلح، بهترین تضمین برای گره زدن منافع قوای مسلح و شهروندان عادی هستند. ارتشهای ثابت دشمن نظامهای جمهوری هستند و بهترین راه مقابله با آنها، مسلح کردن مردم است.»
ماکیاولی همواره از قدرت ارتشیان و توان آنها در دفاع از منافع خود و کودتا در هراس بود. راهکاری هم که به نظرش رسیده بود این بود که «شبهنظامیان مردمی» وجود داشته باشند تا نیازی به ارتش ثابت نباشد تا به این ترتیب به اصطلاح قدرت نظامی با مردم گره بخورد.
تئوریسینهای حامی جمهوری که از ماکیاولی شروع میشوند، باور داشتند که بین سلاح، شهروند و رفاه جامعه ارتباط وجود دارد. ماکیاولی بر این باور بود که سلامت یک جمهوری از طریق استقلال اقتصادی شهروندان آن و توان آنان در حمل سلاح حفظ میشود.
از این منظر، سلاح برای حفاظت از آزادی لازم است چرا که به شهروند اجازه میدهد از خود دفاع کند، به شکار برود، از جمهوری دفاع کند و از کشورش در برابر حمله خارجی محافظت کند.
بسیاری از تئوریسینهای سیاسی انگلو – آمریکن قرنهای شانزدهم، هفدهم و هجدهم میلادی معتقد به نظریات ماکیاولی بودند و از این منظر، همنظر نسل انقلابی آمریکا محسوب میشدند.
«ژول بارلو»، شاعر و فیلسوف سیاسی متولد «کنکتیکت» در قرن هجدهم نوشته است که یکی از نقاط قوت جمهوری آمریکا آن است که از هر شهروند یک سرباز و از هر سرباز یک شهروند ساخته است! این جمهوری نهتنها به هرکس اجازه میدهد که سلاح داشته باشد، بلکه مجبورش میکند که صاحب سلاح باشد.
بارلو یک جمله جالب دیگر هم دارد: «وظایف یک انسان را فراموش کن، وظایف یک سرباز را بیاموز.»
ایالات متحده تسلیحات!
این دست از بهاصطلاح روشنفکران، در واقع یک باور ویژه نسبت به مردم آمریکا داشتند مبنی بر اینکه مردم آمریکا، با توجه به رویکردها و پیشزمینههایشان از سلاح علیه جامعه خود استفاده نمیکنند بلکه آن را علیه «جمهوری فاسد» به کار میگیرند، تصوری که امروز دقیقا عکس آن رخ داده است.چنین عقایدی در مستندات سیاسی مهم در تشکیل کشور ایالات متحده آمریکا، عقاید غالب بودهاند. لوایح متعدد حقوقی که در دهه 1780 میلادی به قانون اساسی آمریکا انجامیدند، بر حق حمل سلاح تاکید داشتند و بر اهمیت وجود شبهنظامیان مردمی تاکید میکردند.
چنین بود که عدهای بهاصطلاح روشنفکر، بنیادی را باقی گذاشتند که امروز خشنترین جامعه را در جهان ساخته است.
* نظریهای منسوخ اما پایدار
بدیهی است که امروز در آمریکا استناد به نظرات ماکیاولی برای حمل سلاح در آمریکا نمیتواند صحیح باشد. امروز آمریکا بهزعم خود قویترین ارتش دنیا را دارد. هزینهای که برای این ارتش میشود تقریبا معادل است با تمام ارتشهای دیگر جهان و بنابراین آمریکا نهتنها ارتش منظمی را که روشنفکران ماکیاولیست از آن در هراس بودند تشکیل داده است بلکه از آن در انواع آتشافروزیها در جهان نیز بهره برده است.
آمریکا صاحب بزرگترین ارتش جهان
با این حال اکنون حمل سلاح در آمریکا به یک فرهنگ تبدیل شده است، فرهنگی که حتی همان ارتش منظم نیز قادر به نابودسازی آن نیست و فرمانده کل نیروهای مسلح در آمریکا نیز موظف است به آن احترام گذاشته و آن را حفظ کند. استفاده از سلاح بهمثابه یک نهاد فرهنگی
اکنون خشونت مسلحانه در آمریکا یک نهاد فرهنگی – اجتماعی است که حتی محدود کردن آن با قوانین هم کاری بس مشکل است. * نقش لابیها در خشونتهای مسلحانه آمریکا
لابیها در همه عرصههای اجتماعی و سیاسی و بالاخص در قانونگذاری در آمریکا تاثیر دارند. حتی به نظر میرسد که قانونگذاران آمریکایی بیش از آنکه به افکار عمومی حساسیت داشته باشند به گروههای همسود یا لابیها اهمیت میدهند.
اکثریت آمریکاییها خواستار قوانین کنترلکننده بیشتر بر حمل و استفاده از سلاح هستند اما نه کنگره آمریکا و نه رئیسجمهور این کشور تاکنون نتوانستهاند واقعیت موجود را تغییر دهند. تنها چیزی که «جی کارنی»، سخنگوی کاخ سفید میتواند بگوید این است که رئیسجمهور آمریکا نیز از حس عمومی مردم کشور خود در خصوص لزوم کنترل بیشتر خشونتهای مسلحانه حمایت میکند!
دموکراسی در آمریکا حکومت مردم برای مردم نیست بلکه حکومت نمایندگان مردم برای منافع گروههای همسود است از جمله لابی اسرائیل و لابی سلاح! اخیرا تشکلهای فراوانی برای حمایت از کنترل سلاح در آمریکا شکل گرفتهاند اما هیچ یک از آنها از پس قدرت و ثروت لابیهای تسلیحاتی برنیامدهاند.
«تونی برمن» در گزارشی در نشریه «استار» اذعان میکند که پولی که لابیهای حامی سلاح در آمریکا خرج میکنند سرسامآور است. لابی موسوم به NRA و صنایع تولید تسلیحات از سال 2000 تاکنون 80 میلیون دلار پول به ردههای مختلف سیاسی در آمریکا پرداخت کرده و در واقع حمایت سیاستمداران را خریداری کرده است.
NRA، بزرگترین لابی تسلیحاتی آمریکا
برمن مدعی شده است که لابیهای تولیدکنندگان و فروشندگان سلاح در آمریکا حتی اقداماتی برای تحریف تاریخ انجام داده تا مردم آمریکا در خصوص گذشته خود و شکلگیری فرهنگ استفاده از سلاح نیز به اشتباه بیفتند. * بزرگترین لابی سلاح آمریکا، اسرائیل را شاهد میآورد!
NRA، بزرگترین لابی تسلیحاتی در آمریکا اخیرا مدعی شد که «اسرائیل» شاهدی است که نشان میدهد آمریکا به تعداد بیشتری سلاح نیاز دارد، نه تعداد کمتر! ظاهرا منظور NRA مسلح بودن شهرکنشینان صهیونیست به سلاح و استفاده مستمر آنها از این تسلیحات علیه شهروندان فلسطینی است.
NRA، اتحادیه ملی اسلحه
«دلیندا هانلی»، تحلیلگر آمریکایی از دو لابی موسوم به NRA و آیپک (کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل)، به عنوان لابیهایی یاد کرده است که به آمریکا آسیب وارد میکنند. هانلی مینویسد: چه کسی میتواند در برابر مقایسه NRA و آیپک مقاومت کند؟ هر دوی این لابیها وقتی اعضایشان به دردسر میافتند احساس کامیابی میکنند. NRA با این بهانه که دولت قصد دارد سلاحها را جمعآوری کند، از اعضای خود پول جمع میکند چرا که اگر قوانین مناسبی برای کنترل سلاح تصویب شود دیگر NRA فلسفه وجودی خود را از دست خواهد داد.
از سوی دیگر، آیپک نیز اسرائیل را در معرض تهدید وجودی جلوه میدهد حال آنکه اگر اسرائیل با اعراب به صلح مبادرت میورزید دیگر نیازی به آیپک نبود.
این تحلیلگر آمریکایی از آیپک بهعنوان NRA سیاست خارجی ایالات متحده یاد کرده و مینویسد: «حمایت تقریبا یکجانبه از اسرائیل در ایالات متحده و کمک 3 میلیارد دلاری سالانه به این رژیم بهصورت اتفاقی شکل نگرفتهاند. این واقعیات ناشی از 50 سال لابی کردن است.»
آیپک، بزرگترین لابی طرفدار اسرائیل در آمریکا
بدیهی است که مقایسه صورتگرفته نیز اتفاقی نیست، بلکه ناشی از واقعیات حاکم بر آمریکاست. در واقع نکته مهم آنجاست که «جامعه هدف» هر دو لابی تقریبا یکی است. همان نمایندگانی در کنگره که از استفاده آزادانه از سلاح حمایت میکنند، سیاست حمایت یکجانبه از رژیم صهیونیستی را نیز رقم میزنند و به این ترتیب قطعا بین دو لابی و سیاستهایشان هماهنگی وجود دارد.وقتی قرار است نمایندهای برای کنگره انتخاب شود که هم از حمل آزادنه سلاح حمایت کند و هم از سیاستهای تلآویو، نمیتوان تصور کرد که بین لابیهایی که این دو هدف را دنبال میکنند در حمایت از نماینده مزبور هماهنگی وجود نداشته باشد.
در واقع هر دوی این لابیها به زندگی مردم آمریکا هزینه تحمیل میکنند. یکی از آنها هر بار که سخنی از تحدید قوانین مربوط به حمل سلاح میشود، با مستمسک قرار دادن اصل دوم قانون اساسی و حقوق پیشبینی شده در آن، اجازه چنین امری را نداده و باعث میشود هزینههای جانی و مالی ناشی از حمل آزادانه سلاح همچنان به آمریکاییها تحمیل شود؛ دیگری نیز با بهانه مقابله با «ضدیهودیگری» سیاست خارجی ایالات متحده را بهگونهای شکل میدهد که در عمل نفرت از آمریکا به پدیدهای عادی در خاورمیانه بدل شده است.
هر دو لابی مزبور از منابع مالی گسترده خود برای تهدید قانونگذاران نیز بهره میبرند.
کافی است نمایندهای با آنها مخالفت کند تا سیل کمکهای مالی در اختیار مخالفانش قرار گیرد. بودجه سالانه NRA تا 220 میلیون دلار تخمین زده میشود و آیپک – که تنها یکی از لابیهای حامی صهیونیسم است – سالانه 70میلیون دلار بودجه دارد که البته احتمالا این تنها بودجه اعلامی است. در ضمن سالانه در حدود 100 میلیون دلار نیز پول بهصورت هدیه در اختیار آیپک قرار میگیرد.
برخی آمارها حکایت از آن دارند که در 20 سال گذشته NRA در حدود 17 میلیون دلار پول بهصورت مستقیم در اختیار نمایندگان کنگره قرار داده است. این در حالی است که لابیهای کمککننده به نمایندگان مخالف فروش برخی از انواع سلاح در سالهای 1989 تا 2012 تنها در حدود 240 هزار دلار از سازمانهای حامی این امر کمک دریافت کردهاند.
رئیسجمهور آمریکا در مراسمی در لابی صهیونیستها
در حالی که آیپک مستقیما از پرداخت پول به نمایندگان خودداری میکند اما از سال 1978 تاکنون در حدود 52231254 دلار بهصورت غیرمستقیم در این زمینه پول خرج کرده است. در همینجا تذکار یک نکته هم البته لازم بهنظر میرسد و آن اینکه حتی گروههای قانونگذاری موافق با تحدید حمل و استفاده از سلاح، قصد ندارند از دایره قانون اساسی آمریکا خارج شوند بلکه هم و غم آنها دور کردن سلاحهای پیشرفته خودکار از دست عموم است که بعضا به کشتارهای فاجعهبار میانجامد.
در آمریکا اکنون بسیارند کسانی که در نوشتههایشان بین آیپک بهعنوان بزرگترین لابی اسرائیل در ایالات متحده و NRA به عنوان بزرگترین لابی تسلیحاتی در این کشور مقایسه کرده و آن دو را از یک قماش میدانند.
اوایل سال جاری میلادی، «نیکلاس کریستوف»، روزنامهنگار مشهور نیویورکتایمز با بیش از 10 سال سابقه روزنامهنگاری، علنا آیپک و NRA را «خوک» خواند.
نیکلاس کریستوف
* تاثیر مستقیم پول لابیهای سلاح بر رای نمایندگاندر اول ماه مه سال جاری میلادی، پایگاه آمریکایی «همبستگی عمومی» گزارش داد که از 46 سناتور آمریکایی که با طرح کنترل سوابق خریداران سلاح مخالفت کردهاند، 43 نفر در سوابق خود از سال 2000 به بعد از لابیهای حامی استفاده آزادانه از سلاح کمک دریافت کردهاند. مجموع کمکهایی که بهطور مستقیم یا غیر مستقیم به این 43 نفر شده، حدود 8.5 میلیون دلار بوده است.
تنها یکی از سناتورهای جمهوریخواه بهنام «روی بلانت» در سال 2010 برای پیروزی در انتخابات مبلغ 2.6 میلیون دلار از NRA کمک دریافته کرد. «رون جانسون»، سناتور جمهوریخواه اهل ویسکانسین نیز در حدود 1.2 میلیون دلار کمک دریافت کرده است.
«راب پورتمن» از اوهایو نیز 1.35 میلیون دلار دریافت کرده و برخی دیگر از سناتورها نیز مبالغ کمتری دریافت نمودهاند. نکته جالب در خصوص سناتورهایی که کمک دریافت میکنند این است که گرایششان بیشتر به سمت حزبجمهوریخواه است.
مخالفان حمل سلاح در برابر کاخ سفید
* هالیوود و فرهنگ خشونت در ایالات متحده
همانطور که پیشتر اشاره شد، خشونت مسلحانه در ایالات متحده به یک نهاد فرهنگی تبدیل شده است و نقش دستگاههای فرهنگی هم در این امر نباید نادیده گرفته شود.
هالیوود را تقریبا بهعنوان نماد فرهنگی ایالات متحده میخوانند، فرهنگی که از آن بهعنوان «دیگ مذاب» یاد شده که میتواند تمام فرهنگهای دیگر را در خود هضم نماید.
نمونهای از یک صحنه خشن هالیوودی
از 10 فیلم پرمخاطب تولید شده در هالیوود در سال 2012، 5 فیلم در رده خشن یا فوقالعاده خشن قرار گرفتند.
پایگاه «کانترکالچر یواسای»، در گزارشی از ارتباط هالیوود و خشونت مسلحانه در ایالات متحده مینویسد: مسوولیت نگرانیهای ناشی از افزایش استفاده از سلاح در آمریکا تنها بر عهده قانونگذاران نیست بلکه همچنین بر دوش کسانی است که نفوذ فرهنگی دارند. حتی در آگهیهای ضد استفاده از سلاح هم گلوله شلیک میشود.
اینگونه صحنهها در هالیوود عجیب نیست
نقش هالیوود در توسعه فرهنگ خشونت در ایالات متحده به حدی واضح است که حتی NRA هم برای تبرئه خود، هالیوود را بهعنوان مقصر جایگزین معرفی میکند و بیان میدارد که خشونت ناشی از وجود سلاح نیست بلکه ناشی از فرهنگ خشونتی است که ابزارهای فرهنگی تسری میدهند. صحنههایی که در آنها بهراحتی آدم کشته میشود و در قالب فیلمهای ساخت هالیوود بهچشم میخورد، بهشکل ناخودآگاه الگوسازی کرده و بر خشونت لجامگسیخته در جامعه آمریکا دامن میزند.
فیلمهای هالیوود، پر از صحنههای خشن
پایگاه دگراندیش کانترپانچ هم در یادداشتی به قلم «سائول لاندائو» اذعان میکند که فیلمهای تلویزیونی و محصولات هالیوود مخاطبان را بهگونهای عادت دادهاند که انگار یک مرگ خشن تنها مجازات قابل قبول است. خشونتهای گسترده اخیر نظیر خشونت آئورورا، دانشگاه ویرجینیا، فورت هود، آریزونا و ... که دهها نفر را به کام مرگ فرستادهاند از این فرهنگ خشونتبار نشات میگیرند.
به تصریح لاندائو، این خشونت است که فرهنگ آمریکا را تعریف میکند. حتی کارتنهای کودکان و هر نمایش دیگری پر از تصاویر و صداهای خشونت علیه دیگران است و حتی سیاست خارجی آمریکا نیز خشونت را وسیله حل هر معضلی میداند.
* جمعبندی
در پایان این گزارش، آنچه گفته شد و به نظر مخاطبان محترم مشرق رسید را میتوان چنین جمعبندی کرد:
اولا، آمارها و شواهد تکاندهندهای از خشونت در آمریکا وجود دارد که با هیچجای دیگری در جهان قابل مقایسه نیست؛
ثانیا، حق حمل سلاح در آمریکا ریشه در افکار روشنفکران دوران رنسانس دارد؛
ثالثا، لابیها در گسترش خشونت مسلحانه در ایالات متحده نقشی بهسزا و غیرقابل انکار دارند؛
رابعا، بسیارند کسانی که در آمریکا بین لابیهای حامی استفاده و حمل آزادانه سلاح و لابی های صهیونیستی ارتباط و تشابه میبینند؛
خامسا، خشونت در آمریکا به یک نهاد فرهنگی تبدیل شده است که دستگاههای فرهنگی نظیر هالیوود در تسری آن نقشی قابل توجه دارند.
منابع و مآخذ:
http://articles.washingtonpost.com/2013-09-17/world/42128005_1_u-s-gun-laws-gun-control-mass-shooting
http://www.slate.com/articles/health_and_science/human_nature/2013/06/handguns_suicides_mass_shootings_deaths_and_self_defense_findings_from_a.html
http://www.heedinggodscall.org/content/pfctoolkit-10
http://avalon.law.yale.edu/18th_century/blackstone_bk1ch1.asp
http://gulfnews.com/opinions/columnists/gun-lobby-holds-america-hostage-1.1234171
http://www.thestar.com/news/world/2013/09/21/progun_lobby_in_us_rewriting_history_burman.html
http://www.thestar.com/news/world/2012/12/25/israel_rejects_nra_claim_that_jewish_state_proves_us_needs_more_guns.html
http://www.wrmea.org/wrmea-archives/515-washington-report-archives-2011-2015/september-2012/11352-a-tale-of-two-lobbies-that-harm-america-the-nra-and-aipac.html
http://www.jewishpress.com/news/ny-times-kristof-says-aipac-and-nra-are-like-pigs/2013/01/17/
http://www.publicintegrity.org/2013/05/01/12591/gun-lobbys-money-and-power-still-holds-sway-over-congress
http://www.counterculturedusa.com/16/post/2013/01/hollywoods-culture-of-violence.html
http://www.counterpunch.org/2012/08/03/the-american-culture-of-violence/