گروه بینالملل مشرق - ایرانیان با هویت ملی خود شناخته میشوند، هویتی که به باور اکثر تحلیلگران عرصه سیاست، برآمده از دو عنصر ایرانیت و اسلامیت است. به باور اندیشمندانی چون «الکساندر ونت»، از مشهورترین چهرههای سازهانگار، این هویتهای بازیگران است که در عرصه بینالمللی با یکدیگر به تعامل میپردازد و هیچ بازیگری در این عرصه بدون هویت وارد عرصه تعامل نمیشود.
اگر فرض را بر صحت انگاره ونت بگذاریم، دستکم باید بپذیریم که بخشی از تعارض بین ایران و ایالات متحده که از سال 1332 تاکنون ادامه دارد، ناشی از تعارض هویتی است. با انقلاب اسلامی ایران تعارض ارزشی بین دو هویت کاملا هویدا بوده و هست تا آنجا که باراک اوباما، رئیس دولت آمریکا در سخنان اخیر خود در مرکز صهیونیستی سابان به آن اذعان کرد: «این رژیمی است که وقتی به قدرت رسید، سوگند یاد کرد با آمریکا، اسرائیل و با بسیاری از ارزشهای خوب ما مخالفت کند.»
اوباما در جملات فوق اذعان کرده که هویت انقلابی ایران با هویت آمریکایی در تعارض است. اما نکته جالب در سخنان اوباما آن است که «پس از توافق ژنو ایراد میشود.» توافقی که علاوه بر ابهامات متعدد در متن حتی بر سر نام آن نیز بعضا اختلاف وجود دارد که توافق است، برنامه اقدام مشترک است یا بیانیه مشترک است یا ...؟
به هر حال آنچه در ژنو حاصل شد متنی است که بر سر آن توافق شده و ما مسامحتا از آن به عنوان توافق یاد میکنیم. این توافق هرچه بود در بخشی از افکار عمومی نوعی خوشبینی را نسبت به تعامل با واشنگتن ایجاد کرد و البته از سوی بخش دیگری از افکار عمومی طرد شد. شاید آن خوشبینی بیارتباط با نگاه خاص برخی از رسانهها نباشد که در میان سخنان بعضا آشکارا خصمانه مقامات آمریکایی به دنبال جملات مثبتی میگردند تا بهعنوان تیتر مورد استفاده قرار دهند!
به هر حال سیاست آمریکا پس از توافق ژنو را باید سیاست «تحقیر و تهدید ایرانیان» نامید. این سیاست در بخشهایی از سخنان مقامات آمریکایی مشاهده میشود که در میان آنها همین سخنان اوباما در مرکز سابان شاخصترین است.
* نگاه تحقیرآمیز واشنگتن پس از توافق ژنو
مفاصل گفتمان تحقیرآمیز آمریکاییها علیه ایرانیان پس از توافق ژنو را چنین میتوان دستهبندی کرد:
الف – ابراز پیروزی بر اساس توقف پیشرفت برنامه هستهای ایران در توافق ژنو: باراک اوباما به صراحت در مرکز سابان گفته است که «برای اولین بار در یک دهه گذشته، ما پیشرویهای برنامه هستهای ایران را متوقف کردیم. ما نه تنها اطمینان حاصل کردهایم که در فوردو و نطنز سانتریفیوژهای جدید نصب نمیشود بلکه از آنها خواستهایم غنیسازی بیست درصدی خود را به عقب برانند.»
جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده هم در همین مرکز صهیونیستی گفته است «این توافق پیشرفت برنامه هستهای ایران را متوقف کرده و آن را به عقب بر خواهد گرداند.»
تقریبا واضح است که واشنگتن از توافق ژنو برداشت یک پیروزی بزرگ را دارد و لحن مقاماتش نیز بیانگر سرمستی از این پیروزی است.
ب – تاکید بر به رسمیت شناخته نشدن حق غنیسازی ایران: در شرایطی که توافق ژنو تصریحی بر بهرسمیت شناخته شدن حق غنیسازی ایران ندارد و مقامات وزارت خارجه نیز اصلا لزومی برای بهرسمیت شناختن این حق متصور نیستند اما اشاره به آن در دو بخش از توافق را موفقیتی بزرگ برای خود میدانند، اوباما و کری تاکید میکنند که چنین حقی بهرسمیت شناخته نشده است.
در شرایطی که در بحبوحه مذاکرات ژنو3، وزارت خارجه ایالات متحده به صراحت گفت که حق غنیسازی را برای هیچ کشوری به رسمیت نمیشناسد، باراک اوباما نیز در اخیرا در مرکز سابان گفته است: «هیچ چیز در این توافقنامه یا سند وجود ندارد که حق غنی سازی به ایران بدهد. ما تاکید کردهایم که به علت رفتارهای گذشته و وجود قطعنامههای سازمان ملل و عمل نکردن ایران به تعهدات بینالمللیاش در گذشته، ما چنین حقی را به رسمیت نمیشناسیم.» این همه چیزی است که بخشی از افکار عمومی در ایران تصور میکند رهآورد توافق ژنو بوده است اما رئیسجمهور ایالات متحده اصل آن را باور ندارد.
از سوی دیگر جان کری میگوید؛ نه فقط در ماده 4 معاهده NPT بلکه در هیچیک از چهار گوشه معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای، هیچ اشارهای نشده است که حاکی از حق غنیسازی برای کشورهای عضو این پیمان باشد! البته این تفسیر کری قطعا اشتباه است اما مهم این است که ایالات متحده تردیدی باقی نگذاشته که چنین حقی را برای ایران قائل نیست.
ج – ادعای تسلیم ایرانیان با تحریم: این روزها نقل زبان آمریکاییها این است که تحریمهای سخت بینالمللی ایران را وادار به عقبنشینی از مواضع هستهای خود کرده است.
رئیسجمهور آمریکا حتی پا را فراتر نهاده و مدعی است که نتیجه انتخابات ریاستجمهوری اخیر ایران نیز در اثر تحریمهای غرب رقم خورده است. «اقتصاد ایران سال گذشته بیش از پنج درصد کاهش رشد داشت. علت این دقیقاً تحریمهای بینالمللی و ائتلافی است که ما در سطح جهانی ایجاد کردیم و پاسخ مردم ایران این بود که باید مسیر جدیدی در تعامل با جامعه جهانی و رسیدگی به این تحریمها در پیش بگیرند و این شد که پرزیدنت روحانی به قدرت رسید.»
باراک اوباما و وزیر خارجهاش همچنین تاکید میکنند که ساختار تحریمها بر ضد ایران فرو نمیریزد. کری حتی اخیرا گفته که اگر ایران به حمایت از سوریه و حزبالله لبنان ادامه دهد، تحریمهایش لغو نخواهد شد! این بدان معناست که لغو تحریمها که بر اساس توافق ژنو کاملا مرتبط با تغییر در برنامه هستهای ایران است، الزاما از نظر آمریکاییها تنها به مساله هستهای مربوط نیست!
گفتمان دیپلماسی تحقیر آمریکاییها این روزها چنین قابل جمعبندی است: «ایران را تحریم کردیم، مجبور به عقبنشینی شد، توسعه برنامه هستهای را متوقف کرد بدون آنکه حق غنیسازیش به رسمیت شناخته شود یا ساختار تحریمها فرو بریزد!»
* دیپلماسی تهدید پس از ژنو 3
گفتمان تحقیرآمیز فوق تنها یکی از ابعاد سیاستهای ایالات متحده پس از توافق ژنو است. بعد دیگر تهدید ایران در خصوص رویکرد آینده است.
جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده در سخنانی گفته است که اگر ایران هر بخشی از این توافقنامه را نقض کند، همه پیشرفت ها متوقف میشود و آمریکا میتواند به صورت نظامی پاسخ دهد.این سخنان در مجلس نمایندگان آمریکا ایراد شده است!
باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا نیز در مرکز سابان اظهار داشت که هیچ گزینهای از روی میز حذف نشده است. این بدان معناست که واشنگتن همچنان نیمنگاهی به گزینه نظامی دارد.
دو موضعگیری فوق که از سوی شخص اول آمریکا و شخص اول سیاست خارجی این کشور اتخاذ شده به معنای تهدید نظامی ایران پس از توافق ژنو است.
تهدیدات تنها به حوزه نظامی محدود نمیشود. باراک اوباما، رئیسجمهور ایالات متحده در همان سخنرانی سراسر لجنپراکنیش در مرکز سابان، صراحتا به تهدید اقتصادی ایران نیز پرداخته و گفته است که کشورش تنها اندکی شیر آب را باز کرده و تسهیلهای درنظر گرفته شده در تحریمهای ضدایرانی بر اساس توافق ژنو به آسانی قابل بازگشت خواهند بود.
از سوی دیگر، دیوید کوهن، معاون وزیر خزانهداری آمریکا هم گفته که ایران پس از گذشت 6 ماه که توافق موقت فعلی بین این کشور و اعضای 1+5 به پایان میرسد، گرفتار مخمصه عمیقتری میشود.
معاون وزیر خزانه داری آمریکا افزود: «من به عنوان مقام اصلی مسئول طراحی و اجرای برنامه تحریمهایمان، مطمئن هستم که فشار تحریمها بر ایران افزایش خواهد یافت.»
سخنان کوهن را باید تحقیر همراه با تهدید اقتصادی ملت ایران خطاب کرد. توجه به این نکته ضروری است که اگرچه واشنگتن تاکنون جدیت خود را در تهدید نظامی ایران ثابت نکرده، اما جدیت آمریکا در تهدید اقتصادی ملت ایران طی 2 سال اخیر ثابت شده است.
شب قبل از اظهارات کوهن، علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و وزیر سابق خارجه از شیطنتهای طرف غربی در مذاکرات کارشناسی خبر داد و روز جمعه گذشته نیز تیم کارشناسی ایران به تهران بازگشت. با این وصف احتمال میرود که سخنان تند اخیر مقامات آمریکایی با عمل همراه شده باشد.
* هویت ایرانی و تحقیر و تهدید
این نوشتار را با بحث هویت ایرانی شروع کردیم و اکنون قطعا در ذهن مخاطب این سوال شکل گرفته که چنین تحقیرها و تهدیدهایی با هویت ایرانی چه نسبتی میتواند داشته باشد؟
بنابر شیوه تحلیل سازهانگارانه، هویت آمریکایی اکنون پس از توافق ژنو در حال ارسال پیامهایی به هویت ایرانی در عرصه بینالمللی است و هویت ایرانی نیز این تحریمها را بر اساس تجارب و انتظارات خود تفسیر میکند.
تجارب تلخ گذشته بین ایران و ایالات متحده و همچنین انتظارات ایرانیان از نقش خود در فضای بینالمللی باعث میشود که شیوه تحقیر و تهدید در مدت زمانی کوتاه با نوعی خشم ملی در ایران همراه شود. اگرچه ممکن است هنوز در ایران بخشی از جامعه در فضای تصورات شیرین از نتیجه توافق ژنو باشد اما هنوز یکماه از این توافق نگذشته روشن است که بخش دیگری از جامعه ایران به سرعت از این فضا خارج شده؛ بگذریم از آنکه بخش دیگری از همان ابتدا نظر مثبتی به این توافق نداشتند.
سیاست تحقیر و توهین میتواند خیلی سریع خوشبینیهای باقیمانده به ژنو را نیز قلع و قمع کرده و ایران را یکسره به خشم و خروش درآورد. طبعا در چنین شرایطی حتی اگر دستهای از نخبگان سیاسی ایران همچنان بهدنبال توافق و تعامل با واشنگتن باشند، کار بسیار سختی را در پیش خواهند داشت.
در چنین شرایطی، آمریکاییها اگر تیزبین باشند قطعا میدانند که در حال سوزاندن آخرین فرصتها برای کاهش خصومتها با ایران هستند، رویکردی که میتوانست منافع ملی آمریکا را به پیش برده و برای دولت اوباما یک موفقیت بزرگ محسوب شود.
از سوی دیگر با ادامه این وضع گفتمان آشتیجویانه با غرب در ایران چنان در انزوا فروخواهد رفت که سربرآوردن مجدد آن شاید به دههها زمان نیاز داشته باشد.