کد خبر 276185
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۹۲ - ۰۷:۱۵
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون ویژه‌های خود نوشت:


نه علف هرز، هنر است و نه انسان بی‌درد، هنرمند

آیا منظور رئیس جمهور از اینکه اعلام کرده‌اند کارت زرد مجلس را برای دولت نگرانی نمی‌دانند و به امثال آقای جنتی افتخار می‌کنند این است که دولت عامدانه قرار است نسبت به ترویج اباحی‌گری در عرصه فرهنگ بی‌تفاوت باشد اما با منتقدین این روند با ابزار توقیف نشریه رفتار کند؟بخش‌هایی از سخنان رئیس جمهور در دیدار هنرمندان با انتقاد محافل رسانه‌ای مواجه شد. از جمله رجا نیوز ضمن طرح پرسش فوق نوشت: رئیس جمهور در این دیدار گفت «هر هنرمندی می‌خواهد به معنای جهان و عمق جهان برسد، اگر بگوییم هنر مرده را زنده می‌کند سخن به گزاف نگفته‌ایم. پس تقسیم هنرمندان به هنرمندان ارزشی و غیر ارزشی بی‌معناست.» این سخنان در حالی از سوی آقای روحانی بیان شده که در اندیشه دینی و انقلابی هیچ‌گاه نمی‌توان به تمام هنرمندان به یک دیده نگریست و بدیهی است روش و عملکرد هنرمندی که دغدغه و تلاشش در جهت تعالی ارزش‌های دینی و بشری است با هنرمند دیگری که به اسم هنر به دنبال ترویج اباحه‌گری و ابتذال در این عرصه است، تفاوت‌های آشکاری دارد. در این زمینه امام خمینی(ره) در پیام معروف خود به هنرمندان در شهریور 1367 به تفاوت‌های دو مدل هنر اشاره کرده و می‌نویسند: «تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی- صلی‌الله ‌علیه و آله و سلم- اسلام ائمه هدی- علیهم‌السلام- اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم‌آور محرومیت‌ها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه‌داری مدرن و کمونیسم خون‌آشام و نابود کننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی‌درد، و در یک کلمه «اسلام آمریکایی» باشد.»

ایشان در بخش دیگری از این پیام می‌فرمایند: «هنرمندان ما تنها زمانی می‌توانند بی‌دغدغه کوله‌بار مسئولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکا به غیر، تنها و تنها در چهارچوب مکتبشان، به حیات جاویدان رسیده‌اند و هنرمندان ما در جبهه‌های دفاع مقدسمان این گونه بودند، تا به ملا اعلا شتافتند و برای خدا و عزت و سعادت مردمشان جنگیدند؛ و در راه پیروزی اسلام عزیز تمام مدعیان هنر بی‌درد را رسوا نمودند.» (جلد 21، ص 145)رجا نیوز آنگاه می‌نویسد: با این حال مشخص نیست از چه رو آقای روحانی تقسیم هنرمندان به ارزشی و غیر ارزشی را اقدامی بی‌معنا دانسته و با بیان این مسأله در جمع هنرمندان به دنبال چه هدفی بوده است اما آنچه مشخص است، نادرست و خطرناک بودن این مدل نگاه به هنر است که در عمل منجر به ترویج اباحه‌گری و ابتذال به اسم هنر خواهد شد.

اما سخنان آقای روحانی بخش دیگری نیز داشت، آنجا که گفت «اگرچه ممکن است وزیر باز هم کارت زرد بگیرد. این دولت به تمام تعهداتی که در دوران انتخابات داده است عمل خواهد کرد. کارت زرد برای این دولت نگرانی نیست. ما به امثال آقای جنتی‌ها به عنوان مدافع آزادی افتخار می‌کنیم.» ادبیات رئیس جمهور و جبهه‌گیری در قبال کارت زرد مجلس به وزیر ارشاد به خاطر بی‌توجهی به ترویج اباحه‌گری در عرصه فرهنگ و سیاست‌های لیبرالی، و تأکید بر اینکه «کارت زرد برای این دولت نگرانی نیست» می‌تواند روند تعامل قوا را مختل کرده و منجر به کشمکش‌های بیهوده میان قوای مقننه و مجریه شود.

یادآور می‌شود اظهارات رئیس جمهور درباره بی‌معنا دانستن تقسیم هنرمند به ارزشی و غیر ارزشی در حالی است که برخی از همین هنرمندنماها، علیه ارزش‌های اسلامی، ‌انقلابی و ملی هتاکی یا دهن‌کجی کرده و همچنین در فتنه‌انگیزی و آشوب‌طلبی نیابتی دشمن، نقش‌آفرینی می‌کردند و این در حالی است که به عنوان مثال آقای روحانی مواضع صریح و تندی علیه فتنه‌گران داشته و آنها را عوامل بیگانه و اسباب امیدوار شدن دشمن خوانده است. از سوی دیگر با توجه به کسوت دینی و طلبگی آقای روحانی، انتظار نمی‌رود رویکرد سکولاریستی به هنر از سوی ایشان توجیه شود. البته یک احتمال هم این است که آقای روحانی هنرمندنماهای معارض با اصول و ارزش‌ها را ذاتاً هنرمند نمی‌داند.

رهبر معظم انقلاب 19 آذر گذشته در دیدار رئیس و شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره لزوم حراست از فرهنگ عمومی از «علف‌های هرز» فرمودند: «ما اگر چنانچه به یک باغبان و بوستانبان ماهر و زبده می‌گوییم که علف هرزه‌های این باغ را جمع کن، معنای آن این نیست که از رشد گلهای این باغ می‌خواهیم جلوگیری کنیم یا به آنها دستور بدهیم؛ نه، شما اجازه بدهید گلهای معطر و خوشبو طبق طبیعت خودشان، طبق استعداد خودشان، از آب و از هوا استفاده کنند، از نور خورشید استفاده کنند، رشد کنند؛ اما در کنار آنها علف هرزه‌ها را هم اجازه ندهید که رشد کنند؛ اگر این بود، مانع رشد آنها می‌شود. اینکه ما گاهی با بعضی از پدیده‌های فرهنگی بجد مخالفت می‌کنیم و انتظار می‌بریم از مسئولان کشور- چه مسئولان فرهنگی، چه غیر فرهنگی- و از این شورا که جلوی آن را بگیرند، به خاطر این است؛ یعنی معارضه با مزاحمات فرهنگی هیچ منافاتی ندارد با رشد دادن و آزاد گذاشتن و پرورش دادن مطلوبات فرهنگی؛ این نکته بسیار مهمی است. من، هم به وزرای ارشاد و به وزیر ارشاد محترم خودمان در این مضمون مطالبی را گفته‌ام، هم با جناب آقای روحانی در این زمینه‌ها صحبت کرده‌ام، به شماها هم عرض می‌کنم؛ یکی از وظایف نظارتی و مراقبتی دستگاه حکومت این است که متوجه مزاحم‌ها باشد.»

عصبانیت رفقای شهرام جزایری از توصیه کیهان

رسانه حق‌العمل‌کار و آلوده به مواهب مفسدانی چون شهرام جزایری از توضیح درباره خبر کیهان طفره رفت.کیهان روز پنج‌شنبه تحلیلی درباره رهنمود سایت انتخاب خطاب به دولت منتشر کرد مبنی بر اینکه دولت به جای توقیف نشریاتی مانند یالثارات، با رسانه‌های اصلی اصولگرایان و منتقدان برخورد کند! کیهان با درج این رهنمود  خاطر نشان کرده بود «تظاهر رسانه آلوده‌ای مانند انتخاب به حمایت از دولتی که شعار مبارزه  با فساد و مفسدین اقتصادی سر می‌دهد، پیش از هر چیز هتک حیثیت دولت محترم است ضمن اینکه دعوت آنها به تعطیلی خبرگزاری‌ها و نشریات اصلی،  نه مضاعفی به اعتبار دولت است».

اما سایت آلوده به مفاسد اقتصادی با فرار به جلو نوشت: روزنامه کیهان که طی هشت سال گذشته و در زمان مفاسد اقتصادی بی‌سابقه  در تاریخ ایران مشغول توجیه و ماله‌کشی و گاه کسب فیض از حضور افرادی چون مرتضوی در راس سازمان تامین اجتماعی و ... بوده است، با حمله به «انتخاب» مدعی ارتباط این سایت با شهرام جزایری شده و خواستار قطع ارتباط دولت با سایت «انتخاب» شد!انتخاب می‌افزاید: طی هشت سال گذشته که هزار میلیارد دلار درآمد نفتی کشور ناپدید شده است و خزانه خالی برای رئیس‌جمهور به میراث مانده است، مطبوعات افراطی بویژه روزنامه کیهان که مدعی مبارزه با مفاسد اقتصادی بوده‌اند، روزه سکوت گرفتند - و البته از سر اختلاف سیاسی و تقسیم قدرت، مخالفتی نیز با تیم نزدیک به احمدی‌نژاد در سالهای آخر داشتند- اما نسبت به بزرگترین مفاسد اقتصادی تاریخ ایران واکنشی نداشتند که بزرگترین نمونه آن پرونده بابک زنجانی بود،  این روزنامه طی حدود 15 ماه گذشته که رسانه‌های داخلی به افشاگری درباره این پرونده پرداختند و هزینه سنگینی نیز پرداخت کردند، سوت‌زنان از کنار موضوع رد شده و همچنان مشغول پیگیری شدید اثبات جلسه خاتمی با سوروس بودند.

گردانندگان انتخاب ضمن پذیرش دریافت پول‌های بی‌زبان بیت‌المال از جزایری نوشته‌اند؛جهت اطلاع جناب شریعتمداری، مجموع پرونده‌های امثال شهرام جزایری - که بسیار مورد علاقه  ایشان است - به اندازه خرده رقم پرونده چند ده هزار میلیاردی بابک زنجانی نمی‌شود(!)انتخاب این را هم نوشته که «جهت جناب شریعتمداری و دوستانش، حمایت سایت انتخاب از دولت اعتدال حمایت گفتمانی بوده و از جنس حمایت کیهان از احمدی‌نژاد نیست که تا زمان حضور اعضای کیهان در دولت، جناب شریعتمداری از دست احمدی‌نژاد جایزه بگیرد و با عزل و اخراج آنها از دولت احمدی‌نژاد، از نوشته‌های کیهان ابراز برائت کند.درباره این واکنش توأم با طفره باید گفت اولا فساد اقتصادی کم و زیاد ندارد و بابک زنجانی را همان جریانی 20 سال پیش حمایت کرد که 10 سال بعد در مجلس ششم و دولت اصلاحات از قبیل شهرام جزایری حمایت کرد و البته این فساد با آلوده شدن دولت نهم به بیماری‌های سیاسی- اقتصادی کارگزاران و اصلاح‌طلبان، دامنگیر دولت احمدی‌نژاد شد.

ثانیا آرشیو اخبار، گزارش‌ها و تحلیل‌ها و یادداشت‌های کیهان طی دهه گذشته  در زمینه هشدار درباره مفاسد اقتصادی و سیاسی چیزی نیست که با انکار یک رسانه حق‌العمل‌کار و زد و بندچی قابل حذف و انکار باشد. آن جایزه‌ای که انتخاب می‌گوید در اولین سال‌های دولت به عنوان روزنامه منتقد به کیهان داده شد و البته مدتی بعد در حالی که احمدی‌نژاد می‌گفت من نه کیهان می‌خوانم و نه شرق، برخی اجزای دولت وی نظیر رئیس حلقه انحرافی و برخی مدیران وزارت ارشاد دستور کاهش یارانه‌ها و آگهی‌های ارائه شده دولتی به کیهان- که به اغلب روزنامه‌ها داده می‌شود،  صادر شد و حتی کار را به شکایت از کیهان کشاندند.

کیهان در همین زمان و در حالی که انتخاب‌چی‌ها ساکت بودند، پیگیر تخلفات و مفاسد اقتصادی در پروژه‌هایی نظیر تالارهای بین‌المللی کیش، ریخت و پاش‌های انجام گرفته به بهانه همایش ایرانیان خارج کشور، قاچاق گوشی تلفن‌همراه، فساد 3 هزار میلیارد تومانی و... بود و در موضوع بابک زنجانی نیز گزارش و یادداشت‌های متعددی منتشر کرده و معتقد است آغاز این پرونده با رانت ویژه‌ای که بانک مرکزی حدود 20 سال پیش به وی داد موجب درآمد مفت و انحصاری وی- بالغ بر روزانه 17 میلیون تومان در 20 سال پیش - شده بود به نحوی که وی همان زمان با این پول‌ها توانسته ساختمانی‌ را در خیابان میرداماد (همان خیابانی که بانک مرکزی در آن قرار دارد) خریداری کند.... اما بعد از همه این حرف‌ها باز هم با تأیید باید گفت تظاهر رسانه آلوده به مفاسد اقتصادی به حمایت از دولت یازدهم، هتک حیثیت دولت است همچنان که دعوت این قبیل رسانه‌ها به تعطیلی  رسانه‌های منتقد اصولگرا نشان می‌دهد رسانه‌های منتقد درست به هدف زده‌اند.

روایت افسر سیااز حق‌السکوت‌های هنگفت آل سعود

یک افسر سابق سازمان سیا بخشی از تطمیع‌های مالی آمریکا توسط رژیم آل‌سعود برای سرپوش گذاشتن به مفاسد این رژيم را بازگو کرد.
به گزارش العالم رابرت بائر نویسنده کتاب خوابیدن با شیطان می‌گوید: هنگامی که شرکت کارلایل در 11 سپتامبر 2001 خود را برای کنفرانس سالانه سرمایه گذاران در واشنگتن آماده می‌کرد، فقط در فاصله 2/5 مایلی جنوب هتل، پرواز شماره 77 به ساختمان پنتاگون برخورد کرد. در جلسه مذکور این افراد حضور داشتند؛ مسئولان ارشد شرکت «جیمز بیکر»، «فرانک کارلوچی» وزیر مشاور دولت جرج بوش پدر، وزیر دفاع دوران رونالد ریگان و مشاور امنیت ملی دوره قبل از او، و برادر بن‌لادن به عنوان نماینده مجموعه بن‌لادن که صاحب یکی از بزرگترین شرکت‌های ساخت و ساز دنیا است.

شرکت «کارلایل» روابط قدیمی و سودآور با خانواده آل سعود داشت. در سال 1991 این شرکت زمینه خرید حدود 600 میلیون دلار از سهام شرکت «سیتی کورپ» را برای «ولید بن طلال» فراهم کرد. ولید‌بن طلال برادر ملک فهد و ششمین فرد ثروتمند دنیا براساس مجله فوربس در سال 2001 است. دارایی‌های او به حدود 20 میلیارد دلار می‌رسد.بائر با بیان اینکه طیفی از وزرا و مقامات آمریکایی در عربستان حقوق (رشوه) می‌گیرند، می‌افزاید: شرکت کارلایل ثروت خود را از طریق خرید قراردادهای دفاعی کوچک و ارائه آن به شرکت‌های بزرگی مانند بویینگ، لوکهیدمارتین، و شرکت بین‌المللی «تی‌اردبلیو» (فروشنده اصلی سلاح به عربستان) به دست آورده است.بزرگترین مصرف‌کننده سلاح آمریکا، عربستان سعودی است. این کشور دومین بازار جنگنده، موشک، تانک، خودروی زرهی و دیگر تسلیحات و خدمات نظامی آمریکا است. عربستان همچنین پس از ارتش آمریکا بزرگترین مصرف‌کننده خودروهای جنگی «برادلی» است. عربستان از نظر بسیاری از طرفها، به‌عنوان مهمترین حامی خط تولید تسلیحات آمریکایی به شمار می‌آید. بازیگران اصلی واشنگتن پس از ترک پست‌های دولتی فوراً و به صورت مستقیم به دفتر استخدام «کارلایل» می‌روند. از جمله این افراد جیمز بیکر، فرانک کارلوچی، کارلایل آرتور لویت رئيس سابق هیئت اوراق مالی و کمیته نقدینگی، ویلیام کنراد رئیس سابق کمیته ارتباطات در دوره دوم ریاست جمهوری بیل‌کلینتون و ریچارد درمان رئيس سابق دفتر کاخ سفید بودجه در دوران بوش و ریگان و همچنین معاون رئيس جمهور و وزیر خزانه‌داری هستند.

«جورج واکربوش» مشهورترین مشاور «کارلایل»، چهل و یکمین رئيس جمهور آمریکا است. وی به دلیل فرماندهی جنگ خلیج فارس مورد توجه ثروتمندان سعودی و کویتی است. جرج بوش و «جان میجر» به نیابت از کارلایل به عربستان و کویت بسیار سفر کردند، و درهایی را به روی برخی سرمایه‌گذاران ثروتمند این دو کشور در دنیا گشودند. خانواده بن‌لادن 2 میلیارد دلار در کارلایل سرمایه‌گذاری کرد که دومین شریک صندوق این شرکت به شمار می‌آید. کارلایل و بن‌لادن در اکتبر 2001 یعنی حدود 5 هفته پس از حمله به مرکز تجارت جهانی و پنتاگون از یکدیگر جدا شدند. ولی حدود 10 سعودی دیگر در این شرکت به عنوان سرمایه‌گذار باقی ماندند.

افسر عالی‌رتبه و سابق سیا با اسم بردن از کسانی چون کالین پاول و دیک‌چنی که پول‌های هنگفتی از سعودی‌ها دریافت کردند، تا به بهبود وجهه عربستان در آمریکا کمک ‌کنند، ادامه می‌دهد: تقریباً همه شخصیت‌های مهم در واشنگتن که مسئولیتی را عهده‌دار بوده‌اند، حداقل در یکی از شرکت های مرتبط با عربستان سعودی همکاری کرده‌اند. به صورت عملی هر قرارداری که با سعودی‌ها بسته شده است شفاف نبوده، و در توفان شن و نزدیک یکی از چاه‌هایی که پول از آنجا سرچشمه می‌گیرد، ناپدیده شده است.در شرکت «تی‌آردبلیو» تا اواخر سال 2002 که توسط شرکت «نورثورب گرومان» خریداری شد،‌ «رابرت گیتس» مدیر سابق «سی‌ای‌ای» و معاون وزیر خارجه اسبق  و «مایکل آرامکست» سفیر سابق آمریکا در ژاپن و «کاندولیزا رایس» مشاور امنیت ملی آمریکا تشکیل شده بود و اعضای این شرکت سالها در اداره شرکت «شیورون» که در سال 2001 با «تکساکو» ادغام شد، همکاری داشتند. «شیور ون تکسالو» با شرکت ملی نفت سعودی «آرامکو»‌ و «استارانترپرایز» و «موتیوا انترپرایز» همکاری داشت.

رابرت بائر خاطرنشان می‌کند: سعودی‌ها این درس را به آمریکایی‌ها دادند که دهانت را درباره عربستان ببند، تا برای تو کار و پست در یک دانشگاه می‌یابیم، یا خودرویی لکسوس و خانه‌ای بزرگ در جورج تاون به تو می‌دهیم. براساس گزارش واشنگتن‌پست، یکی از افراد نزدیک به شاهزاده بندربن سلطان سفیر سابق عربستان در آمریکا گفته وی مشغول رسیدگی به آن دسته از مسئولان آمریکایی است که به زندگی عادی خود بازگشته‌اند.

از صدور مجوز رانت تا نامه مبارزه با رانت‌خواری

«در نامه معاون اول رئیس‌جمهور هیچ اشاره‌ای به رانت اعطایی وزیر صنعت به یک شرکت خاص نشده؛ بالاخره تکلیف این رانت چند ده میلیارد تومانی چیست و آقای جهانگیری چه دستوری برای استرداد آن صادر می‌کند؟»سایت الف وابسته به دکتر احمد توکلی این مطلب را در واکنش به نامه اسحاق جهانگیری عنوان کرد. احمد توکلی پیش از این از رانت‌خواری 650میلیون یورویی به بهانه واردات کنجاله خبر داده بود. الف می‌نویسد: دکتر توکلی در گزارش  خود نوشته بود که از سه ماه قبل در مورد این رانت با رئیس‌جمهور و وزیر صنعت و رئیس کل بانک مرکزی مکاتبه کرده و قبل از رسانه‌ای کردن آن هشدارهای لازم را برای لغو این انحصار خاص داده بود. چرا در طول این مدت آقای نعمت‌زاده و سیف، نه تنها اقدامی به عمل نیاوردند بلکه آن را توجیه نمودند؟ آیا پسندیده است که آقای توکلی پس از یأس از تاثیر، مجبور به گزارش علنی در سطح افکار عمومی ‌شود و سپس معاون اول رئیس‌جمهور وارد معرکه شود؟  در گزارش توکلی آمده بود که نامه محرمانه این رانت، بنا به دستور آقای نعمت‌زاده و جناب آقای جهانگیری به بانک مرکزی ارسال شده است (بنا به اظهار صریح و مکتوب بانک مرکزی). آیا مکاتبه آقای جهانگیری از سر غفلت است؟

الف می‌افزاید: در نامه آقای جهانگیری بالاخره معلوم نشد که آیا تخلفی از طرف آقای نعمت‌زاده و بانک مرکزی صورت گرفته است یا خیر؟ ایشان نه تنها از تخلف صورت گرفته سخنی به میان نیاوردند، بلکه از وزارت صنعت، معدن و تجارت و بانک مرکزی برای ورود کالای اساسی تمجید کرده‌اند! سخن از تخلفی است که صورت گرفته و اتفاقا برای همین تخلف بوده که آقای مهندس جهانگیری نامه نوشته و دستور دادند که این امکان برای همه واردکنندگان برقرار شود! سوال این است که چرا طی سه ماه گذشته فقط به یک شرکت وارد کننده بزرگ 80 میلیون یورو ارز ارزان قیمت داده شده و بلافاصله با دستور مقامات دولتی به بانک مرکزی، قرارداد 650 میلیون یورویی با همین شرکت منعقد شده و تمام این مکاتبات نیز محرمانه و به دور از چشم بقیه واردکنندگان انجام گرفته است!

الف در پایان نوشت: اگر این امکانات که به قول آقای جهانگیری با «تدبیر» آقای نعمت‌زاده فراهم شده است، به همه واردکنندگان اعطا می‌شد که نیازی به گزارش آقای توکلی و نامه آقای جهانگیری نبود. آیا افکار عمومی چنین نتیجه‌گیری نمی‌کند که این «تدبیر» آقایان برای یک شرکت خاص به طور محرمانه برقرار شد و بعدا که سروصداها بلند شد، از باب اکل لحم میته به بقیه نیز اعطا فرموده‌اند؟

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس