به گزارش مشرق، شايد کمتر فردي در فضاي سياسي و دانشگاهي ايران وجود داشته باشد که بيش از دکتر غلامعلي رجايي نامش به طرفداري از آقاي هاشمي به گوش رسيده باشد و در جريان بسياري از امور ايشان باشد. براي موضوع اين پرونده سراغ ايشان رفتيم.
رجايي در بخشی از این گفت و گو هاشمی رفسنجانی را به عنوان نماد اعتدال کشور معرفی می کند و می گوید: شک ندارم که ايشان نماد اصلي اعتدال در کشور هستند. شما اگر تفسير ايشان را نگاه کنيد، ميبينيد در آيات مرتبط نسبت به مسئله اعتدال بسيار تاکيد دارند. بهنظر من اکنون آقاي هاشمي نماد، مظهر و سمبل جريان اعتدال در کشور است. برخي در جلسات ميگفتند روحاني، هاشمي دوم است. اينگونه نيست. اولا هر کس خودش است. ثانيا ما با اينکه آقاي روحاني را در انديشه و روش به آقاي هاشمي نزديک ديده و ميبينيم، اما به دوستاني که اين تعبير را داشتند ميگفتيم آقاي هاشمي، نسخه دوم ندارد.
وی در مورد آينده سياسي روحاني و هاشمي عنوان می کند که : آقايان هاشمي و روحاني بيش از سي و چند سال با هم همکاري نزديک داشته و دارند. در دوران حساس جنگ که آقاي هاشمي از سوي امام بهعنوان فرمانده جنگ بود، آقاي دکتر روحاني همکاري بسيار نزديکي با ايشان داشته است. در مجمع هم سالها با ايشان همکار بوده است. سابقه انقلابي دارد، مبدع واژه امام در سخنرانيشان قبل از انقلاب بوده و تقريبا هماهنگ با آقاي هاشمي عمل کرده است و در مواردي که ميتواند با آقاي هاشمي مشورت ميکند. ايشان شخصيت مستقلي دارد و قاعدتا بايد بهدنبال تحقق برنامههايي که به مردم وعده داده باشد. گمانم اين است که آقاي روحاني همچنان از نظرات آقاي هاشمي استفاده ميکند و خواهد کرد. آقاي هاشمي هم به صراحت اين را گفتهاند که اگر ايرادي ببينند تذکر ميدهند. مانند طول کشيدن انتصاب استانداران که نسبت به آن انتقاد کردند که انتقاد بجايي هم بود؛ چون مديران دوره قبل که تعويضشان را حتمي ميدانستند هر روز منتظر خبر برکناري خود بودند و کار استانها عملا معطل مانده بود.
رجایی در مورد اصلاحطلب بودن یا نبودن روحانی اینچنین توضیح می دهد: به يک تعبير بله آقاي روحاني اصلاحطلب نيستند. ببينيد اصلاحطلبي اگر مصداقش امثال جناب آقاي خاتمي و اينها باشد روحاني اصلاحطلب نيست ولي اگر مفهومش تغيير در شرايط خراب گذشته باشد، آقاي روحاني حتما يک اصلاحطلب است اما نه اصلاحطلب به معناي اين مفهومي که الان رايج است.
هفته نامه پنجره
رجايي در بخشی از این گفت و گو هاشمی رفسنجانی را به عنوان نماد اعتدال کشور معرفی می کند و می گوید: شک ندارم که ايشان نماد اصلي اعتدال در کشور هستند. شما اگر تفسير ايشان را نگاه کنيد، ميبينيد در آيات مرتبط نسبت به مسئله اعتدال بسيار تاکيد دارند. بهنظر من اکنون آقاي هاشمي نماد، مظهر و سمبل جريان اعتدال در کشور است. برخي در جلسات ميگفتند روحاني، هاشمي دوم است. اينگونه نيست. اولا هر کس خودش است. ثانيا ما با اينکه آقاي روحاني را در انديشه و روش به آقاي هاشمي نزديک ديده و ميبينيم، اما به دوستاني که اين تعبير را داشتند ميگفتيم آقاي هاشمي، نسخه دوم ندارد.
وی در مورد آينده سياسي روحاني و هاشمي عنوان می کند که : آقايان هاشمي و روحاني بيش از سي و چند سال با هم همکاري نزديک داشته و دارند. در دوران حساس جنگ که آقاي هاشمي از سوي امام بهعنوان فرمانده جنگ بود، آقاي دکتر روحاني همکاري بسيار نزديکي با ايشان داشته است. در مجمع هم سالها با ايشان همکار بوده است. سابقه انقلابي دارد، مبدع واژه امام در سخنرانيشان قبل از انقلاب بوده و تقريبا هماهنگ با آقاي هاشمي عمل کرده است و در مواردي که ميتواند با آقاي هاشمي مشورت ميکند. ايشان شخصيت مستقلي دارد و قاعدتا بايد بهدنبال تحقق برنامههايي که به مردم وعده داده باشد. گمانم اين است که آقاي روحاني همچنان از نظرات آقاي هاشمي استفاده ميکند و خواهد کرد. آقاي هاشمي هم به صراحت اين را گفتهاند که اگر ايرادي ببينند تذکر ميدهند. مانند طول کشيدن انتصاب استانداران که نسبت به آن انتقاد کردند که انتقاد بجايي هم بود؛ چون مديران دوره قبل که تعويضشان را حتمي ميدانستند هر روز منتظر خبر برکناري خود بودند و کار استانها عملا معطل مانده بود.
رجایی در مورد اصلاحطلب بودن یا نبودن روحانی اینچنین توضیح می دهد: به يک تعبير بله آقاي روحاني اصلاحطلب نيستند. ببينيد اصلاحطلبي اگر مصداقش امثال جناب آقاي خاتمي و اينها باشد روحاني اصلاحطلب نيست ولي اگر مفهومش تغيير در شرايط خراب گذشته باشد، آقاي روحاني حتما يک اصلاحطلب است اما نه اصلاحطلب به معناي اين مفهومي که الان رايج است.
هفته نامه پنجره