به گزارش مشرق، در هفته گذشته خبر خداحافظی خولیو ولاسکو از تیم ملی والیبال ایران و سپردن هدایت ملیپوشان به دست لورنزو برناردی، نقل همه محافل ورزشی شد. به بهانه مراسم خداحافظی خولیو ولاسکو که قرار است آخر هفته برگزار شود، به گفت و گو با محمد موسوی، یکی از بازیکنان خوب سالهای اخیر والیبال ایران نشسیتم و نظر او را درباره همکاری سه ساله با ولاسکو، شرایط امروز والیبال ایران و چگونگی همکاری با سرمربی جدید جویا شدیم.
*اولین برخورد شما با "ولاسکو" کجا بود؟
- در سال 2011 قبل از این که اردوهای تیم ملی والیبال تشکیل شود ولاسکو به چند باشگاهی که در تهران و اطراف بود سر میزد و تمرینات بازیکنان را از نزدیک میدید. او به باشگاه پیکان آمد و شرایط تمرینی من را دید. یک صحبت معمولی با هم داشتیم. یادم میآید ولاسکو از همان ابتدا حس مثبتی داشت. از روز اولی که آمده بود زیاد نمیشناختمش، اما حس خوبی به من میداد. حس میکردم آدم خوبی است. بعد هم کارمان را در تیم ملی آغاز کردیم. ابتدا قدری مشکل داشتم، زیرا از آسیب دیدگیهای قدیمی رنج میبردم و کتف سمت راستم ناراحت بود. ولاسکو میگفت که فقط سر تمرینها حضور داشته باشم و کار فیزیوتراپی را در کنار اردوی تیم ملی انجام دهم. او به من و محمد کاظم توصیههای خوبی کرد. بعد هم در سفر ایتالیا او مرا به یک پزشک خوب معرفی کرد. بعد از معاینه و درمان و فیزیوتراپی به شرایط خوب برگشتم. دو هفته بعد از سفر هم کاملا به شرایط مسابقه برگشتم و توانستم در مسابقات قهرمانی مردان آسیا تهران به تیم ملی خدمت کنم.
*در روزهای اولی که ولاسکو به ایران آمده بود، آیا موفقیتهای تیم ملی والیبال را پیشبینی میکردی؟
- شاید بهتر است به شکل دیگری به این موضوع نگاه کنیم. ولاسکو خیلی تاثیرگذار بود. او نام والیبال ایران را بزرگ کرد. حضورش روی نیمکت تیم ملی موجب شخصیت تیمی ما میشد، اما این را هم خدمت شما عرض کنم که والیبال ایران به جایی رسیده بود که واقعاً از نظر قدرت والیبالی یک سر و گردن از آسیا بالاتر رفته بود. حتی قبل از این که ولاسکو بیاید ما در آسیا خیلی خوب کار میکردیم. ما در بازیهای آسیایی هم همه تیمها را تا فینال شکست دادیم و تنها در فینال یک بیتجربگی داشتیم که نایب قهرمان شدیم. اما ولاسکو آمد و یک کارهای کوچکی انجام داد که برای تیمهای سطح بالا بسیار مهم است. همه تیمهای خوب والیبال شاید تا امتیاز 20 پیش بیایند، اما تیمی که بازی را میبرد حرفهای است. ما با ولاسکو حرفهایگری را تمرین کردیم. تمرین کردیم که همه امتیازات مسابقه والیبال تا پوئن 25 برای ما مهم باشد. والیبال ایران قبل از این که ولاسکو بیاید خیلی حرفهای نبود. ما در آن زمان تلاش میکردیم که سهمیه مسابقات جهانی را به دست بیاوریم. دیدگاهها این بود که جهانی شویم. برویم و در سطح اول جهان بازی کنیم. اوایلی که ولاسکو آمده بود مشکلاتی هم وجود داشت. مثلاً سعید معروف به عنوان بازیکن ذخیره دعوت شده بود. محمد کاظم آسیب دیده بود و مشکلات اجازه کار را نمیداد. حتی شاید شما و خیلیها ندانند که ولاسکو قبل از مسابقات قهرمانی آسیا پیش رییس فدراسیون رفت و گفت "نمیتوانم تیم ایران را قهرمان آسیا کنم. اگر انتظار قهرمانی در آسیا دارید من نیستم." یعنی آنقدر مصدومیتها زیاد بود و شرایط سختی داشتیم که حتی خود ولاسکو هم امید قهرمانی در آسیا را نداشت. اما بعد اردوهای خوبی برگزار کردیم و تیم ملی والیبال ایران شکل گرفت و موفق شدیم در آسیا قهرمان شویم.
*بارزترین ویژگی مثبت و منفی شخصیت ولاسکو از نظر شما چه بود؟
- مهمترین ویژگی که ولاسکو داشت، قدرت بالای روانشناسیاش بود. ولاسکو دقیقا میدانست با کدام بازیکن چه رفتاری داشته باشد. رفتار او با من و سعید معروف و امیر غفور متفاوت بود. نوع شخصیت بچهها را در عرض دو، سه ماه تحلیل کرده بود و با هر کس مثل پدری که میداند چگونه باید با فرزندانش رفتار کند برخورد داشت. هیچ کس هم از دست ولاسکو ناراحت نمیشد. شاید سر یک بازیکن داد میزد و اگر آن فریاد را روی سر من میزد ناراحت میشدم. او میدانست که چگونه با محمد موسوی صحبت کند تا خیلی زود نتیجه بگیرد. شاید خیلی از مربیان چنین رفتاری را بلد نباشند. ولاسکو خیلی زود تقریبا بیش از 100 بازیکن والیبال ایران را شناخت. حتی به اسم کوچک و این که کدام بازیکن مجرد و یا متاهل است و چه ویژگیهایی دارند بازیکنان را میشناخت. او آمار رفتار همه بازیکنان را داشت و روی این موضوع خیلی کار میکرد.
*در مدتی که ولاسکو در ایران بود، از چه چیزی خیلی ناراحت شد؟
- حقیقتاً ولاسکو خیلی کم از دست بازیکنان ناراحت میشد. شاید روزی که ما خیلی خسته بودیم و نمیتوانستیم تمرین کنیم داد میزد، اما مطمئن بودم به خاطر این است که بازیکنان بیشتر تلاش کنند و چیز دیگری نیست. ولاسکو بیشتر از تدارکات و کادر پشتیبانی تیم عصبانی میشد که چرا مثلا فلان اتفاق به درستی نیفتاده است. البته این را هم بگویم که ولاسکو خیلی عصبانی میشد، اما این عصبانیتش سمت بازیکنان تیم نبود. سر تمرین خیلی داد و بیداد میکرد، اما بعد از تمرین خیلی رفتاری خودمانی و دوستانهای داشت.
*یکی از شیطنتهایی که به همراه بازیکنان تیم ملی در مورد ولاسکو داشتید چه بوده است؟
- ما نهایت شیطنتمان این بود که در کشورهای مختلف غذاهای خوب بخوریم. ولاسکو اعتقاد داشت که بازیکن حرفهای باید رفتار حرفهای داشته باشد و بتواند خیلی زود با محیط تطبیق پیدا کند و در هر کشوری که میرود غذای محلی را بخورد. یکسری از بچهها و بازیکنان تیم ملی نمیتوانستند هر غذایی را بخورند. شاید یکی، دو وعده غذاهای محلی فلان کشور قابل تحمل بود، اما 10 یا 15 وعده خوردن این غذاها برای برخی از بازیکنان سخت بود. میرفتیم مک دونالد یا رستورانهای دیگر ساندویچ میگرفتیم و دور از چشم ولاسکو میخوردیم. اجازه دهید یک خاطره در این باره تعریف کنم. در اولین باری که با ولاسکو به ایتالیا رفتیم، زمانی که او شناخت زیادی از ما نداشت، هتل محل اقامت تیم ملی پذیرایی خوبی نداشت، هر وعده مقدار کمی پاستا سرو میکردند. چند بار اعتراض کردیم، اما فایدهای نداشت و غذاها بهتر نشد. بچهها تصمیم گرفتند که از بیرون غذا تهیه کنند. سفارش دادیم تا از مک دونالد برای بازیکنان غذا بیاورند. شب به هنگام صرف شام هیچ کدام خیلی غذا نخوردیم، ولاسکو شک کرد. فهمید که ما حتماً میخواهیم یک کاری انجام دهیم. او دم در هتل ساندویچها را ضبط کرد و آن را همان بیرون انداخت. بعد هم بازیکنان را دعوا کرد که نباید ساندویچ بخورید، باید قوی باشید. ما هم خیلی ناراحت شدیم. اما بعد پیگیری کردیم و فهمیدیم که غذاها بیرون افتاده است. شام نخورده بودیم و خیلی گرسنه بودیم، رفتیم غذاها را پیدا کردیم و دیدیم که همان طور بسته بندی شده پشت در هتل افتاده است. به هر حال خودمان را سیر کردیم!(با خنده)
*چه زمانی متوجه شدید که ولاسکو قصد دارد از تیم ملی والیبال ایران خداحافظی کند؟
- من حدود یک و ماه نیم گذشته شنیدم که صحبتهای در مورد رفتن ولاسکو وجود دارد. گفتم شاید میخواهد به مبلغ قراردادش اضافه شود که این حرفها پیش آمده است. فکر نمیکردم که بعد از این همه زحمت بخواهد برود. مثل این میماند که یک معلم، یک دانشآموز را از کلاس اول تا سالهای چهارم، پنجم و دبیرستان آموزش دهد و زمانی که میخواهد نتیجه کارش را ببیند بگذارد و برود. این کار به نظرم منطقی نبود. اما بعد فهمیدم که از ریاست جمهوری آرژانتین و جمع کثیری از مردم این کشور دعوتنامههایی برای ولاسکو آمده بود. حقیقتاً وقتی فهمیدم که موضوع رفتن ولاسکو جدی است، احساس دلتنگی کردم. اعتراف میکنم که آن اوایل زیاد با هم خوب نبودیم، اما بعد از این که از نظر روحی و روانی من را شناخت خیلی به هم نزدیک شدیم. حال با وجود این که همه بازیکنان خیلی حرفهایتر شدهاند فکر میکنم باید با یک سرمربی جدید هماهنگ شویم، شاید قدری برایم سخت است.
*همان طور که میدانید قرار است لورنزو برناردی جانشین ولاسکو شود، چقدر او را میشناسی؟
- بله! من او را به عنوان یک بازیکن خوب میشناختم، اما درباره سابقه مربیگریاش اطلاعی نداشتم. من تا به حال برناردی را از نزدیک ندیدهام و شناخت کافی از کار او ندارم. البته معتقدم که یک بازیکن خیلی خوب حتی اگر بازیکن قرن باشد، لزوماً نمیتواند مربی خوبی هم باشد. فکر نمیکنم که فدراسیون والیبال هم فقط صرفاً به دلیل این که برناردی بازیکن قرن شده با او همکاری کند. با سرپرست تیم ملی صحبتی داشتم. او میگفت که ولاسکو اعتماد زیادی به برناردی دارد. میدانم که ولاسکو هیچ حرفی را بی جهت نمیزند. اگر واقعاً اصرار ولاسکو این بوده که برناردی میتواند مربی خوبی برای والیبال ایران باشد، امیدوار هستم که بتوانیم در کنار هم به موفقیتهای زیادی برسیم. یک مربی جوان کار خیلی حساسی دارد. ابتدا که شنیدم برناردی بیاید قدری تعجب کردم، ولی بعد که با خوشخبر صحبت کردم، امیدوارم شدم بتوانیم مثل دوران مربیگری ولاسکو نتایج خوبی بگیریم. در کوچه و خیابان هم مردم نگران هستند. خیلیها میپرسند که حالا که ولاسکو رفته چه اتفاقی برای تیم ملی ایران میافتد؟ والیبال ایران پیش از ولاسکو هم رشد کرده بود و با ولاسکو بیشتر رشد کرد. این طور هم نیست که اگر ولاسکو نباشد ما دیگر نتوانیم کاری را انجام دهیم. خوشبختانه همه بازیکنان آنقدر بزرگ و حرفهای شدهاند که با مربیان دیگر هم بتوانند کارهای بزرگی را انجام دهند.
*سال آینده والیبال ایران باید در مسابقات لیگ جهانی، قهرمانی جهان و بازیهای آسیایی شرکت کند. پیشبینی شما از شرایط والیبال ایران در سال آینده چیست؟
- قبل از این که ولاسکو برود، واقعا امید داشتم که در بین چهار تیم برتر جهان قرار بگیریم. ما واقعا چیزی از ایتالیا و لهستان و آمریکا و غیره کم نداریم. شاید نسبت به برزیل و روسیه قدری کم داشته باشیم، اما از سایر تیمها کمتر نیستیم. این طور نیست که آنها بتوانند موفق باشند و والیبالیستهای ایران نتوانند، اما حالا با رفتن ولاسکو و این تغییر و تحولات در والیبال به این فکر میکنند که در این ورزش گروهی اگر یک چرخ دندهاش نچرخد ممکن است کار لَنگ شود. خدای نکرده اگر یکی از بازیکنان نتواند در پست خود موثر باشد، قطعا تیم افت میکند. با همه اینها به آینده والیبال خوش بین هستم و همین که سال به سال جوانان خوبی به والیبال ایران اضافه میشوند نشان دهنده این است که این رشته در کشور پیشرفت خواهد کرد. ما امسال شاهد خداحافظی فرهاد ظریف از والیبال بودیم، اما حالا در لیگ برتر میبینیم که چند لیبرو واقعاً خوب هستند و به نظرم میتوانند جای او را پر کنند. امیدوارم که مربی جدید تیم ملی بتواند شرایط والیبال ایران را مدیریت کند.
* شرایط خودت خوب است؟
- بعد از مصدومیت کوچکی که داشتم. چند بازی را خوب کار کردم، اما بعد از آن افت 30 الی 40 درصدی داشتم. قبلا هم از ناحیه زانو آسیب دیدگی داشتم، اما حالا ریکاوری کردم و خدا را شکر شرایطم خیلی بهتر شده است و فکر میکنم که به تیم متین ورامین هم میتوانم کمک کنم. خدا را شکر مشکلی در این رابطه ندارم. جایگاه ما در لیگ خیلی خوب است و تصمیم گیری با خود ماست که تا پایان فصل چه رتبهای داشته باشیم.