با همراهي مهدي فخرالدين به سمت تله کابين «جونيه»، شهري مرتفع و مرفه واقع در بيست کيلومتري شمال بيروت حرکت ميکنيم. بالاي يکي از تپههاي مشرف به دريا به نام «حاريصا»، در ارتفاع ششصد و پنجاه متري از سطح دريا، کليسايي مجلل و بزرگ [1] به نام «بازيليک» وجود دارد که سقف آن به نشانه پنج استان لبنان، داراي پنج سطح است. در کنار اين کليسا نيز مجسمهي هشت و نيم متري، سفيد و با شکوهي از حضرت مريم(س) با نام «سيده لبنان»[2] مزين به تاجي ستاره شکل و طلايي رنگ است که روي يک پايهي مخروطي و دوازده متري با پلههاي مارپيچ بنا شده، پايهاي که کليساي کوچکي[3] را به همين نام در خود جاي داده. متولي کليسا که مسيحي ماروني[4] و عليالقاعده از طرفداران سمير جعجع [5] است، پس از اطلاع يافتن از ايراني بودن گروه، سرباز مسلحي را همراهمان به داخل ميفرستد!
[1]. بزرگترين کليساي خاورميانه؛ ساخته شده در سال 1971
[2]. به معناي بانوي لبنان، از جنس برنز و با وزن تقريبي 15 تن؛ ساخته شده در شهر ليون فرانسه به سال 1908
[3]. با 40 نفر ظرفيت؛ ساخته شده در 1904
[4]. مارونيها بزرگترين طايفهي مسيحيان لبنان هستند و نام خود را از يک راهب به نام «مارمارون» که در قرن پنجم ميلادي در شرق انطاکيه واقع در ترکيهي کنوني زندگي ميکرد، گرفتهاند.







نيم ساعتي را در محوطه، به تماشا و گرفتن عکسهاي گوناگون مشغوليم. درحاليکه از بالاي سکو و زير پايهي مجسمهي «سيده لبنان» اطراف را نگاه ميکنم،
چشمم به صحنهي جالبي ميافتد: در قسمت ورودي محوطه، نگهبان، يکي يک شال پهن و سفيد به زنان گردشگرِ بد لباس ميدهد تا با انداختن آن روي شانههاشان با ظاهري مناسبتر وارد اين محيط مذهبي شوند.





[1]. خياباني تاريخي در پاريس با شهرت جهاني





غروب شده و وقت نماز مغرب و عشاء و برچيده شدن بساط ضيافت الله. طبق برنامه، به سفارت ايران در ناحيهي «بئر حسن» ميرويم و با رکن آبادي، سفير تازه منصوب شدهي ايران ديدار ميکنيم.



[1]. نظامي و سياست مدار لبناني، رئيس حزب مسيحي «جريان آزاد ملي» و متحد حزب الله است که در 17 بهمن 1384 يادداشت تفاهم مشترکي را با حزب الله به امضاء رساند. سيد حسن نصر الله در مورد او گفته بود که «اگر در آخرت اختيار شفاعت يک نفر را داشته باشم، آن فرد ميشل عون است».