کد خبر 28853
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۲:۰۰

در فيلم «سيزده 59» آن‌چه از آدم‌هاي جنگ و وضعيت‌شان براي مخاطب تشبيه مي‌گردد، موقعيت تلخ و غم‌بار آدم‌هايي است که زندگي تاريک و تيره‌اي دارند و واقعيت اما چيز ديگري است.

به گزارش مشرق، برهان نوشت: فيلم سينمايي «سيزده 59» به کارگرداني «سامان سالور» يکي از آثاري است که در حوزه‌ي جنگ و دفاع مقدس در جشنواره‌ي بيست و نهم فيلم فجر به روي پرده رفته است. اين فيلم البته بيش از آن‌که در موضوع متن جنگ و وقايع 8 ساله‌ي جنگ تحميلي باشد تمرکزش را بر مباحث مربوط به پس از جنگ و وقايع و شرايط پيراموني انسان‌هايي که از اين حوزه به عنوان عناصر اصلي مطرح هستند يعني رزمندگان جنگ 8 ساله، معطوف کرده است.
در اين فيلم نوعي آسيب‌شناسي فضاي پس از جنگ در جامعه پس از سال‌هاي دفاع مقدس به عنوان فضايي براي پي‌گيري خواسته‌ها و واکاوي تناقضات پديد آمده انجام مي شود که ناشي از موقعيت‌هاي جديد و عبور از آرمان‌هاي اوليه‌ي جنگ توسط بخشي از بدنه‌ي جامعه و مديران آن است.
فيلم سامان سالور در عين حال که از ساختار بصري قابل قبولي برخودار است اما نتوانسته به لحاظ داستان و روايت داستاني و نيز بيان هنرمندانه چندان به موفقيت بالايي نايل آيد. فيلم در نقش‌هاي قابل توجهي دچار نوعي مستقيم گويي و شعار گرايي شده به نحوي که مخاطب را دچار نوعي دافعه نسبت به موضوع آن مي‌گرداند. در بخش‌هايي از فيلم، بسياري از مباحث در گذر از ارزش و اهميت مبنايي آن به لحاظ فکري و انديشه‌اي به نوعي پردازش شده به تصوير در مي‌آيد که وجهي از زيبايي‌شناسي سينمايي در آن لحاظ، نشده است. بسياري از آرمان‌هاي مدنظر سازندگان فيلم در قالب شعارها و پيام‌هاي مستقيم، تدارک ديده شده که بي‌ترديد نمي‌توان تأثير به‌سزايي را از آن‌ها توقع داشت.
فيلم سامان سالور به لحاظ ساختاري و ريتم چندان قابل دفاع نيست. در بعضي از سکانس‌ها ريتم فيلم بسيار کند و روايت آن داراي ايرادهاي فرواني مي‌باشد. شخصيت پردازي بعضي از شخصيت‌هاي اصلي و فرعي فيلم کاملاً ناقص و تدارک بعضي از کاراکترها به صورت رها و نا متوازن در اثناي فيلم با حضور و غياب‌هاي ناشيانه، ديده مي‌شود.
فيلم سيزده 59، علاوه بر اين‌که از نام زيبايي نيز برخوردار نيست، چندان براي بيننده وجه تسميه‌ي آن مشخص نمي‌شود، تنها کارکردي را که مي‌توان براي آن متصور بود يک تلنگر نه چندان هنرمندانه و سينماگرانه است که در ذهن مخاطب پديد مي‌آيد. تلنگري که با ديالوگ پاياني فيلم عجين مي‌شود. ديالوگي که در عين مضمون جذابي که دارد اما متأسفانه در طول فيلم نمي‌تواند وجهي از زيبايي‌شناسي سينمايي را براي خود تدارک ببيند.
اگر ديالوگ پاياني فيلم که به ساکنان کنار دريا و عادت کردن آن‌ها به آب دريا و ساير ويژگي‌هاي آن و از دست دادن جذابيت، زيبايي، تمرکز و توجه آن‌ها نسبت به دريا و پيرامون آن اشاره دارد در طول فيلم براي تماشاگر با بياني سينمايي‌تر و تصويري جذاب‌تر تدارک ديده مي‌شد به طور قطع نتيجه‌ي بهتري براي سازندگان اثر داشت. تجربه‌هاي پيشين سامان سالور کاملاً متفاوت و بعضاً متنافي با آن چيزي است که در فيلم اخير او شاهد بوديم.
به نظر مي‌رسد تأثير کسي که به عنوان مديريت هنري و مشاور فيلم‌نامه و نيز نقش اصلي آن ديده مي‌شود يعني «پرويز پرستويي» اگر حتي بيش از کارگردان نبوده، حداقل تأثير بسيار زيادي در چگونگي روند ساخت فيلم داشته است.
فيلم سيزده 59، مي‌توانست روايت جذابي از آسيب‌شناسي مربوط به آدم‌هاي جنگ باشد آدم‌هايي که در عين فداکاري و از خودگذشتگي فراوان در امواج متلاطم زندگي قرار گرفته‌اند. فيلم سامان سالور در واقع مبتلا به آسيبي شده که سينماي دفاع مقدس و جنگ طي اين سال‌ها مبتلا به آن بوده است، يعني توجه و تمرکز بر روي بعضي مضامين و نوعي شعارگرايي به جاي تصوير پردازي سينمايي و تمرکز بر روي زيبايي شناسي هنري؛ نتيجه‌ي چنين محصولي بيش از آن‌که جذب مخاطب را به همراه داشته باشد موجب ايجاد دافعه براي مخاطب عام و خاص مي‌گردد.
در فيلم سيزده 59، آن‌چه کم‌تر به چشم مي‌خورد، شخصيت پردازي درست آدم‌هاي جنگ است به نحوي که درباره‌ي آدم‌هاي جبهه به جاي شخصيت‌هاي قابل قبول بيش‌تر شاهد، تيپ (شخصيتي) هستيم.
در اين فيلم درگذر از واقعت امر و نيز ميزان صداقت سازنده‌ي اثر چهره‌اي تلخ و غم‌بار از بازماندگان جبهه به تصوير کشيده مي‌شود بي آن‌که حتي نقطه‌اي روشن براي آن‌ها و کارکردشان و نتيجه‌ي باقي‌مانده از تلاش‌ها و مجاهدت‌هاي 8 ساله‌ي آن‌ها ديده شود.
در اين فيلم آن‌چه از آدم‌هاي جنگ و وضعيت‌شان براي مخاطب تشبيه مي‌گردد موقعيت تلخ و غم‌بار آدم‌هايي است که زندگي تاريک و تيره‌اي دارند و واقعيت اما چيز ديگري است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس