کد خبر 290137
تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۳۹۲ - ۲۳:۳۲

این روزها باید پرسید که به راستی چه نقطه مثبت و امیدوار کننده ای در فوتبال کشور وجود دارد؟

 گروه ورزشی مشرق-  اول. چندي قبل يكي از دوستان مطبوعاتي طي تماسي از مضمون انتقادي و تداوم اين روند گلايه داشت. چه كنيم، ما هم دوست داريم موارد مثبت را روي كاغذ بياوريم و از اين حالت خارج شويم؛ اما آيا در عمل امكانپذير است؟ از بالا شروع مي كنيم. آيا تيم ملي مان حال و روز خوشي دارد؟ تداركات مستمر و منظم رقبا و همتايانمان را مي بينيم و به اين طرف نيز مي نگريم تا فقط افسوس بخوريم و نگران شويم. وضعيت ماه هاي اخير تيم ملي تعريف و تمجيد داشته؟ فدراسيونمان چه؟ در كدام رده كارهايش بي نقص است؟ دوستان براي هر موضوعي يك «توجيه» دارند و مخاطب را به عقب نشيني وا مي دارند. فقط مسابقات باشگاهي دارد مرتب و منظم برگزار مي شود كه آن هم قضاوت ها و خيلي از موارد ديگرش محل اشكال است. پرسپوليس فعلي كدامين مورد مثبت را در خود جاي داده؟ وضعيت مالياش؟ بلاتكليفي مديرانش؟ اعتصاب بازيكنانش؟ بداخلاقي هاي سرمربياش؟ چه موضوعي را از قلم انداخته ايم؛ در حالي كه روشن و اميدواركننده بوده؟ پيشكسوتانش به جان هم افتاده و كمر به تخريب يكديگر بسته اند. دايي با همه نزاع دارد؛ از پروين گرفته تا مايلي كهن. خود مايلي كهن از فرط بيكاري تيشه برداشته و به ريشه پرسپوليس مي زند. كريمي از آن طرف ايران نطق مي كند و حاشيه مي سازد. گل محمدي و پيرواني با مصاحبه هايشان همديگر را مي جَوند. اين پرسپوليسمان است؛ تيمي كه هميشه در معرض ديد قرار دارد و طبيعي است كه مسائلش به چشم مي آيد.

در استقلال، حفظ تيم توسط قلعه نویي با آن همه ريزش و مشكل مالي جاي تقدير دارد و بارها نيز به آن پرداخته ايم اما همين مجموعه هم موارد انتقاد برانگيز كم ندارد. منتظري و فرهاد مي خواستند بروند؛ اما نكونام چه؟ درخشش او در كويت و بوسه زدن هايش بر مُچ بندآبي را مي بينيم و ناخودآگاه ياد پشت پرده هاي جدايي اجباري وي از استقلال مي افتيم. حالا كه رفته، منتقدان نيز جاي خالي اش را در تيم احساس مي كنند؛ به خصوص در روزهاي بي ياري كه البته كم هم نبوده و نيست. در رختكن استقلال بعد از بازي با ملوان بي حرمتي هاي قابل تأملي صورت گرفته و همه اين بداخلاقي ها را نمي توان به حساب طبيعت فوتبال گذاشت. موضوعات و تيم هاي ديگر را نيز اگر برشماريم، تكرار مكررات كرده و حوصله سر برده ايم. آيا استاد حميدي كه به واليبال می پردازد هم با اين همه «سياهي» روبروست؟ نمي گوييم آنجا مدينه فاضله است و همه چيز سرجاي خودش قرار دارد؛ اما اگر ايشان دو مطلب انتقادي بنويسند، حداقل يك مورد «مثبت» و روشن براي مطلب سوم يافت مي كنند. واليبالمان در سال هاي اخير با سرعت مناسبي پيشرفت كرده و آنقدر محبوبيت و اعتبار دارد كه وقتي ولاسكو مي خواهد استعفا کند و برود، كل ايران خبردار مي شوند و سرها را به نشانه افسوس تكان مي دهند. 

فوتبالمان اما نسبت به واليبال كجا قرار دارد؟ همين چند روز قبل از زبان مسئولان مي شنيديم كه اعتراف مي كردند فوتبال تهران نابوده شده؛ اين تأسف بار نيست؟ اين جاي انتقاد ندارد؟ فوتبال پايه در كشورمان چه جايگاهي دارد؟ پاسخ اين سؤال تكاندهنده نيست؟ دوست نداريم بيش از اين ادامه دهيم. اينها را ذكر كرديم تا همه بدانند ما هم دوست داشته و داريم فوتبالمان را از اين حالت خروج يابد تا بتوانيم بيشتر مثبت بنويسيم و پيشنهاد و راهكار بدهيم. نه اينكه مدام انتقاد كنيم و افسوس بخوريم ...
 
دوم. امير قلعه نویي اين روزها بيشتر از گذشته به پير بودن تيمش اذعان مي كند. استقلال حتي تا هفته قبل كه صدرنشين بود نيز با طراوت بازي نمي كرد. البته از تيمي كه اكثر نفرات اصلي اش 30  سال به بالا دارند، بيش از اين هم انتظار نمي رود. در اين بين اما شخص قلعه نویي خيلي سهم دارد. او سال هاست ترجيح مي دهد با ستاره ها و امتحان پس داده ها كار كند. البته مديريت چنين تيمي و مهار كردن حاشيه هايش نيز كار هر كسي نيست و طبيعتاً كار با سرشناس ها سختي و حواشي خاص خود را دارد. 

پيشتر هم نوشته ايم كه قلعه نویي زماني امثال طالب لو، صادقي، اميد ابراهيمي و خيلي هاي ديگر را در اين فوتبال حمايت و چهره كرد؛ اما به نظر مي رسد اگر اجباري در كار نباشد، او و امثالهم ديگر قصدي براي جوانگرايي ندارند. يك سؤال داريم؛ ايمان با صفا امروز كجاست؟ چرا حتي ديگر وقتي استقلال براي چيدن تركيب اصلي يا تعويض هم مشكل دارد، خبري از او نيست؟ مگر نمي گفتند او پديده جديد فوتبال ايران خواهد بود؟
 
فدراسيون بايد آستين بالا بزند. قانون اجباري شدن حضور بازيكنان رده سني اميد در تركيب تيم هاي ليگ برتري بايد عملي شود. بايد عملي شود تا ديگر پاي امثال «توني كارواليو» به فوتبال ايران باز نشود. استقلال طي دو فصل اخير تحت نظر قلعه نویي 3،2 بازيكن خارجي خريده كه همه «توديواري» بوده اند. اجباري شدن اين طرح علاوه بر مورد ذكر شده، مزاياي ديگري هم دارد. 16 تيم ليگ برتري بالاجبار هم كه شده، حداقل 4، 5 بازيكن زير 23 سال را طي فصل به كار مي گيرند و روي آنها حساب «جدي» مي كنند.  
 
آري، بايد كاري كرد كه دوستان «جدي» بگيرند بازيكنان جوانشان را، نه اينكه مثل استقلال كنوني آنها حتي قابليت و شايستگي پركردن نيمكت را نيز نداشته باشند. اين موضوع اگر به واقعيت نزديك گردد، سبب مي شود تيم هاي پايه باشگاه ها نيز حواس و توجه بيشتري را معطوف به خود ببينند. متعاقب آن ليگ اميدها و جوانان كشوري يا استاني جامه ديگري بر تن خواهند كرد و چرخه مورد نظر به كار خواهد افتاد. اين حتي مي تواند توسط ليگ برتري هاي تهراني، فوتبال پايتخت را نيز چهره ديگري ببخشد. فدراسيون فوتبال همانطور كه چند هفته قبل هم ذكر كرديم، در اين رابطه نقش اصلي را بايد ايفا كند. بايد اين طرح «مفيد» عملي گردد تا چند هدف توأمان محقق شوند. فدراسيوني كه فكر مي كند صعود به جام جهاني و برگزاري فشرده ليگ برتر و جام حذفي كل وظيفه اش تلقي مي گردد، بايد بداند نسبت به فوتبال يك مملكت وظايف و مأموريت هاي ديگري از اين دست نيز دارد  ...
 
سوم. تا لحظه نگارش مطلب اخبار ضد و نقيضي در رابطه با سرمربيگري فيروز كريمي در ذوب آهن به گوش مي رسيد، گرچه به نظر مي رسد حضور او روي نيمكت اين تيم در آستانه سقوط جدي شده است. در اينجا سؤالي پيش مي آيد كه مديران ذوب آهن روي چه اصلي دست به دامان كريمي شده اند؟ مگر او فصل قبل توانست پيكان را در ليگ برتر نگه دارد؟ آخرين عملكرد درخشان و قابل قبول آقا فيروز در اين فوتبال به چند سال قبل باز مي گردد؟ آيا جز اين است كه ليگ ششم و درخشش او با استقلال اهواز تقريباً آخرين دوره قابل قبول وي در عرصه مربيگري بود؟ فردي كه طي سال هاي اخير به دليل مسائل شخصي بيشتر در حاشيه قرار داشته و تمركزش را به كلي از كف داده، چرا باز شانس حضور روي نيمكت ليگ برتري ها را پيدا مي كند؟ واقعاً اگر به پاي لوكا بوناچيچ صبر مي كردند، ذوب آهن امروز اين وضعيت را داشت؟ رفتن لوكا، آمدن تقوي، رفتن تقوي و آمدن فيروز كريمي دردي را دوا مي كند؟ راه آهن را ببينيد؛ خيلي بد نتيجه گرفته اند اما ابراهيم زاده حفظ شده و حالا هم مي بينيم در ميان قعرنشينان (به ويژه ذوب آهن، مس و فجر سپاسي كه بارها مربي عوض كرده اند) اين تيم وضعيت به مراتب بهتري دارد. آيا كسي اسكوچيچ را چند ماه قبل باور داشت؟ اگر صبور نبودند، امروز نه مرد كروات اينقدر درخشش داشت، نه ملوان صاحب اين جايگاه بود.  
 
تغيير مربي در همه جاي دنيا هست به شرط آنكه معقول و حساب شده باشد. در تيمي چون گسترش اگر خطيبي رفت، به جايش جوان ديگري به نام تارتار آمد. در اين صورت دل كسي نمي سوزد و اتفاقاً با آمدن او وضعيت هم بهتر شده. فوتبال ما با اين تغيير و تحولات «احساسي» به هيچ جا نمي رسد. حتي همين تراكتورسازي نيز در اين عرصه ضعف دارد. چرا توني رفت و چرا برگشت؟ استقلال اگر در اين سال ها وضعيت نسبتاً بهتري در قياس با پرسپوليس داشته، جدا از قابليت هاي قلعه نویي، به ثبات «نسبي» مربيگري در اين تيم هم برمي گردد. باور داشتن به مربيان منتخب يكي از لازمه هاي موفقيت در فوتبال است. امثال نفت و ملوان دارند نان اين مورد را مي خورند. چه عيبي دارد سرمربي تيم به صورت آگاهانه و كارشناسي شده برگزيده شود و نسبت به عملكرد و موفقيتش نيز «باور» وجود داشته باشد؟ اينچنين است كه به احتمال فراوان سقوط كننده هاي فصل جاري ليگ برتر را بايد در ميان همان هايي جستوجو كرد كه بيشترين تغيير را روي نيمكت هايشان داشته اند.  
 
از سوي ديگر و ضمن احترام به تمام خاك خورده هاي اين فوتبال، بايد اعتراف كنيم فوتبال ايران به امثال فركي ها محتاج است، به گل محمدي ها و مربياني با اين خصوصيات. دوستان در باشگاه هاي ياد شده چوب تصميمات اين چنيني خود را خواهند خورد. روي آوردن به مربياني كه تاريخ مصرف آنها به پايان رسيده و فقط براي آنكه روي بورس باشند، به هر پيشنهادي پاسخ مثبت مي دهند، عاقبت خوشايندي ندارد. حتم داريم همين فيروز كريمي فصل قبل مي دانست نجات پيكان عملياتي غيرممكن است؛ اما آمد تا همچنان خبرهايش از ليگ برتر به گوش برسد. فهميدن اين واقعيت آيا براي مديران باشگاه ها اينقدر دشوار است ...؟

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 10
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۰۰:۱۷ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
    0 0
    مشرق عزیز ! جزو خواننده های همیشگی و قدیمی سایت شما هستم . دوستانه عرض می کنم که نحوه نگارش و لحن گزارش ها و تحلیل های ورزشی سایت شما برخلاف مطالب سیاسی و فرهنگی، به شدت نق زدنانه ! کوچه بازاری و ... است. یعنی طرف رو می بینم که داره رسماً زار میزنه ! یه کم روش کار کنید . ضعف انشایی ش بالاست ! در مورد مطلب ! خیر ! امیدی نیست !
  • مهدی ۰۰:۵۰ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
    0 0
    ما فقط داریم از بیت المال خرج اضافی میکنیم.اگه پولی که 1 فصل به تیمهای لیگ برتری میدیمو صرف ساخت استادیوم کنیم میتونیم 8استادیومه مجهز حتی برای برگزاری جام جهانی داشته باشیم.اگه این پولو صرف زیرسازی و پایه بکنیم تمام رشته های ورزشیمون طی 10 سال المپیکی میشه.حالا میایم این پولو میدیم به کسایی که باید الگو باشن ولی چه کارا که نمیکنن واز گفتنش یک ایرانی شرمش میاد :(
  • سوسان ۰۸:۲۰ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
    0 0
    استقلال وپرسپلیسو بفرستین دسته سوم همه چیز حل میشه لامصبها میلیاردی نه تیلیاردی حیف نون تشریف دارند گندزدند به این فوتبال
  • مرتضی حسامی ۰۸:۵۱ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
    0 0
    دکتر حسن عباسی:فوتبالیست جماعت انسان بی خاصیتی هست که باشدیانباشدکسی ازگرسنگی نمیمیرد نبودن فوتبالیست معنی اش این نیست که هیچ دیواری بالانمیرود وهیچ جاده ای ساخته نمیشود ورزش یک ورزش استعماری هست وعمله فوتبال آلت دست جهان استکبار. اردیبهشت90
  • بيژن ۱۰:۰۴ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
    0 0
    فوتبال باشگاهها بايستي در دست بخش خصوصي فقط قرار گيردتا رقابتها واقعي وسالم گردد. رفتار چند گانه در فوتبال فعلي ايران معني ندارد ودر آينده هم بهتر نخواهد شد.
  • محمد صادق ۱۰:۲۷ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
    0 0
    سلام فارسی اپیزود=فرآمد یا داستانبن لطفا اصلاح بفرمایید
  • جمالی ۱۰:۵۲ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
    0 0
    همه باشگاه هارا تعطیل کنیددرصدی از این هزینه های سرسام اور که خرج باشگاه ها وتیم ملی می شود صرف یک تیم کنید تا در سطح دنیا یک تیم ابرومند داشته باشیم تا در بین کشور های دنیا مورد مضحکه جهانیان نباشیم وبتوانند از ابروی ورزش ما دفاع کنند ومواظب باشیم انها یی که به ورزش ما خدمت کردند ودر میادین جهانی برای کشورمان افتخار افریدند با دسیسه نابخردان به حاشیه نروند درود بر مربیان دلسوزو زحمت کش ووطن دوست
  • ۱۱:۲۵ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
    0 0
    دکتر نیست
  • ناشناس ۱۴:۲۱ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
    0 0
    هیچ امیدی به پیشرفت فوتبال در ایران وجود ندارد.زیرا بازیکنانی که وارد میدان فوتبال میشوند اولین هدفشون کثب ثروته فقط برای پول وارد فوتبال میشوند.انگیزه ی ورود به رشته ی ورزشی فوتبال بایدحداکثر تلاش برای ارائه ی بازی تیمی وتاکتیکی باشدنه پول که متاسفانه در ایران این انگیزه وجود نداردبعلاوه ی مدیریت وامکانات که فوتبال ایران با مدیریت کفاشیانی فقط داره پسرفت میکنه وامکانامون هم در حد استاندارد نیست مثلا ورزشگاه نقش جهان بعد از5سال سرنوشتش معلوم نیست؟
  • محمد رضا ۱۴:۳۲ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
    0 0
    ایرانیها استعداد خوبی توی فوتبال داشتن و دارن که اگه این استعداد درست مدیریت میشد الان سطح فوتبالمون خیلی بالاتر بود اما فوتبالیستها هرچقدر حرفه ای تر پول میگیرن بدتر فوتبال بازی میکنن درست برعکس همه جای دنیا. باید دیدگاه مادی گرایانه در فوتبال از بین بره تا استعدادهای ذاتی بازیکنان فوتبال شکوفا بشه.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس