گروه بینالملل مشرق - مواضع مغرضانه اخیر میشل سلیمان رئیس جمهور لبنان علیه محور مقاومت و حزبالله لبنان که در آیین تحلیف خود به عنوان رئیس جمهور لبنان متعهد به حفظ و تمسک به این ارگان حامی لبنان شده بود، این روزها غوغای رسانهای را محافل عمومی لبنان ایجاد کرده است. موضع گیری نابجا و توهین وی به بیانیه وزارتی و چوبین و غیر قابل انعطاف خواندن معادله سه گانه "مردم، ارتش و مقاومت"، حزبالله لبنان را واداشت تا با تمام نجابتی که در انتشار بیانیههای خود دارد، بیانیهای هموزن توهین وی پاسخ داده و تاکید کند که "ساکن قصر ریاست جمهوری بعبدا توجه ویژهای را میطلبد، زیرا دیگر فرق بین چوب و طلا را تشخیص نمی دهد.
با وجود اینکه سلیمان روز بعد از این اظهارات سعی در سرپوش گذاشتن و اصلاح گاف عمدی خود داشت و خواستار تسریع در تدوین بیانیه وزارتی شد، اما این اظهارات در روند کمیته تدوین بیانیه وزارتی اختلال ایجاد کرد و باعث شد رویکرد چالشی در این مسیر بیشتر شود.
سلیمان که در این سخنرانی سعی کرد معادله به قول خودش چوبین و خشن ارتش و ملت و مقاومت را با معادله جایگزین سرزمین، ملت و ارزشهای مشترک تغییر دهد، توضیح نداد که در طول 30 سال اخیر چه گروهی از تمامیت ارضی سرزمین لبنان در برابر تجاوزهای مکرر صهیونیستها دفاع کرده است. وی حتی به منظور دقیق خود از ارزشهای مشترک هم اشارهای نکرده و نگفت که آیا فرار از مالیات و گماردن خویشان و نزدیکان در پستهای دولتی هم بخشی از این ارزشهاست؟
اظهارات نابخردانه سلیمان، در فضای مجازی نیز بازتاب گسترده ای داشت و لبنانیها و غیر لبنانیهایی که از سیاستهای سلیمان راضی نیستند را به واکنش واداشت.
فعالان اینترنتی در اظهارات خود نوشتهاند ساکن قصر بعبدا [میشل سلیمان] با این سخنان تمام حدود را شکسته و احترام خون شهدا و جانفشانی مقاومت در برابر صهیونیست ها را در تمام این سالها نگه نداشته است. آنها تاکید کردند موضع ناشیانه سلیمان آنهم اندکی قبل از پایان دوره ریاست جمهوری به عنوان حرکتی ناشایست در کارنامه وی ثبت خواهد شد.
عوامل و انگیزههای اصلی میشل سلیمان در بیان این اظهارات خارج از عرف سیاسی ناشناخته مانده، اما نگاهی به برخی تحولات سیاسی لبنان میتواند برخی از این عوامل را روشن کند.
تشکیل دولت جدید لبنان اگر برای بسیاری از لبنانیها یک خبر خوب بود، اما امیدهای میشل سلیمان رئیس جمهور لبنان را برای تمدید یا تجدید دوره ریاست جمهوری اش به یأس تبدیل کرد، وی که به نظر میرسد تمایل قلبی بسیاری برای ادامه ریاست جمهوریاش دارد و حتی در اظهاراتی رسمی نیز آمادگی خود را اعلام کرده، بعد از تشکیل دولت؛ رایزنی های خود با گروههای لبنانی در این زمینه را دنبال کرد، اما جریان های سیاسی علاقه ای به پیگیری این مطلب از خود نشان نمیدادند.
جانبداری سلیمان از عربستان سعودی بر خلاف جایگاه بی طرفانه ریاست جمهوری، این روزها وی را به جای محور حکمیت و قضاوت در مناقشات داخلی به مهرهای بیارزش در یکی از طرفین مناقشه تبدیل کرده است. واقعیت این است که سعودیها آخرین مستمسکی هستند که سلیمان دست به دامن آن برده تا با وتوی روند دموکراتیک در کشور بتواند بار دیگر به قدرت بازگردد، بویژه اینکه مقامات ریاض تحت برخی شرایط تلویحا رضایت خود را از این موضوع اعلام کردهاند. البته هزینه های راضی نگه داشتن طرف سعودی نیز در وهله اول خروج معادله "ارتش، ملت مقاومت" از بیانیه وزارتی است.
شکی نیست که میشل سلیمان بر خلاف اراده قلبی خود، با این اظهارات آینده سیاسی اش را در معرض خطر قرار داده است، وی شاید بتواند به این ترتیب حمایت عربستان و برخی از رهبران 14 مارس را به دست آورد، اما قطعا خود را از حمایت اکثریت مسیحیان و شیعیان لبنان و بسیاری از جریان اعتدالگرای اهل تسنن محروم کرده و جایگاه حکمیت خود که قانون اساسی لبنان به وی اعطا کرده بود را از دست داده است.
به هر روی بسیاری از مردم لبنان دیگر میشل سلیمان را رئیس جمهور لبنان نمیدانند، آنها معتقدند که وی با خیانت به سوگند ابتدای تصدی این منصب، عملا و قانونا جایگاه خود را از دست داده و از همین الان باید به فکر برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری بود، نمود این سخن نیز در بیانیه مختصر و مفید حزب الله لبنان بود که به حای اطلاق واژه رئیس جمهور به وی عبارت "ساکن کاخ بعبدا" را داد. اصطلاحی که این روزها بیش از هر عبارت دیگری در لبنان کاربرد دارد.
مردم لبنان به دنبال جایگزینی رئیس جمهوری هستند که خارج از مدار فکری جریانهای تکفیری و اشغالگران صهونیست، تفکر و عمل کند و به مقاومت به عنوان یکی از اهرمهای بقای لبنان نگاه کند، این یک ایده یا تحلیل نیست، بلکه واقعیتی تاریخی است که در شکستهای متوالی اشغالگر اسرائیلی از لبنان و برپایی معادله بازدارنده آغاز تجاوز جدید صهیونیستی خود را نشان داده است.
میشل سلیمان دیگر یک ساعت هم شایستگی تصدی کرسی ریاست جمهوری را ندارد، این را اوضاع حساس لبنان در شرایط بغرنج منطقهای نشان می دهد، شرایطی که نیازمند یک مرجعیت سیاسی بیطرف و آگاه و هوشیار است، نه یک شخصیت منفعتطلب و وابسته که عطش قدرت دارد. رئیس جمهور باید شخصی باشد که بتواند لبنان را به سلامت و با دولتی کارآ و فعال از این تنگنا خارج کند، تا شاید از تاثیرات منفی اوضاع منطقهای بر عرصه داخلی لبنان کاسته شود.
با وجود اینکه سلیمان روز بعد از این اظهارات سعی در سرپوش گذاشتن و اصلاح گاف عمدی خود داشت و خواستار تسریع در تدوین بیانیه وزارتی شد، اما این اظهارات در روند کمیته تدوین بیانیه وزارتی اختلال ایجاد کرد و باعث شد رویکرد چالشی در این مسیر بیشتر شود.
سلیمان که در این سخنرانی سعی کرد معادله به قول خودش چوبین و خشن ارتش و ملت و مقاومت را با معادله جایگزین سرزمین، ملت و ارزشهای مشترک تغییر دهد، توضیح نداد که در طول 30 سال اخیر چه گروهی از تمامیت ارضی سرزمین لبنان در برابر تجاوزهای مکرر صهیونیستها دفاع کرده است. وی حتی به منظور دقیق خود از ارزشهای مشترک هم اشارهای نکرده و نگفت که آیا فرار از مالیات و گماردن خویشان و نزدیکان در پستهای دولتی هم بخشی از این ارزشهاست؟
اظهارات نابخردانه سلیمان، در فضای مجازی نیز بازتاب گسترده ای داشت و لبنانیها و غیر لبنانیهایی که از سیاستهای سلیمان راضی نیستند را به واکنش واداشت.
فعالان اینترنتی در اظهارات خود نوشتهاند ساکن قصر بعبدا [میشل سلیمان] با این سخنان تمام حدود را شکسته و احترام خون شهدا و جانفشانی مقاومت در برابر صهیونیست ها را در تمام این سالها نگه نداشته است. آنها تاکید کردند موضع ناشیانه سلیمان آنهم اندکی قبل از پایان دوره ریاست جمهوری به عنوان حرکتی ناشایست در کارنامه وی ثبت خواهد شد.
تشکیل دولت جدید لبنان اگر برای بسیاری از لبنانیها یک خبر خوب بود، اما امیدهای میشل سلیمان رئیس جمهور لبنان را برای تمدید یا تجدید دوره ریاست جمهوری اش به یأس تبدیل کرد، وی که به نظر میرسد تمایل قلبی بسیاری برای ادامه ریاست جمهوریاش دارد و حتی در اظهاراتی رسمی نیز آمادگی خود را اعلام کرده، بعد از تشکیل دولت؛ رایزنی های خود با گروههای لبنانی در این زمینه را دنبال کرد، اما جریان های سیاسی علاقه ای به پیگیری این مطلب از خود نشان نمیدادند.
جانبداری سلیمان از عربستان سعودی بر خلاف جایگاه بی طرفانه ریاست جمهوری، این روزها وی را به جای محور حکمیت و قضاوت در مناقشات داخلی به مهرهای بیارزش در یکی از طرفین مناقشه تبدیل کرده است. واقعیت این است که سعودیها آخرین مستمسکی هستند که سلیمان دست به دامن آن برده تا با وتوی روند دموکراتیک در کشور بتواند بار دیگر به قدرت بازگردد، بویژه اینکه مقامات ریاض تحت برخی شرایط تلویحا رضایت خود را از این موضوع اعلام کردهاند. البته هزینه های راضی نگه داشتن طرف سعودی نیز در وهله اول خروج معادله "ارتش، ملت مقاومت" از بیانیه وزارتی است.
به هر روی بسیاری از مردم لبنان دیگر میشل سلیمان را رئیس جمهور لبنان نمیدانند، آنها معتقدند که وی با خیانت به سوگند ابتدای تصدی این منصب، عملا و قانونا جایگاه خود را از دست داده و از همین الان باید به فکر برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری بود، نمود این سخن نیز در بیانیه مختصر و مفید حزب الله لبنان بود که به حای اطلاق واژه رئیس جمهور به وی عبارت "ساکن کاخ بعبدا" را داد. اصطلاحی که این روزها بیش از هر عبارت دیگری در لبنان کاربرد دارد.
مردم لبنان به دنبال جایگزینی رئیس جمهوری هستند که خارج از مدار فکری جریانهای تکفیری و اشغالگران صهونیست، تفکر و عمل کند و به مقاومت به عنوان یکی از اهرمهای بقای لبنان نگاه کند، این یک ایده یا تحلیل نیست، بلکه واقعیتی تاریخی است که در شکستهای متوالی اشغالگر اسرائیلی از لبنان و برپایی معادله بازدارنده آغاز تجاوز جدید صهیونیستی خود را نشان داده است.
میشل سلیمان دیگر یک ساعت هم شایستگی تصدی کرسی ریاست جمهوری را ندارد، این را اوضاع حساس لبنان در شرایط بغرنج منطقهای نشان می دهد، شرایطی که نیازمند یک مرجعیت سیاسی بیطرف و آگاه و هوشیار است، نه یک شخصیت منفعتطلب و وابسته که عطش قدرت دارد. رئیس جمهور باید شخصی باشد که بتواند لبنان را به سلامت و با دولتی کارآ و فعال از این تنگنا خارج کند، تا شاید از تاثیرات منفی اوضاع منطقهای بر عرصه داخلی لبنان کاسته شود.
{$sepehr_album_10303}