به گزارش مشرق، محمد کاظم انبارلویی در یادداشتی به نقد مواضع روحانی در اختتامیه جشنواره مطبوعات پرداخت و نوشت: مواضع آقاي روحاني رئيسجمهور محترم در مراسم اختتاميه جشنواره مطبوعات واكنشهاي را در ميان نخبگان و اهل رسانه در همان جلسه به همراه داشت.
اگر با نگاه انصاف و عدالت بخواهيم به اين مواضع نگاه كنيم بايد از تاكيد رئيسجمهور بر حفظ اصول و ارزشها و رعايت حريم مقدسات و مردم قدرداني كنيم و از تاكيد ايشان به مبازه با فساد و نقش مطبوعات در اين باره هم سپاسگزار باشيم. اما نكاتي در اين نشست از سوي رئيسجمهور مطرح شد كه در شأن ايشان نبود و مراسم اختتاميه جشنواره را در حد يك ميتينگ سياسي فرو كاهيد.
به چند جمله از بيانات ايشان در زير توجه كنيد؛
- فشار و شيوه پليسي مسئله فرهنگي را حل نميكند
- بگذاريد همراهان دولت هم از آزادي و امنيت برخوردار باشند
- اگر دهانها بسته و قلمها شكسته شود، اعتماد عمومي از بين ميرود چشم و گوشها به سمت امكانات ارتباطي بيگانگان ميرود.
نميدانم مخاطب رئيسجمهور در بيان اين مواضع كيست؟
رئيسجمهور رئيس شوراي عالي انقلاب فرهنگي و رئيس شوراي امنيت ملي است. كجا و چه وقت در زمان كدام دولت مسائل فرهنگي را با فشار و شيوه پليسي خواستند حل كنند. اين يك تهمت به نظام و مردم و انقلاب است.
تنها وقتي ميشود اين داوري را درست بدانيم كه اهانت به خدا و مقدسات مردم، نشر اكاذيب و... را "مسئله فرهنگي" و تبليغ و ترويج فرهنگ منحط غرب و دفاع از سلطه فرهنگي آمريكا در ايران را "فعاليت فرهنگي" قابل دفاع بدانيم. عناوين مجرمانه ياد شده در قوانين كشور حساب و كتاب دارد.
رئيسجمهور محترم ميگويد بگذاريد همراهان دولت هم از آزادي و امنيت برخوردار باشند. چه كساني نميگذارند همراهان دولت از آزادي و امنيت برخوردار باشند. آيا كسي كه در روزنامه بهار روز عيد غدير، فلسفه غدير را زير سئوال ميبرد و روايت غدير را تحريف ميكند و كسي كه در روزنامه آسمان به خداوند متعال اهانت ميكند و حكم قصاص را غير انساني مينامد از همراهان دولت هستند؟ آيا آنها آزادند اين اهانتها را بكنند و بايد از امنيت برخوردار باشند؟
رئيسجمهور محترم ميگويد؛ اگر دهانها بسته و قلمها شكسته شود و... چه كسي در كشور ميخواهد دهاني را ببندد يا قلمي را بشكند. امروز به بركت مجوزهاي بيشماري كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي داده است هيچ دهاني بسته و هيچ قلمي شكسته نيست. البته دشمنان نظام و مردم هم از هيچ اهانتي دريغ ندارند. سخن اين است دفاع تلويحي و گاهي تصريحي دولت از اين اهانتها چه معني ميدهد؟
طبيعي است اين مواضع نه مصداقي در داخل دارد و نه ميشود زيادروي آن تكيه كرد. اما سئوال اين است كه چرا گفته ميشود و به درد چه كساني ميخورد. چرا بايد اتاق توليد فكر دولت در بخش رسانه و ارتباطات چنين مواضعي را طراحي كند و به طرح آن توسط رئيسجمهور در مراسم ياد شده رضايت دهد.
خانم اشتون مسئول سياست خارجي اروپا در دومين روز سفر خود با يكي از عناصر فتنه ملاقات كرد. اين ملاقات به بهانه نقض حقوق بشر در ايران بوده است. چندي پيش هم هيئتي از پارلمان اروپا به تهران آمدند و با دو تن از مجرمان فتنه 88 ملاقات كردند و يك جايزه نفيس 200 ميليون توماني به آنها دادند.
مواضع ياد شده فقط به درد خانم اشتون ميخورد كه با تكيه بر آن، ادعاهاي واهي خود در مورد نقص حقوق بشر در ايران را تكرار كند. در اين مورد چند نكته قابل اهميت است.
اولا: در حالي كه اجازه نقد چند و چون توافق ژنو رادر داخل نميدهند. بايد به افكار عمومي پاسخ دهند كه آيا ملاقات مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا با محكومين فتنه و حمايت از آنها هم جزء توافقات ژنو است؟
ثانيا: حمايت اجانب از كساني در كارنامه سياسي آنها مبارزه مسلحانه با نظام وجود دارد چه معني دارد؟ پس حقوق بشر بخوانيد (حقوق مردم ايران) اين وسط چه ميشود؟ اين فردي كه خانم اشتون با او ملاقات كرده در سابقه سياسي خود و شوهرش كه اكنون در فرانسه پناهنده است، پرونده محاربه و مبارزه مسلحانه با نظام دارد.
آقاي رئيسجمهور بايد دقت كنند هر وقت قرار است در عرصه ديپلماسي خارجي فعاليتي صورت گيرد طراحان نطق رئيسجمهور مطالبي را به ايشان ميگويند كه با منافع و مصالح ملي خيلي سازگار نيست.
اگر يادشان باشد يك روز قبل از مذاكرات ژنو و توافقات، مسئله خزانه خالي را مطرح كردند كه يك مطلب خلاف واقع بود و فقط مصرف خارجي داشت و به درد آن طرف ميز مذاكره ميخورد.
اكنون نيز اين حرفها فقط به درد بهانهجوييهاي خانم اشتون و اتحاديه اروپا براي متهم كردن ايران به نقض حقوق بشر ميخورد.
ثالثا: خانم اشتون در بيانيهاي رسمي در پايان سفر خود اعلام كرده است بخش عمدهاي از مذاكرات وي و مقامات ايراني روي مسئله حقوق بشر متمركز بوده است. اگر موضوع نقض حقوق بشر در توافقات وجود دارد لطفا رئيسجمهور بفرمايند آيا ما هم در ادعاهاي واقعي خود مبني بر نقص حقوق بشر در آمريكا و اروپا مطالبي مطرح كردهايم؟! اكنون آمريكا در اروپا زندانهاي سّري دارد كه از سراسر جهان كساني را به آنجا ميبرند و جز خودشان هيچ دولت اروپايي از محل آن خبر ندارد هزاران انسان آزاده را از 5 قاره ميگيرند و ميبرند اروپا شكنجه ميكنند و احدي هم اجازه بازديد از اين زندانها و ملاقات با آنها را ندارد.
زندان گوانتانامو كه رسواترين ويترين نقض حقوق بشر در جهان است مربوط به آمريكا و حاميان اروپايي آن است.
كشتار بيرحمانه مردم مظلوم افغانستان، پاكستان و عراق بزرگترين سند نقض حقوق بشر آمريكايي است.
حمايت از رژيم جعلي صهيونيستي و غصب سرزمين يك ملت مصداق روشني از نقض حقوق بشر است.
همين دخالت در اوكراين و راهاندازي يك كودتاي خونين براي سرنگوني يك دولت قانوني.... تازهترين قلم از اقلام فهرست نقض حقوق بشر است آمريكاييها و اروپاييها با اين گذشته ننگين چگونه به خود اجازه ميدهند از نقض حقوق بشر در ايران سخن بگويند. دولت ما چگونه به آنها اجازه داده در اين باره ورود كنند. اگر خانم اشتون دلش براي نقص حقوق بشر در ايران سوخته چرا با خانواده 17 هزار نفر شهداي ترور و خانواده شهداي هستهاي ملاقات نميكند. اينها سئوالاتي است كه متاسفانه پاسخي براي آن نيست.
کد خبر 292556
تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۶:۰۵
- ۹ نظر
- چاپ
اگر خانم اشتون دلش براي نقص حقوق بشر در ايران سوخته چرا با خانواده 17 هزار نفر شهداي ترور و خانواده شهداي هستهاي ملاقات نميكند.