فرصت‌ها و تهدیدهای فرهنگی موجود در هر تمدن و کشوری پتانسیل شگرفی در تعالی و سقوط یک جامعه دارد از این جهت آسیب‌شناسی فرهنگی، یکی از اصول قطعی و خدشه‌ناپذیر در هر جامعه ای محسوب می‌شود.

گروه گزارش ویژه مشرق - هم اکنون ایالت متحده آمریکا به عنوان دارنده قوی‌ترین سیستم رسانه‌ای با تولید سالانه هزاران قطعه موسیقی، انیمیشن، سریال و آثار سینمایی، در تئوریزه کردن اندیشه خود یکه‌تاز است.

این آثار رسانه‌ای به عنوان یکی از اثرگذارترین ابزار آلات فرهنگی در گستراندن اهداف ایالت متحده نقش پر رنگی را ایفا می‌کند، در این راستا انیمیشن به عنوان ابزاری سرگرم‌کننده و پرطرفدار که مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است از بالاترین ظرفیت برای شکل دادن به فرهنگ عمومی یک جامعه برخوردار است.

از این حیث، سالانه کمپانی‌های نامی و مشهور آمریکایی با ساخت تعداد قابل‌توجهی انیمیشن در راستای اجرای رسالت جهانی‌سازی گام مهمی را بر می‌دارند.

استودیوهای انیمیشن پیکسار (Pixar Animation Studios) را می‌توان یکی از پیش‌قراولان انیمیشن‌سازی دانست که در سال ۱۹۸۶ میلادی توسط استیو جابز و ادوین کتمول تأسیس شد.

این کمپانی در ابتدا با مشارکت در ساخت انیمیشن داستان اسباب‌بازی (Toy Story) خود را به شهرت رساند؛ در سال 2006 میلادی نیز والت دیزنی (The Walt Disney Company) یکی از بزرگ‌ترین کمپانی‌های رسانه‌ای و سرگرمی جهان به قیمت 7.4 میلیارد دلار پیکسار را از آن خود کرد و آن را به زیرمجموعه شرکت خود تبدیل کرد.

این کمپانی در سال 2009 میلادی با ساخت و پخش انیمیشن آپ (UP)، یکی از موفقت ترین انیمیشن‌های تاریخ سینما را رقم زده و موفق به دریافت جایزه اسکار شد.

انیمیشن آپ به عنوان یکی از بهترین و خوش‌ساخت‌ترین آثار سینمایی به کارگردانی و نویسندگی پیت داکتر و کمک کارگردانی باب پیترسون ساخته شده است.

از آثار گذشته پیت داکتر می‌توان به کارگردانی و همکاری در ساخت انیمیشن‌های داستان اسباب‌بازی (Toy Story)، شرکت هیولاها (Monsters,Inc) و وال- ای (WALL·E) اشاره کرد.

انیمیشن آپ در حوزه تکنیک و سبک طراحی، شخصیت‌پردازی و روند داستان از ماهرانه‌ترین انیميشن‌های پیکسار محسوب می‌شود؛ آپ را می‌توان در ژانر ماجرا جویی تلقی کرد و آن را انیمیشنی طنز که به تقابل و رابطه دو نسل متفاوت می‌پردازد مورد بررسی قرار داد.

طراحی چهره مربع گونه کارل فردریکسن (Carl Fredricksen) با صدای ادوارد آسنر (Edward Asner) و چهره دایره‌ای و شرقی راسل (Russell) با صدای بازیگر خردسال، جوردن ناگای (Jordan Nagai) فضایی نشاط آوری را برای مخاطب مهیا کرده است.

داستان آپ در ارتباط با پیرمردی به نام کارل فردریکسن می‌باشد که دارای طبعی خشک و چهره‌ای عبوس گونه می‌باشد اما گذشته وی که داستان فیلم را رقم می‌زد مربوط به دوران کودکی او می‌باشد.

در آغاز داستان، کارل کودکی ماجراجو و مجذوب خلبانی کاوشگر به نام چارلز مانتز (Charles Muntz) می‌باشد که مدعی کشف پرنده‌ای ماقبل تاریخ در سرزمینی گمشده واقع در آمریکای لاتین است، کارل پس از دیدن فیلم قهرمان محبوب خود در مسیر بازگشت به خانه با دختر بچه‌ای به نام اِلی آشنا می‌شود که او نیز همانند کارل، طرفدار چارلز می‌باشد و هر دو هم قسم می‌شوند تا روزی به آبشار بهشت (Paradise Falls) در سرزمین گمشده سفر کنند.

به مرور زمان و حرکت آرام و موزیکال انیمیشن، زندگی مشترک آن‌ها تا هنگام مرگ اِلی به پیش می رود و هیچ‌گاه کارل و اِلی به آرزوی خود نمی‌رسند.

کارل که یک فروشنده بادکنک است به تنهایی در خانه‌ای که تمامی خاطراتش با اِلی در آن است زندگی می‌کند، خانه‌ای که در تمامی اطراف آن ساخت‌وساز در حال صورت گرفتن است اما کارل تصمیم به تخلیه خانه خود ندارد.

در روزی پسربچه‌ای به نام راسل با آمدن به خانه فردریکسن خود را کاشف سرزمین‌های دور می‌نامد و تصمیم دارد برای به دست آوردن مدال به فردی سالخورده کمک کند تا بتواند به آخرین مدال دست یابد اما کارل او را نادیده گرفته و راسل را به بهانه‌ای از درب منزل خود رد می‌کند.

در این بین کارل نیز به دلیل کهولت سن از طرف خانه سالمندان موظف به ترک خانه خود است به این جهت او تصمیم می‌گیرد با تعداد زیادی از بادکنک‌های باد شده خانه خود را به سمت آرزوهای دوران کودکی خود و الی ببرد.

اما وی بعد از موفق شدن در به پرواز آوردن خانه خود متوجه حضور راسل می‌شود و از اینجا به بعد ماجراجویی آن دو آغاز می‌شود.

کارل بعد از رسیدن به جزیره گم شده،در عین ناباوری با قهرمان دوران کودیکیش مواجه می‌شود که برای به دست آوردن پرنده‌ای که در گذشته وعده‌اش را داده بود دست به هر عملی می‌زند.

چارلز توسط سگ‌های سخن گو خود که خدم و حشم وی محسوب می‌شوند تصمیم به گرفتن پرنده دارد اما او با مقاومت راسل که به طور اتفاقی با پرنده دوست شده مواجه می‌شود و کارل نیز که صرفاً تصمیم دارد به آبشار بهشت برود اهمیتی به نظر راسل نمی‌دهد و پرنده به دست چارلز می‌افتد.

کارل بعد از رسیدن به مکان آرزوهای خود پی به بی‌ارزش بودن این محل برده و تصمیم می‌گیرد تابه کمک راسل برود و در نهایت آنکه چارلز را شکست داده و موفق به نجات پرنده می‌شوند.

روند ذکرشده داستان در لایه‌های رویین آن نشان‌دهنده داستانی خوش تعلیق و سرگرم‌کننده می‌باشد اما این روند جذاب علیرغم شکل ظاهری دارای بار عمیق فلسفی و استراتژیک می‌باشد.

مطرح‌شدن سرزمین گمشده و یا سرزمین رویاها تحت عنوان آبشار بهشت که سفر به آنجا آرزوی دیرینه کارل و اِلی می‌باشد، در حوزه فلسفه تحت عنوان ناکجا آباد و یا آرمان‌شهر از چند هزار سال پیش تاکنون مطرح بوده و در میان اهل فلسفه نامی آشنا محسوب می‌شود.

در بررسی تطبیقی موضوع سرزمین گمشده و یا همان آرمان ‌شهر با انیمیشن آپ به نتایج قابل‌توجه و بعضاً متضاد با واقعیت اندیشه غربی مواجه می‌شویم.

در انیمیشن آپ، رسیدن به آبشار بهشت برای اِلی و کارل رویای دوران کودکی تا پیری آن دو محسوب می‌شود که در تمامی عمر برای رسیدن به آن تلاش می‌کردند؛ اِلی از دوران کودکی با داشتن کتابی که به ماجراجویی های خود اختصاص داشت به نوشتن داستان‌های روی‌داده زندگی خود می‌پرداخت و تصمیم بر این داشت تا بخشی از کتاب را به اتفاقات پس از رسیدن به آبشار بهشت اختصاص دهد.



اما کارل نیز که هنوز بر هدف خود مصمم است و تصمیم به برآورده کردن ارزوی اِلی دارد در نهایت تصمیم خود را گرفته و با به پرواز درآوردن خانه خود به سوی سرزمین رویایی به آرزوی خود دست می‌یابد و خانه خود را در کنار آبشار بهشت قرار داده و به آرامی بر صندلی راحتی خود تکیه می‌ِزد و سپس کتاب خاطرات ماجراجویی اِلی را بر می‌دارد تا ادامه آن را کامل کند اما در کمال ناباوری ادامه کتاب را از قبل پر شده می‌بیند و متوجه می‌شود که اِلی ادامه زندگی مشترک خود با کارل را در صفحات مخصوص به ماجراجویی در آبشار بهشت پر کرده است؛ کارل بعد از دیدن این صفحات شوکه شده و با عوض کردن نظر خود تصمیم می‌گیرد تا به کمک راسل بشتابد.

اگر نگاهی هوشمندانه به سکانس ذکرشده داشته باشیم نباید از فروریزی یک‌باره رویای رسیدن به سرزمین گمشده غفلت کرد، بدون شک اوج القای استراتژیک فیلم و پیام غیر مستقیم در نفی آرمان‌گرایی در این سکانس از انیمیشن ارائه شده است.

سازندگان فیلم به یک باره تمامی آمال و آرزوهای حضور در آبشار بهشت و زندگی در آنجا را نفی کرده و با تقبیح اتوپیاگرایی و ایدئالیسم این پیام را به مخاطب می‌رساند که زندگی در اتوپیا رویایی بیش نبوده و واقعیت زندگی همان رویدادهای روزمره و حوادث روزگار زندگی می‌باشد که خوشی‌ها و ناخوشی‌ها در آن رقم خورده است.

اصلی‌ترین القای استراتژیک فیلم به مخاطبان جهانی این انیمشن و بلاخص تمدن شرق که به نمایندگی از راسل در انیمیشن آپ حضور دارند موضوع عدم توجه به اتوپیاگرایی است، اما با کمی تعمق و بررسی در روند تاریخ فلسفه غرب با رویکردی معکوس مواجه خواهیم شد.

بزرگترین فیلسوف تاریخ تمدن غرب، ملقب به افلاطون یا پلاتون (Πλάτων)‏ در قرن چهارم پیش از میلاد به عنوان معمار ایده‌آلیست، آرمان‌شهر با نوشتن کتاب جمهور به شرح جامعه‌ای رویایی پرداخت و با معرفی کردن انسان به عنوان منشأ همه‌ی چیزها پایه تمدن غرب امروزی را بنا کرد.

در توصیف جمهور نوشته‌اند:

با همه‌ی اهمیت خود، نه تحقیقی علمی است و نه گزارشی تاریخی، بلکه شرح جامعه‌ای رویایی است؛ درعین‌حال کسانی به دیده موافقت به جمهور نگاه کرده و گفته‌اند: جمهور محصول کوششی است برای تبیین طبع انسانی از راه روانشناسی می‌باشد و سراسر جمهور بر این استوار است که همه‌ی نهادهای جامعه مانند سازمان طبقه‌ای، قانون، دین، هنر و جز این‌ها از نفس انسان‌ها نشأت گرفته‌اند.

به واقع جمهور با به تصویر کشیدن جامعه رویایی و مشخص کردن آرمان خود توانست در طی زمان بخشی از خاستگاه های فعلی جهان امروز را رقم بزند.

اما ارائه جامعه‌ای آرمانی محدود به جمهور افلاطون نمی‌شود بلکه پس از دوره میانی افرادی نظیر سر توماس مور یا قدیس توماس مور، با ارائه کتاب ناکجا آباد بین سال‌های 1515-1516 میلادی و ظاهرا تحت تاثیر جمهور افلاطون به شرح کشوری فرضی به نام آبراکسا پرداخته و جامعه مورد نظر خود را در آنجا ارائه کرده است.

و یا فرد دیگری به نام جیووانی دومینیکو توماسو کامپانلا، در سال 1602 میلادی نیز با ارایه شهر خورشید و با اعتقاد به ستاره‌شناسی به عنوان بنیاد علم، جامعه آرمانی خود را ارائه کرد.

در سال 1627 میلادی نیز فرانسیس بیکن، سیاست‌مدار و فیلسوف انگلیسی و بانی انقلاب علمی با ارائه آتلانتیس نو به شرح جامعه آرمانی خود پرداخته است.

این جامعه بر خلاف ناکجا آباد توماس مور که سیاسی بود، جامعه‌ای علمی است، چرا که بیکن معتقد بود راز بهروزی انسان در شناخت و تغییر طبیعت است. در این کتاب، اجتماعی تصویر شده است که در آن علم مقام حقیقی خود را یافته و بر همه‌ی چیزها حاکم شده است.

نکته قابل‌توجه در حوزه آرمان‌گرایی محل جغرافیای این جامعه است؛ افلاطون در تیمائوس، داستان کهنی از سرزمین آتلانتیس نقل کرده بود که در اعماق دریاهای غربی فرو رفته بود و بیکن آمریکای کشف‌ شده را با این آتلانتیس یکسان گرفت و آتلانتیس نویی در نظر آورد، او آتلانتیس نو را در اقیانوس آرام تعیین کرد و آن را جزیره‌ای سبز و خرم با مردمانی که لباس‌های تمیز و عالی پوشیده‌اند توصیف کرد.

در انیمیشن آپ نیز جزیره گمشده در آمریکای جنوبی به عنوان مکانی رویایی در نظر گرفته شده است حال آنکه سازندگان فیلم بر خلاف مشی اندیشه غرب این بار به نفی آرمان‌گرایی پرداخته و زندگی عادی و روزانه را به عنوان واقعیتی غیرقابل انکار که جایگزین ایدئالیسم شده است معرفی می‌کند.

حال سؤال مطرح آن است که چرا سازندگان این انیمیشن به عنوان بخشی از سیستم هالیوود در پی نفی آرمان‌گرایی به مخاطبان جهانی خود می‌باشند.

تمدن غرب و در رأس آن ایالت متحده آمریکا، به عنوان قطب اصلی فعلی جهان و داعیه‌دار لیبرالیسم به عنوان یکته تاز در میان تمامی ایدئولوژی‌های مطرح جهان آن آخرین مکتب فکری دانسته و تمامی قرائت‌هایی که در تضاد با اصول فلسفه لیبرالیسم باشد نفی می‌کند.

به گفته یوشی‌هیرو فرانسیس فوکویاما، متفکر آمریکایی ژاپنی‌الاصل، از آرمان دموکراسی لیبرال نمی‌توان به چیز بهتری دست یافت و غیر از مدل سرمایه‌داری دموکرات لیبرال کمتر نسخه‌ای از تجدد وجود دارد که ظاهر موفقی داشته باشد.

جاری بودن تفکر فوکویاما در تمامی لایه‌های سیستم ایالت متحده موجب شده چنین تمدنی خود را همان جامعه آرمانی بداند و هیچ‌گاه جز خود را نپذیرد و از دشمنی و جنگ با دیگر تفکرات کوتاهی نکند.

حال دستگاه رسانه‌ای این تمدن با نفی اتوپیاگرایی، علیرغم آنکه خود این مسیر را در طول سه هزار سال قبل طی کرده است سعی دارد با رساندن پیام نفی آرمانگرایی به جهانیان و پذیراندن واقعیت فعلی در قالب آن، همچنان با ایدئولوژی لیبرالیسم بتازد.

از این حیث انیمیشن 170 میلیارد دلاری آپ را، نه صرفاً یک سرگرمی کوتاه مدت بلکه یک داستان فلسفی در جهت آرمان لیبرالیسم می‌توان توصیف کرد.


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 35
  • در انتظار بررسی: 2
  • غیر قابل انتشار: 6
  • ۰۲:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    6 8
    الان اگه سازنده اثر رو بیاری ازت میپرسه: خدایی همه اینا که گفتی کار من بوده؟! توهم توهم
  • ۰۳:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    2 3
    با تشکر از این تحلیل دقیق باید خاطر نشان کرد که آنچه در این انیمشن تبلیغ می شود هر روز از سوی بردگان فکری لیبرال دکوکراسی - یعنی روشنفکران کشورهای جهان سوم- در حال تکرار است و هر روز می شنویم که " باید ایدئولوژی را کنار گذاشت" و " راز موفقیت و توسعه در انکار ایدئولوژی است". جملاتی که این روزها کاملا برای مخاطبان ایرانی و مخصوصان اقشار دانشگاه دیده آشنا است. اما چرا چنین ادعایی مطرح می شود؟ چون هر ایدئولوژی در ذات خود برای تحقق رسیدن به یک آرمانشهر که از سوی ایدئولوگهای آن تعریف شده است ایجاد می شود. ایدئولوژیهایی مبتنی بر تحقق حاکمیت اسلامی و یا کمونیسم یا نازیسم و... همه در ذهن خود یک مدینه فاضله تعریف کرده اند. اما نکته بسیار مهم - که روشنفکران ایرانی و امثال زیبا کلام ها عمدا یا سهوا از آن غفلت می کنند-این است که لیبرال دموکراسی هم خود ایدئولوژی است که اکنون ایدئولوژی مسلط بر جهان است. در ایدئولوژی مدینه فاضله همین وضعیت فعلی تسلط لیبرال دموکراسی است و چون این سلطه عملا تحقق یافته این ایدئولوژی به نقطه مدینه فاضله ایدئولوگهای خود رسیده است و الان متوجه شده است که این مدینه فاضله باز هم با آنچهدر فطرت آنسانها "خوب و مطلوب" شناخته می شود فرق دارد، دارد با شدت تقلا می کند که به مردم دنیا بقبولاند بهتر از این دیگر وجود ندارد . و مدینه فاضله همین است که می بینید! برای همین شعار نفی ایدئولوژی را می دهد. در حای که همین شعار نفی ایدئولوژی انحصار طلبانه ترین شکل ایدئولوژی پردازی است که نه تنها تمام ایدئولوژیهای دیگر را از بیخ انکار می کند بلکه حتی فکر کردن به چیزی بهتر را هم مورد هجمه و تمسخر و سرکوب قرار می دهد. این است تمام دلیل اینکه چرا نظامی مانند جمهوری اسلامی از بدو تشکیل اینچنین مورد غضب و فشار همه جانبه "جامعه جهانی" قرار دارد. چون مدینه فاضله ای که امام خمینی تعریف کرد با مدینه فاضله آنها متفاوت بود. اما الان دشمن فهمیده باید چه کند. رسما از داخل تبلیغ می کنید دست از ایدئولوژی بردارید و این یعنی اینکه یا به ایدئولوژی ما بپیوندید و یا بمیرید. بنابراین نظریه جنگ تمدنهای هانتینگتون تنها یک رد گم کنی بود. آنچه واقعیت دارد جگ بیرحمانه و سخت میان ایدئولوژیها است. آنها استدلال می کنند باقی ماندن بر ایدئولوژی برایتان هزینه دارد. و راست می گویند چرا که هر جنگی هزینه دارد. اما درد آنها از این است که ایدئولوژی اسلامی ما معتقد است مقام انسان و کرامت انسان فراتر از آن است که بشود آنها را با معیارهای اقتصادی مورد سنجش قرار داد. و همه دعوا در همین نقطه به تعریف انسان بر می گردد. اصرار بی نظیر غرب برای معرفی انسان به عنوان حیوانی با نیازهای خلاصه شده در غرایز و مادیات حیوانی دقیقا به همین منظور است. برای همین است که همه دنیا باید نظریه داروین را قبل کنند و هر محقق و پژوهشگری که به بطلان بدیهی آن اشاره کند از دانشگاههای جهان اخراج می شود. حتی اشاره به این حقیقت ثایت که هر موج زنده تعداد کروموزوم های منحصر بفردی دارد و امکان ندارد یک گونه با تولید مثل به گونه ای دیگر تبدیل شود و تعداد کرومزومهایش تغییر کند، می تواند تعلیق از کار و یا بایکوت حجوامع علمی جهانی را در پی داشته باشد! لذا می بینید که همه آنچه غرب به عنوان علم و تکنولوژی و اصول اقتصادی و جامعه شناسی و رواشناسی و.. بنا کرده است دقیقا بر اساس تعریف آنها از مقام انسان است. جای تاسف است که ما همان کتابها و نوشتارهای غربیها را که که در تمام زمینه های علوم از تعریف خاص آنها در مورد انسان نشات گرفته است را در ترجمه کرده و در دانشگاههایمان درس می دهیم و بعد متحیریم که چرا فارغ التحصیلان دانشگاهی ما اکثرا افرادی بی اعتقاد به اسلام و انقلاب و .. از کار در می آیند و چرا دانشگاه همیشه نقطه امید دشمن است. برادران و خواهران حزب اللهی! ما راه را اشتباه کرده ایم . با جمع آوری ماهواره و گذاشتن گشت ارشاد و جدا سازی دانشگاهها مشکل ما حل نخواهد شد. ما باید دوباره برگردیم به همان شرایط رنسانس اروپایی ها در قرون 14 تا 16 میلادی و از ابتدا تعریف خود را از انسان مبنای تدوین همه علوم اعم از علوم انسانی و غیر انسانی قرار دهیم. تنها با این ترتیب خواهیم توانست رنسانس اسلامی واقعی ایجاد کنیم و دانشگاه اسلامی و جامعه اسلامی داشته باشیم. اما تا زمانی که از بحث در مورد انسان و مقام انسان وحشت داریم و کسانی که از مقام انسان و مدینه فاضله انسانی سخن می گویند کوروکرانه متهم به اومانیسم می شوند و تا زمانی که با راه حلهای سطحی و شعاری قصد برخورد با دشمن را داریم و فکر می کنیم پازیت گذاشتن بر ماهواره ها و یا فیلترینگ راه چاره است، مطمئن باشید سر انجام محکوم به سقوط در دامان ایدئولوژی لیبرال دموکراسی خواهیم بود.
  • ۰۳:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    8 0
    این همه مطلب نوشتید تا یکی دو نکته از توش در بیارید. میشه به جای فقط نقد کردن کاری بکنید و یک بار هم ما برای دنیا کارتن بسازیم و حرف های خودمون رو این قدر غیر مستقیم و به قولی زیرکانه به مخاطبان در دنیا بگیم
  • آزیتا ۰۴:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    2 0
    خب بعدش چی؟
  • ۰۴:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    4 9
    یک انیمیشن کملا ماسونی صهیونی برای تسخیر ذهن جوانان عفیف ایرانی. بلند بگو مرگ بر امریکا
  • amir ۰۹:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    1 1
    احسنت به تو واقعا درست بود حرفت و مطلب مشرق رو کامل کردی تشکر
  • ۰۹:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    3 2
    اول فساد اقتصادی رو رفع کنیم . بعدا میشه حرفای گنده گنده زد . وقتی هنوز میری تو ادارات همه ازت رشوه می خوان هیچ غلطی نمی شه کرد.
  • ۰۹:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    0 0
    بعدش ما یه فکری براش میکنیم شما بخواب
  • ۱۰:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    6 1
    اونا برای مخاطبین خودشون و طبق فرهنگ و باورهای خودشون فیلم میسازن، این مقاله مثل این میمونه که یه مجله امریکایی بیاد و از فیلم روز واقعه یا سریال یوسف انتقاد کنه و بگه این بر اساس جهان بینی ایرانی هاست! خوب معلومه که بر اساس جهان بینی ماست، مگر قرار بود که نباشه؟ فیلم، داستان، گیم و هر چیز دیگه ساخته میشه و خودش محصول مخاطبش رو پیدا میکنه و اگر محصولی خریدار نداشته باشه یا خوب ساخته نشده یا با اعقاید مخاطبش هماهنگ نیست.
  • شناس ۱۰:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    1 0
    انیمیشن سازی ما خیلی نمادگراست و از همون اول می خواد تبلیغ قرهنگ و ایده آل های ما رو بکنه ولی اینطوری نیمشه بیننده جذب کرد. اول باید با ساخت کارای خوش ساخت و قشنگ که واقعا قابل استفاده برای کل دنیا باشه نه فقط فارسی زبانان(مثل پویانمایی شکرستون) که فقط ما می فهمیم چه خبره و اگه بخواد دوبله بشه لهجه اصفهانی و ... رو چطوری می خوان برای بیننده های خارجی دوبله کنن. بعدش باید یه گروه بزرگ و کامل با بهترین امکانات و حمایت همه جانبه کار کنن و اصلا کار سخیف به درد نمی خوره
  • ۱۰:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    3 3
    اتفاقا زمانی می توانیم کارتونهای تاثیر گذار بسازیم که متوجه باشیم چرا و با چه فلسفه ای کارتون می سازیم. این مقاله بسیار با ارزش بود.
  • بی تدبیری ۱۱:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    2 3
    آقای متوهم !!! خود غربی ها کتاب نوشتن میگن پشت تمام فیلم های مطرحشون فلسفه است بعد شما میایی مسخره می کنی . شما با این طرز تفکرتون بیشتر خودتون رو مورد تمسخر قرار میدین. بهتره یه سری به سایت andphilosophy.com بزنی تا متوجه بشی کیه که توهم زده . جناب بهتره از خواب خرگوشی بیرون بیایی و این رو متوجه بشی که هالیوود برای سرگرمی فیلم و انیمیشن نمیسازه بلکه پشت تمام اثار اونها ایدئولوژی و فلسفه وجود داره . این نکته رو هم بدون فیلم های مطرح امریکایی و اروپایی اتاق فکر دارن و تو اون اتاق فکر اساتید مطرح تیم رو از منظر فکری و فلسفی پشتیبانی می کنن . مثل ایران نیست که یارو از خانواده اش قهر کرده بیاد فیلم بسازه . تنها کافیه به هزینه هایی که بخصوص امریکایی ها در این زمینه برای ساخت انیمیشن و فیلم سینمایی به کار می گیرن توجه کنید. مشرق جان لطفا منتشر کنید.
  • محمد ۱۱:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    1 0
    جای تاسف است که بامهارت بالای دوبله کنندگان ایرانی جذابیت این انیمیشنها افزایش یافته ومتاسفانه آنچنان که باید درمضامین گفتگوهای ارایه شده در این کارها که حاوی پیامهای غرب است تغییر صورت نمیگیرد
  • ۱۱:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    1 0
    ناشناس 3:21 با بیشتر حرفهات موافقم اما به نظرم در مورد این که اگر بخواهیم از مقام انسان و مدینه فاضله انسانی سخن بگوییم، و اگر در این سخن رابطه درستی را بین خالق و مخلوق تشریح کنیم، هرگز متهم به اومانیسم نمی شویم. حتی در جامعه امروزمان. ولی مشکل اصلی آن است که وقتی می خواهیم انسان و انسانیت را شرح دهیم به نکاتی مهم توجه نمی کنیم، مثلا: -به خلقت انسان و خالق انسان -به خلقیات انسان و نفس های اماره و ... (ان النفس لامارة بالسوء الا ما رحم ربی) -به رهنمودهای خالق در مورد انسان مثل آیاتی که اکثریت را از ملاک بودن خارج می کند: اکثرهم لایعقلون، اکثرهم لایفهمون و ... -به فانی بودن دنیا و نقش دنیا در زندگی ابدی انسان اگر تشریحی که از وضعیت انسان می کنیم درست باشد هرگز حتی به وادی امانیسم حتی نزدیک هم نخواهیم شد. مشکل ما این است که هرگز دو طرف این رابطه را به یکسان نگاه نمی کنیم و همیشه یا فقط به زندگی دنیوی نگاه می کنیم و یا اخروی... در صورتی که باید هر دو زندگی را توأمان در نظر گرفت تا نه به وادی افراط بیفتیم و نه تفریط ...
  • ۱۱:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    0 0
    به ناشناس 11:32 البته منظورم این بود که همین تمایز و دو قطبی سازی میان خالق و مخلوق و خدا و انسان است که عین اومانیسم است. کسانی که در غرب طرف انسان این دو قطبی را می چسبند و کسانی در کشور خودمان به خیال خودشان طرف خدای این دو قطبی را می چسبند هر دو در واقع دارند یک چیز می گویند و هر دو در باطل هستند. حال آنکه دین خدا عین فطرت انسان است: فأقم وجهك للدين حنيفا فطرة الله التي فطر الناس عليها لا تبديل لخلق الله ذلك الدين القيم ولكن أكثر الناس لا يعلمون همین تفکری که با تفسیری کاملا جهت دار از قرآن دو قطبی انسان- خدا را اختراع می کند ، عامل همه مشکلات است. اینکه انسانها دارای صفات الهی هستند مانند حب ذات و یا تکبر و حتی شهوات - که آنهم به دلیل تمایل ذاتی به کمال مطلق است- دلیلی بدی انسان نیست. بلکه تنها این انسان است که در راه رسیدن به این کمال دچار عدم توازن می شود و مثلا فراموش می کند که هدف از خوردن و آشامیدن و جمع شدن کسب لذت نیست. برای همین حتی نفس اماره هم به خودی خود بد نیست که اگر بد بود اصلا آفریده نمی شد. بدی زمانی ایجاد می شود که یک صفت نسبت به صفات دیگر دچار نقص شود و این نقص است که ما آن را شر می نامیم نه خود آن صفت. این حقیقت که اکثر انسانها متوجه این نقص نیستند و درک مفهوم خیر و شر را نمی کنند به معنای تحقیر نیست. پس این رویکرد که می گوید بیاید انسان را بکوبیم و تحقیر کنیم تا خدا بر اریکه قدرت قرار گیرد با آن تفکری که می گوید خدا را بکوبیم تا انسان به لذت برسد هر دو باطلند. پس ابتدا باید مبنای تعریف انسان را درست بفهمیم و از افتادن در دام دوقطبی سازی خودداری کنیم. در اینجا است که بحث فطرت مشترک انسانی مطرح می شود و می شود از انسانی سخن گفت که دیگر یک حیوان مصرف کننده و یا یک حیوان در قفس خدا نیست. این انسان که فطرتش به طور کامل شکوفا شده و مدینه فاضله انسانی در وجود خودش است همان انسان کامل است. متاسفانه جامعه ما و مخصوصا طیف متدینان سنتی که گمان می کنند منظور از بندگی خدا همان اطاعت رعیت وار از یک ارباب است ، این بحثها را انحراف از اسلام و به غلط اومانیسم تصور می کنند! فکر نمی کنم لازم باشد مصادیقش را ذکر کنم.
  • ۱۲:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    1 1
    سه عنصر اقتصاد، فرهنگ و علم باید به موازات هم رشد نمایند
  • سجاد ۱۲:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    1 1
    نظر شما متینه ولی تا زمانی که فلسفه خوبی نداشته باشیم موفق نخواهیم شد باید با فلسفه اسلامی که مخالف این فلسفه غربی است بتوانیم با ابزار آلات فرهنگی به مقابله پرداخته و به این وسیله کاری نکنیم که همه به سمت سبک تفکر و زندگی غربی کشیده شوند...
  • ۱۲:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    0 1
    صدا و سیما با این بودجه میلیاردی چرا مخاطب نداره؟ من و تو و فارسی وان با یکصدم بودجه صدا وسیما چرا مخاطب بیشتری داره؟
  • ۱۳:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    1 0
    ببخشید کدوم تحلیل؟ توی این مطلب که فقط با عکس و تیتر بزک شده بود هیچ مطلب تحلیلی وجود نداشت. کنار هم قرار دادن مطالب درست و بی ربط با هم رو که نمیشه با چندتا عکس تحلیل نامید
  • ۱۴:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    1 0
    قشنگ بود اماخیلی دیر گزارش دادین
  • کاپیتان ۱۴:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    0 0
    دم همتون گرم من خیلی حوصله نکردم دقیق بخونم(عین درس خوندنم!) واسه همینم نظر نمیذارم ولی ناشناس از سوئد دمت گرم کامنتت از کل مقاله بیشتر بود من شوکه شدم
  • امیری ۱۵:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    2 0
    با عرض سلام و خسته نباشید. ظاهرا هزینه ساخت انیمیشن آپ را به اشتباه نوشته اید 170 میلیارد دلار ، به جای 170 میلیون دلار ان شاء الله همیشه سالم و شاداب در پناه آقا امام زمان باشید. یاعلی
  • ۱۶:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    0 0
    تا حالا فکر نکردی شاید این سیستم بهتر باشه که مردم بیشتر طرفش میرن و هرکی با این سیستم کار کرده موفقتر شده؟
  • عزت ۲۳:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۲
    1 0
    همون قدر که تا الان فکر کردید بسه اگه میخوام حرفی برای گفتن داشته باشیم باید ماهم بسازیم نا اینکه هی...
  • ۰۴:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
    0 0
    فوبياي غرب
  • ۱۰:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
    1 0
    کسی هم نگفت انها برای غیر مخاطبشان فیلم میسازند بحث بر سر این است که محتوا محتوائی غیر الهی و در جهت اومانیسم محوری است
  • ۱۲:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
    1 0
    واقعا کارتون رو دیدید؟؟؟ اینا که به همون به قول شما آرمان شهر می رن و هدفشون رو دنبال می کنند؟ چی دارید می گید؟ اگر لیبرال ها در مبارزه با آرمان شهرگرایی اند پس مبادا فردا دوباره بیاید بگید «فیلم های لیبرالیستی امریکایی آمریکا رو به عنوان آرمان شهر معرفی می کنند»ها همین قدر بدونید که به این ها می گن تناقض و بر اساس چه فلسفه ی اسلامی و چه فلسفه ی غرب و چه هر عقل سلیم دیگری این کارهای شما مغالطاتی رسانه ای بیش نیست. شما چرا مثل لیبرال ها رفتار می کنید؟؟؟
  • محمد رضا ۱۲:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
    1 0
    متاسفانه ما فکر می کنیم چون چیزی را درک نمی کنیم همه هم همینطوند! در واقع ادعا و لجاجت و قد بودمون باعث می شه که هر وقت چیزی فراتر از دانش ما بود اون را نادیده بگیریم و بهش ناسزا بگیم! مسلما شان این نوع برخوردها در حد یک انسان مسلمان نیست. اگه صهیونیست ها قرار بود مثل من و شما باشه که هیچ وقت نمی تونست همه جهان رو بازی بده!
  • ۱۳:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
    0 0
    دوست عزیز شما انگار فیلم رو ندیدی و مطلب رو نخوندی
  • ۱۳:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
    1 0
    آره دیگه!!!!! داداش فکر کردی اونا مثل ما الافن برا هر فریم قطعا با فکر جلو رفتن
  • ۱۳:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
    0 0
    اینجاشو نخوندی انگار: حال دستگاه رسانه‌ای این تمدن با نفی اتوپیاگرایی، علیرغم آنکه خود این مسیر را در طول سه هزار سال قبل طی کرده است سعی دارد با رساندن پیام نفی آرمانگرایی به جهانیان و پذیراندن واقعیت فعلی در قالب آن، همچنان با ایدئولوژی لیبرالیسم بتازد.
  • رضا ۰۸:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۴
    0 0
    اشتباهی مثبت دادم. بعدش سلامتی!
  • ۱۲:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۴
    2 0
    جوجه گفتا که مادرم ترسوست به خیالش که گربه هم لولوست گربه حیوان خوش خط و خالیست فکر آزار جوجه هرگز نیست
  • ۱۳:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۱
    3 0
    من یه انیمیشن ساز هستم . با شرکت صبا کار میکنم . وام گرفتم کار ساختم بد بخت شدم رفت . تو این مملکت اگه به بالا وصل باشی هستی اگه نه بر بمیر .
  • ۰۵:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۴
    4 0
    اين همه داستان انيميشن رو نوشتيد( كساني كه انيميشن رو نديدن حق خواندن نقدش رو ندارن چون اينطوري هرچي تو نقد ذكر بشه رو ميپذيرن به دليل عدم اطلاعات كافي) بعد يهو افلاطون رو به اين انيميشن ربط داديد !!! انتهاي اين انيميشن اون پير مرد به شهر بر ميگرده اما خونه در نهايت به ابشار بهشت ( از نظر نقد شما همان جهان برتر) ميرسه و اين نشون ميده كه يا غرب كاري به جهان مادي و معنوي نداشته و فقط انيميشن رو ساخته يا اينكه غرب به اين جهان اعتقاد داره و به اين جهان ميرسه ، اين نقد نبود فقط انيميشن رو روايت كرديد ، گذري در تاريخ زديد و پاي فيلسوف هارو وسط كشيديد در اخر هم نظر خودتون رو در لباس نقد و بررسي بيان كرديد . كار شركت ساخت انيميشن و پول در آوردن از اين طريقه و هرچه بودجه صرف ساخت ميشه چند برابر به جيبشون برميگرده اين بودجه ها خرج ميشه براي دريافت سود بيشتر نه براي چيز ديگه ، اگر هم دولت خيلي نگرانه بهتره جلوي اختلاص ها و اصراف هارو بگيره و با پولش بودجه ي لازم براي ساخت انيميشن ايراني رو تامين كنه يا حداقل انيميشن ساز هارو ياري كنه با نقد كردن چيزي درست نميشه .

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس