بخش عظیمی از مخاطب سینمای ایران به سینمای ده‌نمکی توجه خاص دارد، پس به جای ایراد گرفتن به اُملت‌های آقای ده‌نمکی، با نقدهای مشفقانه، دستور تهیه‌ غذاهای لذیذ را به او پیشنهاد دهید.

ده‌نمکی در سینما؛ شاید به دیده‌ی انصاف/ آقای کارگردان را به جای حذف حرفه‌ای کنید//آقای داوودی
گروه فرهنگی مشرق - به هر حال یکی از اقشار تاثیرگذار فرهنگی طلاب و روحانیون هستند، قشری که جهت‌دهی صحیح مسائل فرهنگی از دید رهبر انقلاب به عهده آن‌هاست. آنجا که می‌فرمایند: «وظیفه جهت دهی صحیح فرهنگی و منطبق با ارزش‌ها واعتقادات دینی برعهده روحانیت و حوزه علمیه است.» از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1389/8/1

و شاید برایتان جالب باشد که سینما را با قلم و دید طلاب و روحانیون بخوانید، مخصوصا اگر این سینما سینمای مسعود ده‌نمکی باشد. کسی که نمی‌شود نادیده‌اش گرفت. کسی که جدای از فروش میلیاردی فیلم‌هایش خودش انسانی است با تفکراتی که بخواهیم یا نخواهیم بخشی از جامعه را درگیر خود کرده و می‌کند. از برخی طرفداران بی‌ترمز گرفته تا برخی منتقدان کم‌انصاف و در پاره‌ای موارد بی‌انصاف و تا جماعتی که اساسا سینمایی در سبد فرهنگی خانواده‌شان نیست مگر سینمای ده‌نمکی. حالا هم که آخرین اثرش(معراجی‌ها) خوب می‌فروشد و همه اینها دلیل می‌شود تا طلبه‌ای از ده‌نمکی و سینمایش حرف بزند.

***مسعود ده‌نمکی، خودشو بیار، اسمشو نیار

فیلم‌های ده‌نمکی برای سینماداران و صنف اکران و نمایش، جزو محبوب‌ترین‌هاست و سال‌هایی که او فیلم نسازد، سال خوش برای این قشر نیست. چه بخواهیم چه نخواهیم، برایمان چه تلخ باشد، چه شیرین! مسعود ده‌نمکی یکی از جریان‌های سینمای کشور است. باز هم اشتباه برداشت نشود! ایشان فاقد سینمای جریان‌ساز است! اما آثار ایشان به مثابه یک شریان حیاتی در سیستم اقتصادی سینمای کشور محسوب می‌شود.

او با هر کدام از فیلم‌هایش، مبلغ قابل توجهی را به سینمای راکد کشور تزریق کرده است. به همین دلیل است که نادیده گرفتن این فیلم‌ساز نوپا و جوان(به اعتبار سابقه‌ سینمایی‌) بسیار بی‌انصافی است. چشم بستن به روی واقعیت ده‌نمکی چشم بستن به روی بیست و چند میلیارد تومان پولی است که شاید به جرأت بتوان گفت بیش از 25% اقتصاد این چند ساله سینما را به تنهایی به دوش کشیده است. کاری نداریم که همین سینمادارها برای حفظ تیپ روشن‌فکری‌شان هم که شده در ظاهر از فیلم‌های ده‌نمکی اظهار ناخرسندی می‌کنند و پیشوند استاد را برای سینماگران ضد مخاطب غرغره.

***طرفداری و نقد کارگردان به جای فیلم
از همان زمان که ده‌نمکی به سینما پا نهاد و اخراجی‌ها روی پرده رفت، یادداشت‌های بسیاری بر له، یا علیه وی در فضای مکتوب و مجازی منتشر گردید. عده‌ای با ذکر دلائلی بر پشتیبانی دولتی و ارگان‌های رسمی از فیلم و شرایط اکران، وی را متهم به ویژه‌خواری و دولتی بودن می‌کردند، عده‌ی دیگری هم به نفع این "سرباز جدید جبهه انقلاب اسلامی در سینما"، وارد میدان شده بودند.

گروه اول نهایت سعی خود را می‌کردند تا وی را بی‌سواد و فیلم‌فارسی‌ساز معرفی کنند و گروه دوم نیز طبق معمول سعی در اسطوره‌سازی از این سرباز جدید جبهه سینما داشتند. آن‌چه در این سال‌ها در کنار فیلم‌های ده‌نمکی دیده‌ایم بیش از آن‌که به نقد فیلم‌هایش و رویکرد رسانه‌ای او مربوط شود به نقد عملکرد شخصی‌اش مربوط بوده است.

یادداشت‌هایی سرشار از احساس نفرت، محبت، انزجار و ذوق‌زدگی و... آنقدر زیاد بوده و هستند که بیشتر از فیلمش به شخصیت و رفتارهای شخصی‌اش پرداخته می‌شده و می‌شود. جنجال‌هایی که در جلسات اکران دانشجویی یا جلسات نقد فیلم روی می‌داده و می‌دهد شاهد این مدعا هستند.

ولی آن‌چه در قبال ده‌نمکی رخ داد از هر طرف خارج از انصاف بود. چه مدعیان طرفداری‌ا‌ش و چه کسانی که فیلمش را در زمان اکران دزدیدند و به صورت قاچاق روی اینترنت گذاشتند. حتی آنقدر شخصیت وی، فارغ از فیلمش مورد توجه بود که رسانه‌های خارجی نیز به تخریب و رپرتاژ آگهی تحریم فیلمش پرداختند.

البته این مسائل برای این روزنامه‌نگار کارکشته چنان هم ناخوش‌آیند نبود. چرا که از برکت همین حواشی، گیشه‌ فیلمش کهکشانی می‌شد.

***مسعودخان و تولیدات بالیوودی‌اش
تنها و تنها دلیل آقای کارگردان بر کیفیت آثار هنری‌اش استقبال بالای مردم از فیلم‌هایش بوده. به نحوی که واقعاً بحث فنی راجع به ساختار و فرم و حتی داستان فیلم‌هایش بحثی بیهوده و عبث بوده و هست. حالا باید دید چرا فیلم‌های ده‌نمکی آنقدر پرفروش است که پشت کارگردانش به مخاطبان گرم است؟

استقبال مردم از یک اثر هنری یا هر چیز دیگر یک پدیده‌ اجتماعی است و نمی‌توان برای آن یک دلیل خاص معرفی کرد. مولفه‌های بسیاری در این استقبال تأثیر گذار است اما به زعم نگارنده مهم‌ترین دلیل استقبال مردمی از آثار مورد بحث، مضامین مردمی با بیانی ساده است. هم‌اکنون بر کسی پوشیده نیست که سینمای ایران چه در سطح مدیران و عوامل و چه در سطح مخاطب سینمایی مضمون‌زده و محتوا محور است.

کافی است از چند نفر از تماشاگران فیلم‌های سینمایی بپرسید فیلم چطور بود؟ به طور قطع مخاطبین به ایده‌ی ناظر فیلم و پیامی که داستان فیلم دربر داشته، اشاره خواهند کرد. همین امر باعث شده که فیلم‌هایی نظیر اخراجی‌ها با استفاده از مضامینی محترم، با زبانی عامیانه مردم را راضی از سینما بیرون بفرستد.

درست مانند آن‌چه در سینمای هند و بالیوود مشاهده می‌کنیم. فیلم‌هایی که در حال حاضر، پرفروش‌ترین محصول در سطح ویدئوکلوپ‌های کشور است. مضامین فیلم‌های هندی بسیار مورد علاقه‌ی طبقه متوسط و ضعیف جامعه‌ی هند است. طبقه‌ای که توان بیان حرف‌ها و درد و دل‌هایش را ندارد و صرفاً نیاز دارد تا با هم‌ذات‌پنداری ناقص با یک ستاره‌ی سینمایی حرف‌ها و مطالبه‌هایش را از دهان او بشنود و کمی آرام شود. مخاطبی که دلش می‌خواهد پلیس رشوه‌گیر را زیر مشت و لگدش له و لورده کند ولی نمی‌تواند. در سالن سینما به این خواسته قلبی خود می‌رسد.

مضامینی که در فیلم اخراجی‌ها یک تا سه و رسوایی ولو به صورت پراکنده و بی‌نظم، مشاهده می‌شود جزو مسائلی است که جامعه‌ی متوسط ایران به خوبی آن را درک می‌کند و به عبارتی حرف دل مخاطب است. مخاطب ایرانی دوست دارد یک حاجی بازاری ریاکار را رسوا و تحقیر کند. می‌خواهد کسی او را از روی ظاهرش قضاوت نکند. می‌خواهد بگوید اگر پایش بیفتد از مجید سوزوکی به آقا مجید شهادت طلب تبدیل می‌شود. مخاطب ایرانی می‌خواهد شریفی‌نیای اخراجی‌ها و کاندید ریاکار اخراجی‌ها 3 را به نیابت از تمام سیاست‌مداران دورو و کاسب‌کار، درب و داغان کند. تحقیر کند و به آن‌ها بخندد. دوست دارد خورد شدن آن‌ها را در سینما ببیند. و البته شخصیت‌های دوست‌داشتنی‌ همچون سید مرتضی و میرزا و حاج یوسف را روی پرده سینما به عنوان قهرمان ببیند و برایشان ایستاده کف بزند.

***و اما معراجی‌ها...
تصور غلط نکنید! فیلم معراجی‌ها به هیچ وجه از چهار فیلم گذشته‌ی ده‌نمکی بهتر نبود. بلکه صرفاً حرکت و میل کارگردان به تجربه‌ی چیز‌هایی که یاد گرفته و یا کشف کرده در این فیلم دیده می‌شد.

 قاب‌های عجیب و غریبی که بعید است از ایده‌های تصویربردار باشد. قاب‌هایی که قرینه‌ی مفهومی و فلسفه‌ی زیبایی‌شناسی‌ش آنقدر بعید و غیر قریب است که فقط خود کارگردان توانایی تفسیر آن‌ها را دارد. تصاویر دوربین زیر‌ آب حوض و کنج سقف اتاق و... از همین دست است.

دیالوگ‌های نثر مسجع بازیگران بر سر قافیه‌ راضیه! در پناهگاه، یا آن‌ سوء‌تفاهم کلامی ناشی از کم‌شنوایی اکبر عبدی در آمبولانس و... اشعار بر این داشت که نویسنده از یک کشف ذهنی در دیالوگ نویسی خوشش آمده و می‌خواهد آن را تجربه کند. چیزی بهتر از دیالوگ‌های عجیب و غریب آقای کیمیایی در فیلم‌های خاص خودش.

در قسمت‌هایی از فیلم به ذهن می‌رسد که شاید کارگردان، می‌خواسته به فیلمش لایه هم بدهد! آن‌جا که بحث سر تکلیف و اجازه پدر در امر حضور در جبهه است اکبر عبدی با شیرین‌زبانی‌ش می‌گوید: "پدر و مادر قبول نیست، فقط ولی«راضی باشه»" انگار نویسنده می‌خواسته یک دیالوگ با دو لایه‌ی زیرین و رویین بنویسد که احتمالاً به زعم خود موفق شده.
کاشت و برداشت و روابط علّی و معلولی در این فیلم بسیار دیده می‌شد و صد البته قابل پیش‌بینی بود. اما صرف‌نظر از دم‌دستی و فالش بودن این روابط، نفس علاقه‌مندی نویسنده به استفاده‌ از این عنصر حیاتیِ درام، امر مبارکی است.

نکات فوق به دیده‌ی هر بیننده‌ی دقیقی، به عنوان معایب فیلم معراجی‌ها شناخته می‌شود ولی در عین حال جزو محاسن نویسنده و کارگردان نیز محسوب می‌شود. اتفاقاً این نکات طبق عنوان این بخش، به زعم نگارنده‌ بسیار ارزشمند است. این کشف‌ها و استفاده در داستان کمی زرد و مبتذل به نظر می‌آید. ولی هنر زاده‌ی همین کشف و خلاقیت‌هاست و  اگر از این منظر به آقای نویسنده‌ و کارگردان، نگاه کنیم که بالاخره به قواعد درام و تلاش در جهت استفاده‌ از آن‌ها علاقه‌مند شده است، نشانه‌ی امیدواری‌ است.

 امید است به قول خود آقای کارگردان (به نقل از ابراهیم حاتمی‌کیا) موتور دیگر هواپیمای ده‌نمکی راه بیفتد و این هواپیما، بعد از این به خوبی و بی‌نقص در سپهر سینمای ایران به پرواز بپردزاد.

***بسته پیشنهادی شامل یک+یک
حضور مسعود ده‌نمکی در سینمای ایران تثبیت شده و تلاش مخالفان وی برای حذف و انزوای او از سینما تلاشی فاقد نتیجه است. پس بهتر است به سمت تعامل با وی بروند. منتقدان فرمالیست بهتر است نقد پیشنهادی را محور کار خود قرار دهند و با رویکرد کمک و ارتقاء به سینمای وی، با ده‌نمکی برخورد کنند. صرفاً برخورد سلبی کفایت نمی‌کند. به هرحال بخش عظیمی از مخاطب سینمای ایران به سینمای ده‌نمکی توجه خاص دارد، پس به جای ایراد گرفتن به اُملت‌های آقای ده‌نمکی، با نقدهای مشفقانه، دستور تهیه‌ی غذاهای لذیذ را به او پیشنهاد دهید تا هم سطح ذائقه‌ی مخاطبان بالاتر رود و هم این پتانسیل به پایان خودش نرسد.

حرف‌های ناگفته‌ی زیادی راجع به آثار آقای ده‌نمکی باقی است که مجال وسیعی را می‌طلبد. غرض بیان چند نکته از هزار بود و این آرزو در سر می‌ماند که منتقدان پیشنهاد دهند برای بهتر شدن سینمای ده‌نمکی و آقای ده‌نمکی هم بیشتر از قبل تجربه و دانش کسب کنند تا حال و روز بهتری از فرهنگ و سینما داشته باشیم.

 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 19
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 8
  • omid ۱۱:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۹
    0 0
    به خاطر یک فیلم بی محتوا 5 نفر رو کرد زیرخاک...
  • ۱۱:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۹
    0 0
    مرگ دست خداست جانم
  • ۱۲:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۹
    0 0
    شما قطعا فیلم رو ندیدی وگرنه چه جوری به فیلمی که بیشتر از نصفش در مورد یک عملیات دفاع مقدس است پر است از شهادت میگی بی محتوا این فیلم اکشن ترین فیلم تاریخ سینمای ایران هست و مردم هم جواب خوبی به شما دادند فروشش از 4 میلیاردد هم گذشت. پارسال بهانه میاوردید که دولت احمدی بلیط نصف قیمت میده فروش فیلماش بالاس. امسال چی دارید بگید؟ حتما روحانی هم بلیط نصف قیمت داده !
  • ۱۲:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۹
    0 0
    تندروی های ایشون نسبت به بازی اکبر عبدی در فیلم آدم برفی فراموش نمیکنیم . ده نمکی سینمایی کجا و ده نمکی دو کوهه کجا .
  • ۱۲:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۹
    0 0
    فروشش 4میلیارد شد اما به کمک دانش اموزان عزیز
  • ۱۲:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۹
    0 0
    بجای دیدن این فیلم برید چ رو ببینید واقعا ارزش دیدن داره
  • ۱۲:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۹
    0 0
    ایشان در فیلم هایش از مولفه هایی استفاده می کند که روزی به خاطر همین مولفه ها سینما را آتش می زنند من با این طرز فکر مشکل دارم
  • ۱۲:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۹
    0 0
    بخواهيم يا نخواهيم ايشان بيشتر از خيلي فيلم سازهاي مدعي فيلم ساز بودن و از دماغ فيل افتادن ديگر کسب درآمد و اعتبار کرده و براي سينماي پولکي و تجاري ايران همين مهم است . به هر حال ايشان با ساخت اين چهار فيلم خيلي ها را اميدوار کرد که سينما صرفا در انحصار يک طبقه خاص نيست .
  • ۱۳:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۹
    0 0
    هر آدمی عوض میشه!!!
  • ۱۳:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۹
    0 0
    موافق نیستم! معراجی‌ها رو هم میشه دید
  • ۱۳:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۹
    0 0
    به قول نویسنده شده نقد خودش نه نقد فیلمش
  • محمد ۱۳:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۹
    0 0
    دمت گرم آقای ده نمکی مردم جواب بی توجهی دست اندرکاران جشنواره فجر و رسانه های بی تفاوت رو به خوبی دادند
  • سرد ۱۳:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۹
    0 0
    دستش درد نکنه برای مالبوفروشهاو راننده تاکسیهای بیسوات خیلی هم عالیه حقوقدانها برن فیلمهای خاص ومفهومی خودشون رو ببینن خیلی وقته عطای سینمایی که باید ده تا مجله برای ترجمه ش بخونی رو به لقایش بخشیدیم
  • ۱۳:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۹
    0 0
    یعنی اینهمه اشاره کردید که سعی بی مورد نکنید باز اکثرا در کامنتها زور میزنن ده نمکی رو تخریب کنن . متاسفانه عقل که نیست جان در عذاب است . ممنون جالب بود .
  • ۲۳:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۹
    0 0
    هرکس نظر خودشو مطرح میکنه. این بَده؟؟؟؟؟؟
  • علیرضا ۰۰:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۰
    0 0
    آقای نویسنده محترم! شما در واقع رای دادید و نقد نکردید. برای نقد، یکی از مؤلفه ها بررسی رویکرد فکری و فلسفی صاحب اثر هست: وقتی بحث پرفروش بودن مطرح میشود یعنی تفکر کاپیتالیستی و ... و ضمنا با این معیار همه فیلم های گیشه ای جزو فیلمهای خوب بشمار میروند!! درحالیکه انتظار و توصیه رهبری "سینمای فاخر" است، نه سینمای گیشه ای .......
  • امیررضا ۰۰:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۰
    0 0
    سلام.به نظرم معراجی ها از ۳گانه اخراجی هاضعیفتربوداز نظر فیلمنامه.ودر پایان هر یکی از این سه گانه ها تماشاگر یه نتیجه گیری به عزم خودش انجام میداد.ولی متاسفانه در معراجی هاشاهدرسوندن پیام به مخاطب نیستم.وفیلم به نظرم بدون نتیجه گیری تمام میشود.ممنون.التماس دعا
  • ۱۳:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۳۱
    0 0
    هردو چرا این بجای اون؟؟؟
  • نماد ۱۱:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۱
    0 0
    آقا محمد معراجی ها منو شدیدا یاد ستایش انداخت (جفتشون همه ی اطرافیانشون رو کشتند(فقط در این یکی خودش هم به شهادت رسید(ولی این ستایش با اون عینک همچنان زنده ست.فکرکنم می خواد دخترو پسرو دامادو... بکشه که پروندش دیگه تکمیل شه)

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس