به گزارش مشرق، در گزارش ویژه امروز به بررسی موضوعی پرداخته شده که اینروزها در اطرافمان زیاد دیده میشود؛ پدیدهای به نام «تکاسمیها»؛ پدیدهای که در آن والدین تلاش میکنند برای فرزندانشان اسامی خاصی انتخاب کنند که تاکنون حتی در کتاب اسامی سازمان ثبت احوال هم نمونهاش ثبت نشده باشد!
در همه دورههای مختلف تاریخی رخدادها و حال و هوای اجتماعی علاوه بر بازتابهای معمولی در کتاب و روزنامه و... روی یکی از نقاط مهم زندگی آدمها هم بازتاب قابل توجهی دارد؛ اسم آنها. مثلا زمانی اسم فرزندان یک خانواده با نام هنرمندها رابطه مستقیم دارد و زمانی دیگر نام سران سیاسی در صدر لیست انتخاب اسامی قرار دارد، یک دوره اسم بچهها از روی فرهنگ و تاریخ اصیل ایرانی انتخاب میشود و طبیعتاً بسیاری از مواقع نامهای مذهبی و دینی روی بورس هستند.
معمولا هم حاصل این تغییرات در نامگذاری 20-15 سال بعد از دوره خود، مشخص میشود. اما در این سالها الگوی نامگذاری تفاوت فاحشی کرده است؛ همانهایی که نامشان با توجه به شرایط زمانه و مد روز انتخاب شده ترجیح میدهند نام فرزندانشان را طوری انتخاب کنند که بیمانند باشد؛ نامهایی که کسی تا به حال آنها را نشنیده و برای فرد دارنده نام از بدو تولد یک نوع منحصر بهفرد بودن را به همراه میآورند. با این اوصاف احتمالا در آینده نزدیک، دیگر با شنیدن یک اسم، مجموعه خاطراتی از انسانهای همنام در ذهنمان تداعی نخواهد شد بلکه هر نفر اسم و خاطره مخصوص بهخودش را به همراه خواهد داشت.
میخواستیم دیده شود
همهاش از چشم و همچشمی پدر و مادری شروع شد که دوست داشتند در بین همه آشنایان توی چشم باشند. «زیبامهر» اسم دختر جدید خانواده است. مهسا و وحید حدود 5 سال است که ازدواج کردهاند و حالا صاحب فرزندی شدهاند که دارنده یکی از همین نامهای خاص است. آنها از وقتی که متوجه شدند قرار است خانواده کوچکشان کاملتر شود نخستین فکری که به ذهن هر پدر و مادری میرسد دغدغه اصلیشان شد«حالا اسمش را چی بگذاریم؟».
مهسا میگوید که برای انتخاب نام، نخستین مشکل را با خانوادههایشان داشتهاند؛ هر کدام از اعضای خانواده از قبل به یک نام فکر کرده و توقع هم داشتند بهعنوان نام نوزاد تازه وارد انتخاب شود. آنها هم تمام اسمهای پیشنهادی را نوشتهاند تا از بین آنها اسم مورد نظر را انتخاب کنند اما دلشان میخواسته اسم فرزندشان یک اسم خاص باشد؛ اسمی که هیچ جا نشنیده باشند و یک هویت مخصوص به فرزندشان بدهد.
برای همین هم شروع کردند به گشتن تا یک اسم مناسب را پیدا کنند. وحید میگوید: «به اسمهای زیادی فکر کرده بودیم اما بهنظرم آمد هیچ کدام از آنها به قول معروف به دلم نمینشیند برای همین هم دست بهکار شدیم تا یک اسم جدید و متفاوت برای فرزندمان انتخاب کنیم».
عبور از 7 خان نامگذاری
«برای انتخاب یک اسم خاص اول از همه تصمیم گرفتیم تا فرهنگهای مختلف و اسمهای آنها را زیر و رو کنیم تا اسمی را که فکر میکنیم مناسب و زیباست پیدا کنیم.» آنها اول به سراغ گویشهای منطقهای کشور رفتند و چند اسم را هم از بین آنها انتخاب کردند.
گلاویژ، آتا، روژانو، رایکا، هژین و چند اسم دیگر اسمهایی بودند که بهنظرمان مناسب آمد اما متوجه شدیم هم تلفظ اینگونه اسمها برای اطرافیان سخت است و هم اینکه خود ما هم تا قبل از این معنای این اسمها را نمیدانستیم و احتمالا باید راه بیفتیم و معنای اسم فرزندمان را برای همه توضیح بدهیم.
مهسا میگوید: «من یکدفعه یادم افتاد که یکی از همکارانم اسم فرزندش را رزمینا گذاشته است. به وحید پیشنهاد دادم که خودمان با تلفیق کلمههای مختلف یک اسم مناسب و قشنگ بسازیم».
برای من نام زیبا درست کن
قرار بود اسم انتخاب شده متفاوت دیده شود و همه ما را تحسین کنند که چه اسم خاصی انتخاب کردهایم. برای همین همه تلاشمان را به کار گرفتیم. «اول از همه به انتهای هر چیز زیبایی که میدیدم یکسان اضافه میکردیم مثل هلسان، مهسان، پریسان، میسان، درسان اما بعدتر به ترکیبهای جدیدتری هم رسیدیم؛ دیگر برایمان یک نوع سرگرمی شده بود هر روز میآمدیم و چند ترکیب جدید رو میکردیم نیلفام، یاسی مهر، سایماه و بالاخره زیبامهر.
این اسم بهنظر هر دوی ما مناسب و خاص بود چون هم میشد آن را بهصورت زی + با + مهر خواند هم بهصورت زیبا + مهر و بهنظرمان تلفظ زیبایی هم داشت. وقتی این اسم را به خانوادههایمان گفتیم آنها هم خیلی خوششان آمد و با اکثریت آرا همین اسم را برای دخترمان انتخاب کردیم.»
اسم فقط یکی
چند هفته بعد که فرزندشان به دنیا آمد به اتفاق رفتند ثبت احوال تا شناسنامه قدم نورسیده را بگیرند اما آنجا متوجه شدند که قضیه به این راحتیها نیست چون تا قبل از این، اسم مورد نظرشان در ثبت احوال موجود نبوده است، باید فرم درخواست بررسی نام را پر کنند و صبر کنند تا توسط کمیته نام بررسی شود بعد اگر شرایط لازم یعنی ایرانی بودن و توهین آمیز نبودن و... را داشت مجوزهای لازم را بگیرند؛ «بعد از چند هفته به ثبت احوال مراجعه کردیم.
فکر کرده بودیم اگر مجوز ندادند میتوانیم اسم شناسنامهاش را یک اسم معمولی انتخاب کنیم و توی خانه همان جور که دلمان میخواهد صدایش بزنیم اما وقتی برگه تأیید صلاحیت را دستمان دادند و برای نخستین بار زیبامهر را در بین اسامی ثبت کردند فهمیدیم که چقدر از این رسمی شدن خوشحالیم.»
یک رنگین کمان به من بده
آرش و آنالی زوج دیگری هستند که اسم دخترشان را رنگین کمان گذاشتهاند، انگار که اینگونه نوآوریها بیشتر در اسمهای دخترانه نمود دارد.
آرش در رابطه با این تجربه مشترک میگوید: «برای انتخاب اسم، من و آنالی، همان دغدغههای بقیه پدر و مادرهارا داشتیم. پیدا کردن یک اسم دخترانه لطیف و منحصر بهفرد و البته ایرانی، به دور از فضای آواهای یک یا 2 سیلابی رایج. آنالی با پشتکار و حساسیت بیشتری این پروسه را دنبال میکرد. او تأکید داشت که اسم دخترش باید ویژه باشد و خیال انگیز.
چندین اسم را زیر و رو کردیم: سیب، تمشک، خاتون و حتی پاییز. اما هیچ کدامشان راضیکننده نبودند. تا اینکه آنالی، رنگینکمان را پیشنهاد داد. خودش بود. اسمی آنقدر سهل وممتنع که حیرت کردیم». آرش و آنالی وقتی اسم دخترشان را انتخاب میکنند طبق روال عادی به ثبت احوال میروند تا شناسنامه «رنگین کمان» را بگیرند، اما «در ثبت احوال شمال و شرق تهران مسئول محترم به ما گفت که این اسم در مخزن اسامی وجود ندارد وباید درخواست تشکیل کمیته بدهید». خانمی که آنجا بود اضافه کرد که البته «شانس پذیرش این اسم خیلی کمه.بعیده به این اسم مجوز داده شود...»
آرش و آنالی هم ناامیدانه به سمت ثبت احوال مرکزی در خیابان میرزای شیرازی میروند و نامه درخواستشان را تحویل مسئول مربوطه میدهند؛ «خانم مسئول تا برگه نامه را دید لبخندی زد و گفت که رنگین کمان ؟چه جالب... اما کمیته اسامی ماهی یکبار تشکیل میشود که آن هم امروز صبح بوده و شما باید یکماه صبر کنید... اما وقتی نومیدی را بر چهره من دید گفت صبر کن. شاید مسئولمان هنوز نرفته باشد. من صبر کردم. چارهای نداشتم. 5دقیقه بعد خانم مسئول با مجوز موردی اسم رنگین کمان به پایین برگشت».
آرش گام آخر را اینگونه توضیح میدهد: «مجوز را شادمانه به شعبه مربوطه بردیم. خانم متصدی با ناباوری مجوز را نگاه کرد. درنظر او رنگین کمان سختترین و دورترین اسم ممکن برای پذیرش در کمیته نامها بود. شناسنامه را با ثبت نخستین نام رنگین کمان به ما داد و در عین حال نتوانست حیرتش را پنهان کند؛ «پس چطور آملیا را قبول نکردند اما رنگین کمان به این سرعت مجوز گرفت»؟
مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.irارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.
منبع: همشهری
در همه دورههای مختلف تاریخی رخدادها و حال و هوای اجتماعی علاوه بر بازتابهای معمولی در کتاب و روزنامه و... روی یکی از نقاط مهم زندگی آدمها هم بازتاب قابل توجهی دارد؛ اسم آنها. مثلا زمانی اسم فرزندان یک خانواده با نام هنرمندها رابطه مستقیم دارد و زمانی دیگر نام سران سیاسی در صدر لیست انتخاب اسامی قرار دارد، یک دوره اسم بچهها از روی فرهنگ و تاریخ اصیل ایرانی انتخاب میشود و طبیعتاً بسیاری از مواقع نامهای مذهبی و دینی روی بورس هستند.
معمولا هم حاصل این تغییرات در نامگذاری 20-15 سال بعد از دوره خود، مشخص میشود. اما در این سالها الگوی نامگذاری تفاوت فاحشی کرده است؛ همانهایی که نامشان با توجه به شرایط زمانه و مد روز انتخاب شده ترجیح میدهند نام فرزندانشان را طوری انتخاب کنند که بیمانند باشد؛ نامهایی که کسی تا به حال آنها را نشنیده و برای فرد دارنده نام از بدو تولد یک نوع منحصر بهفرد بودن را به همراه میآورند. با این اوصاف احتمالا در آینده نزدیک، دیگر با شنیدن یک اسم، مجموعه خاطراتی از انسانهای همنام در ذهنمان تداعی نخواهد شد بلکه هر نفر اسم و خاطره مخصوص بهخودش را به همراه خواهد داشت.
میخواستیم دیده شود
همهاش از چشم و همچشمی پدر و مادری شروع شد که دوست داشتند در بین همه آشنایان توی چشم باشند. «زیبامهر» اسم دختر جدید خانواده است. مهسا و وحید حدود 5 سال است که ازدواج کردهاند و حالا صاحب فرزندی شدهاند که دارنده یکی از همین نامهای خاص است. آنها از وقتی که متوجه شدند قرار است خانواده کوچکشان کاملتر شود نخستین فکری که به ذهن هر پدر و مادری میرسد دغدغه اصلیشان شد«حالا اسمش را چی بگذاریم؟».
مهسا میگوید که برای انتخاب نام، نخستین مشکل را با خانوادههایشان داشتهاند؛ هر کدام از اعضای خانواده از قبل به یک نام فکر کرده و توقع هم داشتند بهعنوان نام نوزاد تازه وارد انتخاب شود. آنها هم تمام اسمهای پیشنهادی را نوشتهاند تا از بین آنها اسم مورد نظر را انتخاب کنند اما دلشان میخواسته اسم فرزندشان یک اسم خاص باشد؛ اسمی که هیچ جا نشنیده باشند و یک هویت مخصوص به فرزندشان بدهد.
برای همین هم شروع کردند به گشتن تا یک اسم مناسب را پیدا کنند. وحید میگوید: «به اسمهای زیادی فکر کرده بودیم اما بهنظرم آمد هیچ کدام از آنها به قول معروف به دلم نمینشیند برای همین هم دست بهکار شدیم تا یک اسم جدید و متفاوت برای فرزندمان انتخاب کنیم».
عبور از 7 خان نامگذاری
«برای انتخاب یک اسم خاص اول از همه تصمیم گرفتیم تا فرهنگهای مختلف و اسمهای آنها را زیر و رو کنیم تا اسمی را که فکر میکنیم مناسب و زیباست پیدا کنیم.» آنها اول به سراغ گویشهای منطقهای کشور رفتند و چند اسم را هم از بین آنها انتخاب کردند.
گلاویژ، آتا، روژانو، رایکا، هژین و چند اسم دیگر اسمهایی بودند که بهنظرمان مناسب آمد اما متوجه شدیم هم تلفظ اینگونه اسمها برای اطرافیان سخت است و هم اینکه خود ما هم تا قبل از این معنای این اسمها را نمیدانستیم و احتمالا باید راه بیفتیم و معنای اسم فرزندمان را برای همه توضیح بدهیم.
مهسا میگوید: «من یکدفعه یادم افتاد که یکی از همکارانم اسم فرزندش را رزمینا گذاشته است. به وحید پیشنهاد دادم که خودمان با تلفیق کلمههای مختلف یک اسم مناسب و قشنگ بسازیم».
برای من نام زیبا درست کن
قرار بود اسم انتخاب شده متفاوت دیده شود و همه ما را تحسین کنند که چه اسم خاصی انتخاب کردهایم. برای همین همه تلاشمان را به کار گرفتیم. «اول از همه به انتهای هر چیز زیبایی که میدیدم یکسان اضافه میکردیم مثل هلسان، مهسان، پریسان، میسان، درسان اما بعدتر به ترکیبهای جدیدتری هم رسیدیم؛ دیگر برایمان یک نوع سرگرمی شده بود هر روز میآمدیم و چند ترکیب جدید رو میکردیم نیلفام، یاسی مهر، سایماه و بالاخره زیبامهر.
این اسم بهنظر هر دوی ما مناسب و خاص بود چون هم میشد آن را بهصورت زی + با + مهر خواند هم بهصورت زیبا + مهر و بهنظرمان تلفظ زیبایی هم داشت. وقتی این اسم را به خانوادههایمان گفتیم آنها هم خیلی خوششان آمد و با اکثریت آرا همین اسم را برای دخترمان انتخاب کردیم.»
اسم فقط یکی
چند هفته بعد که فرزندشان به دنیا آمد به اتفاق رفتند ثبت احوال تا شناسنامه قدم نورسیده را بگیرند اما آنجا متوجه شدند که قضیه به این راحتیها نیست چون تا قبل از این، اسم مورد نظرشان در ثبت احوال موجود نبوده است، باید فرم درخواست بررسی نام را پر کنند و صبر کنند تا توسط کمیته نام بررسی شود بعد اگر شرایط لازم یعنی ایرانی بودن و توهین آمیز نبودن و... را داشت مجوزهای لازم را بگیرند؛ «بعد از چند هفته به ثبت احوال مراجعه کردیم.
فکر کرده بودیم اگر مجوز ندادند میتوانیم اسم شناسنامهاش را یک اسم معمولی انتخاب کنیم و توی خانه همان جور که دلمان میخواهد صدایش بزنیم اما وقتی برگه تأیید صلاحیت را دستمان دادند و برای نخستین بار زیبامهر را در بین اسامی ثبت کردند فهمیدیم که چقدر از این رسمی شدن خوشحالیم.»
یک رنگین کمان به من بده
آرش و آنالی زوج دیگری هستند که اسم دخترشان را رنگین کمان گذاشتهاند، انگار که اینگونه نوآوریها بیشتر در اسمهای دخترانه نمود دارد.
آرش در رابطه با این تجربه مشترک میگوید: «برای انتخاب اسم، من و آنالی، همان دغدغههای بقیه پدر و مادرهارا داشتیم. پیدا کردن یک اسم دخترانه لطیف و منحصر بهفرد و البته ایرانی، به دور از فضای آواهای یک یا 2 سیلابی رایج. آنالی با پشتکار و حساسیت بیشتری این پروسه را دنبال میکرد. او تأکید داشت که اسم دخترش باید ویژه باشد و خیال انگیز.
چندین اسم را زیر و رو کردیم: سیب، تمشک، خاتون و حتی پاییز. اما هیچ کدامشان راضیکننده نبودند. تا اینکه آنالی، رنگینکمان را پیشنهاد داد. خودش بود. اسمی آنقدر سهل وممتنع که حیرت کردیم». آرش و آنالی وقتی اسم دخترشان را انتخاب میکنند طبق روال عادی به ثبت احوال میروند تا شناسنامه «رنگین کمان» را بگیرند، اما «در ثبت احوال شمال و شرق تهران مسئول محترم به ما گفت که این اسم در مخزن اسامی وجود ندارد وباید درخواست تشکیل کمیته بدهید». خانمی که آنجا بود اضافه کرد که البته «شانس پذیرش این اسم خیلی کمه.بعیده به این اسم مجوز داده شود...»
آرش و آنالی هم ناامیدانه به سمت ثبت احوال مرکزی در خیابان میرزای شیرازی میروند و نامه درخواستشان را تحویل مسئول مربوطه میدهند؛ «خانم مسئول تا برگه نامه را دید لبخندی زد و گفت که رنگین کمان ؟چه جالب... اما کمیته اسامی ماهی یکبار تشکیل میشود که آن هم امروز صبح بوده و شما باید یکماه صبر کنید... اما وقتی نومیدی را بر چهره من دید گفت صبر کن. شاید مسئولمان هنوز نرفته باشد. من صبر کردم. چارهای نداشتم. 5دقیقه بعد خانم مسئول با مجوز موردی اسم رنگین کمان به پایین برگشت».
آرش گام آخر را اینگونه توضیح میدهد: «مجوز را شادمانه به شعبه مربوطه بردیم. خانم متصدی با ناباوری مجوز را نگاه کرد. درنظر او رنگین کمان سختترین و دورترین اسم ممکن برای پذیرش در کمیته نامها بود. شناسنامه را با ثبت نخستین نام رنگین کمان به ما داد و در عین حال نتوانست حیرتش را پنهان کند؛ «پس چطور آملیا را قبول نکردند اما رنگین کمان به این سرعت مجوز گرفت»؟
مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.irارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.
منبع: همشهری