جهانگير خسروشاهي از دوستان و همراهان سيدمرتضي آويني از سال 65 تا شهادت سيد اهل‌قلم در سال 1372 بود.

به گزارش مشرق، جهانگير خسروشاهي از دوستان و همراهان سيدمرتضي آويني از سال 65 تا شهادت سيد اهل‌قلم در سال 1372 بود. حضور در مجله سوره، دو دوره عضويت در شوراي بررسي كارگاه قصه و رمان حوزه هنري و عضويت در گروه تلويزيوني روايت فتح از جمله فعاليت‌هاي فرهنگي خسروشاهي همراه شهيد آويني است. دقايقي همراهش شديم تا در آثار و روحيات سيدمرتضي آويني كنكاش كنيم و ديدگاه‌هاي سيد درباره مسائل مختلف را از زبان دوست و همكارش بشنويم. خسروشاهي تأكيد زيادي دارد كه آويني را بايد از طريق آثارش و 20 جلد كتاب و 143 قسمت فيلم و شهادتش در فكه شناخت.
      
 شهيد آويني در رابطه با هنر و مسائل هنري چه رويكردي داشت؟

سيدمرتضي آويني يك فيلمساز مستند بود ولي درباره سينماي داستاني نظراتش را به صورت تفصيلي در آيينه جاده و مقالات متعدد بيان كرده ولي خودش قاب مستند را براي بيان ديدگاه‌هايش انتخاب و از آن مديوم استفاده مي‌كند.
 او هر چه بيان هنري به واقعيت عالم نزديك‌تر باشد را صحيح‌تر مي‌دانست و هم در فرم و هم در محتوا، هنري برايش اصيل بود كه واقع‌گرايانه باشد و با حقايق عالم نسبت درستي داشته باشد.
 هر چقدر كه يك شعر يا رمان جذاب و فريبنده باشد ولي نسبت‌هايش با عالم معنا نسبت‌هاي درستي نباشد براي شهيد آويني شايد يك اثر هنري باشد اما آن هنر اصيل رحماني نيست.
 هنر رحماني هنري است كه بشر را در نهايت به صراط مستقيم هدايت كند. تمام دغدغه آويني اين بود كه مخاطب اثر هنري از طريق بيان به صراط مستقيم هدايت شود. البته مراتب را از اين جهت مدنظر داشت. مثلاً نمي‌خواست كسي كه شنونده موسيقي‌هاي كلاسيك است را يكباره به خواندن نماز شب برساند. بلكه گام به گام و مرتبه به مرتبه از طريق روشن‌كردن ماهيت موسيقي براي علاقه‌مند موسيقي، روشن كردن ماهيت ادبيات و سينما براي علاقه‌مندان به اين حوزه آنها را آرام‌آرام به سمت حقايق و واقعيات بياورد.
اگر ماهيت سينما براي علاقه‌مندان آن روشن شود كه تكنيكي است كه در آن، زمان را 24 فريم در ثانيه پشت سر هم بگيرد و بعد پخش كند و آن را براي مخاطب روشن ‌كند كه جز خطاي چشم چيز ديگري نيست جذابيتش را از دست خواهد داد. اصل اين نيست كه اين اتفاق بخواهد واقعيتي را در قالب سينما رقم بزند. بلكه اين تكنولوژي از اين راه توانسته شعبده‌اي را ايجاد كند تا از طريق اين خطاي ديد به ذهن ما ورود كند و مسائل را به ما انتقال دهد. شهيد آويني سعي داشت اساس و ذات و ماهيت هنر را در شاخه‌هاي مختلفش بررسي كند و براي مخاطب روشن كند تا بعداً از طريق اين زيرساخت فكري او را به حقيقت برساند.

آويني تا چه اندازه در زمينه‌هاي مختلف كاري پذيراي نظرات ديگران بود؟

اگر به سرمقاله‌هاي مجله سوره نگاهي بيندازيد متوجه خواهيد شد كه شهيد آويني به تضارب آرا اعتقاد داشت و اسناد آن در آرشيو مجله سوره وجود دارد. يعني معتقد بود كه آراي مختلف بايد در سوره طرح و بيان شود. نظرات مختلف شنيده شود. ايشان حتي نظرات مخالفان جمهوري اسلامي را با سعه‌صدر در مجله سوره منتشر كرد و پاسخ آنها را خردمندانه و ارجمند داد و چنين طرز برخوردي باعث شگفتي همان مخالفان و منتقدان شد. شهيد آويني به دليل ژرف‌نگري در مسائل و استحكامي كه در بيان مواضع خودش داشت ترسي از بيان نظرات و حرف‌هاي مخالف نداشت. البته چنين ويژگي را نه فقط شهيد آويني بلكه همه اوليا خدا در طول تاريخ داشته‌اند و هرگز از طرح و بحث سخن مخالفان ترسي نداشتند.

گويا به دليل همين ويژگي‌هاي خاص اخلاقي منتقدان زيادي هم داشتند.

ممكن بود هر كسي در برخورد با آويني دچار اشتباه شود. به دليل اينكه آويني فرزند زمان خودش بود و بسياري از مسائل زمان خودش را به درستي مي‌ديد و درك مي‌كرد، بنابراين وقتي آن ژرف‌نگري و درك در بعضي افراد وجود نداشت در برخورد با آويني دچار خطا و اشتباه مي‌شدند. هر چند كه بعد از شهادت او افرادي كه به روي جلد بردن جوان بوسنيايي معترض بودند، آمدند و برايش مرثيه سرودند. اين بدين جهت بود كه آويني از منظر هنرمند متعهد بودن، يگانه زمان خودش بود و خيلي هم آن روزگار را تاب نياورد و به شهادت رسيد.

شنيدن اين انتقادات غيرمنصفانه براي شهيد آويني سخت بود؟

آويني دلشكسته و دلگير نبود. كساني كه تبليغ مي‌كنند آويني يك عنصر دلشكسته، دلگير و غصه‌دار بود بايد بگويم به هيچ عنوان حرف درستي نمي‌زنند. چون آويني براي خدا كار مي‌كرد هميشه مبتهج، بشاش، شاد، پرحرارت، پرانرژي و پركار بود و لحظه‌اي از كاري كه انجام مي‌داد و از رفتن به منطقه و فكه و كار در مجله سوره و حوزه باز نمي‌ايستاد و صبر نمي‌كرد ببيند فلاني چه گفته.
توجهي به مسائلي كه اطرافش مطرح مي‌شد نداشت، چون اگر مي‌خواست به همه حرف‌ها اهميت دهد از كارش عقب مي‌افتاد. كساني كه خيلي با او درگيرند به كارشان عقيده‌اي ندارند ولي آويني به كارش عقيده داشت. بنابراين آنها حرف خودشان را مي‌زدند و آويني كار خودش را مي‌كرد. در آخر هم كار آويني بود كه ماند و خودش ماندگار شد و آن سخن‌ها و زمزمه‌ها مثل كف روي آب از بين رفت.

شهيد آويني براي ساختن روايت فتح فلسفه خاصي داشت؟

شهيد آويني هر هنري را كه انجام مي‌داد اصولش را بايد مي‌شناخت و طوري نبود كه براي دوربين و ادبيات يك داستان جديد در بياورد. اگر او شعر مي‌‌سرود كه در رحلت امام خميني‌(ره) اين كار را انجام داد به قواعد و فن و نقد شعر واقف بود. اگر در ادبيات سخني مي‌گفت كه گفته است در داستان‌ها و نقدها و مقالات ادبي، مسائل ادبي، نوع نگارش و اسلوب نوشتن آگاه بود. شهيد آويني انسان باسواد، فهميده و سنجيده‌اي بود كه مؤيد به تأييدات الهي در كارش بود. ضمن اينكه او عارف و حافظ زمان خودش بود، در عين حال به فن و فرم هنري كه انجام مي‌داد آگاه بود. در مستندهايي هم كه مي‌ساخت قواعد مستندسازي را رعايت مي‌كرد و حتي در اين زمينه سرآمد بود. كارهاي شهيد آويني به خوبي مبين ديدگاه و راهش است. سيدمرتضي نسبت به سينماي مستند سواد داشت، آن را مي‌شناخت و آن را طبق اصول خودش به خوبي انجام مي‌داد.

برخي عقيده دارند شهيد آويني در مستند‌هاي روايت فتح از نشان دادن صحنه‌هاي جنگي گريزان بود. آيا چنين گفته‌اي واقعيت دارد؟

آويني اهل روضه بود و روضه امام حسين(ع) گوش مي‌كرد. ترسي از خون و خونريزي و شهادت و صحنه نبرد نداشت. ممكن بود در يك تصوير يك تأثير را مي‌ديد و از نشان دادنش در فيلم ابا داشت ولي اين به معناي مخالفت با آن نبوده است. يا اينكه بخواهد بگويد در جبهه رزمندگان خون و خونريزي نداشته‌اند و دست و پايشان قطع نشده‌است. منتها گاهي ممكن بوده كه يك تصوير روي مخاطب تأثير بگذارد و او از آن تأثير گريزان بود. هر كارگردان و فيلمسازي وقتي مي‌خواهد قاب تصويرش را ببندد دوست دارد برخي صحنه‌ها در تصويرش باشد يا نباشد. آويني از واقعيات فرار نمي‌كرد و در صحنه‌هاي فيلم روايت فتح صحنه شهيد شدن رزمنده‌اي را هم پخش كرديم. در فيلم عروج لحظه تركش خوردن يك رزمنده تا لحظه شهادتش وجود دارد.

*آرمان شريف
منبع : روزنامه جوان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس