با توجه به درآمد هدفمندی یارانهها شما کدام تصمیم را اتخاذ میکنید؟ 1-کاهش تعداد دریافتکنندگان یارانهها 2- کاهش رقم یارانههای نقدی 3 - افزایش قیمت بنزین برای تامین هزینه یارانهها.
فکر میکنید نظر حسن روحانی درباره این سؤال چه بود؟ این سؤال، 10 خرداد 1392 و در ایام تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری از کاندیداها پرسیده شد و رئیسجمهور فعلی پاسخ عجیبی داد: سؤال غلط است!
شاید روحانی هیچ وقت فکر نمیکرد 10 ماه بعد از آن سؤال و جواب، دولتش حداقل 2 گزینه آن را اجرایی کرده باشد و در آستانه اجرای گزینه سوم باشد.
دولت چندی پیش اقدام به ثبتنام مجدد از متقاضیان یارانه نقدی و راهاندازی کمپین «نه به یارانه» کرد تا تعداد دریافتکنندگان یارانه را کاهش دهد، از سوی دیگر نرخ سوخت را هم از 43 تا 70 درصد گران کرد تا بخشی از هزینه یارانه نقدی را تامین کند.
طرحهای جدید و خارقالعادهای هم که این روزها از دولت شنیده میشود، حاکی از کاهش یارانه نقدی یا حذف آن است.
بدین ترتیب راز جوابی که روحانی در مناظره انتخاباتی داد کشف میشود؛ او و تیم اقتصادیاش هر سه گزینه را انتخاب میکنند و بهتر از آن دوست دارند اصلا یارانه نقدی پرداخت نشود. در این باره ذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد.
1- حسن روحانی بارها اعلام کرده وعدههایش را فراموش نکرده و آنها را انجام خواهد داد اما انگار او وعدهای که در همان مناظره داده را فراموش کرده است: «از آنجایی که مردم بر پول یارانهها حساب میکنند باید این پرداختها ادامه داشته باشد و همچنین باید ترمز تورم نیز باشد، یارانه افرادی که حقوق ثابت دارند باید افزایش یابد. همچنین یارانههای کالایی نیز باید طراحی شود تا مردم نسبت به تامین کالای اساسی اطمینان داشته باشند.»
روحانی وعده داد نه تنها یارانه نقدی را ادامه میدهد بلکه برای برخیها افزایش میدهد و علاوه بر آن یارانه غیرنقدی (سبد کالا) هم میدهد.
این سخن روحانی گویا در حد همان وعده باقی خواهد ماند چراکه مسؤولان برای حذف یارانه نقدی برنامهها دارند و کارشناسان اقتصادی دولت هر از گاهی طرحهای عجیب و غریب خود را رسانهای میکنند.
پرداخت کارت اعتباری «سهمیا» به جای پرداخت یارانه نقدی یکی از چند طرح اقتصادی مسؤولان است. پرداخت مقطعی یارانهها و کمپینهای انصرافهای زمانی یا اختصاص یارانه به حوزههایی مانند آموزش یا بهداشت از جمله طرحهای دیگر دولت در این زمینه است که در مرحله مطالعه قرار دارد.
همه اینها یعنی دولت موافق تداوم پرداخت یارانه نقدی نیست و پرداخت غیرنقدی یارانه را ترجیح میدهد.
2- دولت چه خوشش بیاید چه نیاید، ثبتنام یارانه نقدی یک رفراندوم بود. 97 درصد مردم به یارانه نقدی رای «آری» دادند. البته رسانههای واقعگرا و برخی روزنامهنگاران حوزه اقتصاد بارها به دولت هشدار داده بودند ثبتنام مجدد از متقاضیان یارانه نقدی به این امید که تعداد قابلتوجهی از مردم انصراف بدهند، کار اشتباهی است و دولت نباید زیر بار هزینه آن برود اما مسؤولان اقتصادی این خطای استراتژیک را مرتکب شدند تا توقع ایجاد شود.
دولت با رای 97 درصدی مردم به یارانه نقدی میخواهد چه کند؟ مردم در این رفراندوم اعلام کردند از دولت یارانه نقدی میخواهند و اگر دولت همین امروز باز هم رفراندوم برگزار کند که آیا یارانه نقدی میخواهید یا کارت اعتباری «سهمیا» قطعا مردم بازهم خواهان دریافت یارانه نقدی خواهند بود.
اشتباه عجیب دولت درباره ثبتنام مجدد یارانهها، تصمیمات بعدی مسؤولان درباره یارانه نقدی یا سهمیه بنزین را تحت تاثیر قرار خواهد داد. دولت دیگر دنبال نظر مردم نیست و قصد دارد به طرحهای کارشناسان اقتصادی خود اطمینان کند. فکر میکنید اگر ارزش کارت «سهمیا» دو برابر یارانه نقدی هم اعلام شود مردم کدام را انتخاب میکنند؟
3- مسؤولان بارها و بارها اعلام کردهاند پرداخت یارانه موجب منفی شدن رشد اقتصادی شده و تورم را افزایش داده است. به بیان بهتر دولت اعتقاد دارد پرداخت یارانه نقدی اقتصاد ایران را به این روز انداخته است و بهتر است اگر سوبسید یا یارانهای هم پرداخت میشود، غیرنقدی باشد. البته دولت موکدا تاکید میکند یارانه را باید افراد نیازمند دریافت کنند. مسؤولان برای رسیدن به این هدف کمپین انصراف از یارانه را راهاندازی کردند، هزینههای بسیاری برای ثبتنام مجدد متقاضیان دریافت یارانه نقدی کردند، مردم را به زحمت انداختند، بسیاری از نیروهای دولتی را درگیر این مساله کردند، صدا و سیما را برای تبلیغ انصراف از دریافت یارانه دربست کرایه کردند، هزاران اما و اگر درباره بررسی و تفتیش حساب بانکی مردم به وجود آوردند، موجب التهاب در بازار سرمایه شدند، بازار ارز و سکه را تحتالشعاع قرار دادند و...
خب! چه اشکالی داشت دولتیها صادقانه با مردم گفتوگو میکردند و به جای مصاحبههای دروغین برخی مسؤولان مبنی بر انصراف میلیونها نفر از مردم، شرح ماوقع را میدادند و اعلام میکردند دولت یارانه نقدی نمیدهد یا نمیتواند بدهد. چه اشکالی داشت اگر مسؤولان کمی با مردم روراست بودند؟
طرحهایی که دولتیها میخواهند اجرا کنند، هدفش حذف یارانه نقدی است اما اظهارات، تحرکات و متن این طرحها نشان میدهد مسؤولان در یک رودربایستی با ملت گیر کردهاند و صراحتا نمیخواهند بگویند نمیخواهیم یارانه نقدی بدهیم. این رودربایستی بیشتر از اینکه دولت را اذیت کند، ملت را نگران میکند و شرایط جامعه را مانند روزهای پرالتهاب اقتصادی چند سال پیش و افزایش لحظهای نرخها میکند. بازگشت به عقبی که نه دولت آن را دوست دارد تجربه کند و نه ملت.
4ـ یکی از موضوعاتی که مسؤولان دولت یازدهم به آن اشاره میکردند و میبالیدند موضوع تجارب بالای تیم اقتصادی دولت و عدم آزمون و خطا در این حوزه بود. این مساله ما را امیدوار کرد که در اقتصاد خسته از «آزمون و خطا» و «مدیریتهای اشتباه و احساسی»، دیگر شاهد اشتباهات کلان نخواهیم بود؛ دیگر مردم به زحمت نمیافتند، دیگر شاهد گرانیهای لحظهای نخواهیم بود، دیگر معیشت مساله اصلی دولت خواهد شد و...
حتی برخی از مسؤولان اعلام کردند ژنرالها به کابینه میآیند اما گویا این ژنرالهای اقتصادی باتجربه دوره آزمون و خطا را نگذرانده بودند و در این 8 ماه تشکیل کابینه بارها آزمون و خطا کردهاند. توزیع پر انتقاد سبد کالا و برنامهریزی بسیار ناقص آن که اتفاقا میتوانست یک طرح خوب باشد، موجب شد رئیسجمهور مسؤولیت هماهنگی آن را به وزیر کار و رفاه بسپارد در حالی که وزارت صنعت، معدن و تجارت مسؤول مستقیم طرحهای مشابه است.
یا موضوع ثبتنام از متقاضیان یارانه یکی دیگر از آزمون و خطاهای دولت بود که ملت را به زحمت انداخت و حالا دولت قصد دارد آزمون و خطاهای دیگری را تجربه کند؛ کارت اعتباری انرژی سهمیا. آیا مسؤولان اقتصادی با این همه آزمون و خطا همان ژنرالهای وعده داده شده رئیس دولت بودند؟
5 ـ در طرح جدید دولت ـ که هنوز در مرحله مطالعات است و به تصویب هیات دولت نرسیده ـ باز هم اشتباهی استراتژیک دیده میشود.
یکی از مسؤولان ذیربط اعلام کرده در این طرح اولیه نرخ بنزین 2000 تومان خواهد بود. تاکید میکنیم این طرح اولیه است و به نظر میرسد دولتیها قصد دارند فضای رسانهای را در مواجهه با این خبر بسنجند اما این نیز یک خطا محسوب میشود.
در فضای اقتصادی – که بشدت وابسته به فضای رسانهای است - اگر نرخی اعلام شود و بعد از آن تاکید شود این قیمت هنوز تصویب نشده باز هم از لحاظ روانی روی بازار تاثیر میگذارد.
بنزین 2000تومانی تصویب نشده در جامعه به معنای این است که بنزین لیتری 2000 تومان خواهد شد؛ فقط کمی دیر یا زود دارد! این تفکر غلط وجود دارد و کسی نمیتواند آن را کتمان کند و بهتر است دولتیها برای آزمون و خطا هم که شده در گفتهها و مواردی که مد نظر قرار میدهند دقت بیشتری کنند. آیا بنزین 2000تومانی ادامه همان شیب ملایم است؟
6 ـ ملت از دولت صداقت میخواهد. در موضوع یارانه نقدی، دولت باید پیام مردم را درک کند و به درستی تحلیل کند نه اینکه با اجرای طرحهای عجیب و غریب و «کارشناسی واقعی نشده» موجب شود از اهداف خود دور بیفتد. دولت قصد دارد تورم را کاهش دهد، آرامش بازار را بازگرداند، شاخص بورس سقوط نکند، گرانیها را از بین ببرد و معیشت مردم را بهبود ببخشد. اینها اهداف اقتصادی دولت است که همه باید برای رسیدن به این اهداف به دولت کمک کنیم اما با طرحهایی که مسؤولان از آن صحبت میکنند آیا دولتیها میتوانند به این اهداف برسند؟ هنوز تردید داریم و تدبیر نمیبینیم.
فکر میکنید نظر حسن روحانی درباره این سؤال چه بود؟ این سؤال، 10 خرداد 1392 و در ایام تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری از کاندیداها پرسیده شد و رئیسجمهور فعلی پاسخ عجیبی داد: سؤال غلط است!
شاید روحانی هیچ وقت فکر نمیکرد 10 ماه بعد از آن سؤال و جواب، دولتش حداقل 2 گزینه آن را اجرایی کرده باشد و در آستانه اجرای گزینه سوم باشد.
دولت چندی پیش اقدام به ثبتنام مجدد از متقاضیان یارانه نقدی و راهاندازی کمپین «نه به یارانه» کرد تا تعداد دریافتکنندگان یارانه را کاهش دهد، از سوی دیگر نرخ سوخت را هم از 43 تا 70 درصد گران کرد تا بخشی از هزینه یارانه نقدی را تامین کند.
طرحهای جدید و خارقالعادهای هم که این روزها از دولت شنیده میشود، حاکی از کاهش یارانه نقدی یا حذف آن است.
بدین ترتیب راز جوابی که روحانی در مناظره انتخاباتی داد کشف میشود؛ او و تیم اقتصادیاش هر سه گزینه را انتخاب میکنند و بهتر از آن دوست دارند اصلا یارانه نقدی پرداخت نشود. در این باره ذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد.
1- حسن روحانی بارها اعلام کرده وعدههایش را فراموش نکرده و آنها را انجام خواهد داد اما انگار او وعدهای که در همان مناظره داده را فراموش کرده است: «از آنجایی که مردم بر پول یارانهها حساب میکنند باید این پرداختها ادامه داشته باشد و همچنین باید ترمز تورم نیز باشد، یارانه افرادی که حقوق ثابت دارند باید افزایش یابد. همچنین یارانههای کالایی نیز باید طراحی شود تا مردم نسبت به تامین کالای اساسی اطمینان داشته باشند.»
روحانی وعده داد نه تنها یارانه نقدی را ادامه میدهد بلکه برای برخیها افزایش میدهد و علاوه بر آن یارانه غیرنقدی (سبد کالا) هم میدهد.
این سخن روحانی گویا در حد همان وعده باقی خواهد ماند چراکه مسؤولان برای حذف یارانه نقدی برنامهها دارند و کارشناسان اقتصادی دولت هر از گاهی طرحهای عجیب و غریب خود را رسانهای میکنند.
پرداخت کارت اعتباری «سهمیا» به جای پرداخت یارانه نقدی یکی از چند طرح اقتصادی مسؤولان است. پرداخت مقطعی یارانهها و کمپینهای انصرافهای زمانی یا اختصاص یارانه به حوزههایی مانند آموزش یا بهداشت از جمله طرحهای دیگر دولت در این زمینه است که در مرحله مطالعه قرار دارد.
همه اینها یعنی دولت موافق تداوم پرداخت یارانه نقدی نیست و پرداخت غیرنقدی یارانه را ترجیح میدهد.
2- دولت چه خوشش بیاید چه نیاید، ثبتنام یارانه نقدی یک رفراندوم بود. 97 درصد مردم به یارانه نقدی رای «آری» دادند. البته رسانههای واقعگرا و برخی روزنامهنگاران حوزه اقتصاد بارها به دولت هشدار داده بودند ثبتنام مجدد از متقاضیان یارانه نقدی به این امید که تعداد قابلتوجهی از مردم انصراف بدهند، کار اشتباهی است و دولت نباید زیر بار هزینه آن برود اما مسؤولان اقتصادی این خطای استراتژیک را مرتکب شدند تا توقع ایجاد شود.
دولت با رای 97 درصدی مردم به یارانه نقدی میخواهد چه کند؟ مردم در این رفراندوم اعلام کردند از دولت یارانه نقدی میخواهند و اگر دولت همین امروز باز هم رفراندوم برگزار کند که آیا یارانه نقدی میخواهید یا کارت اعتباری «سهمیا» قطعا مردم بازهم خواهان دریافت یارانه نقدی خواهند بود.
اشتباه عجیب دولت درباره ثبتنام مجدد یارانهها، تصمیمات بعدی مسؤولان درباره یارانه نقدی یا سهمیه بنزین را تحت تاثیر قرار خواهد داد. دولت دیگر دنبال نظر مردم نیست و قصد دارد به طرحهای کارشناسان اقتصادی خود اطمینان کند. فکر میکنید اگر ارزش کارت «سهمیا» دو برابر یارانه نقدی هم اعلام شود مردم کدام را انتخاب میکنند؟
3- مسؤولان بارها و بارها اعلام کردهاند پرداخت یارانه موجب منفی شدن رشد اقتصادی شده و تورم را افزایش داده است. به بیان بهتر دولت اعتقاد دارد پرداخت یارانه نقدی اقتصاد ایران را به این روز انداخته است و بهتر است اگر سوبسید یا یارانهای هم پرداخت میشود، غیرنقدی باشد. البته دولت موکدا تاکید میکند یارانه را باید افراد نیازمند دریافت کنند. مسؤولان برای رسیدن به این هدف کمپین انصراف از یارانه را راهاندازی کردند، هزینههای بسیاری برای ثبتنام مجدد متقاضیان دریافت یارانه نقدی کردند، مردم را به زحمت انداختند، بسیاری از نیروهای دولتی را درگیر این مساله کردند، صدا و سیما را برای تبلیغ انصراف از دریافت یارانه دربست کرایه کردند، هزاران اما و اگر درباره بررسی و تفتیش حساب بانکی مردم به وجود آوردند، موجب التهاب در بازار سرمایه شدند، بازار ارز و سکه را تحتالشعاع قرار دادند و...
خب! چه اشکالی داشت دولتیها صادقانه با مردم گفتوگو میکردند و به جای مصاحبههای دروغین برخی مسؤولان مبنی بر انصراف میلیونها نفر از مردم، شرح ماوقع را میدادند و اعلام میکردند دولت یارانه نقدی نمیدهد یا نمیتواند بدهد. چه اشکالی داشت اگر مسؤولان کمی با مردم روراست بودند؟
طرحهایی که دولتیها میخواهند اجرا کنند، هدفش حذف یارانه نقدی است اما اظهارات، تحرکات و متن این طرحها نشان میدهد مسؤولان در یک رودربایستی با ملت گیر کردهاند و صراحتا نمیخواهند بگویند نمیخواهیم یارانه نقدی بدهیم. این رودربایستی بیشتر از اینکه دولت را اذیت کند، ملت را نگران میکند و شرایط جامعه را مانند روزهای پرالتهاب اقتصادی چند سال پیش و افزایش لحظهای نرخها میکند. بازگشت به عقبی که نه دولت آن را دوست دارد تجربه کند و نه ملت.
4ـ یکی از موضوعاتی که مسؤولان دولت یازدهم به آن اشاره میکردند و میبالیدند موضوع تجارب بالای تیم اقتصادی دولت و عدم آزمون و خطا در این حوزه بود. این مساله ما را امیدوار کرد که در اقتصاد خسته از «آزمون و خطا» و «مدیریتهای اشتباه و احساسی»، دیگر شاهد اشتباهات کلان نخواهیم بود؛ دیگر مردم به زحمت نمیافتند، دیگر شاهد گرانیهای لحظهای نخواهیم بود، دیگر معیشت مساله اصلی دولت خواهد شد و...
حتی برخی از مسؤولان اعلام کردند ژنرالها به کابینه میآیند اما گویا این ژنرالهای اقتصادی باتجربه دوره آزمون و خطا را نگذرانده بودند و در این 8 ماه تشکیل کابینه بارها آزمون و خطا کردهاند. توزیع پر انتقاد سبد کالا و برنامهریزی بسیار ناقص آن که اتفاقا میتوانست یک طرح خوب باشد، موجب شد رئیسجمهور مسؤولیت هماهنگی آن را به وزیر کار و رفاه بسپارد در حالی که وزارت صنعت، معدن و تجارت مسؤول مستقیم طرحهای مشابه است.
یا موضوع ثبتنام از متقاضیان یارانه یکی دیگر از آزمون و خطاهای دولت بود که ملت را به زحمت انداخت و حالا دولت قصد دارد آزمون و خطاهای دیگری را تجربه کند؛ کارت اعتباری انرژی سهمیا. آیا مسؤولان اقتصادی با این همه آزمون و خطا همان ژنرالهای وعده داده شده رئیس دولت بودند؟
5 ـ در طرح جدید دولت ـ که هنوز در مرحله مطالعات است و به تصویب هیات دولت نرسیده ـ باز هم اشتباهی استراتژیک دیده میشود.
یکی از مسؤولان ذیربط اعلام کرده در این طرح اولیه نرخ بنزین 2000 تومان خواهد بود. تاکید میکنیم این طرح اولیه است و به نظر میرسد دولتیها قصد دارند فضای رسانهای را در مواجهه با این خبر بسنجند اما این نیز یک خطا محسوب میشود.
در فضای اقتصادی – که بشدت وابسته به فضای رسانهای است - اگر نرخی اعلام شود و بعد از آن تاکید شود این قیمت هنوز تصویب نشده باز هم از لحاظ روانی روی بازار تاثیر میگذارد.
بنزین 2000تومانی تصویب نشده در جامعه به معنای این است که بنزین لیتری 2000 تومان خواهد شد؛ فقط کمی دیر یا زود دارد! این تفکر غلط وجود دارد و کسی نمیتواند آن را کتمان کند و بهتر است دولتیها برای آزمون و خطا هم که شده در گفتهها و مواردی که مد نظر قرار میدهند دقت بیشتری کنند. آیا بنزین 2000تومانی ادامه همان شیب ملایم است؟
6 ـ ملت از دولت صداقت میخواهد. در موضوع یارانه نقدی، دولت باید پیام مردم را درک کند و به درستی تحلیل کند نه اینکه با اجرای طرحهای عجیب و غریب و «کارشناسی واقعی نشده» موجب شود از اهداف خود دور بیفتد. دولت قصد دارد تورم را کاهش دهد، آرامش بازار را بازگرداند، شاخص بورس سقوط نکند، گرانیها را از بین ببرد و معیشت مردم را بهبود ببخشد. اینها اهداف اقتصادی دولت است که همه باید برای رسیدن به این اهداف به دولت کمک کنیم اما با طرحهایی که مسؤولان از آن صحبت میکنند آیا دولتیها میتوانند به این اهداف برسند؟ هنوز تردید داریم و تدبیر نمیبینیم.
محسن جندقی
منبع: وطن امروز