عبدالله باکیده، مرحوم رسول ملاقلیپور، احمدرضا درویش،ناصر غلامرضایی، محمد حسین لطیفی،حمیدفرخ نژاد،مسعود نقاشزاده، صادق صادقدقیقی و مجتبی راعی کارگردانانی هستند که در فیلمهایشان حماسه خرمشهر را به تصویر کشیدهاند که احمدرضا درویش با سه فیلم کیمیا،سرزمین خورشید و دوئل در پرداختن به این حماسه ماندگار رکورددار است.
البته مستندهای زیادی نیز در این خصوص تولید شده و حتی ابراهیم حاتمیکیا نیز در سریال خاک سرخ تصویر ماندگار از خرمشهر ارائه داد سهم سینمای ایران از حماسه خرمشهر 11 فیلم سینمایی است که در این گزارش به معرفی آنها پرداختهایم.
بلمی به سوی ساحل- رسول ملاقلیپور(1364)
در اواخر مهر ماه 1359، هنگامی که خرمشهر در خطر سقوط قرار دارد، یک گردان از پاسداران به فرماندهی مرتضی برای کمک به رزمندگان این شهر از تهران حرکت می کند و چون جاده های آن حوالی در دست عراقی هاست، آنان بایستی از بندر ماهشهر به وسیله هلیکوپتر خود را به خرمشهر برسانند اما کوشش او برای در اختیار گرفتن هلیکوپتر ناکام می ماند و مرتضی گردانش را با یک لنج از طریق خلیج فارس به خرمشهر می رساند. او و گردانش یک روز پس از سقوط خرمشهر به آنجا می رسند. طی نقشه ای، مرتضی همراه دو تن از بازماندگان رزمنده در خرمشهر شبانه به کمک یک بلم از کارون می گذرد و به مواضع دشمن نفوذ می کنند تا با تهیه نقشه از استحکامات دشمن در خرمشهر آمادگی اطلاعاتی لازم جهت ضربه زدن به عراقی ها بدست آید. آن ها از کارون میگذرند و طی چند روز اقامت در خرمشهر، با لباس عراقی ها اطلاعات لازم را بدست می آورند. اما چون عراقی ها از وجود آن ها باخبر می شوند ناچار بازمی گردند و شب هنگام، بر اثر درگیری با عراقی ها همراهان مرتضی به شهادت می رسند و مرتضی آنان را به وسیله همان بلم به آن سوی کارون می رساند.
خسرو ضیایی، عطاءاله سلمانیان، بهزاد بهزادپور، جعفر دهقان، فرید کشن فلاح،اکبر منصور فلاح،داوود رسولیان و سیدسعید سیدزاده از جمله بازیگران این فیلم به تهیهکنندگی محسن علی اکبری هستند.
حریم مهرورزی- ناصر غلامرضایی(1365)
صبریه، بیوه ی جوانی است که همسرش را در آبادان از دست داده و همراه با مهاجران جنگ با پدر و مادر و فرزندش در اقامتگاهی در تهران ساکن شده است. مادر او، ننه هاجر، بیمار است. حبیب، جوان مجردی که راننده ی تاکسی است، ننه هاجر را به بیمارستان می برد. صبریه و حبیب با هم آشنا می شوند. صبریه برای تأمین معاش خانواده در یک خیاط خانه مشغول کار می شود و برای آن که به موقع به محل کار برسد حبیب وعده می گذارد که او را هر روز به محل کارش برساند. آن دو به یکدیگر علاقه مند می شوند. ننه هاجر می میرد و مدتی بعد حبیب که کس و کاری ندارد با وساطت جابر، پیر مردی که در همان اقامتگاه ساکن است، صبریه را خواستگاری می کند. مراسم ازدواج آن ها با سوم خرداد، روز آزادی خرمشهر، مصادف است.
جمشید مشایخی، حبیب اسماعیلی،افسانه بایگان،مهری مهرنیا و نعمتالله گرجی از جمله بازیگران این فیلم هستند.
پوتین- عبدالله باکیده(1370)
گروهی بسیجی در اسارت سربازان دشمن هستند. تلاش آنها برای فرار به دلیل پاره ای اختلاف نظرها بی نتیجه مانده است؛ تا اینکه یک اسیر مجروح به اردوگاه آنها آورده می شود و او می گوید که پیش از دستگیری اطلاعات و اسناد مهمی را در منطقه ای خارج از اردوگاه مخفی کرده که اطلاع از آنها برای نیروهای رزمنده مهم است. به نیروهای دشمن دستور می رسد که منطقه اشغالی را تخلیه کنند و فرمانده دشمن به معاونش مأموریت می دهد که اسرا را قتل عام کند. اما معاون فرمانده از اجرای فرمان سرپیچی می کند و دستور کشتار دسته جمعی اسرا را به گوش آنها می رساند. در موقع اجرای حکم بین اسرا و سربازان دشمن درگیری پیش می آید و گروهی از اسرا موفق به فرار می شوند. پس از تعقیب و گریز یکی از اسرا جان سالم به در می برند و اطلاعات مورد نظر را به نیروهای خودی می رساند.
محسن مکاری، علی شعاعی، محمد برسوزیان، محمد جوزانی،حسین خانی بیک و حسین بخشی پور از جمله بازیگران این فیلم هستند.
کیمیا- احمدرضا درویش(1373)
مرد جوانی به نام رضا در تلاش است تا همسر باردار خود را به بیمارستان برساند تا فارغ شود. در ادامه به اسارت دشمن در می آید و در ضمن، همسرش نیز در حین زایمان از دنیا می رود. رضا پس از 10 سال، از اسارت بر می گردد و متوجه می شود که فرزندش توسط یکی از پزشک های بیمارستانی که همسرش در آن بود نگهد اری می شود و به دنبال او به شهر مشهد می رود، اما اگر بخواهد بچه را پس بگیرد، هم زندگی خانواده ای از هم می پاشد و هم آینده درخشان دخترش را از او می گیرد. به همین دلیل از این خواسته خود صرف نظر میکند.
خسرو شکیبایی،بیتا فرهی،رضا کیانیان، پریسا شاهنده،نادر رجبپور،علی اکبر زادگان،عباس موسوی از بازیگران این فیلم هستند.
سرزمین خورشید- احمدرضا درویش(1375)
با شروع جنگ، بیمارستانی در خرمشهر به محاصره دشمن درمی آید و از هوا و زمین مورد هجوم قرار می گیرد. محمد جهان آرا، فرمانده جوان سپاه خرمشهر، پیشنهاد می کند مجروحان و پزشکان با یک آمبولانس و لندرور، به دنبال جیپ به غنیمت گرفته شده که در آن رزمندگان راه را باز می کنند، از بیمارستان خارج شوند. در شهر، نیروهای عراقی که در حال تسخیر شهر هستند، مقابل آنها ظاهر می شوند و رزمندگان برای نجات دادن سرنشینان آمبولانس و لندرور، با عراقی ها درگیر می شوند و به شهادت می رسند و سرنشینان لندرور نیز به اسارت گرفته می شوند و به شهادت می رسند و سرنشینان لندرور نیز به اسارت گرفته می شوند. سرنشینان آمبولانس که نجات یافته اند، در اطراف شهر سرگردان می شوند و راه را گم می کنند. در میان آنها، راننده آمبولانس، دکتر کسرا، یک ناخدا، یک زن که شوهرش رییس گمرک خرمشهر بوده و شهید شده، مردی که مدام به فکر تسلیم شدن و نجات پولهایش است و یک امدادگر به نام هانیه که دو نوزاد را با خود آورده، حضور دارند. افسر عراقی که در اطراف بیمارستان به اسارت درآمده هم با آنهاست. در کنار رودی، جعبه حامل دو نوزاد به روی آب می افتد و وقتی راننده برای نجات دادن بچه ها خود را به آب می زند، نیروهای عراقی از آن طرف رود او را به شهادت می رسانند. دو نوزاد نجات می یابند اما یکی از آنها بین راه می میرد. شش همسفر به جاده ای می رسند و تصمیم می گیرند به دو گروه تقسیم شوند: دکتر کسرا، هانیه و اسیر عراقی به همراه نوزاد به یک سمت می روند و سه نفر باقیمانده به سمتی دیگر. دکتر کسرا و همراهانش به یک ریوی عراقی می رسند و پشت آن سوار می شوند. در این بین آنها شاهد بردن سه همسفر قبلی خود هستند که توسط عراقی ها به اسارت گرفته شده اند. در کنار رود، اسیر عراقی به دکتر کسرا قایقی را نشان می دهد تا با آن بگریزند. کسرا و هانیه خود را به قایق می رسانند و پس از ساکت کردن نوزاد، اسیر عراقی را بر جا می گذارند و خود دور می شوند. صبح فردا قایق آنها هدف گلوله هواپیمای دشمن قرار می گیرد. کسرا و هانیه ناچار می شوند قایق را ترک کنند و نوزاد را درون جعبه ای در رودخانه رها کنند. صدای مارش در دوردست، نوید پیروزی را در آینده میدهد.
خسرو شکیبایی،گلچهره سجادیه،سعید پورصمیمی،محمود پاک نیت،فخرالدین صدیق شریف و اصغر نقیزاده بازیگران این فیلم هستند.
سفر سرخ- حمید فرخنژاد(1379)
در روز سقوط خرمشهر تعدادی نیروی های مردمی به همراه دو مجروح و دو پرستار و گروهی از مردم به قصد خروج از شهر به پلی میرسند که به دست نیروهای ارتش عراق افتاده است. گروه تصمیم می گیرد برای نجات غیرنظامیان، جدا از آنها طی مسیر کند و در گذر از مسیرهای مختلف با ماجراهایی از جنگ درگیر میشوند.
حبیب دهقان نسب،صادق صفایی،برزو ارجمند،غزل صارمی و احمد کاوری بازیگران این فیلم هستند.
دوئل-احمدرضا درویش(1382)
زینال پس از بازگشت از اسارت خاطرات گذشته اش را مرور می کند. با شروع جنگ و آغاز حمله عراقی ها، او که همسرش هانیه را از دست داده، به همراه یحیی یک گروه مقاومت محلی را سازماندهی می کند. پس از حمله بی امان هواپیماها به جمعیت آواره ای که درصدد عزیمت از منطقه جنگی هستند و انفجار قطار و تخریب ایستگاه راهآهن، سلیمه از زینال قول می گیرد که همسرش یحیی را سالم به او برگرداند. تعدادی از نیروهای دولتی که مدعیاند مأموریتی محرمانه دارند با همدستی اسکندر تصمیم می گیرد گاوصندوق به جامانده در یک واگن باری را از آن خارج کنند. براساس صحبت های آنان مشخص می شود که داخل گاوصندوق اسناد و مدارک مهمی هست که اهمیتی استراتژیک دارد. زینال به جای یحیی مسئولیت این اقدام را می پذیرد و با کمک دوستانش گاوصندوق را پیاده و در اختیار نماینده گروه می گذارند. اختلاف او و گروه اسکندر تا به آنجا ادامه می یابد که حتی یحیی هم به دفاع از آنها برمی آید. معاون جهانآرا پس از فریب دادن اسکندر و همراهان، گاوصندوق را در اختیار زینال قرار می دهد و او با تلاش فراوان محموله را به یک یدک کش می رساند و در آخرین دقایق از دست تعقیب کنندگان می گریزد. یحیی هم خودش را به قایق می رساند و با حمله نیروهای عراقی او به همراه گاوصندوق به اعماق آب می رود و زینال اسیر عراقی ها می شود. زینال که پس از آزادی از اسارت عراقی ها عنصری مشکوک تلقی می شود و چند ماه در قرنطینه می ماند، در بازگشت به روستایش متوجه می شود که مردم و رییس قبیله هم او را به خیانت متهم کرده اند. سلیمه هم زینال را مسئول مرگ یحیی می داند و پس از آگاهی از ورود او درصدد کشتنش به قصد انتقام برمی آید. زینال نزد سلیمه می رود و از سوی او با برخوردی خشن مواجه می شود. سپس برای اثبات بیگناهیاش سراغ فرمانده نظامی منطقه می رود که همان معاون جهانآراست. او به قیمت از دست دادن موقعیت نظامیاش تجهیزات و گروه غواضی را در اختیار زینال قرار می دهد تا در نقطه ای که گاوصندوق زیرآب رفته، به تجسس بپردازد. گاوصندوق پیدا می شود، اما ابتدا زینال استخوانهای به جا مانده از یحیی را پیش سلیمه می برد. اسکندر که از سالها پیش دل بسته سلیمه بوده، ازدواج پسر یحیی با یکی از دختران قبیله (دختر ناخدا که برادرزاده زینال است) را در گرو وصلت خود با سلیمه می داند. او پس از کشف گاوصندوق مانع عزیمت زینال می شود و اعتراف می کند که محتویات آن نه اسناد دولتی، بلکه شمش های طلاست که تبدیل به گاوصندوق شده است. زینال که به همراه برادرزادهاش برای گریز از دست اسکندر و گروه مسلحی که در اختیار دارد با گاوصندوق به میدان مینزده، پس از کشمکش فراوان و کشته شدن برادرزادهاش، در آخرین لحظه توسط اسکندر با چاقو مضروب می شود. سپس اسکندر با اتومبیل حامل گاوصندوق به راهش ادامه می دهد، اما میدان مین منفجر می شود و طلاها به براده هایی تبدیل و در صحرا پراکنده می شود. سلیمه تلاش می کند پیکر نیمه جان زینال را به بیمارستان برساند و تصویری از یادگار هانیه، نشانی از پیوند زینال و سلیمه دارد.
سعید راد،ژمان بازغی،پریوش نظریه،انوشیروان ارجمند،هدیه تهرانی،کامبیز دیرباز و پرویز پرستویی از جمله بازیگران این فیلم هستند.
روز سوم-محمد حسین لطیفی(1385)
این فیلم، روایت آخرین روزهای مقاومت در بخش غربی خرمشهر در سال 1359 است. سمیره و رضا، خواهر و برادری که همراه سایر مردم در حال مقاومت هستند. حلقه محاصره دشمن تنگ تر میشود و در نتیجه سمیره که پاهایش شکسته است و نمیتواند فرار کند در خانه باقی میماند، رضا تصمیم میگیرد سمیره را در حیات خانه در یک موقعیت نسبتا خوب با کمی غذا خاک کند تا شبانه بیاید و وی را فراری دهد. در این بین خواستگار قبلی سمیره که به جمع نیروی نظامی عراق پیوسته و روزی همکار او در مدرسه خرمشهر نیز بوده است، به عنوان یک فرمانده عراقی به این منطقه میآید و خانه رضا و سمیره را اشغال میکند و برای نگهبانی از آنجا نیز دو مامور قرار میدهد. در این بین رضا سعی بر نجات دادن سمیره میکند که در نهایت برادر کوچک رضا و دوستانش و خودش شهید میشوند و فقط سمیره از ماجرا جان سالم به در میبرد.
این داستان برداشتی آزاد از یک ماجرای واقعی میباشد که درآن همه عوامل زنده میمانند.
حامد بهداد،پوریا پورسرخ،باران کوثری،برزو ارجمند،مهدی صبایی،شهرام قائدی،مرتضی زارع،مالک سراج،مجید یاسر و مهدی ساکی از جمله بازیگران این فیلم هستند.
کودک و فرشته- مسعود نقاشزاده(1387)
در آخرین روز تابستان سال 1359، فرشته و خانوادهاش آماده میشوند تا در جشن عروسی یکی از اقوام نزدیک شرکت کنند. اما غرش صدای هواپیماهای جنگندهای که از مرز عبور کردهاند موجب میشود که پدر فرشته تصمیم بگیرد از خیر عروسی خواهرش بگذرد و خانوادهاش را از مهلکه بدر ببرد. فرشته برای آوردن مادر بزرگ از خانه خارج میشود؛ اما دیگر هیچگاه خانواده اش را نمیبیند؛ ولی مدتی بعد با شنیدن خبر زنده بودن برادرش، جستجویی طولانی را برای یافتن او آغاز میکند. فرشته در شهری که حالا توسط دشمن اشغال شده، درگیر ماجراهای بسیاری میشود. سرانجام دخترک جان پسربچهای هم سن برادرش را از مهلکه نجات می دهد و با جسد برادرش را که شهید شده مواجه میشود.
مونا احمدی، محمدرضا زادسرور، قاسم زارع، افشین هاشمی، حسین توشه، مالک حدپورسراج، شبنم مقدمی، علیرضا حسینی و سودابه بیضایی بازیگران این فیلم هستند.
عصر روز دهم- مجتبی راعی(1387)
فیلم با سقوط خرمشهر در جنگ تحمیلی آغاز می شود. خانواده ای قصد نجات از مهلکه را دارند، اما پدرشان شهید می شود. درجریان این اتفاقات نوزاد خانواده نیز به وسیله یکی از نظامیان عراقی دزدیده میشود و زن و تنها دختر آن خانواده باقی میمانند. 25 سال بعد از آن، دختر پزشک شده و موقع حمله آمریکا به عراق است. یک گروه هلال احمر قصد رفتن به عراق را دارند و این بهترین فرصت است تا دختر به آنجا برود و خواهرگمشده اش را پیدا کند. در موسم محرم و عزاداری شیعیان در کربلا که در همان زمان نیز، یزیدیان زمان یاران و پیروان امروز حسین(ع) را به خاک و خون می کشند، دخترگمشده پیدا میشود، اما...
هانیه توسلی،احمد مهرانفر،صغری عبیسی،سلیمه رنگزن،عبدالرضا الطائی و زهره حمیدی از جمله بازیگران این فیلم هستند.
بزرگمرد کوچک- صادق صادقدقیقی(1390)
داستان فیلم به اوایل جنگ و حمله عراق به خرمشهر باز می گردد. این نوجوان تنها به انگیزه دفاع از آب و خاک و ناموس، رشادت های بسیاری را بروز داده است. این نوجوان در ابتدا به دست نیروهای عراقی می افتد و مورد ضرب و شتم قرار می گیرد اما اعتماد عراقی ها را جلب کرده و مواد غذایی، مهمات و گرای دشمن را به نیروهای ایرانی میرساند.
شبنم قلی خانی،پویا امینی، سوگل طهماسبی،حبیب اله الهیاری، پرهام دلدار بازیگران این فیلم هستند.