در ابتدای این مراسم حسین قرایی که اجرای این مراسم را برعهده داشت با خواندن یک بیت از سیدعلی موسوی گرمارودی دعوت نمود تا دقایقی در رابطه با مقام ادبی حسین اسرافیلی سخن بگوید.
دل طوفانی من باز چه غوغاست تو را
که در این موج و خطر میل به دریاست تو را
سپس استاد موسوی گرمارودی ضمن اشاره به وجه قالب اشعارحسین اسرافیلی گفت: کنگره شعر چشمگیر ایشان بسیار لازم بود بیشتر از اینها برگزار شود و حالا من باید در این فرصت کم در رابطه با حسین اسرافیلی حرف بزنم. اشتغال قدسی من به ترجمه نهجالبلاغه فرصت ادای دین به دوستانم را از من سلب کرده که به لطف الهی این کار عظیم به تازگی تمام شده است. ترجمه نهجالبلاغه 6 سال تمام هر روز 12 ساعت وقتم را به خودش اختصاص میداد.
وی در ادامه افزود: وجه حماسی وجه قالب اشعار اسرافیلی است و با توجه به وقت کمی که برای مطالعه اشعار ایشان داشتم باز هم وجه حماسی به چشم میآمد اعتقاد من به تعهد این است که این واژه صفت شاعر است نه شعر اگر شاعر متعهد باشد این تعهد به شعر او نشر خواهد کرد. همین موضوع را برای حماسهام میتوان نقل کرد. اگر در خون شاعر حماسه باشد این صفت در شعرش متجلی خواهد شد. برای نمونه میتوان به این تک بیت اشاره کرد: زینب آن که عالمی در جوش اوست
بعد عاشورا علم بر دوش اوست
این مترجم نهجالبلاغه افزود: اشعار اسرافیلی مملو از محسنات است و هیچ صفحهای از اشعار وی نیست که نتوان در موردش صحبت کرد. ما بر این عقیدهام که فردوسی بزرگترین شاعر حماسیسرا است که اینگونه شعر در زبان فارسی را به جهان صادر کرده است. حماسه در خون فردوسی وجود دارد و این شاهدی بر گفته پیشین من است که هر کسی در وجود حماسه موج میزند در زمان ضعف و ناتوانی نیز افعال و حرکاتش را با حماسه بیان میکند. وقتی روحیه افراد حماسی نباشد قاعدتاً شعر او مهرطلب خواهد شد. من میخواستم از اخلاقیات مخملی حسین اسرافیلی نیز ذکر کنم ولی فرصت اجازه نداد. به نظرم کسی نیست که تاکنون پیش آمده باشد از ایشان ناراحت شده باشد.
دکتر محمدرضا سنگری در ادامه این مراسم گفت: پیش از آنکه به شعر اسرافیلی اشاره کنم باید این اشاره را داشته باشم که آشنایی من با اسرافیلی و شعر وی مربوط به سالهای 61 و 62 است که در آن دوران جمعی از شعرا به جبهه میآمدند.
وی اضافه کرد: استاد اسرافیلی در حوزه چهارپاره تبحر خاصی دارد ویژگیهای شعری ایشان را باید در همین چهارپارهها جست هرچند که در سایر گونهها نیز ایشان توانمند هستند اما در چهارپارههای ایشان میتوان چهره حسین اسرافیلی را دید. نقشی که ایشان در تربیت نسل جوان به ویژه در شعر آیینی داشتهاند غیرقابل انکار است. آنچه از شعر ایشان شکار کردهام به نتیجه تجلی شاعر در اشعارش است به چند واژه یا شبکه واژهای منتهی میشود. شبکه اولی که در اشعار اسرافیلی به چشم میخورد شبکه پرواز است و شبکه دوم واژهها دریا است که در شعر ایشان به چشم میخورد. جریان داشتن و اوج داشتن نتیجه این شبکه واژهها است که در شعر ایشان خودنمایی میکند.
سنگری اضافه کرد: وقتی خواستم در شعر ایشان دو مثلث را ترسیم کنم به 30سروده رسیدم که یک ضلع وجودی اسرافیلی عاشورایی و عاشورااندیشی است ایشان حتی در شعر دفاع مقدس نیز اشعارش با عاشورا امتزاج و پیوند دارد. ایشان اصلاً شاعر دفاع مقدس است ضلع دوم این مثلث دفاع مقدس بوده و جهانی اندیشی نیز ضلع سوم اشعار اسرافیلی است. اسرافیلی حماسه، سوگ و عرفان را میشناسدو رگههایی از آنها در شعر عاشورایی اسرافیلی به چشم میخورد.
در ادامه این مراسم حسین انصاری جعفری اشعاری از اسرافیلی را در دستگاههای موسیقی برای حاضران اجرا نمود و در ادامه مستندی درباره حسین اسرافیلی در مراسم پخش شد.
حجتالاسلام سیدعبدالله حسینی مدیر مرکز علوم اسلامی ژوهانسبورگ به مقام شعری حسین اسرافیلی اشاره کرد و گفت: به نظرم اگر رسالت استاد اسرافیلی برای سرودن یک بیت بوده و برای آن به دنیا آمده ایشان رسالت خود را به خوبی انجام دادهاند.
میبرم منزل به منزل چوب دار خویش را
تا کجا پایان دهم آغاز کار خویش را
در مشهد درگیر کنگره بینالمللی امام رضا (ع) بودیم که با این یک بیت آشنا شدم و این آشنایی موجب شد زمان مدیدی درگیر این تک بیت شوم. حتی در مراسم شعری که با موضوع مقاومت در آفریقا برگزار شده بود این شعر را ترجمه کرده و برای حاضرین خواندم. در پایان میخواهم دو بیت شعر که در وصف استاد سرودهام برای حضار قرائت کنم.
دادهای از کف عنان اختیار خویش را
در تموج یافتی تو قرار خویش را
دعبل زمان خویش هستی و
میبری منزل به منزل چوب دار خویش را
استاد دستپیش که از دوستان مرحوم شهریار نیز است در ادامه جملاتی کوتاه در رابطه با اسرافیلی گفت. من اسرافیلی را بعد از انقلاب شناختم و به نظرم بهترین مسلمان را یافتم او حسین در هزاره دوم است و من خود را مدیون او میدانم.
علیرضا قزوه در ادامه در رابطه با نحوه آشنایی با حسین اسرافیلی توضیح داد و گفت: امسال لیست بلندی نوشتیم تا برای ایشان مراسمی از جنس این مراسم برگزار کنیم. من از سال 63 یا 64 با جناب اسرافیلی آشنا شدم ما در منطقه فاو با هم بودیم به نظر من شعر انقلاب مانند سیمرغ عطار که هر کدام ویژگیهایی برای خود دارند دارای خصایصی است. در شعر انقلاب برخی آمدند و از خود برای شعر انقلاب هزینه کردند ولی عدهای هم هستند که از شعر انقلاب برای خودشان خرج کردند.
قادر طراوتپور دبیر اجرایی هشتمین جشنواره شعر فجر که به نمایندگی از سیدعباس صالحی معاون فرهنگی وزیر ارشاد در مراسم حضور داشت، گفت: شعر اسرافیلی از ابتدای انقلاب تا به امروز یک سیر ثابت را طی کرده است و ما با توجه به اینکه در آثار برخی از شعرا میبینیم که یک نوع شکست منعکس شده است اما در اشعار وی روایت شکست به چشم نمیخورد. در اشعار اسرافیلی اندیشههای امام خمینی و رهبری انقلاب به چشم میخورد و باید در شعر وی منتظر فتوحات دیگری باشیم. شعر اسرافیلی یک ویژگی خاص دارد و آن هم همراهی با اسلام فقهی است و از اسلام صوفیانه، عرفانی و غیره دوری کرده است به نظرم بهترین شعر ایشان شعری است که در مورد سیدحسن نصرالله سروده است.
در انتهای این مراسم حسین اسرافیلی ضمن تشکر از کلیه حضار و برگزارکنندگان این مراسم در رابطه با سؤالهای حسین قرایی مجری این مراسم دررابطه مرحوم احمد زارعی، سلمان هراتی، سیدحسن حسینی و قیصر امینپور اینطور گفت: خدا رحمت کند احمد زارعی را که شیفته فرهنگ انقلاب اسلامی بود. سلمان هراتی زود از دست ما رفت و درگذشت او باور کردنی نبود و ما را به سوگ نشاند. سیدحسن حسینی نیز با چاشنی طنز همیشه ما را غافلگیر میکرد اگر کسی پای صحبتهای او مینشست نمیتوانست از او دل بکند و به نظر من قیصر امینپور و سیدحسن حسینی مانند یک سیبی بودن که از وسط دو نیم شده بود.
اسرافیلی در پایان شعری برای حضار قرائت کرد.
ماه از فراز کاج میپاید
رد پای پلنگ را در ببر
گاه بر
گاه داران
جادهها پوشیده از برگ درختان
شاخههای نیمه عریان
دفتر پاییز پر نقاشی از طرح بهاران