گروه بینالملل مشرق - به نظر می رسد دور جدید درگیریها بین سازمان القاعده و دولت یمن آغاز شده است، این دور بویژه بعد از حمله القاعده در 24 می سال 2014 میلادی به مراکز امنیتی و نظامی و دولتی در شهر سیئون واقع در استان حضرموت تشدید شده که به کشته شدن 15 نظامی و زخمی شدن تعدادی دیگر منجر شد. القاعده اعلام کرد که این حمله را در واکنش به حمله ارتش به برخی عناصر القاعده در اواخر آوریل سال 2014 میلادی انجام داده و با وجود فشارهایی که در ماههای اخیر گرفتار آن شده، قدرت خود را حفظ کرده است.
تنش های بی سابقه
سازمان القاعده در دوره گذشته یمن که خیزشهای انقلابی و اعتراضات در این کشور نیز مانند بسیاری از کشورهای منطقه عربی آغاز شد، موفق شد از ضعف حاکمیت علی عبدالله صالح رئیس جمهور سابق استفاده کرده و نفوذ خود را در استانهای شبوه و ابین در جنوب این کشور افزایش دهد. القاعده سعی کرد این دو استان را به پایگاه اصلی خود در حمله های مکرر به دولت یمن تبدیل کند. حملههایی که مهم ترین آنها در سپتامبر سال 2013 علیه وزارت دفاع یمن در صنعا بود که در این حمله تروریستی 56 نفر کشته شدند.
البته نکته جالبی که در حمله اخیر در شهر سیئون قابل توجه بود، این بود که تنها یک مرکز فرماندهی نظامی در این شهر هدف قرار نگرفت، بلکه دایره اهداف القاعده افزایش یافته و شامل مراکز اطلاعاتی و راهنمایی و رانندگی و نیروهای امنیتی نیز شده است. القاعده با این حمله میخواهد پیام های داخلی و منطقه به برخی طرفها ارسال کند مبنی بر اینکه با وجود تمام فشارهایی که علیه این سازمان دنبال می شود، مرحله جدیدی از تنش آغاز خواهد شد.
این در حالی است که بعد از پیامدهای منفی که انتشار برخی گروه های افراط گرا مانند داعش در مناطق بحرانی از جمله در سوریه و عراق و مالی و یمن ایجاد کرده، مبارزه با تروریسم به یک هدف مشترک بین بسیاری از طرف های منطقه ای و جهانی تبدیل شده است.
افزیش سطح عملیات های القاعده در مکان های اخیر در داخل یمن قدرت بالای القاعده در ضربه زدن به دولت مرکزی این کشور را نشان می دهد. بویژه اینکه این نیروها نفوذ واقعی در داخل یمن دارند و منابع مادی و انسانی تجدید پذیری دارند که به آنها اجازه می دهد خسارت های خود را در درگیری با نیروهای امنیتی و ارتش جبران کنند. البته علاوه بر این عوامل، انگیزههای دیگری نیز هستند که در افزایش سطح عملیات القاعده در یمن مهم و تاثیرگذارند، این عوامل عبارتند از:
1- مناطق جذب نیرو: القاعده نیروهای خود را در مناطقی مستقر میکند که بیثبات هستند و مناطق وسیعی هستند که دارای ناهمواری های صعب العبور باشند. علاوه بر اینکه ساکنان این مناطق همواره دارای سطح آموزشی پایینی بوده و سطح زندگی بالایی ندارند. به معنای دقیق القاعده در مناطقی مستقر می شود که دولت در آنها نفوذ ندارد، بویژه اینکه دولت مرکزی یمن با درگیری های سیاسی در صنعا و درگیریهای نظامی با جنبشهای دیگر از جمله حوثی ها مشغول است.
2- منابع مالی متعدد: علاوه بر منابع مالی متعددی که القاعده در یمن از آن برخوردار است، اعضای این سازمان در حملات اخیر خود بویژه در جنوب و جنوب شرق یمن موفق به تسلط بر مقادیر فراوانی از تسلیحات و مهمات از مراکز ارتش شدهاند.
3- پایگاه های آغاز حملات: القاعده موفق شده از نابسامانی های سیاسی در یمن برای تقویت نفوذ خود استفاده کند و پایگاه هایی را ایجاد کند که برای انجام حملات و آموزش نیروهای خود و عضو گیری از جوانان از آنها استفاده می کند.
پیامدهای نفوذ بالای القاعده در یمن
بدون شک تشدید تنش ها از سوی القاعده پیامدهای زیادی را به دنبال خواهد داشت. ادامه حملات بی سابقه القاعده در بخشهای مختلف میتواند تمام گروههای درگیر در داخل یمن را به این نقطه مشترک برساند که القاعده تهدیدی برای آنها به شمار می رود.
این برداشت میتواند نوعی از اولویت و تمرکز فعالیتها را به مقابله با فعالیتهای رو به رشد این سازمان بدهد، بویژه اینکه این تلاش ها از سوی دولت های همسایه و برخی دولتهای جهانی نیز مورد حمایت است و آنها سیاست مبارزه با تروریسم را در دستور کار خود قرار دادهاند. نمود این سیاست در استقبال عمومی کشورها از کشته شدن امیر القاعده در صنعا و دو تن از همراهان وی در 25 می سال 2014، خود را نشان داد.
این احتمال البته چالشهای زیادی پیش رو دارد، اولین این چالشها ضعف دولت مرکزی در تسلط مجدد بر مناطق عدیدهای است که الان تحت سلطه القاعده و برخی جماعتهای فرقه ای قرار دارد. این موضوع به خودی خود باعث افزایش سطح درگیریها بین دولت یمن و القاعده می شود و هر یک سعی می کنند مناطق بیشتری را تحت نفوذ خود در آورده و دستاوردهای سیاسی جدیدی را محقق کنند.
این مسایل نشان می دهد که احتمالا در افق پیش روی یمن، درگیریها بین القاعده و دولت مرکزی افزایش خواهد یافت. بویژه اینکه این درگیریها مورد اهتمام ویژه جریان های منطقهای و بینالمللی قرار گرفته و مقابله با القاعده در رأس اولویتهای آنها گنجانده شده است.
تنش های بی سابقه
سازمان القاعده در دوره گذشته یمن که خیزشهای انقلابی و اعتراضات در این کشور نیز مانند بسیاری از کشورهای منطقه عربی آغاز شد، موفق شد از ضعف حاکمیت علی عبدالله صالح رئیس جمهور سابق استفاده کرده و نفوذ خود را در استانهای شبوه و ابین در جنوب این کشور افزایش دهد. القاعده سعی کرد این دو استان را به پایگاه اصلی خود در حمله های مکرر به دولت یمن تبدیل کند. حملههایی که مهم ترین آنها در سپتامبر سال 2013 علیه وزارت دفاع یمن در صنعا بود که در این حمله تروریستی 56 نفر کشته شدند.
البته نکته جالبی که در حمله اخیر در شهر سیئون قابل توجه بود، این بود که تنها یک مرکز فرماندهی نظامی در این شهر هدف قرار نگرفت، بلکه دایره اهداف القاعده افزایش یافته و شامل مراکز اطلاعاتی و راهنمایی و رانندگی و نیروهای امنیتی نیز شده است. القاعده با این حمله میخواهد پیام های داخلی و منطقه به برخی طرفها ارسال کند مبنی بر اینکه با وجود تمام فشارهایی که علیه این سازمان دنبال می شود، مرحله جدیدی از تنش آغاز خواهد شد.
افزیش سطح عملیات های القاعده در مکان های اخیر در داخل یمن قدرت بالای القاعده در ضربه زدن به دولت مرکزی این کشور را نشان می دهد. بویژه اینکه این نیروها نفوذ واقعی در داخل یمن دارند و منابع مادی و انسانی تجدید پذیری دارند که به آنها اجازه می دهد خسارت های خود را در درگیری با نیروهای امنیتی و ارتش جبران کنند. البته علاوه بر این عوامل، انگیزههای دیگری نیز هستند که در افزایش سطح عملیات القاعده در یمن مهم و تاثیرگذارند، این عوامل عبارتند از:
1- مناطق جذب نیرو: القاعده نیروهای خود را در مناطقی مستقر میکند که بیثبات هستند و مناطق وسیعی هستند که دارای ناهمواری های صعب العبور باشند. علاوه بر اینکه ساکنان این مناطق همواره دارای سطح آموزشی پایینی بوده و سطح زندگی بالایی ندارند. به معنای دقیق القاعده در مناطقی مستقر می شود که دولت در آنها نفوذ ندارد، بویژه اینکه دولت مرکزی یمن با درگیری های سیاسی در صنعا و درگیریهای نظامی با جنبشهای دیگر از جمله حوثی ها مشغول است.
3- پایگاه های آغاز حملات: القاعده موفق شده از نابسامانی های سیاسی در یمن برای تقویت نفوذ خود استفاده کند و پایگاه هایی را ایجاد کند که برای انجام حملات و آموزش نیروهای خود و عضو گیری از جوانان از آنها استفاده می کند.
پیامدهای نفوذ بالای القاعده در یمن
بدون شک تشدید تنش ها از سوی القاعده پیامدهای زیادی را به دنبال خواهد داشت. ادامه حملات بی سابقه القاعده در بخشهای مختلف میتواند تمام گروههای درگیر در داخل یمن را به این نقطه مشترک برساند که القاعده تهدیدی برای آنها به شمار می رود.
این برداشت میتواند نوعی از اولویت و تمرکز فعالیتها را به مقابله با فعالیتهای رو به رشد این سازمان بدهد، بویژه اینکه این تلاش ها از سوی دولت های همسایه و برخی دولتهای جهانی نیز مورد حمایت است و آنها سیاست مبارزه با تروریسم را در دستور کار خود قرار دادهاند. نمود این سیاست در استقبال عمومی کشورها از کشته شدن امیر القاعده در صنعا و دو تن از همراهان وی در 25 می سال 2014، خود را نشان داد.
این مسایل نشان می دهد که احتمالا در افق پیش روی یمن، درگیریها بین القاعده و دولت مرکزی افزایش خواهد یافت. بویژه اینکه این درگیریها مورد اهتمام ویژه جریان های منطقهای و بینالمللی قرار گرفته و مقابله با القاعده در رأس اولویتهای آنها گنجانده شده است.