21 خرداد ماه سالروز اعزام قواي محمدرسول‌الله به لبنان است؛ واقعه‌اي كه بيشتر از آنكه براي ايرانيان نام‌آشنا باشد براي شيعيان لبنان و ملت لبنان و سوريه و ديگر كشورهاي عربي آشناست.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - درست 12 روز بعد از فتح خرمشهر و پيروزي رزمندگان اسلام در عمليات «الي بيت‌المقدس» رژيم صهيونيستي در پنجم ژوئن 1983 طي عملياتي به نام «صلح براي الجليل» از سه طريق زمين و دريا و هوايي خاك لبنان را مورد تجاوز قرار داد. آنچه در اين ميان قابل توجه بود حكومت كشورهاي عربي، آن هم حكومتي معنادار در برابر تجاوز اسرائيل به لبنان بود. به هر حال بعد از شنيده شدن نداي مسلمانان و ملت لبنان مبني بر كمك به آنها، تنها لبيكي كه در سرتاسر جهان نسبت به مسلمانان و لبناني‌ها شنيده شد لبيك آقا روح‌الله خميني بود. بر اين اساس و بنا به گزارش شوراي عالي دفاع در آن مقطع تصميمي مبني بر كمك به لبنان گرفته شد و اين كمك در قالب اعزام نيرو به جبهه لبنان و سوريه صورت گرفت. به اين ترتيب شوراي عالي دفاع با تأييد امام تصميم به اعزام نيروي نظامي گرفت و اولين گروه از نيروهاي اعزامي در 21 خرداد 61 اعزام شدند. نيروهايي به فرماندهي حاج احمد متوسليان و تركيبي از تيپ 27 حضرت رسول سپاه و تيپ 58 ذوالفقار ارتش در سالگرد اين واقعه كه در نهايت منجر به اسارت علمدار آقا روح‌الله حاج احمد متوسليان شد. در سكوت معنادار و غفلت رسانه‌ها و مسئولان داخلي نگاهي كوتاه و گذرا به اين واقعه مي‌اندازيم.

مي‌گويند نيروها سرخود به لبنان رفته‌اند

يكي از مسائلي كه در اين چند سال مورد توجه قرار گرفته، مسئله شبهه‌اي است كه بعضي از افراد مطرح كرده‌اند. شبهه‌اي كه در آن به سرخود بودن اعزام اين نيروها بدون اطلاع امام اشاره شده است.

به هر حال چيزي كه امروزه موجود است و بر آن هيچ شك و شبهه‌اي نيست اسناد مربوط به اين واقعه است. مقام معظم رهبري كه در آن مقطع رياست جمهوري و رياست شوراي عالي دفاع را به عهده داشته است طي پيامي كه 17/3/61 در روزنامه كيهان به چاپ رسيد خطاب به حافظ اسد نوشت:‌ جمهوري اسلامي ايران با وجود اينكه در جنگ است، اعلام مي‌كند در حد توان، قواي خويش را وقف دفع حملات رژيم اشغالگر قدس به جنوب لبنان خواهد كرد.

امام خميني(ره) نيز در پيامي كه در 17 خرداد 61 منتشر شد، ضمن محكوم كردن اسرائيل و حمله آن به جنوب لبنان با آوردن كلمه استرجاع در ابتداي پيام، نارضايتي خود را از سكوت و بي‌تفاوتي كشورهاي اسلامي ابراز داشتند.

بر اساس اسناد موجود هيئت اعزامي جمهوري اسلامي ايران در روز يكشنبه 16 خرداد 61 يعني يك روز بعد از تهاجم به سوريه ا عزام شده بود و بعد از بررسي در جلسه مربوطه شوراي عالي دفاع كه در دفتر امام در تاريخ 20 خرداد 61 تشكيل شد، گزارش نهايي خود را ارائه داد و اعلام كرد: اسرائيل بر اكثر نقاط جنوب لبنان مسلط شده است و سوريه نمي‌تواند وارد جنگ شود. هنگامي كه اين گزارش مطرح شد، شوراي عالي دفاع تصميم به اعزام نيرو به لبنان گرفت و به اين ترتيب در حكم شوراي عالي دفاع و تأييد حضرت آقا روح‌الله اولين گروه از نيروهاي اعزامي در 21 خرداد 61 به فرماندهي حاج احمد و تركيبي از پاسداران و بسيجيان تيپ 27 حضرت رسول و تكاوران تيپ 58 ذوالفقار از ارتش به لبنان اعزام شدند.

اين نيروها براي اعزام توسط شوراي عالي دفاع انتخاب شدند و نمي‌دانيم كساني كه شبهه سرخود بودن نيروها و اعزام بدون اطلاع امام را مطرح مي‌كنند، اصلاً آيا به اين نكته فكر مي‌كنند كه مگر مي‌شود اين استعداد نيرو از ارتش و سپاه بدون اطلاع و هماهنگي با فرمانده كل قوا اعزام شوند؟

يا لبنان، يا لبنان، هذا جيوش القرآن!

سپاه يا همان قواي محمدرسول‌الله نام نيروهاي اعزامي ايران براي كمك به مظلومان و مسلمانان لبنان بود. غروب روز 21 خرداد 1361 يك فروند هواپيماي بوئينگ 747 ارتش جمهوري اسلامي در فرودگاه دمشق لندينگ كرد و فرود آمد.

لحظاتي بعد تعدادي از مقامات بلندپايه سياسي - نظامي دولت سوريه به نمايندگي از سوي حافظ اسد به همراه علي اكبر محتشمي‌پور سفير ايران در دمشق وارد باند فرودگاه شدند و به استقبال حاج احمد متوسليان و نيروهايش آمدند. نيروهاي اعزامي در قالب سه مرحله اعزام شدند؛ مرحله اول حاج احمد و بچه‌هايش بودند، مرحله دوم بعد از مرحله اول انجام شد و مرحله سوم با حاج همت انجام گرفت. به هر ترتيب نيروهاي اعزامي ايران معروف به سپاه محمدرسول‌الله در حالي كه هنوز عطر شهادت در جبهه‌هاي نبرد حق و باطل در داخل ايران از آنها به مشام مي‌رسيد به فرماندهي حاج احمد با سربندهاي «الي بيت‌المقدس» به طرف حرم حضرت زينب عازم شدند و مردم داغديده سوريه و لبنان با ديدن چنين تصاويري فريادهايي با بغض سر مي‌دادند و مي‌گفتند: يا لبنان، يا لبنان، هذا جيوش القرآن! يا مي‌گفتند: خيبر، خيبر يا صهيون، جيش محمد قادمون. اما اين ورود يك خبري را در پي داشت كه همچون انفجاري گوش رسانه‌هاي جهان را كر كرد. به محض ورود نيروهاي محمدرسول‌الله يك انفجار خبري صورت گرفت كه موج تاكتيكي آن تل‌آويو را تكان داد. بعد از ورود نيروها و انعكاس خبر آن نيروهاي اسرائيلي و رژيم صهيونيستي اعلام آتش‌بس يك طرفه و يك جانبه كردند.

اقدامات زيادي بعد از حضور، توسط حاج احمد و بچه‌هايش در آن مناطق صورت گرفت. مسئله‌اي كه بيش از هر چيز اسرائيل و امريكا را به وحشت مي‌انداخت، بروز تفكر اسلام انقلابي امام روح‌‌ الله و تفكر جهاد و شهادت توسط نيروهاي سپاه محمد (ص) در ميان جوانان فلسطيني و لبناني بود.

اسرائيل به خوبي مي‌دانست اين مسئله‌اي نيست كه بتوان با آن به راحتي كنار آورد و اين مسئله در همان مقطع و آينده نه چندان دور اسرائيل را دچار بحران شديدي مي‌كند كه نتايج آن امروزه قابل مشاهده است. به راحتي مي‌توان گفت طرحي كه حاج احمد براي فراهم ساختن مقدمات آموزش انقلابيون مسلمان و شيعه لبناني در پادگان زبداني و نيز راه‌اندازي كمپ‌هاي آموزشي در منطقه بعلبك و دره بقاع لبنان فراهم ساخت باعث تولد سازمان چريكي و مقاومت در معناي كلي آن به نام «حزب‌الله» در لبنان شد و اين يكي از اثرات حضور آنها در آن مقطع در لبنان است.

به فرمان آن كسي كه رفتند، بازگشتند!

خيلي زود مقامات تهران و ايرانيان مستقر در لبنان و سوريه دريافتند كه سوري‌ها قصد جنگ ندارند و با آوردن بهانه‌هاي گوناگون در حال وقت‌كشي هستند و در واقع به دنبال اين هستند كه از نيروهاي ايراني به عنوان وجه‌المصالحه و برگ برنده در پشت ميز مذاكره استفاده نمايند. آنها در فكر تنها چيزي كه نبودند جنگ با اسرائيل بود. دلايل زيادي هم از تغييرات در جبهه سوريه و لبنان به وجود آمد تا امتناع سوري‌ها از شروع درگيري با اسرائيلي‌ها را به اثبات برساند.

به هر حال شواهد مربوطه و رسيدن اين دلايل به گوش آقا روح‌الله فرماندهي كل قوا را بر آن داشت تا در جلسه‌اي با حضور رئيس‌جمهور و رئيس مجلس وقت اعلام كند با حضور ما در آن جبهه با شرايط موجود مخالفت دارند و معتقدند عرب‌ها جنگ جدي نخواهند كرد و درگيري بيشتر ما باعث مي‌شود كه در جبهه جنگ با عراق دچار وقفه شويم و در آنجا هم به جايي نرسيم. به هر حال امام تأكيد مي‌كند كه اگر به طور جدي از طرف سوريه با اسرائيل جنگ شد شراكت كنيم. آقا روح‌الله به عنوان فرماندهي كل قوا با طرح استراتژي «راه قدس از كربلا مي‌گذرد» تأكيد بر جبهه جنگ با عراق داشتند و با اشاره به اينكه ايران توان اينگونه اعزام و نگهداري نيرو و جنگيدن به اين شكل در دو جبهه را ندارد دستور بازگشت نيروها را صادر كردند.

به اين ترتيب قواي محمدرسول‌الله (ص) به كشور بازگشتند اما احمد متوسليان به دست فالانژهاي وابسته به اسرائيل به اسارت گرفته شد.
*منبع: روزنامه جوان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس