گروه جهاد و مقاومت مشرق - عمليات امام مهدي (عج) كه در بهار سال 60 و در دو مرحله انجام شد از نخستين عملياتهايي بود كه توانست عراق را از بخشي از مناطق اشغالي خارج كند و ضربه اساسي را به اين كشور بزند. چندي پيش كه به بهانه سالگرد عمليات «فرمانده كل قوا خميني روح خدا» و همچنين عمليات دارخوين مطالبي از اين دو تك مهم اما مهجور كشورمان ارائه داديم، در اين شماره نيز به شناسايي عمليات امام مهدي(عج) از زبان حمزه كربلايي از رزمندگان حاضر در آن ميپردازيم تا روند شناسايي و معرفي عملياتهاي كم نام و نشان را همچنان ادامه دهيم.
عمليات امام مهدي در چه تاريخي و در كدام منطقه انجام شد؟
عمليات امام مهدي در 25 فروردين سال 60 در منطقه غرب كرخه و شهرستان شوش انجام شد. اين عمليات از جمله تكهاي محدود شروع جنگ بود. منطقه عمليات به صورت يك نعل اسبي وارونه روي ارتفاع و مشرف به منطقه بود. عراقيها از روي اين نعل اسبي ميتوانستند با توپ 106 به شهر شوش شليك كنند و قاعدتاً بايد به هر طريقي از دستشان خارج ميشد. اين عمليات هم در دو مرحله انجام شد كه مرحله دوم آن موفقيتآميز بود.
چطور شد كه در مرحله اول پيروز نشديم؟
يك مثالي بزنم، وقتي در والفجر 8 فاو را گرفتيم و تا كارخانه نمك رفتيم عراق ديوانهوار حمله ميكرد. دشمن در مرحله اول عمليات امام مهدي هم چنين كاري كرد. از ساعت 8 و 9 صبح كه ما منطقه عملياتي را گرفتيم تا ساعت 10 شب كه عقبنشيني كرديم چهار پاتك سنگين كرد. اين حملات باعث شد نتوانيم منطقه را حفظ كنيم ولي همين طرح را يك ماه بعد پياده كرديم و موفق شديم درمنطقه بمانيم.
مرحله دوم عمليات در چه تاريخي اجرا شد؟
يك ماه بعد در 31 ارديبهشت همان سال رزمندگان در همان منطقه يك عمليات ديگر انجام دادند و همان طرح و برنامه قبلي را اجرايي كردند. عمليات 31 ارديبهشت به اين دليل اهميت دارد كه يك عمليات راهبردي بود. يعني باعث شد آن صولت ارتش عراق شكسته شود و رزمندگان به خودشان آمدند كه ميتوانند زمينهايي كه دشمن اشغال كرده بود را پس بگيرند. درست است كه عمليات 25 فروردين موفقيتآميز نبود ولي شكستن اقتدار و هيمنه ارتش عراق خيلي برايمان اهميت داشت. ارتش عراق هم ديوانهوار حمله كرد و باورش نميشد كه ما چنين تواني داشته باشيم. ما موفق شديم منطقه عملياتي را تا زمان وقوع عمليات فتحالمبين حفظ كنيم.
قبل از عمليات امام مهدي (عج) نتوانسته بوديم ارتش عراق را از مناطق اشغالي به عقب برانيم؟
قبل از اين عمليات در هيچ جاي ديگر نتوانسته بوديم چنين كاري را انجام دهيم. شايد در خط مقدم موفق به پيشرويهايي ميشديم ولي نتوانسته بوديم ارتش عراق را در منطقهاي به اين وسعت عقب بزنيم. تا به حال در هيچ نقطهاي از جبهههاي جنوب كه عراق روي آن سرمايهگذاري كرده بود از دشمن خاك نگرفته بوديم. اهميت عمليات امام مهدي به اين خاطر است. اولين قدمي است كه ما شروع به خاك گرفتن كرديم.
خود شما در اين عمليات در چه محوري حضور داشتيد؟
من نيروي اطلاعات آقاي واعظي بودم. آقاي باقري در اهواز مسئول اطلاعات كل خوزستان بود و ما زيرنظر آقاي واعظي در محور شوش فعاليت ميكرديم.
از چه زماني كار شناسايي را شروع كرده بوديد؟
تقريباً از يك ماه قبل از شروع عمليات شناسايي را شروع كرده بوديم. خيلي منطقه گستردهاي نبود كه بخواهد زمانبر باشد.
فرماندهان عمليات چه كساني بودند؟
در اين عمليات سرداران رحيم صفوي، رشيد و حسن باقري از فرماندهان بودند و همه در سنگر فرماندهي و در صحنه حضور داشتند. از لحاظ راهبردي، عمليات بسيار مهمي بود. شهيد باقري مسئول اطلاعات جبهههاي جنوب بود و اطلاعات جبهه شوش هم زيرنظر ايشان بود. مسئول اطلاعات عمليات آقاي واعظي بود و در اين عمليات هم جانباز شد. مراحل تشكيل پرونده و شناساييها و طرح عمليات و شناسايي محورهاي نفوذ را با شهيد باقري هماهنگ ميكرد و كارها با تأييد شهيد باقري انجام ميشد. روز عمليات هم شهيد باقري در منطقه بودند و در عمليات شركت كردند. عملياتي به صورت مشترك با ارتش از پنج محور انجام ميشد. يك گروه از ما و يك گروه از ارتش در هر محوري عمل ميكرد. شهيد دكتر مجيد بقايي فرمانده منطقه و ناصري صفاري فرمانده عمليات بود.
گويا در اين عمليات رزمندگان با تعداد خيلي كمي توانستند دشمن را شكست بدهند، استعداد نيروهاي دشمن و خودي به چه ميزان بود؟
آنها در منطقه از لشكر يك و تيپ 27 مكانيزه استفاده ميكردند و توسط تيپ 55 زرهي حمايت ميشدند. ما هم تنها حدود 125 نفر نيرو داشتيم. يكي ديگر از دلايل اين اهميت همين است كه با تعداد كم ارتش عراق را با آن تعداد نفرات زياد شكست داديم. اين دقيقاً مصداق آيه قرآن است كه خداوند ميفرمايد اگر شما يك نفر باشيد و با من باشيد ميتوانيد به 10، 20 نفر حمله كنيد. ما هم بدون امكانات توانستيم موفق شويم. ماشين نداشيم كه امكان ورود به محورها را داشته باشد. ما جايي بوديم كه با الاغ كار تداركات را انجام ميداديم. مواد غذايي و كالاهاي مورد نياز با قايق از شوش تا كنار كرخه ميآمد و از آنجا با الاغ تا خط مقدم ميآورديم. حتي ماشين نداشتيم رزمندگاني كه شهيد و مجروح ميشدند را به عقب بياوريم. با دست خالي و با توكل به خدا و با كلاش و نارنجك و آرپيجي مقابل دشمن ميجنگيديم. البته ارتش هم حمايتهايي ميكرد.
آن زمان هنوز بنيصدر در رأس كار بود، باوجود او پشتيباني از بچههاي سپاه در اين عمليات چگونه صورت پذيرفت؟
شهيد بقايي تعريف ميكرد وقتي در گردان چهارم شكاري دزفول با بنيصدر درباره اين عمليات جلسه داشتيم فرمانده لشكر 21 حمزه آقاي حسني سعدي گفته بود كه سپاه براي اين مناطق طرح دارد كه بنيصدر شروع به اعتراض كرده و گفته بود سپاه چه كار دارد طرح بدهد؟ آن زمان چنين ديدگاهي عليه سپاه وجود داشت. واقعاً محروميتها براي پاسداران در حد صددرصد بود. اما بدنه ارتش با بچههاي سپاه همراه بودند و كاملاً از فعاليتهاي سپاه حمايت ميكردند. ولي بنيصدر قصد همكاري نداشت. به هرحال عمليات هم انجام شد و موفقيتآميز هم بود. نيروهاي ارتش در آن منطقه هم همكاري كردند اما اينكه بخواهند از مركز سلاح و كمك خاصي به ما بشود اين گونه نبود.
در همان ماههاي اوليه شروع جنگ يك عمليات ديگر با همين نام در منطقه سوسنگرد انجام شده بود؟
آن عمليات زودتر از ما و در اسفند ماه 59 در منطقه سوسنگرد انجام شد. عمليات منطقه شوش با يك برنامه كلاسيكتر انجام شد و زمان و محورهاي آن بيشتر و گستردهتر از عمليات سوسنگرد بود. در عملياتي كه در سوسنگرد انجام شد رزمندگان فقط عراقيها را زدند و برگشتند و نتوانستند زمين پس بگيرند. آنها موفق شدند از نيروهاي عراقي تلفات و اسير بگيرند و موفق به پس گرفتن زمين نشدند. البته نوع عمليات به گونهاي بود كه برنامهاي براي استقرار نداشتند و اهدافشان چيز ديگري بود.
همنامي اين دو عمليات در يك مقطع زماني مشخص دليل خاصي داشت؟
اين همنامي كاملاً اتفاقي بوده و هيچ دليل خاصي نداشته است. اول جنگ خيلي در قيد و بند نام عمليات نبوديم. مثلاً رمز عمليات ما «يا مهدي» بود كه نام عمليات هم شد.
آن زمان وسايل ارتباطي جمعي بسيار محدود و كم بود و بين ما و رزمندگان در سوسنگرد ارتباطي وجود نداشت كه بخواهيم نام و رمز عمليات را با هم هماهنگ كنيم. شايد در رده فرماندهان ارتباط بود ولي اينكه بخواهند با هم توافق كنند و اسمي بگذارند به اين شكل نبود.
آرمان شريف
منبع : روزنامه جوان
کد خبر 317873
تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۴:۲۷
- ۰ نظر
- چاپ
ماههاي نخستيني كه جنگ به صورت رسمي آغاز شد و هنوز نيروهاي نظامي كشور سازماندهي درستي پيدا نكرده بودند انجام عملياتهاي كوچك تأثير بسزايي در بالابردن روحيه رزمندگان و تضعيف دشمن داشت.